این مقاله را به اشتراک بگذارید
در شب اختتامیه جشنواره کن اصغر فرهادی روی صحنه رفت، هرچند دست او از نخل طلا کوتاه ماند اما «برنیس بژو» بازیگر فیلم «گذشته» او را صدا زد تا تشکر ویژهای از او و تیم داشته باشد. او که به شدت هیجانزده بود، با دو زبان فرانسوی و انگلیسی سخن میگفت و تشکرش را از «اصغر» بیان کرد و او و تیم همکاری فیلم را در این افتخار سهیم دانست. او گفت: «اصلا انتظار این جایزه را نداشتم» و پس از صدا زدن فرهادی روی صحنه چنین گفت: «در واقع وقتی شما با کارگردانی مثل اصغر فرهادی کار میکنید که خیلی جزیی به بازی شما نگاه میکند و بسیار زیبا داستانها را بیان میکند، فقط میتوانید از او تشکر کنید.»
به این ترتیب ماجرای کن ۶۶ برای ایران پایان گرفت تا همه هیجانها و افتخارات برای حضور سینمای ایران در جهان به جشنواره دیگری در همین نزدیکی معطوف شود.
پیروزی بزرگ آسیا
بعد از اهدای جوایز جشنواره کن بعضی تیترهای رسانه حاکی از پیروزی آسیا در این دوره جشنواره بود. جشنوارهای که اتفاقا ریاست آن بر عهده هالیوودیترین داور تمام این سالها «استیون اسپیلبرگ» بود و همراهانی همچون آنگ لی، نیکول کیدمن و کریستف والتز داشته است. در مراسم اختتامیه که پس از عبور میهمانان از فرش قرمز، از ساعت ۱۹:۱۵ (به وقت فرانسه) در سالن لومیر آغاز شد، اسپیلبرگ حضوری تماموقت روی صحنه داشت و نام برگزیدگان و داوران را با همراهی آدری تاتو داشتند. آن طور که هالیوود ریپورتر نوشته است: «با وجود اینکه این جشنواره مختص آسیاییها نیست، اما آسیاییها هم جایگاه محکمی در این جشنواره به دست آوردهاند و علاوه بر بردن جایزه بخش سینه فونداسیون و دوربین طلا برای بهترین فیلم اول، اهدای جایزه بهترین فیلمنامه به ژیا ژانگ برای فیلم «ذرهای گناه» از چین و جایزه گروه داوری به فیلم «مثل پدر، مثل پسر» ساخته کوری- ادا هیروکازو ژاپنی نشاندهنده این مسئله است.» هنگامی که فهرست اسامی فیلمهای برنده را نگاه میکنیم، هریک رنگ و بویی از آسیا دارند. فیلم «آبی گرمترین رنگ است» :«زندگی آدل» به کارگردانی «عبدالطیف کشیش» نخل طلا را کسب کرد. این کارگردان تونسی درباره زندگی دو زن همجنسگرا فیلمی سه ساعته ساخته است. هرچند که هیات داوران انتخاب این فیلم را به حوادث اخیر در فرانسه در زمینه آزادی ازدواج همجنسگرا قبول نداشتند. کارگردانش نیز حتی طرح این پرسش را درست ندانست. جایزه بزرگ هیاتداوران جشنواره کن به فیلم «درون لیون دیوس» به کارگردانی برادران «کوئن» رسید، در حالیکه جایزه ویژه هیاتداوران بخش رقابتی نیز به فیلم «مثل پدر، مثل پسر» ساخت «کورهرا هیروکازو» اعطا شد. در بخش بهترین کارگردانی «آمات اسکالانته» مکزیکی برای فیلم «هلی» و در بخش بهترین فیلمنامه «تیان ژودینگ» برای فیلم «نشانی» موفق به دریافت جایزه شدند. جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره کن امسال هم به «بروس درن»۵۶ ساله برای نقشآفرینی در فیلم «نبراسکا» ساخته «السکاندرپین» اهدا شد. همچنین دوربین طلای کن که هر ساله به بهترین فیلم اول بلند اهدا میشود، امسال به فیلم «llo llo» به کارگردانی «آنتونی چن» رسید که در بخش دو هفته کارگردانان روی پرده رفته بود.
نکتههایی درباره کارگردان و بازیگر «گذشته»
اصغر فرهادی، کارگردان فیلم «گذشته» به همراه همسرش و علی مصفا در این مراسم حاضر بود. مراسم اختتامیه در ساعت ۱۹:۴۵ به پایان رسید. فرهادی ۴۱ ساله درباره احتمال کسب جایزه اسکار با فیلم «گذشته» به هالیوود ریپورتر گفت: «سعی میکنم در اینباره فکر نکنم، اما نمیگویم برایم مهم نیست. هر انسانی در جهان دوست دارد مورد تقدیر و تحسین دیگران قرار بگیرد، اما من سعی میکنم توقعی در این مورد نداشته باشم. اما اگر این امر محقق شود، بهترین اتفاق میافتد و در غیراین صورت چیزی را از دست نمیدهم.» برنیس بژو پس از موفقیت فیلم «هنرمند»، قراربود نقش کوتاهی در فیلم فرانسوی «شهرت» داشته باشد اما سرانجام به فیلم «گذشته» آمد و برنده نخل طلا شد. به گزارش ایسنا «بژو» گفته قصد دارد پس از اتمام جشنواره کن به استراحت کوتاهی همراه با خانوادهاش بپردازد و از ماه اوت نقشآفرینی در فیلمی جدید به کارگردانی همسرش «مایکل هازانویتس» را آغاز کند. او در گفتوگوهای مختلفی از نحوه کارگردانی «اصغر فرهادی» سخن گفته است. یکی از این سخنان با ایندی وایر بعد از نشست مطبوعاتی اکران فیلم در کن بود. وی درباره خصوصیات فرهادی چنین گفت: «او میخواست چیزی را تغییر دهد. در ضمن این شیوهای بود که اصغر بگوید«من رییسم. رییس صورتت هم هستم و منم که تصمیم میگیرم چه شکلی باشی.» من ابرویی دارم که شبیه کلاهی کوچک است اما اصغر این را هم طوری تغییر داد که ابرویم پرباشد. این چیزهای کوچکی بود که اصغر در بازیگر تغییر میداد. کاری که قبلا تجربهاش را نداشتهام.»
او تاکید کرد: «اصغر همهچیز را کارگردانی میکند و همهچیز تحت کنترل اوست. وقتی او همهچیز را تحت کنترل دارد پس تصویر را هم تحت کنترل دارد و شما با آسودگی میتوانی کارت را انجام دهی. به همین دلیل میگویم او رییس است. او مطمئن میشود که چهرهات مناسب صورت ماری است. فرهادی روی طراح گریم، مو و چهرهپردازی خیلی کنترل داشت تا خسته به نظر برسم. پس تنها کاری که در مقام بازیگر باید انجام میدادم گفتن و حس کردن دیالوگها بود. همین. وقتی میگویم او رییس است، یعنی او کارش را انجام میدهد که باعث احساس امنیت بیشتری میشود زیرا منِ بازیگر وظیفه روایت داستان را ندارم، وظیفه اوست و در مقام کارگردان باید کارش را انجام دهد.»
داوران چه گفتند؟ منتقدان چه گفتند؟
تاد مک کارتی منتقد هالیوود ریپورتر در تحلیل خود از جوایز شصت و ششمین جشنواره فیلم کن مینویسد: «آیا واقعا استیون اسپیلبرگ فیلم همجنسگرایانه «آبی گرمترین رنگ است» را که جایزه نخل طلا را برد، تحلیل کرده است؟ آیا واقعا بازی بروس درن که جایزه نخل طلای بهترین بازیگری را از آن خود کرد، بهتر از بازی مایکل داگلاس در فیلم «پشت شمعدان» بود؟ و آیا گروه داوری واقعا از فیلم خشونتگرایانه مکزیکی «هلی» که پس از نمایش آن در روز اول جشنواره در بخش رقابتی دیگر کسی نمیخواست به آن فکر کند، لذت برد؟ آیا برنیس بژو واقعا از ماریون کوتیار که اول قرار بود این نقش را بازی کند، اما بعد در فیلم دیگری ظاهر شد، بهتر بود؟»
این منتقد مینویسد: «اینها بخشی از سوالهایی است که مردم میخواهند پس از اهدای جوایز دیشب، جوابش را بدانند. فارع از اهدای جایزه به فیلم «آبی گرمترین رنگ است»، انگار از قبل مقدر شده بود که امسال سال این فیلم باشد و دیگران مجبور به تماشای این فیلم بیسابقه و طولانی از روابط بین دو زن باشند؛ فیلمی سه ساعته ساخته عبدالطیف کشیش.» منتقد این سایت هنری همچنین مینویسد: «در مراسم اهدای این جوایز تقریبا همیشه به طرز عجیبی خامدستانه عمل میکنند و معمولا به دو زبان انگلیسی فرانسوی پخش میشود و بارها توسط مجریان تلویزیونی قطع میشود تا برای مخاطبان توضیح داده شود که چه اتفاقی در حال افتادن است. اما مجری امسال آدری تاتو سرزنده و باذوق عمل کرد.» در بخش دیگری از این نقد آمده است: «کارتی در اعتراض به انتخاب فیلم «هلی» برای بهترین کارگردانی مینویسد: وقتی آمات اسکالانته کارگردان مکزیکی برای دریافت جایزهاش دعوت شد، اولین سخنی که از دهانش خارج شد این بود: «انتظارش را نداشتم.» در واقع هیچیک از تماشاگران با او مخالفتی نداشتند، چون این فیلمِ بسیار خشن غیرقابل تماشا کردن درباره مکزیک معاصر، چیزی نبود که کسی بتواند توجه خود را معطوف آن کند.» مک کارتی در تایید بخشی از مراسم مینویسد بیشترین تحسین حضار زمانی صورت گرفت که کیم نواک که برای نمایش نسخه بازسازی شده «سرگیجه» آلفرد هیچکاک در جشنواره شرکت کرده بود، روی صحنه حاضر شد تا جایزه بزرگ را برای فیلم «درون لوین دیویس» ساخته برادران کوئن به بازیگر اول فیلم یعنی اسکار ایزاک اهدا کند. به این ترتیب یک بازیگر آمریکایی جایزهای را اهدا کرد که باید به آمریکا میرفت. این منتقد آمریکایی یادآور میشود: «درعینحال امسال دومین سالی بود که نخل طلا به فیلمی فرانسوی از کارگردانی غیرفرانسوی رسید. سال پیش میشاییل هانکه اتریشی برای «عشق» برنده این جایزه شد و امسال عبدالطیف کشیش تونسی این جایزه را دریافت کرد. در حالی که این کارگردان خیلی با طمانینه روی صحنه رفت تا به تشویقها پاسخ گفته و جایزهاش را دریافت کند، دو بازیگر زن فیلم با شور و هیجان راهی سن شدند.
دریافت این جایزه حتما موجب میشود تا توجه زیادی به فیلم «آبی گرمترین رنگ است: زندگی آدل» جلب شود و دیگر اهمیتی ندارد که چه تعداد از منتقدها، از این فیلم انتقاد میکنند و طولانی بودن و فقدان ویژگیهای هنری آن را زیر سوال میبرند. در هر حال گروه داوری اسپیلبرگ رسما اعلام کردند این فیلم سال است، نه به دلیل مسائل جنسیتی، که به دلیل مسائل هنری!»
حواشی جالب و البته مسئله دار!
شب گذشته اختتامیه ی جشنواره کن ۲۰۱۳ برگزار شد و برنیس بیژو، به خاطر حضور در فیلم فرهادی، جایزه ی بهترین بازیگر زن جشنواره را برد. گزارش ها و عکس های اختتامیه را در کافه سینما خواندید. اما این تمام ماجرا نیست. اصغر فرهادی پس از اعلام نام بیژو برای دریافت جایزه، گونه ی بازیگر زن اش را بوسید و همین اتفاق، اعتراض هایی را در سایت های اصول گرای ایرانی باعث شده است.
از جمله خط نیوز نوشت:
مراسم اختتامیه ی شصت و ششمین جشنواره فیلم کن دیشب برگزار شد و مطابق معمول چند سال اخیر یک فیلم از ایران – یعنی گذشته اثر اصغر فرهادی – توانست جایزه بهترین بازیگر نقش زن را از آن خود کند.
تا اینجای مطلب مسئله ای نیست و فارغ از اینکه چقدر عناصر سیاسی و کلیشه شکنی یک کارگردان ایرانی در تولید یک فیلم فاقد ظواهر اعتقادی مردم در این انتخاب نقش داشته اند باید به اتفاقی که در این مراسم افتاد اشاره ای کرد.
پس از خوانده شدن نام بازیگر زن فیلم اصغر فرهادی یعنی «برنیس بژو» به عنوان برنده بازیگر نقش اول زن، وی در حالی که به سمت سن می رفت در یک لحظه با اصغر فرهادی روبوسی کرد!
البته برای آنها که فرهنگ ایرانی – اسلامی را نمی شناسند و با آن بیگانه اند چنین اتفاقی هیچ تازگی یا علامت تعجبی در پی خود نخواهد داشت اما از کارگردانی که خشت خشت وجود سینماییش متعلق به این مملکت است و با امکانات و اقبال این مردم به این مرحله رسیده است انتظار نمی رفت که در کنار تمامی حرکات سینماییش که بعضا هیچ همخوانی با فرهنگی اسلامی و حتی ایرانی ندارد بوسیدن زنی نامحرم را که در قواعد اخلاقی مردم مرز و بومش امری ناپسند است نیز به چشم بیاید.
فرهادی حتما می داند که فرهنگ غالب در کشور ما فرهنگی دینی و ملی است که هر دو تقید به ارزشهای اخلاقی و رعایت حریم ها را بسیار تاکید می ورزند.
بدون شک مردمی که این حرکات را از فرهادی می بینند نخل طلای کن را هم در کنار این حرکات مفت نمی خرند.
روی دیگر سخن با مسئولینی است که تمام امکانات بیت المال را در دستان خود غصب فرهنگی کرده اند و هزینه های حرامی را که برای برخی چهره های سینمایی و فرهنگی – به بیان دقیقتر غیر و ضدفرهنگی- می کنند خرج می کنند موجب بروز خسران های متعدد در عرصه ی سینما شده است.
حضراتی که مشخص نیست درب سیاست گزاری های فرهنگیشان بر کدام پاشنه می چرخد که از دل و درونش چنین فجایع اخلاقی و فرهنگی به بیرون درز می کند و موجب دل شکسته شدن آرمان خواهان می گردد.
مسئولین سینمایی که نگاههای غیر کارشناسی و غیر هدفمندشان به فرهنگ اسلامی و ایرانی وضعیت سینمای فلاکت بار ایران را به این نقطه رسانده است که نمادش می شود فرهادی و فرهادی آن می کند که عرق شرم بر جبین هر انسان مومن و با غیرتی می نشاند.
و روی سخن سوم با آقای رئیس جمهور است که متولی اصلی فرهنگ در کشور در عرصه ی اجرا ایشان هستند و باید پاسخ دهند که مشکل آن دو تار موی خانم ها که بیرون است و شما آن را هیچ مسئله ای برای جمهوری اسلامی و مملکت نمی دانید از همین جاها آب می خورد.
وقتی فرهنگ ساز ما فرهادی شود که در عملش هیچ رنگی از حیای اسلامی و عزت ایرانی نیست حتما کار فرهنگیش هم تهی از این مصادیق می شود و قطعا وقتی خوراکی که دولت باید به درستی برای روح جوان عطشان بسازد انباشته از اخلاص و نور ایمان نباشد دو تار موی فرهنگی که چیزی نیست باید بسیاری دیگر از فجایع ضد فرهنگی را هم شاهد باشیم.
باز گلی به گوشه ی جوانان ایرانی که مشکلشان همان دو تار موست ! با این سیاست گزاران و مجریان فرهنگی باید جوانان به سمت و سوهای بسیار نامناسبتری می رفتند که گویا کار خداست که کار به آنجا نکشیده است!
بهار/ مد و مه / ششم خرداد ۱۳۹۲
1 Comment
آدونیس
مرسی از گزارش های خوبتون
همیشه عالیه این سایت
در مورد اصغر فرهادی به این لینک هم نگاه کنید برای من جالب بود
http://www.seemorgh.com/culture/2061/163311.html