این مقاله را به اشتراک بگذارید
ستارهها بخشی حیاتی از چشمانداز هالیوود را تشکیل میدهند. بدون ستارهها، جذب مخاطب برای بعضی فیلمها به کل غیرممکن خواهد بود. هر فرد علاقهمند به سینما، فهرستی از بازیگران محبوب خود را دارد و در بسیاری از موارد، این فهرستها حاوی بازیگران بزرگ و محبوب تراز اول هستند.
در چند سال اخیر، مدام از تمام شدن ستارههای سینما شکایت کردهاند و روی این مسئله تاکید میکنند که ستارههای جدید بسیار کمی در سالیان اخیر ظهور کردهاند. هرگاه بازیگری مانند ژوزف گوردون-لِویت، تام هاردی یا مایکل فاسبندر مشغول پروژهای میشوند، عبارت «ستاره در حال ظهور» بهطور مکرر به کار میرود، اما تنها تعداد کمی از اهل فن آنها را ستارههای مناسبی برای تضمین موفقیت در گیشه میدانند.
در نهایت، استودیوهای فیلمسازی باید چارهای برای این مسئله بیابند، اما در حال حاضر این مسئله مایه نگرانی نیست. بازیگران بااستعدادی وجود دارند که امکان تبدیل شدن به بازیگران نقش اول مورد اعتماد را داشته باشند، اما در حال حاضر نیازی به این اتفاق نیست.
اما دلایل این امر:
۱. در حال حاضر ستارگان بسیاری وجود دارند
شاید دلیل اصلی اینکه بازیگران تازهکار، کار بسیار سختی برای تبدیل شدن به ستارگان بزرگ دارند، این است که در حال حاضر ستارگان بزرگ بسیاری در هالیوود دیده میشوند. نامهایی مانند لئوناردو دیکاپریو، مت دِیمون، برد پیت، کریستین بِیل، جرج کلونی، تام هنکس و هیو جکمن، سالهاست که پوسترهای فیلمها را به خود اختصاص دادهاند و به نظر نمیرسد که این وضعیت در آینده نزدیک تغییری کند. نگاهی به فیلمهای مطرح سال ۲۰۱۳ موید همین این مسئله است.
دیکاپریو در گتسبی بزرگ بازی کرده و در «گرگوالاستریت» نیز حضور خواهد داشت. برد پیت در«جنگ جهانی زِد» حضور دارد و نقش مکمل فیلم «مشاور» ریدلی اسکات (با بازی فاسبندر در نقش اصلی) نیز بازی خواهد کرد. دیمون و کلونی هر دو در فیلم دیده خواهند شد؛ دیمون در فیلم بهشت زمین و کلونی در فیلم جاذبه به ایفای نقش خواهند پرداخت و هر دو نیز در فیلم خود کلونی یعنی مردان جاودان نیز به عنوان بازیگر فعالیت خواهند کرد. کریستین بِیل به احتمال بسیار زیاد در بین بازیگران اصلی فیلمAmerican Hustle خواهد بود. تام هنکس در فیلم کاپیتان فیلیپس و هیو جکمن نیز در فیلم جدید ولورین با نام زندانیان حضور خواهند داشت.
در نتیجه میبینیم که بازیگران مطرح، نقشهای اصلی فیلمهای جشنوارهای و بلاکباسترها را به خود اختصاص میدهند. تا زمانی که این بازیگران مایل به ایفای نقش هستند (برد پیت در سالهای اخیر اشارههایی به بازنشستگی داشته)، کارگردانان و تهیهکنندگان راهی برای جای دادن آنها در فیلمهای خود مییابند، زیرا حضور یک ستاره مانند دیکاپریو یا کلونی میتواند باعث بیشتر شدن احتمال موفقیت تجاری فیلمهای جشنوارهای کوچک شود. این مسئله زمینهساز دلیل دوم است.
۲. تنها برای بعضی پروژههای خاص به ستارههای مطرح نیاز است
معمولا یک بلاکباستر تابستانی برای موفقیت تجاری نیازی به ستارهای بزرگ ندارد. در این میان استثناهایی نیز وجود دارند (مانند تلقین و بهشت زمین)، اما بار عمده این فیلمها روی دوش برندهاست. فیلم استار ترِک، محصول ۲۰۰۹، بدون بهره بردن از هیچ نام بزرگی به موفقیت تجاری بسیاری رسید. در فیلم مردی از جنس فولاد، هنری کاویل که بازیگر نسبتا ناشناختهای است، در نقش سوپرمن بازی میکند. کریستین بیل شاید در حال حاضر ستاره بزرگی باشد، اما وقتی در فیلم بتمن در نقش بروس وین ایفای نقش کرد، چندان شناختهشده نبود. این بخش بزرگ از تقویم فیلمها در هالیوود، برای جذب مخاطبان نیازی به قدرت ستارهها ندارد و این مسئله باعث میشود تهیهکنندهها بتوانند هزینه کمتری صرف دستمزد بازیگران فیلمهایشان کنند.
ستارهها بیشتر از هر چیزی به فیلمهای اسکاری کمک میکنند تا بین عامه مردم را جذب این فیلمها کنند. موفقترین فیلمهای مارتین اسکورسیزی از نظر تجاری، فیلمهایی بوده که دیکاپریو در آنها بازی کرده است. فیلم بر فراز آسمان بدون بازی کلونی، میتوانست ۸۰میلیون دلار درآمد کسب کند؟ بازیگران بزرگ، برندهایی برای فیلمهای کوچکتری هستند که عامه مردم بدون حضور آن بازیگران، جذبشان نمیشدند.
مسئله اینجاست که هر سال تنها چند فیلم از این دست تولید میشود و استودیوها (بهویژه استودیوهای بزرگ) نقشهای اصلی دیگر فیلمها را به بازیگران مطرح اختصاص میدهند. این مسئله باعث آسانتر شدن بازاریابی فیلم برای مخاطبان گسترده میشود (بهویژه اگر کارگردان فیلم فرد چندان مطرحی نباشد). مخاطبان غیرحرفهای سینما به احتمال زیاد به دیدن «فیلم برد پیت» میروند تا «فیلمی ظاهرا قوی که بازیگرانش ناآشنا هستند.»
از آنجا که یک ستاره تنها یک ضرورت برای این نوع خاص از پروژههای سینمایی است، حضور ستارههای نوظهور به اینگونه پروژهها مشکل است. بازیگرانی چون گوردون-لِویت و هاردی با حضور در فیلمهای تابستانی کریستوفر نولان، مانند تلقین و شوالیه تاریکی برمیخیزد (ولو در نقشهای مکمل) نامی برای خود دستوپا کردهاند. این راه، راه آسانی برای ساختن کارنامهای مناسب است، اما باعث ایجاد تردیدهایی در توانایی درخشش در یک نقش اصلی میشود. سال گذشته، گوردن-لویت توانست در اولین فیلم مهم خود، یعنی لوپر، بازی کند که این فیلم تنها موفقیتی نسبی در باکسآفیس داشت. هاردی با وجود کسب شهرت به خاطر بازی در نقش بِین در فیلم شوالیه تاریکی برمیخیزد، با فیلم یاغی اقبال چندانی نداشت. شاید این جریان بالاخره به نفع آنها شود، اما در حال حاضر آنها باید برای مطرح شدن بیشتر تلاش بسیاری کنند.
۳. کارگردانان، خود ستارههای سینما هستند
گاهی اوقات، موفقیت یک فیلم ارتباطی به این ندارد که چه کسی در آن بازی میکند، بلکه به این بستگی دارد که چه کسی آن را میسازد. کارگردانها و تهیهکنندهها میتوانند جزو قویترین ستارههای صنعت سینما باشند و صدالبته آنهایی که مشهورتر هستند، توانایی ساختن هر پروژهای را که بخواهند دارند.
مهم نیست چه کسی در فیلم بعدی استیون اسپیلبرگ بازی میکند. مردم برای دیدن این فیلم به سینما خواهند رفت، چون فیلم اسپیلبرگ است. متیو مککانوگی لزوما وزنهای برای جذب مخاطب نیست، اما کمپانیهای وارنر برادرز و پارامونت در به کار گرفتن او در فیلم بینستارهای تردید نمیکنند، چون این فیلم، کار بعدی کریستوفر نولان است. بن افلک مجبور نیست در فیلم بعدی خود بازی کند، زیرا اکنون دیگر نام او به عنوان یک کارگردان نیز وزن لازم را دارد.
اعتبار کارگردان و تهیهکننده همواره در بازاریابی تاثیرگذار است. گاهی اوقات آنها هستند که مردم را جذب یک فیلم میکنند، نه بازیگرها. تاکید روی کار یک کارگردان روی یک فیلم خاص، میتواند برای آن فیلم بسیار مفید باشد. اگر یک کارگردان مشهور ساختن یک فیلم را بر عهده بگیرد، استودیو میتواند از هزینههای سنگین دستمزد بازیگران بکاهد و بودجه را به مسائل دیگر اختصاص بدهد (چون کارگردان مایه جذابیت آن فیلم خواهد بود).
در حال حاضر چندین کارگردان بااستعداد در هالیوود وجود دارند که میتوانند نگاهها را جذب فیلمهای ساخته خود کنند. اسپیلبرگ، نولان، افلک، تارانتینو، اسکورسیزی، فینچر، دیوید او. راسل، جِیجِی آبرامز، برَد بِرد، پیتر جکسون و جیمز کمرون، همه فیلمسازهایی هستند که (به نظر من) میتوانند اشتیاق مردم نسبت به فیلمهای خود را برانگیزند. به دلیل بالا بودن تعداد کارگردانهای قوی (که امسال نیل بلامکمپ و بنت میلر نیز تلاش میکنند به این جرگه اضافه شوند)، تقاضا برای بازیگران جدید کمتر میشود، چون با استفاده از کارگردانهای مشهور، میتوان مردم را با هزینه کمتری جذب فیلمها کرد.
آینده ستارههای حوزه بازیگری چیست؟
نظرات درباره تمام شدن دوره ستارگان سینما تا حدود زیادی با اغراق همراه هستند. در هر دورهای از هالیوود که باشیم، ستارگان سینما نیز وجود خواهند داشت. سلسلهمراتب بازیگرها همواره در حال تغییر است. در حال حاضر، افرادی مانند دیکاپریو، بِیل، دیمون، پیت، کلونی و غیره افرادی هستند که مخاطبان به دیدن فیلمهای آنها رغبت بیشتری دارند. دلیل این امر هرچه که باشد، به نظر میرسد سینماروها با آنها بهتر ارتباط برقرار میکنند. به خاطر داشته باشید که زمانی نام لئوناردو دیکاپریو هیچ معنی خاصی نداشت. زمانی بود که مت دیمون و بن افلک بازیگرانی تازهکار و نهچندان مطرح بودند. زمانی بود که برنده اسکار بهترین بازیگر زن، در ۳۱ اپیزود سریال The Bill Engvall show بازی کرده بود.
ستارگان جدید سینما بالاخره از راه خواهند رسید. تنها باید صبر کرد تا این اتفاق بهطور طبیعی رخ دهد. برای اینکه یک بازیگر، جهش بین «بازیگر بااستعداد و تاثیرگذار در صحنه» و «ستاره بزرگی که کل فیلم را بر دوش میکشد» را طی کند، باید اتفاقات زیادی بیفتد. این بازیگران باید با افراد مناسب همکاری و پروژههای مناسبی انتخاب کنند. باید نقشهای مناسب را بیابند. باید ترکیبی از توانایی بازیگری، کاریزما و حضور در صحنه را داشته باشند. جینفر لاورنس نمونه جالبی از شکل گرفتن یک ستاره سینما جلو چشمان ماست. هنگامی که سال گذشته فیلم خانه انتهای خیابان با موفقیت بسیار روبهرو شد، کسی فکر نمیکرد او ستاره بزرگی شود. اما فیلم کتابچه بارقه امید نیز سروصدای زیادی کرد و او تبدیل به ستاره محبوب آمریکاییها شد، اسکار برد تبدیل به بازیگر مورد علاقه دیوید او. راسل شد.
نمیشود از فردی مانند بندیکت کامبربچ در راه تبدیل شدن به یک ستاره بزرگ حمایت نکرد. شاید روزی او یک ستاره بزرگ شود. گوردون-لِویت و فاسبندر (و چند نفر دیگر) در زمان نامناسبی برای تبدیل شدن به یک ستاره سینما به دنیا آمدهاند و همواره از آنها به عنوان استعدادهای این نسل یاد میشود که نتوانستند ستارههای بزرگی شوند. شاید بعضی از آنها چندین سال دیگر به موفقیت برسند. رابرت داونی جونیور نیز نسبتا دیر مطرح شد. اگر برد پیت واقعا اعلام بازنشستگی کند یا دیکاپریو در حال استراحت جدی باشد، درها برای بازیگرهای جدید باز خواهند شد تا بتوانند جای این دو را بگیرند. کل این فرآیند، یک چرخه است. در حال حاضر، وضعیت ستارگان سینما خوب است. چندین بازیگر قوی وجود دارند که میتوان آنها را «ستاره سینما» خواند و تا زمانی که آنها آماده کار باشند، عجلهای برای جایگزین کردن آنها نیست. به جای نگران بودن درباره ستارگان جدید، باید از بازی همین ستارگان لذت برد و گذاشت تا همهچیز طبق روال خود پیش رود.
بهار/ مد و مه/ خرداد ۱۳۹۲