این مقاله را به اشتراک بگذارید
تهران ۱۱۷ سال پیش/
احمد امین/
ترجمه: محمود غروی/
در سال ۱۳۱۱ هجری قمری یعنی در اواخر سالهای سلطنت ناصرالدینشاه، سرهنگ احمد امین وابسته نظامی و مباشر سفارت عثمانی در تهران رسالهای تحت عنوان «ایران» به خط خود تنظیم و بدولت عثمانی تسلیم داشته است. این رساله که اصل آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه استانبول نگهداری میشود، حاوی نکاتی است که گوشههائی از اوضاع اجتماعی ایران آن روز را روشن و مشخص مینماید.
در این رساله چنین میخوانیم :
دوایر رسمی و ادارات ایران
در ایران وزارت و نظارتهای متعدد به اسامی: صدارت ـ ریاست شورای دولتی ـ وزارت جنگ ـخارجه ـ داخله ـ مالیه ـ عدلیه ـتجارت ـ پست و تلگراف ـ معادن ـ اوقافـ نافعه ـ مطبوعات و ترجمه ـ تشریفات موجود است. اکثراً امور چند وزارتخانه به وسیله یک وزیر اداره و نظارت میشود.
صدراعظم (میرزا علیاصغر امینالسلطان) کلیه امور مملکتی و خارجه را شخصاً در خانه شخصی خود رؤیت و اداره مینماید.
به جهت عدم مجلس شورای ملی برای رسیدگی به امور مهم مملکتی جلسات هیأت وزیران در حضور شاه یا در خانه صدراعظم تشکیل میگردد. در این گونه موارد اکثراً به امینالدوله رئیس شورای دولتی مراجعه میشود.
رسیدگی به دعاوی اتباع خارجی مقیم ایران و اهالی ایران، در دیوان محاکمات که وابسته به دربار سلطنتی است صورت میگیرد. اتباع هر دولت در روز معینی که از طرف محکمه (دیوان محاکمات) برای رسیدگی به دعاوی آنها تعیین شده است میتوانند به آن رجوع نمایند.
مأمورین وزارت خارجه به طور مداوم در وزارت خارجه اشتغال ندارند فقط در صورت لزوم وسیله مأمور مخصوص به وزارتخانه فراخوانده میشوند.
عدلیه و تجارت را یک وزیر، معارف و پست و تلگراف و اوقاف را وزیر معارف نظارت و اداره مینمایند. در نظارت عدلیه فقط به دعاوی حقوقی و تجاری رسیدگی میشود. بدین جهت نظارت عدلیه و نظارت تجارت در هم ادغام شدهاند. وزارت داخله و مالیه را صدراعظم شخصاً اداره مینماید ضرابخانه و رسومات با هم مجتمعاند.
در ایران تشویقاتی برای جلب اتباع خارجی و تبدیل تابعیت آنها اعمال میشود و نیز تسهیلات و شیوهای که در اداره عشایر معمول میدارند بیاندازه ماهرانه میباشد.
رتبه ـ مأموریت ـ القاب ـ عنوان
بعلت نبودن مراتب کشوری به مأمورین غیرنظامی نیز درجات نظامی اعطا و به تناسب هر رتبه حقوق مخصوصی به آنها تعلق میگیرد و در هنگام انتصاب به شغل از حقوق مزبور استفاده مینمایند.
هر یک از مراتب کشوری و مقامات نظامی با تقدیم مبلغی به نام پیشکش اعطا میگردد. حکومت ولایات هم به همین ترتیب واگذار و رسومات ولایات نیز علاوه بر پیشکش باید پرداخت گردد.
القاب: به حضرت شاه اعلیحضرت همایونی، به وابستگان خاندان سلطنتی، نواب مستطاب، اشرف والا، به صدراعظم جناب مستطاب اجل، به وزراء معتبر و متنفذ جناب جلالت مآب اجل عالی، به سایر وزارء جناب جلالت مأب به مقامات مادون وزراء جناب فخامت نصاب، و به مقامات پائینتر، جنابعالی و سپس عالیجاه مجدت همراه عالیجاه بلند جایگاه، و بعضاً هم لقب جناب به تنهائی بکار برده میشود.
به سفراء کبار جناب جلالت مأب اجل عالی، سفراء جناب جلالت مآب به مصلحتگزاران و مستشاران جناب، و به سایر ارکان سفارت سنیه حضرت پادشاهی (عثمانی) جناب عزتمآب رفعتجاه و به اعضاء سایر سفارتخانههای خارجی عالیجاه خطاب مینمایند.
عناوین را بر حسب رتبه ذکر مینمایند، القاب و عناوین در بین ایرانیان دارای اهمیت مخصوصی است. القاب به ترتیب با کلمات الملک، السلطنه، ا لدوله، ختم میشوند. مانند مشیرالملک ـ مشیرالدوله ـ مشیرالسلطنه ـ علاوه بر این القابی نظیر معتمدالسلطان، مقربالخاقان، مستشارالوزراه، نیز وجود دارد بعضاً این القاب به کسانی که دارای هیچ عنوانی نیستند اعطا میشود معهذا مأمور متنفذی بدون لقب وجود ندارد. مأمورین خارجی که از چگونگی و اهمیت این القاب اطلاعی ندارند در ادای احترام متقابل نسبت به ایرانیان، دچار اشکال میشوند.
اصول تشریفات
در روزهای رسمی کلیه مأمورین اعم از اینکه دارای درجه نظامی باشند یا نباشند یونیفورم نظامی در بر مینمایند. وزراء و مأمورین ارشد دولت یونیفورم بزرگ با شال و خرقه حاضر میگردند و به تناسب درجه و اعتبار گردن بند الماس یا صدف و بعضاً تمثال مرصع شاه را به گردن میآویزند.
ناظر تشریفات علاوه بر شال و خرقه کلاه نمدی درازی دارد که بر روی آن شال سفید که کناره زرد رنگ دارد پیچیده شده است و جوراب ساقه بلند که تا زانوهایش میرسد به پا میکند و عصای مرصع به دست میگیرد.
سایر مأمورین تشریفات و مالیه نیز به همین صورت شرکت مینمایند. خدمههای دیگر به نام فراش، شاطر، یساغول که همواره در معیت شاه آمادهاند حضور مییابند. رؤسای شاطرها را یساغول مینامند.
یساغولها بعضاً امور پلیسی را انجام میدهند.
مراسم سفرا
سفرای خارجی که وارد بندر انزلی (بندر پهلوی) واقع در ساحل بحر خزر میشوند، از طرف مأمور اعزامی از تهران به نام مجیبالسفرا مورد استقبال قرار میگیرند. مأمورین رشت و قزوین نیز بالباس رسمی و به طور باشکوهی آنها را استقبال مینمایند. قبل از ورود به تهران در قصر شاهی واقع در میدان اسبدوانی از طرف مأمورین مخصوص پذیرائی شده پس از قدری استراحت سوار اسبهائی که از اصطبل شاهی آورده شده میشوند و دمهای این اسبان به رنگهای الوان میباشد پشت سر یک ستون فراش که در پیشاپیش حرکت می نمایند به شهر وارد و به سفارتخانه خود هدایت میگردند.
در ابتدای ورود سفرا به تهران و همچنین در ا یام مخصوص شیرینیهائی از طرف دربار وسیله فراشان به سفارتخانهها ارسال و خونچههای شیرینی را در رهگذر سفرا قرار میدهند و چندین روز این خونچهها به همین وضع باقی میماند.
فراشان حامل شیرینیجات به ترتیب فوقالذکر در مراسم ورود سفرا در پیشاپیش فراشان مأمور استقبال تا سفارتخانه میروند و روز بعد برای اخذ مقداری وجه به عنوان بخشش به سفارتخانه مراجعه مینمایند.
طرز اداره تهران و ولایات
حکومت تهران تحت عنوان حکمران بعهده نایبالسلطنه کامران میرزا سومین فرزند شاه واگذار شده وی علاوه بر این سمت، نظارت حربیه (وزارت جنگ) را نیز عهدهدار است معاونی به نام وزیر تهران دارد. حکومت تهران دارای سه اداره ( پلیس ـ احتساب ـتنظیمات) میباشد حدود اختیارات پلیس ـ فوقالعاده محدود است.
ایران به سی و پنج ولایت تقسیم شده است. حکومت ولایات در مقابل مبلغی معین پیشکش اعطا میشود. تقسیمات ولایت به علت فک و الحاق از ولایتی به ولایت دیگر ثابت نیست.
اکثر شهرها دارای اسم و عنوان مخصوصی به خود هستند مانند دارالسلطنه تبریز ـدارالعلم شیراز ـ دارالملک طبرستان ـ بلده طیبه همدان و امثالهم. ولایت تبریز از نظر اعتبار در درجه اول بوده و ولایات اصفهان و خراسان در مرحله دوم اهمیت میباشند.
به والیهای ولایت حاکم مینامند. در ولایت بزرگ یک نفر پیشکار و در سایر ولایات شخصی به نام نایبالحکومه به اضافه یک معاون و بیگلربیگی یعنی احتساب آغاسی (مستوفی) که مأمور مالیه میباشد آن ولایت را اداره مینمایند.
در محلهائی که اتباع خارجی وجود دارد یک کارگزار تعیین میگردد.
در یکی از ولایات خود حاکم مستقر و در هر یک از سایر ولایات تابعه یک حکمران منصوب میشود.
برای اخذ رسومات یک اداره مخصوص وجود دارد. جمعآوری رسومات چند ولایت از طرف یک شخص التزام میگردد فیالمثل رسومات کلیه ولایات شمالی ایران از طرف بیگلر بیگی رشت جمعآوری میشود.
وضع جغرافیائی تهران
شهر تهران با جمعیتی متجاوز از دویست و پنجاههزار نفر در قسمت شرقی جلگهای به مساحت دو هزار و پانصد کیلومتر مربع بنا شده است. هوایش قدری گرم ولی سالم است. قسمت خارجی ابنیه گلی است و بدینجهت منظره عمومی شهر حالت دلگیرانهای دارد. کوچهها تنگ و غیر منظم میباشد. اخیراً جادههای قسمت شمالی شهر توسعه پیدا کرده و طرفین جادهای که به سفارتخانهها منتهی میشود درختکاری شده. تهران دارای بازار سرپوشیده بزرگی است . شهر با قلعه خاکی محصور و بیرون قلعه خندقی به عمق ۱۵ متر دورادور شهر را احاطه نموده و در جهات مختلف قلعه دروازههای متعدد موجود است که مأمورین گمرک در این دروازهها از واردات و صادرات شهر حقوقی گمرگی اخذ مینمایند. برای رهائی از هوای گرم تهران در تابستان از شمیرانات که به مسافت دو ساعت از تهران در قسمت شمالی قرار دارد استفاده میشود. قراء شمیران اکثراً با قلعههای خاکی محصور است در اطراف شهر چون جنگل وجود ندارد و نقل مصالح ساختمانی از خارج مشکل است. بدین جهت ساختمانها با خشت خام بنا شده فقط در گوشه و در و پنجرهها آجر مصرف مینمایند. و از چوب درختان تبریزی که در اطراف شهر به قوت آبیاری به عمل آوردهاند استفاده میشود. در پوشش سقف خانهها نیهائی که از رشت میآورند به کار میبرند و روی آنها خاک میریزند و سپس روی خاک کاهگل میمالند چون مقاومت نی خیلی کم است هر دو سه سال یکبار پوشش سقف خانهها را تعویض مینمایند. زیر سقف را بغدادی نصف میکنند و بر روی آن صنعتکاران ماهر گچبریهای نفیس اعمال مینمایند که بنا را به صورت زیبا و گرانبها جلوهگر میسازد. معذالک دارای استحکام زیاد نبوده و مستعد خراب شدن میباشد. اطاقها دورادور حیاطها بنا شده و پنجرههای آن مشرف به حیاط خانه است در این اواخر اعیان و اشراف که درصدد تجدید بنا هستند ساختمانهای خود را با چوبهای ساچ که از هندوستان میآورند میسازند.
آب: در مسافت چند ساعته از شهر چاههائی کنده و اتصالاً آنها را تا شهر ممتد گردانده و بدین وسیله آب به شهر میرسانند. عملیات احداث این چاهها پرخرج بوده بدین جهت در تصرف ثروتمندان و اکابر میباشد و از این رو شهر دائماً دچار کمآبی است مجرای آبها در داخل شهر برخلاف خارج شهر سرپوشیده نیست هر هفته یا هر پانزده روز یکبار آب در محلات شهر جاری میشود. عموم اهالی محل در اطراف جویهای آب مجتمع و به شستن لباس و سایر لوازم مشغول میشوند و پس از آنکه آب را بد ین نحو آلوده ساختند حوض و آبانبار خود را از این آب مملو میسازند و آب مشروب و طبخ مردم تهران از آب آلوده تأمین میگردد.
مؤسسات: مشهورترین مساجد تهران مسجد شاه و سپهسالار است. این مساجد با آجر بنا شده است شکل منارههای این مساجد طبق اصول شرقی میباشد.
شاه در مناطق مختلف شهر قصرهای متعدد دارد. اکثریت این قصرها چهار یا پنج طبقه و به شکل مخروطی است. به نام دولت ایران از طرف سرمایهداران انگلیس بانکی تشکیل شده و روسها هم بانکی در ایران دارند که در مقابل در رهن گرفتن اموال قرض میدهند.
جمعیت: مملکت ایران بیش از ۷ میلیون جمعیت دارد. سکنه آن عموماً گندمگون و مردم آن با وجود زیبایی طبیعی به علت عدم رعایت بهداشت قیافههایشان دگرگونی کلی پیدا نموده است شمال غربی آن آذری، قسمت غرب کردی، جنوب و قسمت مرکزی آن، فارسی تکلم مینمایند در غرب شمالی (اصفهان) ارامنه و یهودیها ساکنند. ثروت عموم بسیار کم است فقط متمولین بیاندازه ثروتمند وطبقه عوام در نهایت درجه فقر و محتاجاند.
زبان: زبان رسمی فارسی است. با سفارتخانههای خارجی به زبان فارسی مکاتبه مینمایند در شرق و جنوب عموماً فارسی حرف میزنند ولی با زبان فارسی قدیم به علت ورود کلمات عربی فرق فاحش دارد.
ادبیات در نهایت انحطاط است. اشعار و آثار متداول در افواه مردم عبارت از ابیات و آثار متقدمین میباشد. اهالی شهرستان قزوین که در مسافت سه روزه از تهران قرار دارد اکثراً به زبان آذری سخن میگویند و به علت نبودن آموزش زبان آذری همه مکاتبات خود را به فارسی انجام میدهند قبالهجات و معاملات به زبان فارسی نوشته میشود. اهالی ایالات شمالی منطقه گیلان به زبان مخصوص خود گیلکی حرف میزنند و زبان اکراد کردی است.
ادیان: ادیان موجود عبارت از سنی ـ شیعه ـ مسیحی ـ یهودی ـ زرتشتی است.
سنیها: اکثراً در کردستان و تعداد کمی نیز در قصبات اطراف شیراز ساکن میباشند.
شیعیان: شیعه مذهب رسمی ایران است. شیعیان هنگام گرفتن وضو با یک دست صورت خود را میشویند و روی پای خود را مسح میکشند. نماز را با دستهای باز و آویزان میخوانند و برای آنکه محل سجده پاک و تمیز باشد مهری از خاک کربلا در محل سجده وضع مینمایند و این مهر را دائماً با خود همراه دارند برحسب درجه ثروت به زیارت حجاز، کربلا و مشهد میروند بعد از زیارت نام محل زیارت را به اول اسم خود علاوه مینمایند. مانند حاجی حسین ـ مشهدی حسین ـ کربلائی حسین.
مسیحیان: در اصفهان، تبریز و نزدیک آن و سلماس (شاپور) و ارومیه (رضائیه) و تعدادی در تهران و به طور کمی نیز در سایر شهرها سکونت دارند آنها دارای زندگی محقری میباشند.
یهودیان: در همدان و اصفهان و تعداد کمی در تهران و سایر ولایات اقامت دارند.
زرتشتیان: زرتشتیان را گبر نیز گویند. در شرق جنوبی ایران یعنی کرمان و یزد سکونت دارند به وحدانیت جناب رب عباد معتقدند و حضرت ابراهیم علیهالسلام را خاتمالنبیین میدانند بدین جهت به آتش حرمت مخصوص قائلاند و به پرورش درخت و نبات علاقه خاصی میورزند. بنابراین در ایران وظائف باغبانی به این طایفه محول است. این مذهب، مذهب قدیمی ایران بوده و به نام آورنده خود زرتشت موسوم شده و اکثراً در بلوچستان و هندوستان اقامت دارند.
حمامهای ایران دارای یک حوض آب گرم (خزینه) بوده و شیر و حوض کوچکتر وجود ندارد و آب آن در مدت یکسال چند بار تعویض میشود. شستشو در این حمامها واقعاً غیرقابل تحمل است.
از یک مأمور وزارتخارجه که هشت سال در پاریس تحصیل کرده بود سراغ حمامی را گرفتم. وی یکی از بهترین حمامهای تهران را آدرس داد. از نظافتش پرسیدم جواب داد آلودگیهای روی آب خزینه را با وسیله مخصوص جمعآوری مینمایند و این خود شایان دقت است. آنها تعظیم و تفاخر را خیلی دوست دارند. قدر و منزلت هر کس هر چه باشد مورد توجه قرار ندارد بلکه وضع ظاهری او را با نظر حرمت نگریسته و رعایت مینمایند. آنهائی که اندک زمانی ثروت مساعد پیدا میکنند یک کالسکه دو اسبی تدارک دیده به همراه دو نفر اسبسوار که پشت سر کالسکه حرکت مینمایند در کوی و برزن میگردند.
ثروتمندان و وزراء با کالسکههائی که شش اسب بر آنها بسته شده است و سرویس چای و قلیان به همراه دارند در کمال عظمت در شهر رفت و آمد مینمایند. به همین مناسبت بین اعضای سفارت رسم بر این جاری شده است که هنگام خروج از سفارت با چندین سوار حرکت نمایند.
سالونها و اطاقهایشان مملو از قندیل و لالههای آویزان است و این قندیلها که اغلب ستاره نشاناند بیاندازه گرانبها و مقبولاند و حتی در قهوهخانه عادی هم چندین آویز از این قبیل وجود دارد.
برعکس سایر ممالک که هر کس سعی مینماید دیگری را در بالا دست خود بنشاند و یا لااقل در آن باره تکلیف نماید، در ایران هر کس میکوشد در صدر مجلس بنشیند. گاهی اتفاق میافتد روی کاناپهای که برای نشستن سه نفر است شش نفر مینشینند.
در ایران دو نوع عقد نکاح وجود دارد: ۱ـ عقد دائم. ۲ـ عقد منقطع ـعقد منقطع یا موقت را شیعیان صیغه هم میگویند و این عقد را صواب (ثواب) میدانند در این گونه عقد زنی را برای مدت معینی به عقد نکاح در میآورند مثلاً برای چند روز ـچند هفته ـ چند ماه و یا یکسال، چند سال. الحاصل برای هر مدتی جایز است.
عقد موقت احتیاج به شاهد و وکیل ندارد. به هر مجتهدی با تأدیهی اجرتی مخصوص برای انعقاد عقد میتوان رجوع نمود. مجتهدها با قرائت دعای مخصوصی عقد نکاح را میبندند. اکثراً برای سهولت این دعا را همراه خود دارند. در این صورت احتیاجی به مراجعه به مجتهد نیست. بعضیها علاوه بر سه یا چهار زن که عقد دائم شده چندین صیغه هم دارند. تعداد صیغهها معین نیست.
سادات در ایران فوقالعاده اعتبار و احترام دارند.
ایام مخصوص
شعییان ایام مسرتشان نوروز ـ که بزرگترین عید ملی و رسمی ایرانیان است ـ روز تولد پیغمبر(ص)، غدیر خم، عید فطر و عید قربان است.
نوروز سلطانی عید بزرگ ملی و رسمی است. جشن عید نوروز هشت روز دوام مییابد. مغازهها و بازار در این مدت بسته است و هر کس دیگری را تبریک میگوید.
در عید نوروز شاه البسه مزین به الماس میپوشد و سفرای خارجی و وزراء را در سالن موزه شاهی میپذیرد.
در این سلام پشت سر شاه وزیر خارجه و در دست راست شاه مترجم دربار قرار میگیرد. سفیر عثمانی به جهت مقام سفارت کبری با مأمورین سفارت و سایر سفراء به ترتیب در گرداگرد شاه جمع شده و شاه بر حسب مقتضیات زمان با سفرا به مذاکره میپردازد. با سفیر عثمانی با ترکی و با سایر سفرا وسیله مترجمین مذاکره مینماید. بعد از پذیرش سفرا شاه در اطاقی در طبقه پائین و هم سطح زمینکه تخت مرمر در آن قرار دارد جلوس مینماید سپس وزراء و فرماندهان نظامی برای عرض تبریک به حضور میرسند،در این هنگام درباره شکار یا سیاحت شاهانه حکایاتی نقل میشود بعد حقهبازان و بازیگران شروع به عملیات نموده و شبنشینی آغاز میگردد و نمایش فیلها انجام میشود از طرف شاه سکههای پول به اطراف پاشیده میشود.
تولد پیغمبر (ص): مانند سایر اختلافات، در مورد روز تولد پیغمبر (ص) نیز اختلاف است. ولادت پیغمبر (ص) را روز ۱۸ ربیعالاول میدانند. در این روز شاه در هر کدام از قصورش باشد مراسم در همان قصر انجام مییابد. فقط از سفرا سفیر دولت عثمانی را میپذیرد و با ارکان سفارت مکالمه مینماید. سپس یکی از امراء را از بین ارکان و امرائی که در باغچه پائین حضور دارند مخاطب قرار داده با صدای بلند بعضی کلمات از راه ملاطفت متذکر میشود و از طرف امیر مزبور هم با صدای بلند سپاسگزاری میگردد.
عید فطر و عید اضحی: در مراسم این اعیاد از سفرا فقط سفیر عثمانی دعوت میشود. در استقبال سفیر از دم درب برون تا درب اندرون فراشها در دو ردیف میایستند. فردای همین روز در اجرای قاعده بخشش به سفارت میآیند.
ایام ماتم، تعزیه، روضه، مرثیهخوانی
ایام ماتم، دهم محرم، وفات حضرت علی و امام حسن و روز وفات ائمه، دهم محرمالحرام به مناسبت وفات سیدالشهدا بزرگترین روز سوگواری شیعیان است. عزاداری از ابتدای محرم تا روز دهم محرم ادامه مییابد. در این مدت به تناسب نذری که نمودهاند اجرای ماتم مینمایند. مثلاً یکی ده روز در کوچه و بازار پابرهنه میگردد دیگری در ظرف این مدت کاملاً سیاهپوش میشود. بعضی دیگر فقرا را اطعام مینمایند. اشخاص هر یک به نحوی اجرای نذر مینمایند. علاوه بر این عادت تعزیهخوانی و سینهزنی نیز جاری است.
معارف ـ دارالفنون
غیر از مکاتب ابتدائی که با وضع جدید تطبیق داده شده است مابقی به صورت غیر منظم و در بعضی از دکانها تشکیل میشود. برخی از اصناف در دکانهای خود ضمن اشتغال به حرفه خود چند نفر طلبه را تدریس مینمایند با و جود اینکه مدارس رشدیه (متوسطه) موجود نیست وزارت معارف یک دارالفنون برای تربیت افسران نظامی و طبیب و مهندسی تأسیس نموده است. دروس نظامی این دارالفنون وسیله افسران آلمانی تدریس میشود مازاد فارغ التحصیلان که در واحدهای نظامی مشغول نمیشوند به انجام امور تلگراف گماشته میگردند.
صنایع ـ محصولات ارضی
از قزوین تا تهران و از تهران تا شاه عبدالعظیم یک جاده گاریرو احداث شده در سایر محلها که جاده احداث نشده گاریها از همواریهای اراضی برای عبور استفاده مینمایند.
از طرف سرمایهداران انگلیسی نیز بانکی تأسیس شده که امتیاز معادن غرب مملکت ایران به این بانک واگذار شده است.
صنایع ـ قالی و قالیچه ایران مشهور است هر ساله مقدار زیادی به خارج صادر میشود. بهترین نوع قالی در کرمان و کردستان بافته میشود. قالی کرمان با دوام ولی قالی کردستان ظریف است. اما اکثراً رنگ آن خالص نیست. در شیراز و سلطانآباد (اراک) هم قالی بافته میشود ولی قابل مقایسه با قالیهای کرمان و کردستان نیست.
در کرمانشاهان و کاشان یک نوع قدیفه میبافند و قدیفههای نفیس در اصفهان بافته میشود. تذهیب و تجلید کتاب در شیراز صورت میگیرد.
محصولات کشاورزی ـ نظر بر اینکه خوراک اکثر اهالی پلو و چلو میباشد در منطقه رشت برنج فراوان کاشته میشود ـ توتون رشت فوقالعاده مشهور است. تنباکو نیز هم در رشت و هم در کاشان و نوع مرغوب آن در شیراز به عمل میآید.
اداره قشون
فرماندهان کل قشون ایران با نایبالسلطنه کامرانمیرزا سومین پسر شاه است که تحت عنوان وزیر جنگ امور قشون را اداره مینمایند.
وزارت جنگ شامل ـ اداره قشون ـ مجلس محاکمات ـ توپخانه ـ فشنگخانه ـ زنبورکخانه ـ مدرسه ناصریه ـ آجودانباشی و ریاست ارکان حرب است. امور محاسبات و لوازم تحت نظر ریاست اداره قشون است که از طرف هیأت تحریریه به نام لشکر نویسان اداره میگردد. در هر ولایت برای تحریر امور قشون هیئت تحریریه مخصوص آن ولایت وجود دارد.
زنبورکخانه: در حدود ۸۰ شتر سوار بوده و در معیت شاه انجام وظیفه مینمایند با آلتی شبیه توپ تیراندازی مینمایند که فاقد اعتبار جنگی است.
مدرسه ناصریه: از طرف نظارت حربیه اداره میشود و معلمین اطریشی برای تدریس در این مدرسه استخدام شدهاند. کیفیت این مدرسه نسبت به دارالفنون در سطح پائین و صورت غیرمنظم دارد. این مدرسه به درجات مختلف تقسیم نشده بلکه فقط دارای دو قسمت است یک قسمت مخصوص خردسالان و قسمت دیگر مخصوص بزرگسالان است. فارغالتحصیلان این مدرسه به علت نبودن پست نظامی در قشون ایران همگی استخدام نشده بلکه عدهای پس از پایان ۸ سال دوره این مدرسه باز هم سالهای سال در این مدرسه باقی میمانند.
صنف پیاده: در ایران سربازگیری با ا صول و قرعهکشی صورت نمیگیرد چنانچه از قدیمالایام مرسوم است به اندازه احتیاج سرباز جمعآوری میشود. انتخاب سربازان تحت سلاح یا غیر آن به طور دائم سالیانه معادل یک لیره طلای عثمانی حقوق داده میشود. بر حسب ارزانی و گرانی معیشت هر ولایت این مبلغ ماهیانه معادل یک الی ۶ غروش (واحد پول عثمانی) و حداکثر تا ۲۳ غروش جنس به سرباز داده میشود.
به علت عدم تکافوی این مبلغ برای گذران، سربازان رسماً از طرف حکومت ایران مجازند در مواقعی که خدمت سربازی انجام نمیدهند مشاغلی از قبیل حمالی ـ صرافی ـ پینهدوزی و سایر مشاغلی که محل انتظام امور نظامی نباشد داشته باشند و افسران قسمتی از درآمد سربازان را اخذ مینمایند. به شرط تأمین جیره سربازان از طرف سفارتخانهها به هر مقدار سرباز که لازم باشد در اختیار سفارتخانهها گذاشته میشود.
برای افرادی که تحتالسلاح هستند سالیانه دو دست لباس داده میشود پالتوئی که برای ایام زمستان به سرباز داده میشود و همچنین لباس اونیفورم قرمز که برای پوشیدن در ایام رسمی به آنها واگذار میگردد. پس از پایان زمستان و ختم مراسم رسمی از سربازان پس گرفته میشود.
از طرف حکومت ایران رسماً سربازگیری به عمل نمیآید بلکه این وظیفه از وظایف فرماندها و افسران نظامی است. تجمع ۸۰ تا ۱۰۰ نفر سرباز را بلوک «معادل دسته در قشون عثمانی» و مجموع ۸ تا ۱۰ دسته را فوج مینامند.
بدین ترتیب تجمع ۷۰۰ الی ۱۰۰۰ نفر سرباز تشکیل یک فوج «طابور» را میدهد و میتوان این افواج را با حداکثر سربازی که دارند یک تیپ «آلای» تصور نمود و این بالاترین و بزرگترین واحد نظامی ایران است و واحدهای نظیر لوا (لشکر) فرقه (سپاه) و اردو (ارتش) که در قشون عثمانی موجود است در قشون ایران وجود ندارد.
هر فوج نامی مخصوص به خود دارد مانند «فوج قهرمان» و «فوج هفتم خلخال» و علاوه بر این بر افواج هر محل و ولایت اسم آن محل یا ولایت داده میشود مانند افواج آذربایجان ـ افواج خراسان.
در حال حاضر در ایران ۸۱ فوج موجود است که ۲۷ فوج تحتالسلاح و ۵۴ فوج در حال مرخصی است صنف سربازان تحت السلاح همه ساله تعویض میشوند.
صنفسواره: تحت نام لشگر قزاق که از سه تیپ تشکیل میشود تحت فرماندهی افسران روس است و مجموعاً بالغ بر ۱۱۰۰ سرباز و بهترین قوای منظم نظامی ایران است. در حدود ۱۰۰۰ نفر سرباز چریک که فاقد تعلیمات منظماند به نام قوای علاءالدوله در معیت شاه میباشند.
علاوه بر این در آذربایجان ۲۰ و در سایر مناطق جمعاً در حدود ۶۰ دسته سوار موجود است که در صورت لزوم تجمع مینمایند.
صنف توپخانه: تعداد توپچیان ایران اعم از افسر و سرباز در حدود ۶۴۰۰ نفر میباشد. تمام توپچیان تحت آموزش یک ژنرال اطریشی میباشند.
افسران: نظر بر اینکه فرماندهی قشون ناحیه به عهده افراد محلی است افسران فارغالتحصیل دارالفنون تنها در افواج تهران به خدمت گمارده میشوند. نظر به کثرت افسران حقوق متناسب با رتبه و درجه پرداخت نمیشود درآمد فرماندهان در مواقع اعطای مرخصی غیررسمی به زیردستان و نیز از مداخلی که سربازان دارند تأمین میشود بدین مناسبت به هر اندازه زیر دست یک فرمانده بیشتر باشد به همان اندازه درآمد وی نیز افزون است.
اسلحه قشون ایران: تعداد چهل هزار نوع جدید تفنگ اطریشی (ورندل) که جدیداً خریداری شد ه است به اضافه ۱۲ هزار تفنگ نوع قدیم (ورندل) موجود است. تفنگهای مزبور در مخازن جمعآوری و در مواقع لزوم بین افراد توزیع میگردد. بدین مناسبت اکثراً طرز استعمال آن را نمیدانند.
سربازان در حالت عادی دائماً از تفنگ قدیمی استفاده مینمایند. توپها نیز عبارت از توپهای قدیم اطریشی است. توپ ۹۰ سانتیمتری ۱۸ عدد ـتوپ ۸ سانتیمتری ۱۶ عدد ـتوپ ۷ سانتیمتری ۴۷ عدد ـاز توپهای قدیم اطریشی در حدود ۵۰۰ عدد موجود است که ۱۰۰ قبضه آن قابل استفاده میباشد.
«بررسیهای تاریخی» مهر و آبان ۱۳۵۳