این مقاله را به اشتراک بگذارید
فیلیپ پولمن را بسیاری با سه گانه ی «نیروی اهریمنی اش» به خاطر می آورند. اما این نویسنده با نوشتن «کوکی» مخاطب های کم سن و سال تری را هدف قرار داده و از دنیای نوجوانان به فضایی کودکانه قدم گذاشته است . مهمترین ویژگی «کوکی» زبان قصه گوی آن است که وجه مشترک همه ی آثار پولمن بوده و از این لحاظ به فرهنگ داستانی ما نزدیک است. اما داستان به آن سر راستی هایی که از یک روایت کودکانه انتظار می رود نیست، رویکرد فرمی پولمن و استفاده از دو روایت موازی که در اواسط داستان با هم آمیخته می شوند، قصه ای پیچیده را برای مخاطبان کم سن و سال کتاب رقم زده است و این تکنیک روایی اگرچه از بُعد فنی نقطه ی قابل اتکایی محسوب می شود اما در مقابل مخاطب کم سن و سالش به ضعف عمده ی کتاب نیز تبدیل شده است. پولمن بدون در نظر گرفتن مخاطب به فرمی پیچیده در روایت روی آورده و این در حالی است که داستانش از لحاظ سوژه و پرداخت به دنیایی کودکانه نزدیک تر است.
عدم تطابق ویژگی های اثر با مخاطبانش به همین جا ختم نمی شود زیرا بر تمامی داستان «کوکی» فضایی گوتیک و سیاه حاکم بوده و نوعی خشونت و ترس در هر سطر داستان قابل دریافت است . صحنه هایی نظیر « گرگ های درنده در یک چشم به هم زدن به او حمله ور شدند و تکه پاره اش کردند »(ص ۵۳ ) یا اشاره به درآوردن قلب یکی از شخصیت ها و جایگزینی آن با یک کوک مکانیکی و اشاراتی از این دست، داستان را از دنیایی فانتزی به فانتزی سیاه کشانده است که فضایی مناسب برای یک روایت کودکانه نیست. در حقیقت فضای حاکم بر داستان، ما را به یاد « ناقوس گلاکن» می اندازد که سال ها پیش و در دهه ی شصت و هفتاد از صدا و سیما به عنوان برنامه ی کودک پخش می شد و امروز در ذهن بسیاری از کودکان آن دهه ها ردپایی جز کارتونی ترسناک باقی نگذاشته است. تصویرگری های درون اثر اگرچه بسیار مختصر بوده اما همگی فضای سیاه اثر را تشدید کرده و کودکان را در دنیایی پر از سیاهی و خشونت غوطه ور می کنند.
حضور صدای مولف در اثر علاوه بر راوی داستان با استفاده از جملاتی که در قاب هایی جداگانه در متن گنجانده شده اند نیز از دیگر تکنیک های پولمن در داستان «کوکی» به شمار می رود . اما او حتی در این شگرد خود نیز ناموفق است، زیرا بسیاری از توضیحات مولف در مورد اشیاء و یا اصطلاحات و یا حتی فضای داستان، غیر ضروری بوده و همانند وصله های ناجوری به اثر چسبیده اند . در واقع به جز ابتدای داستان که مولف در بخشی تحت عنوان « مقدمه ای درباره ی کوک » به توضیح کارکرد کوک ساعت می پردازد و ضمینه ای را برای آغاز داستان فراهم می کند نمونه ی قابل دفاعی از این تکنیک روایی وجود ندارد .
«تیک تاک، تیک تاک! بعضی داستانها این جوریاند. وقتی کوکشان کنی دیگر هیچچیز نمیتواند جلوشان را بگیرد… یک کارآموز رنجور ساعتسازی، شوالیهی زرهپوش مکانیکی و مرگبار، و دکتر کامنیوس شرور که بعضی معتقدند خودِ شیطان است… کافی است این شخصیتها را کوک کنی و در فضای داستانی در یک شب زمستانی پُر برف و یخ قرار بدهی تا ناگهان زندگی و داستان در هم آمیزد و ترکیب غریبی را به وجود بیاورد تا بیوقفه مسیرش را ادامه بدهد… درست مثل وسیلهای کوکی…» (ص ۹)
در انتها می توان اشاره کرد که اگر فلیپ پولمن برای نوشتن «نیروی اهریمنی اش » ستایش شد و توانست با نوشتن «خنجر ظریف» دو جایزه Whitbread Prize را برای بهترین کتاب کودکان در سال ۲۰۰۱ و Whitbread Book of the Year در سال ۲۰۰۲ به خود اختصاص دهد اما به دلیل نوعی غفلت در انتخاب گروه مخاطبانش «کوکی» را به اثری ناموفق تبدیل کرده است.
کوکی. نوشته فیلیپ پولمن. ترجمهی فرزاد فربد. تهران: کتابهای پریان (وابسته به نشر پنجره). چاپ اول: ۱۳۹۰٫ ۱۱۰۰ نسخه. ۸۰ صفحه. ۳۰۰۰ تومان.
1 Comment
پریا تفنگ ساز
ممنون از نقد خوبت !