این مقاله را به اشتراک بگذارید
نوشته زیر مروری دارد بر چند و چون کار فیلمسازان و فیلمنامه نویسانی که در اسکار هشتاد و پنجم (۲۰۱۳) مورد توجه قرار گرفته اند، نامزدهای بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین فیلمنامه اریژینال به شکلی موجز و فشرده مورد توجه قرار گرفته اند که حاوی نکات جالب توجه و خوندنی بسیاری ست.
***
بهترین کارگردانی
۱- میشائیل هانکه (عشق): هانکه متولد سال ۱۹۴۲، در مونیخ آلمان است. او دوبار نخل طلای کن را برای «روبان سفید» و «عشق»، از آن خود کردهاست. پدرش فریتز، کارگردان و بازیگر بود و مادرش هم به بازیگری اشتغال داشت. فیلمهایش را بهزبان آلمانی، انگلیسی (بازیهای بامزه، نسخهی انگلیسی با بازی «نائومی واتس») و فرانسوی (معلم پیانو) میسازد. یکبار گفتهاست: «فیلمساز محبوب من، «عباس کیارستمی» است. او به سادگیای در فیلمسازی دست یافته که رسیدن به آن، دشوار است.»
۲- آنگ لی (زندگی پی): او در سال ۲۰۰۶ برای «کوهستان بروکبک»، اسکار این رشته را از آن خود کردهاست. او سال ۱۹۷۸ تایوان را به مقصد آمریکا ترک کرد. او تا کنون تنها کارگردان غیر آمریکایی یا اروپایی است که به اسکار دست یافتهاست.
۳- دیوید اُ. راسل (دفترچهای با خطوط نقرهای): کارگردان فیلم «جنگجو»، برای فیلم قبلیش ۳ بازیگر را به نامزدی اسکار رساند که تنها آدامز موفق به گرفتن اسکار نشد. اینبار، ۴ تن از بازیگران فیلم تازهاش نامزد اسکار هستند. میگوید چیزی در دنیا بهتر از بازیگری نیست که بهراستی میخواهد هرآنچه را که آموخته، ارائه دهد.
۴- استیون اسپیلبرگ (لینکلن):او شناختهشدهترین و پرافتخارترین کارگردان حاضر در این بخش است. تاکنون سه بار به اسکار دست یافته و ۱۴۰ جایزه در جشنوارههای مختلف دریافت کردهاست. در مجموع، ۱۲ بار نامزد اسکار شدهاست. گفته میشود که از ثروتمندترین اشخاص شاغل در هالیوود است. اسپیلبرگ، حامی شناختهشدهی دموکراتها است. میگوید: «آخر هفتهها کار نمیکنم. آخر هفتهها مال بچههایم است. (او ۶ فرزند از دو ازدواجش دارد.) وقتی بهصورت فیزیکی فیلمی را کارگردانی نمیکنم، شام را در خانه صرف میکنم. حدود ساعت شش، به خانه میآیم. بچهها را به تختخوابشان میبرم، برایشان داستان تعریف میکنم و صبح فردا به مدرسه میبرمشان. از ۹:۳۰ صبح تا ۵:۳۰ عصر کار میکنم و در اینباره، انعطافناپذیرم.
۵- بن زایتلین (هیولایی از جنوب وحشی): در اولین فیلم بلندش، نامزد دو رشتهی اسکار شده. الگوی خود را «جان کازاوت»، بازیگر و کارگردان درگذشته در سال ۱۹۸۹ میداند. میگوید: «هیچ استراتژیای ندارد. هرگز اینطور نبوده که این فیلم را میسازم و بعد، فیلم بعدی را. همهاش برای تعریف داستان است، زندگی با آن و مردمی که دوست دارم با آنها وقتم را بگذرانم.»
در بخش بهترین کارگردانی، جایزه اسکار به «آنگ لی» برای فیلم «زندگی پی» اعطا شد.
بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی
۱- میشائیل هانکه (عشق)
۲- کوئنتین تارانتینو (جانگو رها شده): تارانتینو برای نوشتن فیلمنامهی «داستانهای عامه پسند» اسکار را در سال ۱۹۹۴ بهدست آوردهاست. اغلب در فیلم هایش ارجاعاتی از فیلمهای سینمایی و تلویزیونی کالت، دیده میشود. انتقامگیری، تم اصلی کارهای او را تشکیل میدهد. گفته میشود علیرغم رها کردن دبیرستان به عشق فیلمسازی میزان IQ ی او، ۱۶۰ است. «هوارد هاوکس» -کارگردان «خواب بزرگ» و «ریو براوو» (فیلم محبوب تارانتینو)- را کارگردان محبوبش میداند.
۳- جان گِیتینز (پرواز): خانوادهاش بیشتر به خدمت در لباس پلیس اشتغال داشتند، او علیرغم جهرهی مناسبش برای بازیگری، خود اعتراف میکند که استعدادش را ندارد و بازیهای اندک خود را در چند فیلم ، دست میاندازد.
۴- وس اندرسن/ رومن کاپولا (امپراتوری طلوع ماه): فیلم را خود اندرسن کارگردانی کردهاست. این سومین بار است مه برای فیلمنامههایش نامزد اکار میشود. نامزدی قبلیاش در این رشته، باز میگردد به سال ۲۰۰۹ برای نوشتن فیلمنامهی «آقای فاکس شگفتانگیز». رومن کاپولا، فرزند «فرانسیس فورد کاپولا» است.
۵- مارک بُل (سی دقیقهی بامداد): هر دو اسکار قبلیاش را برای «قفسهی درد»، بهخاطر بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه بردهاست. همکاری مجدد او با بیگلو، او را به نامزدی این بخش نیز رساندهاست. او در رشتهی فلسفه درس خوانده و به نگارش فیلمنامههایی با مضامین سیاسی علاقه دارد، فیلمنامهی «در درهی خوا» هم کار او بود.
جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اصلی به «کوئنتین تارانتینو» برای «جانگوی آزاد شده» اعطا شد.
بهترین فیلم نامهی اقتباسی
۱- کریس تِریو (آرگو): برای نوشتن فیلمنامهی «آرگو» نامزد این بخش است. جز دو مورد، بقیهی نامزدیها و جوایزی که در جشنوارههای دیگر کسب کرده، برای همین فیلمنامهی آرگو است. این اولین تجربهی او در نوشتن فیلمنامه بهصورت مستقل است.
۲- لوسی الیبار، بن زاتلین (هیولاهای جنوب وحشی): خانم الیبار برای اولین فیلمنامهای که به همراه زایتلین، کارگردان اثر، نوشته نامزد اسکار شدهاست.
۳- دیوید مگی (زندگی پی): او هم مانند یه نویسندهی قبلی، سابقهی چندانی در فیلمنامهنویسی ندارد. برای چهارمین بار است که فیلمنامه مینویسد و سه تا از تجربههای او، از جمله همین فیلم، به فیلم بلند تبدیل شدند. به جرز این فیلمنامه شاخصترین اثر او «در جستجوی ناکجاآباد» است.
۴- تونی کوشنر (لینکلن): برخلاف نامزدهای قبلی، کوشنر یک بار پیش از این هم نامزدی اسکار را برای نگارش فیلمنامهی «مونیخ» تجربه کردهاست. او برای نمایشنامهی «فرشتگان در آمریکا» جایزهی پولیتزر را نیز کسب کرده. وقتی برای اولینبار در اسکار کاندید شد، گفتهبود: به ما خیلی خوش گذشت، چون میدانستیم چیزی نمیبریم. ما فقط برای جالب بودنش آنجا بودیم!
۵- دیوید اُ. راسل (دفترچهای با خطوط نقرهای)
در بخش بهترین فیلمنامه اقتباسی، «کریس تروی» برای فیلم «آرگو» جایزه اسکار را دریافت کرد.
فرانک مجیدی / یک پزشک