این مقاله را به اشتراک بگذارید
آنچه ما به عنوان ادبیات جنگ (و یا حتی سینمای جنگ) در آن سوی مرزها میشناسیم، وقتی در محدوده ادبیات (و یا سینما) کشور خود ما قرار میگیرد، میشود ادبیات(یاسینمای) دفاع مقدس. شأن نزول این چنین تعبیری هم آنقدر توضیح داده شده که بینیاز از تکرار به نظر میرسد که تعبیری نه تنها درست و به جا که به دلیل استفاده مکرر کاملا جا افتاده نیز هست. هشت سال ایستادگی دربرابر دشمنی که از سوی دیگر کشورها حمایتی تام و تمام میشد، نه فقط به دلیل ماهیت دفاعی آن از این آب و خاک، برای ما تقدس مییابد، بلکه به دلیل گره خوردن آن با اعتقادات دینی این سرزمین که نقشی کلیدی در ایستادگی در برابر دشمن داشت، تقدسی دو چندان مییابد، چه بسا که اگر این ایمان و ازخود گذشتگی دینی وجود نداشت، دور از ذهن نبود همانطور که دشمن پیشبینی میکرد، این مرز بوم جولانگاه آنان میشد، که خوشبختانه نشد و بهای آن شهادت بسیاری جوانانی بود جان برکف نهادند و از این خاک به دفاع برخاستند.
هشت سال دفاع مقدس برههای حساس در تاریخ معاصر ما بود و از اینرو دور از ذهن نیست که اگر با جود گذشت دو دهه از پایان آن همچنان در ذهن و جان ما حضوری پر رنگ دارد و به این تناسب نیز در هنر و ادبیات ما حضوری محسوس داشته و خواهد داشت.
از همان نخستین سالها که جنگ در گرفت، بخشی از تولیدات ادبی و هنری ما بدان اختصاص یافت تا خاطره و یاد آن روزها و آنچه بر این خاک رزمندگان دلیرش گذشت، در حافظه جمعی ما ثبت و ضبط شود و شد. برخی دوربین بدست گرفتند و برخی قلم و حاصل.تلاش آنان برای ثبت و ضبط این روزگار بدل شد به گونهای جدید در ادبیات و هنر ما که همان گونه دفاع مقدس باشد.
ادبیات دفاع مقدس درطول قریب به سه دهه که از عمر ان میگذرد هربار به اقتضای اوضاع و احوال زمانه و همچنین دیگر پارامترهای موثر؛ کم و کیف متفاوتی داشته است. طبیعیترین علت آن نیز سیاستگذاریها متفاوت در رویکرد و پرداختن به جنگ در دورههای مختلف بوده. زمانی که کشور درگیر در این جنگ نابرابر بود، ضرورت زمانه مانع از پرداختن به موضوعاتی میشد که ممکن بود باعث خدشهدار شدن روحیه جمعی جامعه درمبارزه با دشمن باشد، بنابراین دور از انتظار نبود که در این اوضاع و احوال به ناگزیر با صرف نظر کردن از وجوه تلخ و منفیای که هر جنگ در ذات خود دارد، ادبیات و هنر در حوزه دفاع مقدس، بیشتر بر روی مضامین حماسی متمرکزشود و حتی تا اندازهای شکل تبلیغاتی به خود بگیرد و در عوض بعد از پایان جنگ با کاسته شدن از این وجوه، نویسنده و هنرمند به آن دسته از مضامینی توجه کند که در طول دوران جنگ ناگفته مانده و از آنها صرفنظر شده بود.
شاید از همین رو بود که برایند ادبیات دفاع مقدس در سالهای پس از جنگ از شکلی واقعگرایانهتر و از پارهای وجوه حتی ضد جنگ (و نه ضد دفاع مقدس) به نظر برسد. چرا که بیتردید هر جنگی در ذات خود پدیدهایست هولناک که از خرابی و نابودی شهرها و خانهها که بگذریم، ستاننده جان انسانها نیز هست، و در حقیقت اگر مردم این دیار نیز در چنین جنگی حاضر شدند، نه از سر کشورگشایی و زیاده خواهی که از برای دفاع و مقابله با دشمنی بود که تجربه هشت سال جنگ تحمیلی نشان داد از هیچ جنایتی فروگذاری نمیکند. برای این منظور هم کافیست نگاهی به اسناد تصویری، مکتوب و خاطرات کسانی که از نزدیک در جتگ حضور داشتند، بیندازیم تا ابعاد هولناک جنایات دشمن در طول این هشت سال نه تنها نسبت به رزمندگان که حتی در مورد مردم غیر نظامی، برما روشن شود.
اما اگر ادبیات دفاع مقدس چه در حوزه داستانی و چه در حوزه خاطرهنگاری و روایت مستند، در سالهای اخیر با توفیق روبرو شده، از ان آن سبب بوده که با دور شدن از سالهای جنگ امکان نگاهی واقعگرایانه بدان به وجود آمده و از این رهگذر نیز هربار بخشی از ناگفتههای آن روایت شده است.
از سوی دیگر درطول این سالها نسلی از نویسندگان از دل ادبیات داستانی سربرآورده اند که با بکارگیری هنرمندانه ابزار داستانگویی و ظرفیتهای این مدیوم، سالهای دفاع مقدس را دستمایه آثار خود ساختهاند. این درحالیست که نسل اول نویسندگانی که به جنگ پرداختند، به دلیل کم تجربگی نتوانستند از مصالح بکر و فراوانی که تجربه حضور در جبهههای جنگ در اختیار آنها قرار داده بود، آنگونه که باید استفاده کنند. چهرههایی که اغلب حضوری مستمر در میدان نبرد داشتند و از نزدیک با حال و هوای حاکم برآن آشنا بودند و اگر به نوشتن روی آوردند، به نیت ثبت و ضبط رخدادهایی بود که احساس میکردند نه تنها مردم در پشت جبهه بلکه نسلهای بعد با آن آشنایی داشته باشند، بنابراین این آثار که واقعگرایی و صمیمیت مهمترین ویژگی آنها بود، اغلب فاقد ارزش ادبی بالایی بودند، و حداقل یک دههای طول کشید تا این نسل دریافتند از قابلیتها و ظرفیتهای مدیوم مورد استفاده خود چگونه استفاده کرده و توسط آن آثاری در خور اعتنا در قیاس با گذشته ارائه کنند.
البته در کنار چنین تلاشهایی حرکتهای سنجیده و هوشمندانه دیگری نیز برای ثبت و ضیط تاریخ جنگ صورت گرفت و آن اینکه در طول سالهای دفاع مقدس دفترچههای خاطراتی به وفور در اختیار رزمندگان قرار میگرفت که به نوشتن خاطرات خود بپردازند و البته گروهی نیز مسئول شدند، با حضور در جبهههای جنگ و به خصوص در کنار فرماندهان مطرح، به ثبت وقایع بپردازند. چتت رویکرد سنجدهای نهایتا باعث وفور اسنادی کارآمد در این حوزه برای علاقمندان و محققان، در سالهای بعد شد.
بنابراین علاوه بر نویسندگانی که خود در جبههها حصورداشتند، حجم قابل توجهی نیز از گزارشات مستند توسط خود رزمندگان تهیه شده است، که برخی از آنها در سالهای اخیر تنظیم و منتشر شدند و از قضا آثار قابل اعتنایی هم از کار درآمدند، نمونهاش کتاب «سر رسید ۶۳» که براساس یادداشتها و خاطرههای روزنوشت یکی از این رزمندهگان تنظیم شده و کتابیست بسیار خواندنی. البته حجم قابل توجهی نیز از این سندها همچنان دست نخورده موجود است که میتوانند در سالیان آینده به همین ترتیب به کتاب بدل شوند و این تازه علاوه بر روایتهای شفاهی و مستندیست که در طول این سالها تنظیم و منتشر شدهاند و نمونه آنها نیز کم نبوده، هرچند که در این میان کتاب «دا» به دلیل محتوای ویژه و قابل توجهی داشت، بسیار مورد توجه قرار گرفت و بارها تجدید چاپ شده است. البته چنان که اشاره شد، خوشبختانه از سالهای دفاع مقدس آنقدر سند و مدرک دست اول وجود دارد که نویسندگان نسل جدید هم که تجربه حضور در جبهه را نداشتند، میتوانند با استفاده از این سندها بدون آنکه با مشکل جدی روبرو شوند، به ابن برهه حساس از تارح معاصر ایران بپردازند، چنانکه در سالهای اخیر شاهد چنین آثاری بودهایم که باوجود عدم تحربه مستقیم حضور در جبهه نویسنده تثر در خور اعتنایی ارائه کرده است.
تاثیر پذبرفتن ازجنگ و انعکاس آن در آثار نویسندگان اما تنها محدود به نویسندگان نسل انقلاب نبود، نمود این مسئله را در آثار دیگر نویسندگان، حتی برخی از آنها که منتسب به جریان روشنفکری بودند نیز دیده میشد، البته هریک با رویکرد و تلقی خود از ماجرا که گاهی اوقات چندان با نگاه رسمی نیز همخوانی نداشت. جالب اینکه نخستین رمانی که به جنگ میپردازد «زمین سوخته» بود که از دل همین ادبیات روشنفکری، به قلم احمد محمود بیرون آمد، رمانی که حاصل مشاهدات خود نویسنده بود در اهواز و کشته شدن یکی از نزدیکانش در همان ابتدای جنگ.
با نگاهی که در عین همدردی با مردم جنگ زده، انگشت روی تلخیهای جنگ گذاشته بود. اما همن لحن تلخ، واقعگرایانه و دست گذاشتن روی برخی ناهنجاریهای جنگ، خیلی زود بعد از دو چاپ تقریبا پیاپی باعث شد از انتشار زمین سوخته جلوگیری شود و از سوی دیگر برخی روشنفکران هم روی خوش بدان نشان نداده و احمد محمود را متهم به دولتی بودن کردند، کسانی که ساده انگارانه جنگ را مسئلهای حکومتی میپنداشتند که به زعم اینان روشنفکران به دلیل رسالت روشنفکریشان نباید بدان میپرداخت و ظاهرا این جماعت هیچ فکر نمیکردند که اگر آن رشادتها نبود و پای دشمن به دیگر شهرها هم میرسید، همانند آن مناطقی که اشغال کرده بود، از هیچ جنایتی رویگردان نمیشد.
اما با این حال همه روشنفکران هم دچار این تنگنظری و ساده انگاری نبودند و برخی با درک ضرورت دفاع در برابر دشمن با فضای جمعی خاکم بر جامعه همراهی داشتند، و یا حتی تعدادی از آنها اگرنه به عنوان یک رزمنده،لااقل برای اینکه بدانند، چه بر مردم این دیار میگذرد راهی جبهه های جنگ شدند و برخی دیگر حتی هماننددیگر مردم این دیار در پشتیبانی از جبهه و درک قدر قیمیت رزمندگانی که از جان خود برای دفاع مایه گذاشته بودند، مشارکت داشتند، هوشنگ گلشیری به عنوان نویسندهای که همواره رخدادهای جلمعه پیرامون خود را دنبال کرده در سالهای جنگ سفری به جبهه و مناطق درگیر جنگ بودند داشت، بهرام صادقی اگرنه حتی در کسوت یک نویسنده که لااقل به عنوان یک پزشک- همانند آن دسته پزشکانی که مقاطعی را برای کمک و درمان رزمندگان در جبهه یا مناطق جنگ زده حضور پیدا میکردند- دوبار و به مدت چند ماه به مناطق جنگ رفت و دیگرانی که شاید رفتند و خبردار نشدیم و …
به هرحال اگرچه درست یا غلط در ساخت ادبیات خط کشیهایی از خودی و غیر خودی دیده میشود و یا در حوزه سیاست چنین مرز بندیهایی وجود داشته، اما لااقل آنگاه که پای حمله دشمن خارجی مطرح میشود این مرزبندها را باید کنار گذاشت و آنان که نگاهی واقعبینانه داشتند، چنین کردند؛ که بگذریم…
در دهه سوم انقلاب اما شاهد بروز و ظهور نویسندگان قابل اعتنایی در عرصه ادبیات دفاع مقدس بودیم، دور شدن از سالهای جنگ اگرچه ازجنبههایی باعث کم رنگ شدن پارهای ارزشهای حاکم برفضای روحانی سالهای دفاع مقدس، در متن جامعه شده، اما اینجاست که با احساس ضرورت برای پرداختن به این خلاءها، نقش نوسندگان ادبیات دفاع مقدس پررنگتر از گذشته جلوهگر میشود، نویسندگانی که رسالت مهم انتقال این ارزشها و واقعیتهای جنگ و آنچه در طول هشتساله جنگ برمردم مناطق مگزده و رزمندگانگذشته را برعهده دارند، آن هم با زبان هنر که تاثیر گذارتر و البته ماندگارتر نیز هست.
خوشبختانه نهتنها نویسندگان تازه نفس و خوش قریحهای در این حوزه پا به میدان گذاشتهاند، بلکه آن دسته نویسندگانی هم که از سالهای پیش در این زمینه فعال بودهاند، حالا به مرز پختگی نزدیک شدهاند تا باخلق آثاری ارزنده راه را برای نسلهای بعد که از راه می رسند هموارتر سازند. نویسندگانی همچون، احمد دهقان، حبب احمد زاده، مجید قیصری و دیگرانی که نشان دادهاند، حرفهای زادی برای گفتن دارند، هم در مضمون و هم در ارزش های ادبی آثارشان. نویسندگانی که دوان دوان آمده و بدن جا رسیده اند.