رفتن به محتوا رفتن به فوتر

داستان آینه(۳۸): «عافیت» اثر بهرام صادقی

3 نظر

  • سام
    ارسال شده 10 آوریل 2013 در 5:01 ب.ظ

    اینکه نویسنده ای مثل بهرام صادقی به عنوان نویسنده بزرگ تاریخ ادبیات یک کشور معرفی بشود را فقط یک طور می توان بیان کرد: «ادبیات آن کشور در دورانی فاجعه بار به سر می برد»

  • محبوب
    ارسال شده 20 آگوست 2014 در 11:12 ق.ظ

    من نشنیدم و نخوندم که بهرام صادقی نویسنده بزرگ تاریخ ادبیات ایران است چون ما نویسندگان بزرگ زیادی داریم اما آثار کمی که از او باقی مانده بی شک شاهکاره…داستان بلند ملکوت داستان گیرا و شاهکار ادبی هست.

  • .....
    ارسال شده 21 آگوست 2014 در 7:00 ب.ظ

    ما که نفهمیدیم دقیقا منظورش چه بود. یه جور می نویسه که هیچ برداشت خاصی ازش نشه کرد. آدم رو در برزخ نگه میداره و این تمام مهارت این آدمه. به نظرم جوگیر شده بود و خودشم سرگردان بود. جوگیر زمانه ای که پول نفت آبی زیر پوست مردم دوانده بود و همه بی جهت خوشحال بودند. آن خل وضع ها را در سینمای آن دوره و در موسیقی عامیانه اون دوره میشه دید. فقط چند صفحه نخستین ملکوت حال و هوای خاصی داره که خیلی دوست دارم.

ارسال نظر

0.0/5