این مقاله را به اشتراک بگذارید
اشارهای دیگر به تازهترین فیلم داریوش مهرجویی
همیشه دود از کنده بلند نمی شود!
مانی کسروی (مد و مه):
از نوشتن این نکته هیچ خوشحال نیستم، دوست دارم که حدسم به خطا برود و نظرم پرت و کاملا بیاساس باشد و مدتی بعد که مهرجویی فیلم تازهاش را ساخت نادرستی آن ثابت شود، و دوستان هم با من تماس بگیرند که فلانی دیدی حرف مفت میزدی! چندی پیش وقتی فیلم نارنجی پوش را دیدم و بعد هم کتاب در خرابات مغان را خواندم، به این جمع بندی رسیدم که بعید به نظر می رسد مهرجویی باز هم بتواند به روزهای اوجش بازگردد. می گفتند «چه خوبه که برگشتی» فیلمیست در مایههای مهمان مامان، خیلی امیدوار بودم این گونه باشد که نبود. دیدن دوباره فیلم هم افاقه نکرد، چه میتوان گفت درباره این آدمها و موقعیتهای غریب، سفینه و آدم غیر زمینی کجا و سینمای مهرجویی کجا! با این ایده که «دود از کنده بلند می شود» در سالن رسانههای گروهی کم نبودند کسانی که در طول هفته اول جشنواره منتظر تماشای فیلم مهرجویی بودند اما این انتظار به نتیجه چندان دلگرم کننده ای نرسید.
به عنوان کسی که با فیلمهای مهرجویی نوجوانی و جوانی ام را گذرانده و بابرخی از آنها زندگی کردهام امیدوارم سال بعد یا دو سه سال بعد مهرجویی یک فیلم در حد و اندازههای نام و اعتبار خودش بسازد و بعد هم خداحافظ! فوتبالیستها کفش ها را آویزان می کنند، فیلمسازان لابد باید دوربینشان را خاموش کنند! مشکل تازه مهرجویی البته ضعف پرداخت سینمایی نیست، هنوز هم کارگردانی او کم نقص و قابل توجه است. مشکل سر برداشت و تلقی او و همچنین دستمایههاییست که برای کار استفاده می کند. برخی صحنههای چه خوبه که برگشتی همانند نارنجی پوش چنان کم و کیفی دارند که آدم فراموش می کند مشغول تماشای فیلمی از داریوش مهرجوییست. متاسفانه اغلب دوستان منتقدی هم که فیلم را دیدهاند آن را نپسندیدهاند، هرچند برخی میکوشند رعایت موی سفید و جایگاه استادی مهرجویی را نگه دارند و از کنار آن بی سروصدا رد شوند.
هنگام تماشای فیلم دلم سوخت برای جامد بهداد که چه انرژی و تلاشی برای ارائه یک بازی درخور نام سازنده فیلم خرج آن کرده اما نه نتیجه کار از آنجا که نه موقعیت ها منطقی و درستند و نه روابط پذیرفتنی کارکرد معکوس پیدا کرده است (چقدر حیف که این بازیگر توانا در بدترین دوران کارنامه مهرجویی همکاری با او را آغاز کرد!). تقریبا همه به اتفاق براینباورند که بهترین بازی فیلم کار رضا عطاران است که گویی او هم شگردها و ظرافت های معمول بازی هایش را بدون اینکه به دیگران کار داشته باشد در این جا نیز بروز می دهد و جور فیلم را تا حد زیادی بر دوش می کشد.
و سرانجام اینکه مهرجویی هم در نشست پرسش و پاسخ فیلم در کاخ جشنواره شرکت نکرد، او شش سالی هست که در برای اهالی رسانه در این نشست ها حاضر نشده اما این بار ظاهرا تصمیمش درست تر از هر زمان دیگری بود!
همزمان با اکران عمومی فیلم چه خوبه که برگشتی
گفتگوی داریوش مهرجویی و دفاع از فیلمش!
بی وسواسی من عین وسواس است!
این مطلب خواندنی را اینجا بخوانید:
https://madomeh.com/1392/04/02/56789/
***
و اشاره ای به دهلیز ساخته بهروز شعیبی
فرق اساسی کارگردان جوانی که از او شناختی نداری با کارگردان صاحبنام و باسابقه که او را خوب میشناسی، در این است که از اولی هیچ انتظاری نداری بنابراین خیلی راحت میتواند تورا غافلگیر کرده و به وجد بیاورد اما از دومی کلی انتظار داری که اگر بخشی از آن را هم برآورده نکند میتواند نظر تو را تحت الشعاع قرار بدهد. این درست حکایت آخرین فیلم مهرجویی ست و اولین فیلم بهروز شعیبی، فیلمهایی که خیلی اتفاقی اینجا در کنار هم به آنها اشاره می کنیم و تنها نقطه مشترک آنها این است که از قضا رضاعطاران در هر دوی آنها حضور دارد! اولی تو را ناامید می کند و دومی تو را امیدوار. حتی اگر استادی مهرجویی از پرداخت سینمایی فیلمش در قیاس با تجربه کمتر شعیبی آشکار باشد! در دهلیز رضا عطاران با ظاهر شدن در نقشی کاملا جدی از کلیشه های آشنا و شیرین کارهایش دور شده و تصویری تازه از توانایی هایش را بروز می دهد اما در چه خوب که برگشتی آزاد است که هرکار دلش خواست بکند و تازه وزنه اصلی فیلم هم باشد! هرچند که بی اغماض دهلیز فیلمی ست که پرداخت سینمایی شسته رفته و بسیار فراتر از حد انتظار بازیگری کری دارد که با چهره ای محجوب بیش از همه او را در فیلم طلا و مس همایون اسعدیان به یاد می آوریم.
***
نگاه محسن آرزم به فیلم داریوش مهرجویی:
بعد از جهانِ هولوگرافیک (آسمانِ محبوب) و فنگ شویی (نارنجیپوش) اینبار نوبتِ سنگدرمانیست و البته بشقابپرنده و چیزهای شگفتانگیزِ دیگر. یک فیلمِ ظاهراً کمدی دربارهی دو دوست که دوستیِ دیرینهشان کمکم دچارِ خدشه میشود. یکی رضا عطاران است و یکی حامد بهداد. امّا نارنجیپوش (با همهی ضعفهاش) در مقایسه با چه خوبه که برگشتی یک کمدیِ اکشنِ بامزّه محسوب میشود! فیلمِ دیگری در ادامهی فیلمهای عجیبوغریب و باورنکردنیِ دورهی متأخرِ کارنامهی مهرجویی که خبر از تغییرِ دنیای فیلمساز میدهد. نتیجهی کار؟ به دیدنش نمیارزد. (وبسایت شمال از شمال غربی)
نگاه هومن داودی به فیلم چه خوب که برگشتی:
چه خوبه که برگشتی دقیقاً همان فیلمی است که میشود و باید از سازندهی فیلمهایی مثل نارنجیپوش و آسمان محبوب انتظار داشت. فیلم در ادامهی سیر منطقی آن فیلمها، چنان ایرادهای روایی و ساختاری بزرگ و آشکاری دارد که ردیف کردنشان باعث نمیشود کسی باهوش به نظر برسد. اما نکتهی جالب اینجاست که درست مثل نارنجیپوش که یک لیلا حاتمی خوب داشت که بدون در نظر گرفتن آنچه دوروبرش میگذشت بازی چشمگیرش را به رخ میکشید، چه خوبه که برگشتی هم یک رضا عطاران خوب دارد که یکتنه کل بار فیلم را به دوش میکشد و با شوخیهایی که مشخص است فیالبداهه اجرا کرده، تحمل فیلم را ممکن میکند. البته جنس شوخیهای او تقریباً از جنس همان مکثها و جملههای کوتاه تکضربی است که خندههای زودگذری را بر لب مینشانند و باعث پرفروش و محبوب شدن کمدیهای او شده است. در ملغمهی بیسروسامانی که به نام چه خوبه که برگشتیروبهرویمان قرار میگیرد و با همهی ستارههای قدیم و جدیدی که بیدلیل جلوی چشمانمان رژه میروند و کارگردان کهنهکاری که به شکلی مستأصل میخواهد فیلم درخشانش اجارهنشینها را بازآفرینی کند، رضا عطاران بهترین و دوستداشتنیترین عنصر فیلم است. (وبسایت مجله فیلم)
نگاه مهرزاد دانش به اثر تازه مهرجویی:
ایدهی مرکزی فیلم خوب است: درگیری پرتنش دو دوست بر سر موضوعی حاشیهای که بهتدریج وخیم میشود؛ یعنی همان اوضاعی که در اوایل فیلم با ارجاع به یکی از کمدیهای لورل و هاردی مورد اشاره قرار میگیرد. اما این ایده در طول درام پرورش مناسب پیدا نمیکند و با تمرکزی غیراصولی بر سر مواردی همچون بشقابپرنده، پتانسیل خود را تا حدی از دست میدهد. با این حال فیلم در مقایسه با نارنجیپوش و طهرانتهران اثر بهتری است و شنگولی و مشنگی موقعیتها تا حدی متناسب با بافت متن است و از آن بیرون نمیزند. (وب سایت مجله فیلم)
***
نگاه یزدان سلحشور به فیلم «چه خوبه که برگشتی» ساخته داریوش مهرجویی
آقای مهرجویی! خوبه که برگشتی… جدی میگم!
برای نوشتن درباره یک فیلم آدم نیازمند یک جای دست است مثل اینکه بخواهی صخرهنوردی کنی. این فقط مختص فیلمهای خوب نیست مختص فیلمهای بد هم هست. حتی وقتی جای دست، خوب نباشد یا نیمه باشد یا جایی که باید نباشد، باز متن شما شکل میگیرد. متأسفانه فیلم تازه داریوش مهرجویی اصلاً جای دست ندارد.
الان عزا گرفتهام که چه بنویسم درباره «چه خوبه که برگشتی»؟ این فیلم حتی به روایت فیلم صامت لورل هاردی که در ابتدای فیلم آن را میبینیم یک کمدی بزن بکوب هم نیست یا مثلاً ادای دینی به پلیسهای کیستون یا هر چه. فیلم، دقیقاً هیچیست. نه! اشتباه نکنید! منظورم این نیست که بازآفرینی هنری «هیچی» باشد مثل کارهای برادران مارکس یا نمایشنامههای یونسکو، اصلاً «هیچی» ست. حتی حضور زبانی کلمه «هیچی» نیست دقیقاً این است [ببینید!]: «»
مهرجویی چند سالیست که فیلم بد میسازد اما هیچ وقت به این بدی نبوده. یک نفر اگر بتواند فیلمنامه را در این کار به من نشان بدهد من میفرستمش به همان جزیره مورد نظر وودی آلن در هاوایی که قرار بوده تمام فیلمهای باب هوپ را در آن دوره کند.
به طور معمول کلاس بالای بازیها در آثار مهرجویی مثال زدنی بود اما در این فیلم، غیر از عطاران که خودش داشت گلیماش را از آب بیرون میکشید و شگردهای گذشته را خرج فیلم میکرد باقی بازیها ناامیدکننده بود حتی حامد بهداد هم که در فیلمهای متوسط و با کارگردانهایی خیلی کمسابقهتر بازیهای درخشانی ارایه داده، در این فیلم بازی متصنعانه و غیرقابل باوری دارد انگار که داریم او را در یک تلهتئاتر میبینیم نه در یک فیلم سینمایی. واقعاً جای حیرت است که مهرجویی بزرگ که روزگاری از نابازیگرها هم بازی چشمگیر میگرفت در فیلمی که بهترینها در آن حضور دارند تحقیقاً غایب است. انگار پشت دوربین نیست. انگار مثل واپسین آثار دالی که روی بوم سفید امضا میکرد و زنش این بومهای سفید را با قیمتهای گزاف به شاگردان یا مجموعهداران میفروخت، فقط امضاش هست و خودش نیست.
یک موقعی تلویزیون ایران تبلیغ میکرد که قرار است بازی تیم منتخب جهان با تیم ملی ما را نمایش بدهد و ما هم ذوق کرده بودیم که چه شود! اما در نهایت دیدیم که چند ستاره بازنشسته که به زور میتوانستند ۲۰ متر بدوند و چربیهای شکمشان موقع راه رفتن بالا و پایین میرفت، جلوی تیم ملی ایران قرار گرفتند. آقای مهرجویی! خوبه که برگشتی… جدی میگم! شاید این جوانها دلشان قرص شود که فیلمشان از فیلم شما بهتر است مثل بچهای که در کوچههای ریودوژانیرو توپ میزند و با دیدن «پله» توی کوچهشان، این ستاره نامیرای فوتبال جهان را در این سن و سال دریبل میکند با این همه ترجیح میدادم کمی هم تمرین داشتید لااقل در حد سن و سالتان. (خبر آنلاین)
***
نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «دهلیز» ساخته بهروز شعیبی
نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «دهلیز» با حضور بهروز شعیبی کارگردان، محمود رضوی تهیه کننده، رضا عطاران، هانیه توسلی، رضا شیرخانلو در سالن سعدی مرکز همایش های برج میلاد برگزار شد.
بهروز شعیبی در مورد روند ساخت فیلم گفت: کار را از آغاز بر اساس طرحی که از سالها پیش در ذهنم بود پیش بردیم و این طرح را با علی اصغری مطرح و پس از دریافت پروانه ساخت از ۱۵ آذرماه سال جاری فیلمبرداری این اثر سینمایی را آغاز کردیم و خوشحالم که در همین ماه بهمن شاهد پخش این اثر سینمایی بودیم.
وی در مورد انتخاب های بازیگران ادامه داد: رضا عطاران و هانیه توسلی انتخاب های اول ما بودند، ضمن اینکه فکر کردم عطاران به عنوان بازیگر و کارگردان می تواند به ما کمک زیادی کند.
شعیبی همچنین گفت: تجربه کار قبلی با هانیه توسلی را در فیلم «شبهای روشن» داشتم که تجربه بسیار خوبی بود و امیدوار بودم تا بتوانم دوباره با ایشان کار کنم.
وی ادامه داد: زمانی که با ایشان تماس گرفتیم سر کار دیگری بودند اما خوشبختانه آن کار به موقع تمام شد و ایشان به کار ما هم رسیدند.
شعیبی در مورد انتخاب نقش امیرعلی نیز توضیح داد: برای نقش امیر علی از ۱۰۰ پسر بچه تست گرفتیم و حتی یک صبح تا ظهر ما کار را با یک بازیگر دیگری شروع کردیم تا اینکه رضا شیرخانلو به ما معرفی شد. در اینجا باید از خانواده رضا مخصوصا مادرش تشکر کنم که با حضورشان سر سکانس های مربوط به امیرعلی بسار به گروه کمک کردند. من خودم سابقه بازیگری داشته ام و به بخش بازیگیری از بازیگرها بسیار علاقمند هستم.
وی در مورد اینکه نقش عطاران که به نوعی ریسک بود، توضیح داد: نگرانی من در مورد نقش رضا عطاران کم بود زیرا عطاران در مرحله ای است که سیر تعالی را طی می کند و امیدوارم این مسیر برای او ادامه داشته باشد. نقش او در این فیلم کاملا جدی بود البته در فیلم کاهانی هم این مدل شخصیت را تجربه کرده بود.
شعیبی ادامه داد: خوشبختانه در سینمای امروز بازیگرانی داریم که از تئاتر برخواسته اند و به خوبی از عهده نقش هایشان بر می آیند. اینکه یک بازیگر طنز در نقشی جدی ظاهر شود ریسک نیست بلکه پتانسیل بازیگر را نشان می دهد.
محمود رضوی تهیه کننده فیلم که در جلسه حضور داشت گفت: قرار بود با شعیبی یک کار تلویزیونی را به سرانجام برسانیم اما به دلایلی ساخت این فیلم جلو افتاد. درباره هزینه های تولید هم باید بگوییم که «دهلیز» با اینکه فیلم سختی بود اما به هیچ عنوان گران نبود. دو ماه زمان برد تا پروانه ساخت گرفتیم.
علی اصغری در این نشست گفت: خط قصه در مورد زنی است که سرپرست خانواده است و زندگی آبرومندی دارد. شاید در جاهایی ارتباط پدر و پسر پر رنگ باشد اما محور قصه در مورد مادر خانواده است.
رضا عطاران در مورد انتخاب نقش گفت: در ابتدا داستان فیلم توجه ام را جلب کرد و با کمال میل قبول کردم که در این فیلم بازی کنم ضمن اینکه همیشه دوست داشتم نقش جدی بازی کنم و با اعتمادی که به کار شعیبی داشتم مطمئن بودم که کار خوبی از آب درخواهد آمد.
وی ادامه داد:هر بازیگری دوست دارد نفش های متفاوتی را تجربه کند و با توجه به نقش هایی که من این اواخر ایفا کرده بودم این نقس بسیار متفاوت بود. باید یادآور شوم با شناخت و اطمینانی که از شعیبی داشتم و نمونه کارهایی که از ایشان دیده بودم این کار را با کمال میل پذیرفتم، ضمن اینکه بخشی از کار بازیگر ریسک است.
عطاران توضیح داد: از همان ابتدا تفکر کارگردان برای من مشخص بود که یک نقش کاملا جدی سوای از طنزهایی که تا به حال اجرا کرده بودم باید داشته باشم و از همان سکانس های اولیه سعی کردم این موضوع را در مورد این شخصیت به خوبی نشان دهم.
هانیه توسلی نیز گفت: خیلی خوشحالم که در فیلم «دهلیز» حضور داشتم. بهروز شعیبی کارگردان با اخلاقی هستند که به تمام گروه انرژی می دهند. شعیبی علاوه بر فیلم سینمایی تجربه چند تله فیلم را هم در کارنامه هنری خود دارند.
***
105 نظر
رامین
گرونی دیگه باید خرجش دربیاره
سینا
فیلم رسما فاجعه بود
میشه به عنوان اتمام حجتی با طرفداران سابق مهرجویی در نظر گرفتش، که دیگه منتظر معجزه نباشن از مهمان مامان به این طرف
مریم
واقعا حیف پولی که دادم رفتم سینما.
وقتی یک فیلم را انتخاب میکنم که برم ببینم به بازیگر اش و کارگردان اش توجه میکنم. ولی جفت شون(عطاران . مهرجویی) شرمنده مون کردن.
واقعا میخوام بدونم که اقای مهرجویی چه چیز رو به ما تو این فیلم میخواستند نشون بدن؟
بیخود نیست که مردم دیگه ۳۰نما نمیرن. من خودم دیگه تا از همه نشنوم که یک فیلم خوبه دیگه پام رو تو ۳۰نما نمیزارم.
یک زن
فیلم بسیار سنگین و به نظر من پر مفهومی بود.
در هر سکانسش زیاد باید تامل کرد تا مفهوم نویسنده فهمیده شود بنابراین نمیتواند مورد علاقه و تایید خیلیها شودو….
محمد
در جواب یک زن که گفته فیلم بسیار سنگین و پر مفهوم !باید بگم اتفاقا فیلم سبک و بی مفهومی است که حتی به یکبار دیدنش هم نمیارزد. واقعا باید گفت کارخانه مقوا! متاسف برای سینما و به اصطلاح بزرگانش که اصول اولیه فیلمسازی را رعایت نمیکنند طوری که بیننده عادی و غیر کارشناس هم به ضعف آن پی میبرد
بی نام
واقعا فیلم افتضاحی بود…
امیر
مجموعه خزعبلات
آريو برزن
من هنوزه که هنوزه فیلم “هامون” استاد مهرجویی رو هر از چندگاهی می ذارم و تماشا می کنم. خیلی از دیالوگاشو از برم و با خودم تکرار می کنم. یا “پری”؛ “بانو”؛ “لیلا”؛ “اجاره نشین ها” و “گاو”. فیلم “نارنجی پوش” خیلی منو ناامید کرد اما نه از جانب استاد مهرجویی که از جانب وقتی که براش گذاشتم. چون مطمئن بودم مهرجویی در کارهای بعدیش حتما جبران میکنه. اما دیشب با دیدن “چه خوبه که برگشتی” از استاد مهرجویی هم ناامید شدم. باید بگم؛ خداحافظ مهرجویی؛ بدرود سینمای معناگرای مهرجویی؛ خداحافظ تارکوفسکی ایران.
شاهین
من دیروز بعد از ۲ سال تصمیم گرفتم برم سینما و آشتی با سینما را با فیلمی از مهرجویی شروع کنم فیلمی که اکثر بازیگراش از بهترین ها هستند ولی این فیلم به حدی سبک بود که وقتی فیلم تمام شد دوباره نگاه نام کارگردان کردم تا مطمئن شوم که این فیلم را واقعا مهرجویی کارگردانی کرده؟ دوست دارم مخملباف بیاد این بار یک فیلم بسازه به نام خداحافظ سینما…
احسان
مهرجویی چت زده بنده خدا
س. ه
حین تماشای فیلم دائم از خودم میپرسیدم واقعا این فیلم رو مهرجویی ساخته؟!؟!؟!؟!؟!
اماهنوزم دارم همون سوالو از خودم میپرسم…
واقعا فیلمِ مهرجویی بود؟؟؟؟؟؟؟
حسین
با گذشته مهرجویی به تماشای فیلم رفتم و با تاسف به ساخت فیلمی بی مفهوم بی ارزش که فقط ارزش این همه کار مهرجویی رو بی رنگ کرده!
سمیرا
افتضاااااااح بود
بهار
آقاى مهرجویى من از شما توقع نداشتم!
یک فیلم مضحک و سبک بود که مفهومى رو هم نمی تونست منتقل کنه!
……….
لبل
جناب مهرجویی حالت خوب نیست.باور کن حالت خوب نیست
پریا
واقعا وقتی از سینما اومدم بیرون احساس کردم به شعور بیننده توهین شده آخه مثلا رفته بودیم فیلم مهرجویی رو بیینیم چی بود؟ یعنی چی واقعا؟ چراااااااااا>
علی
با سلام
آنقدر از فیلم جدید مهرجویی بد شنیدم که با استرس به سینما رفتم…. اما اشتباه نکنین فیلم بسیار خوب بود…اگه وزارت ارشاد میفهمید مهرجویی داره چی میگه هیچ وقت مجوز نمیداد….چه خوبه برگشتی از فیلمهای مهم مهرجویی هست….
امیر
جناب آقای مهرجویی
چه بد شد که برگشتی.
سوگند
خیلی هم خوب شدکه برگشتیداستادمهرجویی!
شمافیلم رو دقیق ببینید،به دیالوگ هاش توجه کنید،درموردش تأمل کنید،متوجه خواهیدشدکه فیلم عمیق وپرمحتوایی هستش.منتهاماجنبه ی بیان سخن بازبون ساده نداریم.حتمابایدیکی بیادیه حرف ساده روکاملافلسفی وپیچیده بزنه که هیچکس سردرنیاره اون وقت فیلم خوبیه،امااگه بازبان ساده بیان بشه هرچقدرهم که عمیق باشه بازهم پوچ وبیهوده ست.ازاین که همه تون اینقدردرمورداستادبدگویی کردید وبهشون بی احترامی کردید ناراحتم وپیشنهادمیکنم که قبل ازقضاوت کمی فکرکنید!
ببخشیدطولانی شد.
اناهیتا
فیلم افتزاح قرن بود .من گول خوردم و به اعتبار این کارگردان نام اشنا به سینما رفتم .این کارگردان گاو بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شاهد احمدلو ازاو بهتر می سازد .من جای اقای مهرجویی بودم دوربین رو می بوسیدم میذاشتم کنار….اگه حتی مجبور میشدم مثه نارنجی پوش کف خیابونا رو جارو بکشم. گاهی اوقات کارگردانا باید درنظر داشته باشن اگه نسازن شرافتمندانه تره …….امیدوارم دیگه شاهد این جور فیلم های لوده در سینما نباشیم ……اون وقت میگن چرا سینمای ما متوقف شده؟؟؟؟چون داریوش خان سینما این جوری میسازه…….
اناهیتا
در جواب سوگند خانوم باید بگم:ایشون فیلم عمیق و فیلم پر مفهوم ندیده که به این فاجعه میگه:فیلم پر محتوا.اگه محتوا از نظر ایشون ادا دراوردن ومسخره بازی ودر نهایت بی محتوایی است باید اعتراف کنم:این فیلم پر محتوا ترین فیلمی بود که تابه حال دیدم.عصبی میشن وقتی میبینم عده ای با درک نادرست از سینمای پر مفهوم اظهار نظر میکنن.
سوگند
بانگاه سطحی بله ،همه ش اداومسخره بازیه ولی دقت کنیدمطالبی هم درضمن این اداهابیان شده. ضمنااین کاردرمقابل هامون ولیلاو……خیلی هم شاهکارنیست اماکاملابی انصافیه که میفرماییدتمامش ادادرآوردنه. یعنی هیچ حرف حسابی دراین فیلم زده نشده؟
کاش خوداستادمهرجویی درجایی مثلاهفت حضورپیداکنند ومطالبی روکه دراین همه مسخره بازی بیان کردندبفرمایندتااونهایی که متوجه منظوراستادنشدندتوجیه بشند.امیدوارم!
فرهاد
در آغاز فیلم صفحه شطرنج دیده می شود و قاعده بازی با نظم مهره های سفید و سیاه نیست بلکه دو گوی تیره رنگ وارد صفحه بازی قانونمند شطرنج می شود و بازی را با بر هم می زندو مهره ها به هم می ریزد.
در طول فیلم نیز همواره کاراکتر ها به بازی با شطرنج مشغول هستند گویا این صفحه شطرنج در تمامی صحنه های فیلم وجود دارد و انسان ها به بازی کردن با آن مشغولند.
سمت و سوی دیگری از فیلم به تنهایی آدم ها اشاره می کند که در بازی طولانی در صفحه روزگار به تنهایی وحشتناکش دچار می شوند .
چه آن که مسیر زندگی اش با ازدواج و تشکیل زندگی تعریف شده و یا او که در سن ۵۰ سالگی تنهای تنها به سر می برد و با خاطرات گذشته اش زندگی می کند .
در این بین با وجود این که نزدیکان او می دانند که درد تنهایی تلخ تر از قدرت تصور است باز هم در یک بازی شطرنج گونه ای تلاش دارند در به دست آوردن خواسته های نفسانی خود از هیچ تلاشی فرو گذار نکنند،همچون بازی شطرنج که یکی با صداقت و دیگری با بر هم زدن بازی سعی بر عوض کردن ماجرا به سمت خود دارد.
حال برنده بازی کسی است که بازی ساز است و از موقعیت های ایجادی افراد استفاده می کند.
از سویی دیگر خلا آرامش و تلاش انسان برای دستیابی به بهترین مسیر دستیابی به آن دستمایه داستان شده و تلاش افراد برای رسیدن به آن به تصویر در می آید ،که یکی با مواد افیونی و دیگری با توسل به روش هایی چون سنگ درمانی و مدیتیشن سعی در به دست آوردنش می کند.
اانسان هایی هم دیده می شوند که برای هدف خود پا به پا می شوند و دنیای دیگران برایشان مهم نیست یا آن ها را در جهت خواسته خویش می بینند .
“چه خوبه که برگشتی” ،از طرفی بازگشت انسان به درون خود را حکایت می کند و دوست داشته شدن دوران کودکی ،نوجوانی و بازی های آن دوران را به دور از دغدغه دیده شدن نشان می دهد.
اناهیتا
خانوم سوگند بله می شود چیزهایی از فیلم بیرون اورد که دلمان را کمی خوش کند.اما این برای کارگردان گاو وسنتوری وهامون که هنوز هم میلیون ها انسان به یاد هامون هامون بازند.فاجعه است.فاجعه محسوب میشود چون به سینما که میروم ومیگوینداین فیلم کمدی استاد مهرجویی است.بنده انتظار دارم فیلمی در حدو اندازه ی مهرجویی ببینم. انتظار دارم مهمان مامان ببینم. انتظار دارم اجاره نشین ها ببینم.که البته الهام های بیموردی نیزاز این فیلم هادر چه خوبه که برگشتی میدیدیم.اما هیچ وقت انتظار نداشتم بازی فرم اکت بهداد را ببینم …بهداد بازیگری نیست که فرم بازی کند اما در این فیلم این اتفاق بر میگردد به طالع کارگردان…وکلوز اپ های بی موردش مرا ازار میداد..بویی از انچه به عنوان یک اثر هنری یاد میشود نبرده بود . پراکندگی و اشفتگی داستان چیزی نیست که نیازمند قوه ی نقادانه باشد بلکه مخاطب عام نیز ان را تشخیص میدهد .اکثر سینماگران و کسانی که این فیلم را دیدند همگی بر این موضوع اتفاق نظر دارندکه مهرجویی در سراشیبی سقوط است .حال نمیدانم شما چه اصراری بر انکار افول چشمگیر استاد دارید .نگاه سطحی بنده این را درک میکند که نگاه عمیق شما خیلی سطحی تر از ان است که از یک طرفدار فیلم های پیشین مهرجویی انتظار میرود.
سوگند
من اصلا تأکیدبرخیلی خوب بودن این فیلم ندارم. تأکیدمن برخیلی خوب بودن استادمهرجویی هستش.
درجایی آقای بهدادمیگفتندکه استادمهرجویی دردهه ی هشتم زندگی خوداست وانتظارسالهای قبل ازایشان نمیرود.
یادرجای دیگری فرمودند”فیلم های بداستادمهرجویی واستادکیمیایی شرف داره به فیلم های خوب خیلی ازکارگردان ها.”
ضمنامن نقدهای جالبی درمورداین فیلم خوندم که خیلی بااین چیزهایی که اینجامیخونم متفاوته.
“کمپ اختصاصی حامدبهداد”نظرات روهم بخونیدخوبه.
من دیگه واقعاحرفی ندارم.تمام تلاشم روبرای حمایت ازاستادکردم.خداحافظ.
اناهیتا
خوب بودن یک کارگردان لازمه اش خوب ساختن است.لازمه اش خوب نگاه کردن است لازمه اش این است که نحوه ی پرداخت و اجرا اصولی باشد.خوب بودن مهرجویی نیز بر مبنای ساخته هایش ثابت میشود.شما خوب بودن فیلمساز را بر اساس چهره اش میدانید که میفرمایید:من نمیگویم فیلم خیلی خوب است ولی تاکید بر خوب بودن مهرجویی دارم.در ضمن مثال خوبی زدید استاد کیمیایی که سینمای ایران مدیون ایشان است چیزی به عنوان اثر بد در کارنامه ی هنری شان ندارند وکسانی که توانایی درک سینمای استاد کیمیایی را ندارند بر این باورند. این کارگردان توانانیز ۷۲سال سن دارد اما فیلم اخیر ایشان “جرم”که در نوبه ی خود یک شاهکار سینمایی است را با فیلم اخیر مهرجویی مقایسه کنید….بازیگر ی حامد بهداد در جرم که برای اولین بار موفق به دریافت سیمرغ بلورین شد را با بازی فرم بهداد در فیلم مهرجویی مقایسه کنید …سوگند جان تفاوت از زمین تا اسمان است …علت هم این است که استاد بزرگوار کیمیایی هنوز پایبند به اصول سینمای خود است وبلد است فکر کند در واقع بلد است با فکرش کنار بیاید بلد است که چگونه نگاه کندو در نهایت بلد است خوب بسازد ودر اخرش هم میشود کیمیایی.. که حتی توانسته با جوانان امروز نیز خالق قیصر ارتباط برقرار کند که این مسئله خود قابل مطالعه است ….این بی انصافی است که میگویید اثار بد کیمیایی.. کارگردانی که موج نو را وارد سینما کرد .استادی که مثل او راسینما به خود ندید و نخواهد دید.من هم حرفی ندارم اما قرار بر این نیست که اگر کارگردانی مثل مهرجویی امروز در سینما افتزاح به بار میاورد ..به دیگر بزرگان سینما واساتیدی همچون کیمیایی و اثار خارق العاده اش توهین شود خداحافظظظظظظظظظظظظ.
آرتیمس
بهترین فیلمی که در عمرم دیدم هامون بود و بدترین فیلمی که در عمرم دیدم چه خوبه که برگشتی. دریغا که کارگردان این هر دو یک نفر بود…و این مرثیۀ من است در مرگ یک کارگردان…خداحافظ جناب مهرجویی حیف که خاطرات خوب ما را از خودت به نابودی کشاندی….
MGH
بسیار بسیار فیلم افتضاحی بود حیف از اون وقتی که صرف فیلم کردیم واقعا حیف …
نسیم
افتضاح برای یه ثانیه اش بود! آقای مهرجویی ما به برچسب کارگردانی شما به تماشای این فیلم رفتیم! جه جوابی دارین برای وقت و پول هدر رفتمون؟ اعتبارتونو کامل زیر سوال بردین با این فیلم سخیف!!
سحر
فیلم به حدی داغون بود که حتی نتونستم تا آخر بشینم و تماشا کنم…نمیدونم باید به حال خودمون تأسف بخورم یا به حال کارگردان قدر قدیممون… خیلی غم انگیز بود دیدن نام مهرجویی در کنار این فیلم مضحک…
پولاد
فیلم مزخرف بود به قول نسیم افتزاح برای یه دقیقه اش بود
اناهیتا
یاد مهرجویی سنتوری بخیر
سالي
دیگه خیلی هم فیلم بدی نبود. چرا باید از واژگانی مثل سخیف و مضحک استفاده کنیم؟ به هر صورت زحمت کشیده بودند. بهتره قبل از این که بگویید این بدترین فیلم است، فیلم های دیگر را ببینید که این فیلم استاد در برابر ان ها خدایی میکند! اما واقعا بازی اقای بهداد و عطاران قایل تقدیر است:)
پرنيان
مزخرف ترین فیلم تاریخ سینمای ایران بود …
نظرم راجع به آقای مهرجویی ۱۸۰ درجه تغییر پیدا کرد …
متاسفم به خاطر فیلم و وقتی که گذاشتم و این بازیگرایی مثل حامد بهداد و رویا تیموریان که توقع نداشتم ازشون
صهبا
برم یا نه یکى به من جواب بده تو رو خدا موندم چیکار کنم
مینا
من امروز این فیلم رو دیدم.فیلمش هم بدی داشت هم خوبی.ولی به نظرم بحث و دعوا نداره.
علی
ما به اسم بازیگرای مطرحش رفتیم سینما فیلمو دیدیم.فکر کردیم چه فیلمی ساخته
واقعا بی مفهوم و بی معنی بود
از این بازیگرا بعیده این فیلم مسخره رو بازی کنن
مرضیه
دیروز تو سینما آزادی غلغله بود بهترین و بزرگ ترین سالن سینما رو به این فیلم اختصاص دادن مردم به اعتبار مهرجویی و بازیگرا میان سینما این همه هم پول میدن آخرش همه با قیافه های عبوس و در هم رفته از سالن اومدن بیرون واقعا که تاسف برانگیز بود…
مینو
فقط میتونم بگم واقعا متاسفم هم برای مهرجویی وهم برای عطاران اما بیشتر از آنها برای حامد بهداد و البته رویا تیموریان !!!!!!!!
محبوبه
من هنوز فیلم جدید استاد رو ندیدم ولی با دیدن این همه انتقاد تمایلی برای دیدن فیلم ندارم.اما همیشه سنتوری استاد در ذهنم باقی خواهد ماند.
رضا
فیلمی بود که حرفهای زیادی برای گفتن داشت و بسیار خوب هم توانسته بود وظیفه اش را به انجام رساند.
داستان دو دوست قدیمی که دعوای بین آنها باعث زد و خورد بین اطرافیانشان می شود. داستان شی قدیمی و غبار گرفته ولی دارای ماهیت (از جنس مس و دارای سیمهای آویزان) که بعد از تعمیر توسط شخصی که از فرنگ آمده است، تبدیل به یک شی مقوایی و بی هویت می شود. همچنین استفاده مزدوران از این شی قدیمی برای ترساندن عوام. و … در نهایت شکستن تابوی این شی به هویت و درنتیجه شکستن صاحب آن و …
نرگس62
وقتی نارنجی پوش و دیدم گفتم مزخرفترین فیلم سینما بود ولی حالا فهمیدم آقای مهرجویی توانایی اینو دارن که مزخرف تر از این فیلم و هم بسازن. واقعا خسته نباشن. امیدوارم لطف کنن دیگه فیلم نسازن…
roya
اگر این فیلم حتی از نارنجی پوش هم بدتره همون بهتر که اصلا نبینمش.
مهدی
سلام. واقعا این آقای مهرجویی داره چکار میکنه.نارنجی پوش ده دقیقه نشستیم بلند شدیم من و همسرم از سینما خارج شدیم با حالت عصبانی این فیلم به ۵ دقیقه هم نکشید . فحش خودم دادم که دیگه اسم مهرجویی نیارم …بابا چکار داری میکنی استاد؟
سالي
یعنی اینقدر این دو فیلم بد بودند؟
سبا
پدر و مادر من به سینما و این جور چیز ها اصلا علاقه اى ندارند
به هواى کارگردانش و بازیگرانش با کلى التماس و خواهش رفتیم سینما
الان فکر نکنم تا چند سال دیگه رنگ دیوار هاى سینما رو هم ببینم
آقاى مهرجویى آخه چرا … ؟!
افسانه
آره عزیزم
بدتر از بد
چه خوبه که برگشتی رسما فاجعه بود…..
میثم
والا من و خانومم دیشب رفتیم و این فیلم رو به پشتیبانه اسم کارگردان و بازیگرانش دیدیم . من که شرمنده همسرم شدم به خاطر پول و وقتی که صرف دیدنش کردیم . به نظر من که یک پنجم مهمان مامان هم ارزش نداشت.
مهسا
من جا داره بگم واقعا متاسفم برای دوستان عزیزی مثل خانم افشار و اقای بهداد برای حضور در این فیلم. و در نهایت از وزارت ارشاد که با مجوز دادن این قبیل فیلم ها فرهنگسازی خیانت یا تجدید فراش و القا می کنند به مردم با تمدن ایران زمین
افسانه
چرا از بازی حامد بحداد در این فیلم تعجب میکنید مگه بازی های قبلیش در فیلم های قبرستان غیر انتفاعی و کیمیا و خاک رو ندیدین
بابك
افتضاااااااااااااااااااااح …
چرت ترین و مسخره ترین فیلمی بود که توو این چند سال دیده بودم و حیف اون وقتی که گذاشتم …
با اعتماد به مهرجویی و عطاران و بهداد رفتم ولی واقعا متاسف شدم …
پرهام
خوب بود فقط یک موضوع کلی نداشت.
فرزانه
اگه بخوایم از نظر مفهوم ب این فیلم نگاه کنین واقعا مسخره بود-فقط واسه خنده خوب بود و نقش حامد بهداد اصلا بهش نمیومد-اگه کسی میخواد این روزا بره سینما من (برف روی کاجها) و
(گذشته) رو پیشنهاد میکنم
زهرا
من و دوستام و همسرانمان امشب رفتیم این فیلم رو دیدیم. راستش خیلی خندیدیم اما همه بلا استثنا از هم پرسیدیم واقعا مهرجویی بــــــــــــــــــود؟؟
عجیب بود برام ! عطاران بازم خوب ظاهر شد اما بهداد نه !!!
درباره مهرجویی و بد ساختنش حرف خاصی ندارم بزنم چون چیزی از نقد حرفه ای سرم نمیشه ولی به عنوان یک تماشاچی حرفه ای واقعا از نبود فیلم نامه قوی . نداشتن سناریو. دور بودن کارکتر ها ! و نداشتن موسیقی خوب و همچنین نبود خط روایی درست منو اذیت کرد.
گرچه دیالوگ هایی بود که منو به خنده تلخ وا داشت اما بازم در اون حدی نبود که راضی از سینما بیام بیرون ! خیلی خنیدیده بودم ولی این خندیدن به خاطر شخصیت راحت و ساده ی خودم بود نه فیلم قشنگ کمدی!!!!
محسن
افتضااااااااااااح و داغووووووووووووون.تنها نتیجه حاصل برای من سردردی بود که اون هم به خاطر داد و بیداد و عربده های عطاران و بهداد بود.راستی ، تیپ و رنگ موهای پسره(؟؟؟؟جعفری) و پرواز اون بشقاب پرنده و طرز حرف زدن بهداد و اون دو سه تا ماشین پلیسی که برا گرفتن پسره راه افتاده بودند و … که یعنی نابودم کردند(اصا یه وضی)…آخه اینم مهرجویی ای که داریم؟
علی
یعنی تا ابد محاله از استااااااد!!! مهرجویی فیلم ببینم. شما هم خواستین حال کسی رو بگیرید و بعدا بهش بخندید تشویقش کنید بره این فیلم مسخره رو ببینه.
خلاصه فیلم اینه که ظاهرا اقای مهرجویی یه هفته ای رفته بوده شمال با دوستانش دو تا ویلای دیوار به دیوارم دستشون بوده بعد میگه ما که اینجا هستیم بیاید یه فیلمم بسازیم و به این ترتیب بیخودترین فیلمی که در تمام عمرم دیدم رو ساختن. باورتون شاید نشه اما مردم از دقیقه ۳۰ فیلم از سینما داشتن میرفتن بیرون ولی من ناباورانه منتظر بودم ببینم این فیلم میخاد چی بگه آخه؟
ماهان
افتضاحححححححححححح بود.
دارن با سینما لج میکنن..
موضوع فیلم تخیلی هم نبود!!
تخیلی مثل ارباب حلقه ها-نانوک….
هیچی نداشت..پولمو حروم جندتا اسم کردم.
آشغال به مردم میدن به جای فیلم
ماهان
وزارت ارشاد فقط با حجاب کار داره
با محتوا کاری نداره!!!!
چرا این فیلم مجوز گرفته؟
سروش
متاسفم واسه این فیلم افتضاح. وسط فیلم مردم دسته دسته سالن سینما رو ترک می کردند. ضعیف ترین فیلم دنیا بود
اروین
سلام
امشب بزرگترین اشتباه زندگیمو کردم
دوستم از اریکه زنگ زد و پرسید بین گذشته وفرهادی و چه خوب شد که برگشتی کدوم و بگیرم
اسم کارگردان و پرسیدم گفت مهرجویی و خنده داره
گفتم خوب کارگردانش که سرشناسه یه کمی می خندیم
ولی چه شکری خوردم…حتی دووم نیووردیم تا آخر بشینیم یه ساعته پا شدیم. مسخره بود! افتضاح و مزحک بود…..دیدنش زجر آور بود واقعا لحظات سختی بود شنیدن صدای داد و فریاد طولانی بهداد و عطاران ……سر مون درد گرفت گفتیم نخواستیم بلند شدیم
دییدن این که یه دکتر و یه مهندس اونم دوست وسایلشون و نه از در بلکه از دیوار رد و بدل کنن و بعدش به هم با اون افتضاح پرتقال پرت کنند مایه تمسخر است. کافی بود در کنار این ها خودتان هم در فیلم شرکت می کردید و نوار فیلمتان را پرت می کردید چون خودتان را در چشم مردم تا این حد پایین اوردید
شیوا
یعنی تفکر و تعمق اینقدر زحمت داره که به محض اینکه کارگردانی همون قصه های قبلی رو ادامه نداد متهمش می کنین به سطحی بودن .شما فکرتون فقط با فیلمهای قدیم مهرجویی خو گرفته انگار خود شما با دنیای تعمق بیگانه بودید. فرض کنید کارگردان جدیدی حرفهای جدید داره ببینید این فیلم سطحی است ؟یا ….
sara
شیوا لایک
saye
وایییییییییی چرا همه انقدر از این فیلم بد میگن. ینی در این حد؟؟؟!؟!!!!!
پس واجب شد که نرم سینما
مهتاب
بعد از مدتها به سینما رفتم..فقط میتونم بگم کهافتضاح بود!!!…حیف وقت و حیف پول بلیطی که دادم….
امیر ریاضی
شاید ما توقع خبلی زیادی از استاد مهرجویی داشتیم ولی به نظر من فیلمی که بعد از پایان بر نگرش بیینده تآثیر نگزاره فیلم نیست ……. امید به اینکه هنر سینما فقط بازار مادیات نشه حضور کانون ایران نوین در این فیلم یعنی همین !!!!!!!!!!!
نازنین
بابا چرا وقت و انرژی می ذارین با هم بحث کنیم حالا به قول خودتون این همه فیلم خوب و عالی حالا هم یه دونه بددددد…
حسام
اقا من معذرت میخوام ظهر نظرا رو خوندم همه بد گفته بودن منه خر گفتم مثه میهمان مادر هس اونم موضوعی نداشت ولی خیلی حال کردم باش خلاصه اغفال شدیم و رفتیم و دیدیم. البته بادیدن این فیلم فهمیدم که توانایی های بالایی دارم و بزودی فیلم های من به سینما خواهد امد
tar gol
امیدوارم اخرین بیننده ی این فیلم باشم.
لطفا گول نخورید.
sima
این فیلم برای شکنجه کردن و اعتراف گرفتن از مجرمان حرفه ای خیلی مفیده
tar gol
امیدوارم اخرین بیننده ی این فیلم باشم.
لطفا گول نخورید!
نازنین
کسانی که برای تماشای فیلم می رن باید قبلش فقط به این بسنده نکنند که کارگردان این فیلم خوب فیلم می سازه پس بریم … باید تفکیک قائل بشیم بین فیلمی که حاتمی کیا می سازه و همه چی را واضح و شفاف می گه و فیلمی که یک دانش آموخته ی فلسفه به نام مهرجوئی می سازه … تمام اداها و اشیا این فیلم سمبلیک بود : از دوجرخه ی مهندس که در ایران بود تا آن شی خرافی که اینقدر بزرگ شد و بزرگ شد که شکست تا آن مجسمه ی بانوی مشعل به دست که از دیوار فرد آمریکا رفته به مهندس در ایران فرستاده شد … از آن بی هویتی و عدم شناخت فرد آمده از خودش اطرافیان و حتا دوست چندین ساله اش تا … بازی و مهره های شطرنج که همه چیز را مهره ها تعیین می کنند و کسانی که این وسط مثل آقای وکیل از آشفته بازار به نفع خود عمل می کنند و در واقع بازی سازی می کنند و حتا خانم سنگ درمان که او نیز به همراه وکیل همان دو گوی وسط صفحه هستند که مهره ها را به هم می ریزند …. به نظر من در این فیلم تنها چیزی که بد بود بازی ها بود … هیچ یک جز عطاران در حد خود ظاهر نشدند … وقتی به تماشای فیلمی از یک کارگردان اهل فلسفه می ریم مدام از خودمان بپرسیم در این صحنه او چه چیزی را می خواد بگه … فیلم شاهکار نبود اما اصلا افتضاح نبود …. در ضمن اگر از چیزی خوشمان نیامد نباید به سازنده ی اون بی احترامی کنیم و حرمت این همه سال را از بین ببریم …
محمد
نرم ببینم؟
سمير
من هفته پیش رفتم وسط فیلم از سالن خارج شدم(بیرون امدیم)متاسفم متاسفم
میخواهم بدانم هدف از ساخت چنین فیلم بی محتوا و بی معنی چه بوده؟!
حیف پولی که …..
در جواب دوستان باید بگوییم نه نه نه نروید فیلم رسماً اشغال است متاسفم کارگردان پول دوست باتجربه!!!!! اخه شماچراهنرمندان محبوب مردم ؟!!!!!
arash
این فیلم تغییر سبک و پختگی استاد رو رسوند!!
بعضی از نظرات شما نشون از بی سوادی و کوتاه فکری اکثر مخاطبان سینما داره.طنز برای خنده نیست.برای به چالش کشیدن مسائل زندگی است.
در کل فوق العاده بود.
امیر
واقعا خاک بر سر ما.
دوشنبه بیکار بودم و داشتم برای خودم تو خیابون قدم می زدم. چشمم به سینما افتاد و عکسی که می بینید (حامد بهداد، رضا عطاران،مهناز افشار و تیموریان و …..) رو دیدم. با توجه به سابقه بازیگران رفتم که فیلم رو ببینم
راستی آخرین بار که رفتم سینما سال ۱۳۸۰ سینما سپیده برای فیلم سگ کشی بود. دیگه نرفتم تا دوشنبه.
بعد از فیلم برای ۲ ساعتی که برای این فیلم وقت گذاشتم حسرت خوردم و برای ۱۲ سالی که پا به سینما برای دیدن فیلم ایرانی نگذاشتم خوشحال شدم. خدایا این فیلم بود. به خدا قسم (گلاب به روتون)، صحنه بالا آوردن و تهوع یه بچه خیلی دلچسب تر از این فیلم بود. فیلم نبود یه فاجعه بود. یه فاجعه.کدوم خری گفته حامد بهداد پیرو بهروز وثوقه. ان بهروز شرف داره به بهداد. بهداد جان فیلم فارسی بازی می کردی خیلی بهتر بود تا این افتضاح. خاک بر سر تو و عطاران. خاک
مهدی
فیلم روایت گذار از عشق اسطوره ای که اینک گرد گرفته و عجیب می نماید(همان صفحه عتیقه عجیب و غریب)به دوستی است که امری کاملا مدرن است. فیلم راوی پایان عشق و آغاز دوستی است. عشق به بازی شطرنج می ماند که برنده و بازنده دارد اما در این فیلم دائما صفحه شطرنج به هم می خورد. دوستی عرصه برد و باخت نیست بلکه ساحت یادگاری هاست. دیوار یادگاری ها یادتان هست؟
بردیا
آقای مهرجویی باسواد ترین کارگردان تاریخ فیلم وسینما در ایران می باشد . ایشان دید عمیق وفلسفی به دنیا وهنر دارند وچند سال بعد از هر فیلمشان منتقدین وعلاقمندان سینما پی به عمق تفکر ایشان می برند ومتوجه منظوریا پیام فیلم می شوند .واقعا حیف است که مجله سخیف سینما رسانه ایشان را ضعیف ودم دستی معرفی ونقد می کنند .
مجتبی منطق
شب بود یه غلطی کردیم رفتیم با دوستام سینما،فقط ما چهار نفر بودیمو شش تای دیگه…
من سینما نمیرم یه بارم رفتم اشتباه کردم.
مسخره ترین فیلم عمرم رو دیدم.
حیف مهناز افشار و حامد بهداد که اینجا بازی کنن.
البته اینها به خاطر پول بازی میکنن و ماهم به خاطره اینا میریم.حیف…
کامران آریایی
وقتی فیلم سنتوری رو نمیزارن اکران شه و کلی ضرر میکنن، توقع دارین چی بسازه واستون؟
مهبا
باید بگم فیلم هم تو خودش گم بود یعنی هیچ جیزی برای گفتن نداشت و وجود چند تن از بازیگران معروف باعث دیده شدن یک فیلم بیمحتوا بشه واقعا به یکباره نامید شدم
امیر
فکر میکنم داریوش مهرجویی عزیز تو یه اتمسفری قرار گرفته که حس هنر مفهومیش داره تحلیل میره…هنرمند وقتی از محیطش زیاد متاثر بشه بطوریکه سیر طبیعی ذهنی هنرمند رو منحرف کنه باعث سردرگمی هنرمند و گم کردن سبک و سیاق خودش میشه.
من مطمئنم که داریوش عزیز دوباره خواهد درخشید
مونا
لازم نیست فیلم خوب رو بارها واکاوی کنیم و بعد به این نتیجه برسیم فیلم خوب بوده …
فیلم خوب ،همیشه باید تاثیری رو هرچند کوتاه مدت در ذهن بیننده بگذاره… و این فیلم من رو حتی ۱ ساعت متاثر نکرد.شما رو چی ؟
احمدی
من هنوز این فیلم رو ندیدم. امروز دی وی دی ش رو میگیرم و حتماًمیبینم. حتی با تمام بدگوییهای بسیاری از دوستان. بزرگان سینمای ما کنار بروند تا امثال دهنمکی ها فیلم بسازند.
محمد
واقعا مسخره بود این فیلم .
اون از نارنجی پوش و این هم از این!
دنیا
شاید باورتون نشه من عاشق فیلمش شدمو دیدنش و به دوستام پیشنهاد دادم مخصوصا” سکانس دوچرخه سواری رضا عطاران وقتی از مهناز افشار نا امید میشه و اون آهنگ خداااااااااااا
ستاره
خفه خفه…تو که از فیلم هیچی حالیت نیس نظر نده!
من که عاشق این فیلمم خیلی هم عالیه!
اگه راست میگی خودت برو فیلم بساز بینم چه میکنی ! در ضمن لازم نکرده تو فیلم ببینی خودتو تو آینه ببین عمو سوژه ای هستی برا خودت …
شعیب
تو باید دهن تو ببندی ستاره.تو از فیلم چی حالیت میشه.تو باید بری برج آرام و امثال اینو ببینی که سوژش گم شدن یه مبله کوچولوی سوژه.یا بیای تو این سایت اون سایت نظر بدی بلکه یه سوژه مث خودت بهت ابراز علاقه کنه!کار دخترای احمق و بچه ننه ای مثل تو همینه و بس
فربد
در یک کلمه عالی بود .من ۳ دفعه دیدم
فربد
بی نظیر بود ….
محمد
چرا بعضی ها تعصب خرکی دارن و نمیخوان با واقعیت اینکه فیلم داغون بوده کنار بیان.اصلا میشه گفت فیلم بود.متاسفم برای داریوش خان و حامد بهداد.
بهزادان
نمیدونم چرا بازی پورشیرازی وبهداد برا من یادآور اوا خواهرا بود
راستی اون مرد مو فرفری ریش پرفسوریه اون وسط چه کاره بود فکر کنم نماینده شرکت اپل بود
بازی بزغاله که تو پوستر فیلم اومده محشر بود
الکی گیر ندیدن
بازی خوب هم تو فیلم بود
افسانه
سلام آقای فراستی خوب گفتن که برای بعضی فیلمها باید اس…. روحی کرد.
………………….
باعرض معذرت چون ادبیات آقای فراستی زیادی فاخراست مجبور شدیم آن را … کنیم.
ای کاش یکبار به روش خودایشان به نقد کارنامه شان پرداخته می شد… می دانید از قدیم گفته اند بدنامی بهتر از گمنامی ست… بعضی هم این را سر لوحه کار خودشان می کنند.
البته این را به حساب دفاع از فیلم ضعیف مهرجویی نگذارید…مهرجویی مدتی ست که به پایان راه رسیده شواهد این را نشان می دهد امیدواریم فیلم تازه اش این طور نباشد.
امیدی سرور
ehsan
لطفا یه کدوم از شماهایی که گفتین “در پس اون ادا در اوردنها و دلقک بازیا مفاهیمی نهفته بوده”…یه کدوم ازون مفاهیم رو ذکر کنید من واقعا کنجکاوم.اینکه برداری دلقکی مثل حامد بهدادو بازیگر کنی.که هیچوقت من یه نفر نتونستم بفهمم چی میگه خیلی خوبه؟اینکه شکمشو نوازش کنه و به ما نشون بده خیلی قشنگه؟اینکه برداری واسه فروش فیلمت بازیگرایی که ملت میرن سینما بخاطر اونا رو بذاری تو فیلمت خیلی شیکه؟
این “چیز” فیلم نبود.یه توهین بزرگ به مردم بود.ایشون پولاشون ته کشیده بوده.با یه عده رفتن مسافرت لب دریا به فکرشون رسیده یه دوربین بردارن از دلقک بازیاشون فیلم بگیرن.بعد بذارن تو سینما مردم برن ببینن.جیب اونا پُر شه.البته من به خاطر وجود حامد بهداد اصلا این فیلمو تو سینما ندیدم.متاسفانه از سر اجبار تو اتوبوس دیدم!!!
ehsan
آقا مهدی که اینو نوشتی:
فیلم روایت گذار از عشق اسطوره ای که اینک گرد گرفته و عجیب می نماید(همان صفحه عتیقه عجیب و غریب)به دوستی است که امری کاملا مدرن است. فیلم راوی پایان عشق و آغاز دوستی است. عشق به بازی شطرنج می ماند که برنده و بازنده دارد اما در این فیلم دائما صفحه شطرنج به هم می خورد. دوستی عرصه برد و باخت نیست بلکه ساحت یادگاری هاست. دیوار یادگاری ها یادتان هست؟
”
اگه مهرجویی میخواسته ینا رو بگه.بنظرت بهتر نبود همینایی که تو میگی رو یه کاغذ بنویسه بره یه جا واسه ملت بخونه؟این که شما میگی در حد اس ام اسه!چرا فیلمش کرده؟
نوشين
من خیلی این فیلم را دوست داشتم،بعضی صحنه هاش امضای مهرجویی وداشت، نامهربانی اتشم زد بی همزبانی اتشم زد ای جان ……
ناصر
یه فیلم شونه تخم مرغی !از اونا که دورهمی میسازن با بازیگرانی مثل یوسف صیادی و احمد پورمخبر ! فقط ستاره هاش فرق داشتن ! حامد بهداد بود و مهناز افشار ! راستی همایون ارشادی بود و نبودش فرقی داشت تو فیلم !!! بازیگرا در حد تیپ هم نبودن چه برسه به کاراکتر! تو شوکم هنوز ! باورم نمیشه فیلمی از مهرجویی دیدیم ! یک ساعت ونیم شکنجه شدم به قران انگار !!!
پرهام
اگر فیلمهای رضا شفیعی جم یا جواد رضویان را دیده باشید نمیگویید این فیلم بد است.
سارینا
من با کسی کاری ندارم شخصا این فیلمو دوست داشتم روحیه خوبی ازش گرفتم خصوصا از سوژه هایی مثل دیوار نقاشی،رابطه کهنه و دوستانه. بازی همه هنرمندان عزیز هم زیبا و قابل تقدیر بود در ضمن من هم به این که بیان مفاهیم والا در قالب واژه های همه فهم و ساده از شاخص های فیلم بود تاکید می کنم.دوستش داشتم!…
سارینا
راستی موزیک های متن و تیتراژشم عالی بود
پرهام
بد نبود
عليرضا
به نظر مثل با زبون ساده موضوعى خاص رو بیان کرده. عالى بود. استاد ادامه بده عاشقتیم
عليرضا
من که به شخصه عاشق فیلم و ساختار و دیالوک و سوبراستاراشم. فیلم رو با دقت ببنید حتما که نباید فیلم فلسفى باشه زبون ساده اثرى با معنا
آزاده
تا آخر فیلم داشتم به این فکر میکردم که مفهومش چیه ؟خود مهرجویی خجالت نکشیده
حبیب
شما که میگید با زبون ساده موضوعى خاص رو بیان کرده لطفا به ما هم بگید تا بفهمیم این فیلم چی میگه؟
الی
واقعا فیلم بدی بود اقای بهداد واقعا براتون متاسفم که در این فیلم بازی کردید