این مقاله را به اشتراک بگذارید
بعد از چند روز هیاهو و حرف و حدیثهای فراوان مراسم اسکار هشتاد و پنجم (۲۰۱۳) نیز برگزار شد و این مجسمههای پر قدر اعتبار در سینمای جهان، به دست صاحبان خود رسید. اسکار امسال پرحاشیه ترین و به نوعی سیاسیترین دوره خود را پشت سر گذراندکه دیگر همه ماجرای آن را میدانیم، خلاصه اینکه اسکار بهترین فیلم به آرگو اعتباری به این فیلم نداد و تنها از اعتبار اسکار کاست! اصلا بگذریم از جنبههای مضمونی و ضد ایرانی فیلم، این را به یقین از منظر هنری هم می توان گفت…
مطلب خواندنی زیر به شکلی موجز و فشرده به فیلمهای نامزد شده در هشتادوپنجمین دوره اسکار ۲۰۱۳ می پردازد و اطلاعات خوبی می دهد به علاقمندانی که می خواهند به شکلی مختصر و مفید درباره هریک از آثار مطرح شده در اسکار این دوره نکات اصلی را بدانند. این مطلب کار فرانک مجیدی ست و از سایت یک پزشک انتخاب شده اما چون پیش از اعلام نتایج نوشته شده ما نام برندگان را به آن افزوده ایم.
***
بهترین فیلم
۱- (عشق/ Amour): دیدن کارهای «میشائیل هانکه» ساده نیست، شاید چون خیلی صریح و بیپرده حقیقت و تلخی را روایت میکند و همین، از او کارگردانی متفاوت و بزرگ ساختهاست. فیلم جدید او، عشق میان زوجی در دههی نهم زندگی را به نمایش میگذارد. فیلم، با بودجهای اندکی بیشتر از ۷میلیون دلار تهیه شده، اما علیرغم نقدهای مثبتی که دریافت داشته، تنها حدود ۳۰۰هزار دلار در آمریکا فروش داشتهاست!
۲- (آرگو/ Argo) :
سیاسیترین فیلم در لیست نامزدهای اسکار، همین آرگو است. فیلمی به کارگردانی «بن افلک». طبعاً در کار سیاسی، نامی از «جرج کلونی» هم هست. کلونی یکی از تهیهکنندگان اصلی این فیلم است. داستان فیلم بازمیگردد به ماجرای گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در ایران، پس از انقلاب. یک مأمور CIA ، تونی مندز (بن افلک) تلاش میکند تا این ۶ تن را به ترتیبی فراری دهد. افلک، در مقام بازیگر هرگز نتوانست نظرم را به خود جلب کند، اما در مقام یک کارگردان و فیلمنامهنویس، فوقالعاده عالی و بااستعداد است. نقش مندز، ابتدا قرار بود که به «برد پیت» سپرده شود، اما او به دلیل مشغلههای شغلی نقش را نپذیرفت. فیلم از روی فیلمنامهای ساخته شد که پروژهی ساختش متوقف ماند. فیلمنامهی اولیه «اربابان نور» نام داشت و از روی کتابی به قلم «راجر زلازنی» نوشته شدهبود. افلک در این فیلم زحمت زیادی کشیده تا دههی ۷۰ میلادی را بهصورتی کاملاً باورپذیر ارائه دهد. آرگو، واژهای است که ریشهای یونانی دارد. این نام در افسانهی «جیسن» آمده است، جوانی که با کشتی به قصد یافتن پشم طلا، راهی اقیانوسی بیکران میشود.
۳- (هیولاهای جنوب وحشی/ Beasts Of The Southern Wild):
یک فیلم فانتزی دربارهی دختری است که در دنیای اساطیری، با عشق و شجاعت به پدر بیمارش کمک کند و مادر گمشدهاش را در میان خطراتی که برای دنیای اطرافش ایجاد شده، بیابد. «بن زایتلین»، کارگردان این فیلم، پیش از ساخت این اثر تنها سه فیلم کوتاه ساختهبود، اما به لطف این کار، حالا در دو رشته نامزد اسکار شدهاست. وقتی «اپرا وینفری» برای اولین بار در برنامهاش از این فیلم سخن گفت، اظهار کرد که اولین بار «باراک اوباما» این فیلم را به او معرفی کردهاست.
۴- (جانگو رها شده/ Django Unchained):
فیلم تازهی «کوئنتین تارانتینو» طرفداران بسیاری پیدا کرده و نقدهای مثبت زیادی دریافت کردهاست. داستان فیلم، دربارهی جانگو، بردهای رها شدهاست که به کمک «دکتر کینگ شولتز» میخواهد همسرش را از چنگال یکی از ملاکین زورگوی میسیسیپی نجات دهد. با توجه به ستارههایی که در این کار حضور داشتند، بودجهی ۱۰۰میلیون دلاری فیلم اصلاً عجیب و دور از ذهن نیست. فیلم، در قیاس با فیلمهای آمریکایی معمول؛ بسیار طولانی است، حدود ۲ ساعت و ۳۵ دقیقه، اما اصلاً از تب و تاب نمیافتد و خستهکننده نمیشود. تارانتینو هنگام نگارش فیلمنامه، در اصل «ویل اسمیت» را برای نقش جانگو در نظر گرفتهبود، اما اسمیت به دلایلی نامشخص، نقش را رد کرد. اسبی که جانگو (جیمی فاکس) در فیلم سوار آن شده، از آن خود فاکس بود. فیلمبرداری این پروژه ۱۳۰ رور طول کشید، که طولانیترین فیلمبرداری برای فیلمهای تارانتینو بود.
۵- (بینوایان/ Les Miserables):
فیلمی موزیکال، به کارگردانی «تام هوپر»، که اسکار را بهخاطر «سخنرانی پادشاه» از آن خود کردهبود، و روایتی دیگرباره از اثر معروف «ویکتور هوگو». بهجای «آن هاتاوی»، قرار بود «ایمی آدامز»، «جسیکا بیل»، «ماریون کوتیارد»، «کیت وینسلت» یا «ربهکا هال»، نقش فانتین را بازی کنند، به پیشنهاد هیو جکمن، نقش به هاتاوی داده شد. جالب آنکه مادر هاتاوی که خود یک بازیگر تئاتر است، وقتی آن کوجک بود، در یک تور تئاتری، نقش فانتین را ایفا نمودهبود. نیز، «جفری راش» که نقش «بازرس ژاور» را در نسخهی سینمایی سال ۱۹۹۸ بر عهده داشت، برای نقش آقای تناردیه در نظر گرفته شدهبود، که نقش به «ساشا بارون کوهن» رسید. «آماندا سیفراید» نیز که نقش کوزت در بزرگسالی را ایفا کرده، در کودکی نقش کوزت را در کنسرتی به عهده داشت.
۶- زندگی پی (Life Of Pi): فیلم «آنگ لی»، در این دورهی اسکار بسیار مورد توجه قرار گرفتهاست. در برههای از تعریف پروژه، قرار بود «ام نایت شیامالان» کارگردانی و نویسندگی این فیلم را بر عهده بگیرد. با توجه به افت کیفیت کارهای شیامالان در هر فیلم که جلوتر میرود، حتماً طرفداران این اثر خوشحالند که اوضاع اینگونه پیش نرفت! در سکانسهای قایق که «سوراج شارما» که نقش پی را ایفا میکرد، یک ببر واقعی در کنارش نبود و آنچه که میبینیم، حاصل تکنیک CGI است. این فیلم بر اساس رمانی از «یان مارتل» ساخته شد. فیلم، با بودجهی هنگفت ۱۲۰ میلیون دلاری ساختهشد.
۷- لینکلن (Lincoln):
لینکلن که با ۱۲ نامزدی در هشتاد و پنجمین دورهی اسکار، از مورد توجهترین آثار سینمایی تازهی این روزهاست.داستان فیلم ماجرای آشنای آمریکا در سالهای جنگ داخلی، ریاستجمهوری آبراهام لینکلن (دنیل دیلوییس) و فراز و نشیب تصویب اصلاحیهی سیزدهم اعلامیهی منع بردهداری در کنگره میگوید.
سال گذشته، اسپیلبرگ با فیلم «اسب جنگی»، که در ۶ رشته نامزد دریافت جوایز اسکار بود، در دورهی هشتاد و چهارم حضور یافت. فیلمی که بهرغم نمرهی قابلقبول در imdb و این تعداد نامزدی، بهزعم من بسیار معمولی بود و لحظات دراماتیک آن، بهقدر کافی بیننده را تحتتأثیر قرار نمیداد. امسال اما، اسپیلبرگ به سراغ یکی از نمادینترین شخصیتهای تاریخ رفتهاست. پروژهای که دغدغهی ۱۲ سالهی اسپیلبرگ بود و از روی کتاب «تیم رقبا: نبوغ سیاسی آبرهام لینکلن» بهقلم «دوریس کِرنز گودوین» و با فیلمنامهنویسی «تونی کوشنر» -فیلمنامهنویس «مونیخ»- ساختهشد. ساخت فیلمهای تاریخی، با روایت معروفی که همگان از کلیّت ماجرا اطلاع دارند، ابداً کار سادهای نیست. این احتمال وجود دارد که بهدلیل همین آگاهی عمومی، اثر با اقبال کافی مواجه نشود و هیجانی برای دیدن روایت بهوجود نیاید، و حتی بدتر از آن، بیننده احساس کند که کاراکترها با کاراکترهای حقیقی قرابتی ندارند و همان میل حداقلی برای یادبود ماجرا، از بین برود.
برداشت سینمایی اسپیلبرگ، با توجه به زمانهای که دوربین او به تصویر میکشد -۱۸۶۵-، وجوه قابلاحترام زیادی دارد. طراحی گریم، صحنه و لباس در این فیلم بینقص است. «جان ویلیامز» میتوانسته بهخوبی شخصیتها و احساسات موجود در صحنهها را بهزبان موسیقی بیان کند. نقشهای جانبی خوبی مانند تادئوس استیونز (تامی لی جونز)، مری تاد لینکلن –همسر لینکلن- (سالی فیلد) و ویلیام سیوارد (دیوید استراثایرن) دارد. سخنرانیهای تأثیرگذاری از لینکلن در فیلم گنجانده شده و عقیدهی او دربارهی آزادی و دموکراسی، بهخوبی به بیننده تفهیم میشود. اینکه اسپسلبرگ، برههی تاریخی محدودی را برای تعریف داستان انتخاب کرده، یک امتیاز محسوب میشود. سال گذشته نیز، فیلم سیاسی «بانوی آهنین» به شخصیت تأثیرگذار «مارگارت تاچر» پرداخته بود که بانو «مریل استریپ»، برای ایفای نقش اصلی، سومین جایزهی اسکار خود را بهدست آورد. اما این فیلم از آنجا که نوجوانی تا زمان حال تاچر را بریدهبریده و بسیار هول و شالخته به نمایش میگذاشت، نمیتوانست مخاطب را به لذت دیدن یک فیلم سینمایی برساند و صرفاً او را غرق در تحسین استریپ، برای بازی استادانهاش می کرد.
۸- دفترچهای با خطوط نقرهای (Silver Lining Playbook): فیلمی کمدی با کارگردانی «دیوید اُ. راسل». داستان معلمی که برای مدتی در آسایشگاه روانی بستری بوده و بعد از مرخص شدن، میخواهد اوضاع را بین خود و همسر سابقش بهبود بخشد که… نامهای زیادی برای حضور در فیلم مطرح شدهبودند، مانند «آنجلینا جولی»، «آن هاتاوی» و خیلیهای دیگر. حتی قرار بود «مارک والبرگ» که سابقهی همکاری با راسل را داشت، بهجای «بردلی کوپر» در نقش پت ظاهر شود. راسل به خاطر داستان فیلم که روایتگر روابط خانوادگی است و ابتلای پسر خودش به OCD (بیماری وسواسی- جبری)، کارگردانی این فیلم را بر عهده گرفت.
۹- سی دقیقه بامداد (Dark Zero Thirty): فیلم را «کاترین بیگلو» کارگردانی کرده و به روایت ماجرای تعقیب «اسامه بن لادن» برای دستگیری و کشته شدنش میپردازد. فیلم با بودجهی ۴۰ میلیون دلاری تهیه شد. قرار بود بهجای «جسیکا چاستین»، «رونی مارا» در فیلم حضور یابد. قرار بود فیلم، دربارهی یک دهه تعقیب ناموفق بنلادن باشد، بعد از ماجرای کشتهشدن رهبر القاعده، فیلمنامه مجدداً نوشتهشد.
*** جایزه اسکار بهترین فیلم سال به آرگو ساخته بن افلک و تهیه کنندگی جرج کلونی داده شد
نکته جالب درباره فیلم «آرگو» که روز گذشته وزیر خارجه آمریکا برایش آرزوی موفقیت کرده بود، اینکه همسر «باراک اوباما» جایزه بهترین فیلم را به تهیهکنندگان آن اعطا کرد.
2 نظر
علیرضا محمدی
جال بود مرسی
پگاه
واقعا ممنونم.مرسی