این مقاله را به اشتراک بگذارید
ژان ایوتادیه یکی از سرشناسترین نویسندگان و پژوهشگران زندگی و آثار پروست است. وی در سال ۱۹۳۶ به دنیا آمد و در کالج سن لوئیز گانزاگ و سوربون تحصیل کرد. او از سالهای ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۶ رییس بخش فرانسوی دانشگاه قاهره بود. از ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۱ مدیر انتسیو فراسوی در لندن و نیز در سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱ استادیار و استاد دانشگاه آکسفورد بود. هماکنون استاد ادبیات فرانسه در دانشگاه سوربون و سردبیر انتشارات گالیمار است. از او تا به حال کتابهای متعددی به چاپ رسیده است. از جمله، پروست و رمان Proust et le roman (1961)و قرائت پروست( Lecture de Proust )(1971)و چندین جلد کتاب دیگر دربارهی پروست را میتوان نام برد.
زندگی مارسل پروست یکی از جامعترین و کاملترین تحلیلهایی است که دربارهی زندگی پروست ممکن است نوشته شده باشد. چنانکه تحسین بسیاری از صاحب نظران را برانگیخته است.
تادیه در مقدمهی مفصل و پر محتوای خود بر کتاب از اهمیت بیوگرافینویسی و دوشواریهای آن مینویسد. سپس تلاش میکند به این سؤال پاسخ دهد که «آیا شرح داستان زندگی پروست ممکن است و اگر پاسخ مثبت است چرا و چگونه؟»تمام زحمات و جستجوهای او حول همین پرسش و پاسخ به آن است. وی معتقد است:«زمان آن رسیده که کارهای انجام شدهی ارزشمند پیشینیان دربارهی پروست را باهم تلفیق کرده، اطلاعات نامعتبر عدهای را دور بریزیم و با تکیه بر جستارهای تازه، کاری جدید و درخور پدید آوریم. »
اهمیت پروست و آثارش بر کسی پوشیده نیست، چنانکه پس از مرگ او داستانش به پایان نمیرسد و همین امر میطلبد یک بیوگرافی تازه دربارهی او و از میان آثار و حتی ملاقات با کسانی که به نوعی با او ارتباط داشتهاند نوشته شود. تادیه میگوید:«من تلاش میکنم شخصیت پروست را به تصویر بکشم؛ پسر بچهای در میان یک خانواده متوسط، شاگرد دبیرستان کندورسه، دانشجوی دانشسرای علوم سیاسی، یک مبتلا به آسم، یک شاعر جوان که بیش از آنکه نامه دریافت کند، نامه مینویسد. »اینها ویژگیهایی است که تادیه برای پروست برمیشمارد و ادامه میدهد:«دقیقا به خاطر اینکه تفسیر کردن از ایجاد ارتباط مشکلتر است، باید به میزان اعتبار فرضیهها اعتماد کنیم. این کتاب خود نیز یک نظریه است. . . »
نویسنده با نگاهی منتقدانه به کارهایی که قبل از او در شناساندن چهره پروست صورت گرفته است، معتقد است هرچند آثاری که پیش از این دربارهی پروست نوشته شده به شناخت پروست کمک میکند، ولی هیچ کدام به شرح جزئیات مربوط به زندگی او نپرداختهاند. وی مثلا، جرج پینتر( George Painter )را به خاطر اینکه دربارهی پروست بسیار مطالعه کرده، مورد تحسین قرار میدهد ولی از سوی دیگر چون به دیدار شاهدانی که در زمان حیات پروست او را دیدهاند و هنوز زنده هستند نرفته، از او انتقاد میکند.
تادیه در این زندگینامه سیر دنیای پروست و چگونگی شکلگیری مسیر کتابها، نقاشیها و قطعات موسیقیای که پروست را متأثر میکرده به خوانندگان نشان میدهد.
«حتی اگر تمام حقایق دربارهی زندگی پروست را میدانستیم و به تمام اظهارات گوش داده بودیم، هنوز مجبور بودیم آنها را تفسیر کنیم. اینجاست که وظیفهی زندگینامهنویس همانند داستاننویس کندوکاو در لایهی پنهان ظواهر و رسیدن به تعریفی صحیح و انتخاب آن از بین چندین فرضیه است. »
سرفصلها و عنوانهای مهم کتاب به قرار زیر است:
l . اصل و نسب:نگاهی به محیط زندگی و خانواده مارسل دارد.
ll . دوران کودکی:این فصل به محیط زندگی و نیز کتابهایی که مارسل در کودکی خوانده میپردازد.
lll . پسر بچهی مدرسهای:این فصل، مارسل را به عنوان یک دانشآموز بیتکلف و متواضع معرفی میکند و نگاهی به اشخاص تأثیرگذار این دوره دارد.
lV . تعطیلات تابستان:به بررسی سالهای بین ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۱ و اتفاقات قابل توجه این برهه از زندگی مارسل پروست اختصاص دارد.
V . از بانکت( Le Banquet )به رووی سفید( La Revue blanche ):این فصل به دوستیها و آشناییهای مارسل پروست با اسکار وایلد، ماتیلد و برگسون و دیگران میپردازد.
Vl . منشاء خوشیها و روزها:این فصل به شخصیتهای تأثیرگذار در زندگی پروست و فعالیتهای پروست که چگونه سبب نوشتن کتاب خوشیها و روزها شد اختصاص دارد.
Vll . دلخوشی ژان سانتوی:فصل عاشق شدن پروست و حوادث پس از آن و نیز فقدان نزدیکان پروست و تأثیر آن در روحیه اوست.
Vlll . از ژان سانتوی به دریفوس۱:این فصل یکی از فصول مهم و قابل توجه است چرا که به شروع نویسندگی پروست و علاقه او به فرانسه و ماجرای دریفوس و تأثیر ان بر کار پروست میپردازد و نیز پروست را به عنوان یک منتقد هنری معرفی میکند.
lX . کتاب مقدس آمین( The Bible of Amiens )جستجو دربارهی شخصیت راسکین و چگونگی آشنایی پروست با او و نیز مسافرتهای پروست و چند شخصیت دیگر که در زندگی پروست حضور داشتهاند، مباحثی است که در این فصل مورد توجه قرار میگیرد.
X . کنجد و سوسنها:بخش دیگری از زندگی پروست مورد بررسی قرار میگیرد، پروست و(سن سیمون)، مجوز انتشار برای La Bible d?Amiens ، موضوعاتی است که در این فصل مطرح میشود.
Xl . انقلاب ادبی:این فصل شامل بازگشت به زندگی، روزهایی که صرف مطالعه میشد، موسیقی و بازگشت به پاریس است.
Xll . بر ضد سنت بوو:زندگی برای نوشت، مرگ مادام کلاوه، تغییر ماهیت کنت سنت بوو، سلین و نیکلا کوتن، داستان ۱۹۱۱، نکاتی است که در این فصل آمده است.
Xlll . زمان از دست رفته:این فصل اختصاص به نگاهی کلی به فرآیند نوشتن، تقسیم موضوع داستان به چندین جلد کتاب و انتخاب عنوان برای آنها و جستجوی ناشر، دارد.
XlV . داستان سال ۱۹۱۴:مروری به چاپص و واکنشها نسبت به جلد اول سوان و مشکل تغییر ناشر و. . . مباحث این فصل را تشکیل میدهد.
XV . داستان سال ۱۹۱۸:این فصل شامل بررسی از سدوم به گریخته، جنگ در داستان، همکاری پروست و آناتول فرانس است.
XVl . بین زندگی و مرگ:سلامتی، مجلات و خبرنگاران، استقبال از طرف گرمانت ll ، جمعبندی و پایان زمان بازیافته مباحث این فصل را تشکیل میدهند.
این فصول خود نشانگر توجه و دقت و حوصلهی درخور تحسین تادیه در معرفی و شناساندن درست مارسل پروست است.
بیمورد نیست که چندین شخصیت سرآمد در دنیای ادبیات لب به تحسین و تمجید این اثر تادیه گشودهاند:
-بیوگرافی تادیه یک گزارش هوشمندانهی برجسته، موثق و معقول از یک پدیدهی پیچیده است. راجر پرسون، نیویورک تایمزبوک ریویو۲
-تادیه برخوردار است از یک شناخت بیرقیبانه از نوشتارها و منابع پروستی. . . یک قطعه یادگاری از دانشپژوهی.
مایکل دیردا، واشنگتن پست۳
-مهمترین قسمت در زندگی پروست.
گریگوری فیلی، فیلادلفیا اینکوایر۴
-ما نمیتوانستیم برای یک شرح حالنویس( biographer )آرزو کنیم که آگاهیاش در مورد درگیری ادبی مربوط به وظایفش بیش از این باشد. ژان ایوتادیه در سئوالات مربوط به روابط جنسی و بیماری پروست عاقل و خویشتندار است و شناخت آنچه که در پایان هر صفحهی دستنویس حیات پروست است بهطور کامل آگاهی میدهد. »
گابریل ژوسیپوویچی، تایمز لیترری ساپلیمنت۵
-تعریف تادیه تعبیری از هر دو جنبه یک انسان و اثرش است که سعی کرده یک اثرکلاسیک باشد.
روی جنکینس، میل آن ساندی۶
-تادیه یک تصویر جادویی از پروست به عنوان متفکر ارائه میدهد و خالقی است در یک اثر بصورت گسترده، برانگیزاننده و اقناءکننده به طوری که موضوعاتش براساس انسانیت است.
ریچارد کنینگ، ایندیپندنت۷
-[کتاب تادیه]در حال حاضر کاملترین منبع اطلاعات در خصوص مارسل پروست است که برتر از تمام شرح حالهای موجود میباشد.
آلن دوباتن، ساندی تلگراف۸
-مهارت تادیه بیهمتا است.
رونالد هیمن، لیترری ریویو۹
-تادیه، بهترین نگارنده در مورد پروست. بهتر از هرکس دیگری در جهان دبارهی موضوع شناخت دارد. و او شناختن را با بصیرت و متانتی مثال زدنی در بیوگرافی ادبی ارائه میدهد.
دیوید ساکستون، داونینگ استاندارد۱۰
-تحقیق بینقص و درخشان انجام شده و همه چیز دربارهی پروست را شرح میدهد.
واین کواستن بام، وگ۱۱
-[تادیه]با شجاعت و خلاقیت مینویسد.
تونی لوئیس، بوفالونیوز۱۲
نگاهی به دوران کودکی۱۳
بیوگرافینویسان اغلب فراموش میکنند که در زندگی نویسنده، کتابهایی که او(چه زن، چه مرد)خوانده، خیلی مهمتر از افرادی است که ملاقات کرده است. آنها میتوانند به ما چیزهایی بگویند دربارهی اقبال زندگی و حتی دربارهی راسکین یا بالزاک. این درست است که مراجع زندگی دورهی کودکی پروست به شدت کمیابند و«تا»کرده درون نامه یا صفحات داستان میباشند. در سوژه زمستان باغ مادام سوان، راوی به یاد میآورد کتابهای هدیهای پی. جی. استهل(نام مستعار هتزل ناشر)برای سال جدید و میل لیلی قهرمان مطلق داستانهایش. او یک«مینیاتور گلخانه»را گرفت، دیدن خرسندیهای خواننده به اندازهای که انگار خود خرسند شده است؛ حالا او پیر شده و از خود میپرسد:در آن سالهای خوشبختی آیا زمستان زیباترین فصل نبود؟در در خیابان شانزلیزه، میل لیلی، همانند ژیلبرت، گرگم به هوا بازی میکند و شیرینیهای خود را با دوستانش تقسیم مینماید. هیچ توضیحی کمتس دوسگور را نمیشناساند. سدوم و عموره حالوهوای شگفتزده و مسحور شده مطالعات دوران کودکی، یکی از داستانهای ژول ورن را فرایاد میآورد. مثلا رامه که منتظر انعام بود. مارسل ممکن است( Voyage extraordinaires )راخوانده باشد. برای او و برادرش که آن را خوانده بود یک سرمشق برای نامیدن( Les Voyages lmaginaires )و او بزرگترین خوشیهای خود را از( Tour du Monde )و( Nouveau journal des Voyage )به دست آورد.
دربارهی یکی از شخصیتهای برتر داستانهای ژول ورن، ادگار آلنپو مینویسد:«حتی کتابهای پرمخاطرهی صریح او، مانند آرتور گردون پیم، در ویرانی زندگیام، یکی از موهبتهای حافظه من است. »پروست ۸ ساله بود که یکی از کتابهایی را که هیچگاه فراموش نکرد، خواند. ( Histoire d?un merle blanc )از آلفرد دوموسه Alfred de Musset ؛ «توکای سفید آلفرد دوموسه کتاب مورد علاقه من در سن کودکی بود، و کلمات آن دربارهی گل رز و سرگین گردان حوادث روزانه آن را تشکیل میداد. »چه چیز باید قویا تغییر کند تا اضطراب بیپرواییهای یک بچه در داستان نفوذ کند. سرانجام غیرمعمول سوژه ناخوشایند است. توکایی که با پدر و اطرافیانش بدرفتاری میکند؛ او خاطراتش را مینویسد و به منظور نگهداری نوشتههای متروک به فضای سبز بیرون شهر پناه میبرد.
در مقاله خود«قرائت»( La Renaissance Latine,1905 )پروست«کاپیتان فرکاس ( Le Capitaine Fracasse )تئوفیل گوتیه را به یاد میآورد. در رمان منتشر نشدهاش ژان سانتوی( Jean Santeuil )ده سال پیشتر، او توضیح داده بود که چه مقدار بابت آن بدهکار شده و چرا بعدا از آن منتفر گردید. احساسات ما در خصوص کتابها از یکی به دیگری سرایت میکند. همانگونه که در مورد موضوعات مورد علاقهمان تمایل یکسانی اظهار میکنیم. یک نگاه، همراه با کمی شگفتی، چرا پسر بچه، گوتیه را دوست داشت درحالیکه ماجرایی مخاطرهآمیز در آن نبود. اما جملات او همانگونه که درنامه آناتول فرانس است در میان زیباییها بودند. او میدانست:شاید عبارات، اکنون خیلی معمولی در گوشش صدا میکنند. اما در آن زمان، پسر نوجوان یک احساس زیبا از آنها بدست آورد برای آنکه آنها را با احساسات قلبی خودش تطبیق دهد. برای قضاوت از انبوه افکاری که او روی آنها تأمل میکرد، «آن کتاب همچنین یک پیشگویی بود که هرکسی دوست دارد دربارهی هر چیزی صحبت کند. »
احساساتی که ما در سالهای ابتدایی زندگی تجربه میکنیم قویتر از آن تجاربی هستند که بعدا به دست میآوریم و به یک درک عمومی طرح کلی داستان، شخصیتها یا کنش دربارهی آنچه ما میتوانیم به راحتی به اشتباه افتاده باشیم، بستگی ندارد. بههر حال اینها میتواند کوتاه یا بلند باشد. این جمله یا عبارت حد اقل از لذت زیباشناسی ماست.
پیرامون این دوره از نوجوانیاش، در همان زمانی که او در حال خواندن شعر د رولد ( Droulede )بود. پروست از یک رمان که امروز بهطور کامل فراموش شده است به نام پیکی اولا( Picciola )نوشتهی زاویه سانتین( Xavier Saintine )1836 به همان اندازه که او گیتار، بوتههای خفچه۱۴و اشعار درولد را دوست میداشت، لذت میبرد. او به شعر مبهم و تخیلات درآن، حتی بیشتر از آن در کتاب کلمبا Colomba نوشتهی مری مه Meime ، مدیون است که در آن قضای روزگار افسون نور ماه را برای او ویران کرد. رمان عشق یک زندانی برای یک گل و بعد برای یک دختر، «پیکی اولا به عنوان گیاه، پیکی اولا به عنوان یک دختر»میگوید. پروست عاشق کتاب هزار و یک شب در دوران نوجوانیاش بود. او این کتاب را به ترجمهی گالان Galland خواند. و به صحنهای از بشقابهای چینی سریل آن خیره شد. بعدا او«شخصیتی که در نوجوانی مسحور آن شد و کسی که چراغهای قدیمی را به چراغهای جدید تغییر داد»نام برد. در رمان درجستجوی. . . ( A?la recherche )ما میتوانیم علاء الدین، علی بابا، سند باد، بیدارگر خفته و زبیدهی زیبا را ببینیم. علاوهبراین در نگاهی به رمان زمان بازیافته( Le Tempsretrouve ) آرزو میکنیم که هزار و یک شب را در سن دیگری مینوشت. . . .
(*) Marcel Proust(A life),Jean-Yves Tadie?,Translated by Euan Cameron,Penguin Books/2000
سمرقتند شماره ۲
پی نوشت:
(۱). افسر یهودی ارتش فرانسه که با مدارک جعلی به خیانت به کشور متهم شد. پروست و برادرش از مدافعان او بودند و در حمایت از او بیانیهی معروف«روشنفکران»را به امضای سه هزار هنرمند و نویسنده و استاد دانشگاه رساندند. م
(۲). Roger Pearson,The NewYork Times Book Review
(۳). Michael Dirda, The Washington Post
(۴). Gregory Feeley,The Philadelphia lnquirer
(۵). Gabriel Josipovici,The times literary Supplement
(۶). Roy Jenkins,Mail on Sunday
(۷). Richard Canning,The lndependent
(۸). Alain de Botton,Sunday telegraph
(۹). Roland Hayman,Literary Review
(۱۰). David Sexton,The Evening Standard
(۱۱). Wayne Koestenbaum,Vogue
(۱۲). Tony Lewis,Buffalo News
(۱۳). فصل دوم از کتاب مارسل پروست(یک زندگی)اثر ژان. ایو. تادیه، با ترجمه انگلیسی ایوان کامرون( )
(۱۴). نوعی درخت یا درختچه. م
1 Comment
shahrokhi
خیلی جالب بود. موفق باشید