این مقاله را به اشتراک بگذارید
«سهگانه مرزی» وسترنی مدرن و شبه فلسفی است که حوادث آن در میانه قرن بیستم، بین مرز آمریکا و مکزیک، به وقوع میپیوندند. نکته متمایز کننده این اثر با دیگر رمانهایی در این ژانر، شخصیتهای آن است؛ افرادی که مانند دیگر آثار وسترن، مردانی با تجربه و میانسال نیستند. در این داستانها نوجوانانی نقش دارند که در کنار معصومیتشان دنبال آرزوهای خود میروند و از مرزهایی گذر میکنند.
رمانهای «همه اسبهای زیبا» و «گذرگاه»، دو جلد نخست این سهگانه، آثاری کاملا مستقل و بیارتباط با یکدیگرند و آنچه به این سهگانه پیوستگی میبخشد، داستان سوم یعنی «شهرهای دشت» است که در آن «جان گِرَدی کول» (شخصیت اصلی همه اسبهای زیبا) و «بیلی پرهام» (شخصیت اصلی گذرگاه) در سال ۱۹۵۲ در نیومکزیک در کنار هم قرار میگیرند.
«گذرگاه»، حلقه دوم از «سهگانه مرزی» تاریخچه آمریکای بعد از جنگ از زاویه دید شخصیتهای کم سن و سالش است. جنگ جهانی، موضوعی است که سالها بعد از اتمامش گویی هنوز روایتهای داستانی زیادی را در دل خود نهفته دارد و بسیاری از نویسندگان غربی، هنوز موضوع جنگ جهانی را دستمایه نگارش رمانهای عاشقانه، اجتماعی و سیاسی خود قرار میدهند.
رمان «گذرگاه» نخستین بار در سال ۱۹۹۴ منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفت اما نویسندهاش خیلی دیر در ایران شناخته شد. وی همین راه طولانی مطرحشدنش را در آمریکا نیز طی کرد و مک کارتی تقریبا در دو دهه نخست فعالیت ادبیاش، چهرهای مطرح نبود.
آن چه در هنگام خواندن رمان «گذرگاه» به چشم میآید نثر خاص نویسنده است، به گونهای که برخی او را با ویلیام فالکنر مقایسه میکنند. مک کارتی در داستانهایش از ساختار روایی خطی و کلاسیک بهره میگیرد و شیوه خاص روایتش سبب شده برخی نثر او را منحصر به فرد بدانند. او اغلب در دیالوگهایی که میان شخصیتهایش برقرار میشود، از گیومه و ویرگول استفاده نمیکند و بهرهگیری از زبان محاورهای، موضوعی عادی در داستانهایش است. علاوه بر این، با گذری بر صفحات کتاب هم میتوان دید که نویسنده از جملات اسپانیایی در خلال نگارش رمانش بهره گرفته و ناگهان زبان داستان به اسپانیایی تغییر میکند؛ هرچند میرعباسی، مترجم کتاب به زبان فارسی، علاوه بر آوردن جمله اسپانیایی، ترجمه فارسی آن را نیز آورده است.
مک کارتی با استفاده از قهرمانان جوان و بیتجربه مسایل اجتماعی آن دوران را واکاوی میکند و به دلیل همین شخصیتهاست که داستانش روایتی سادهانگارانه از روزهای سخت جنگ و مشکلات پس از آن به نظر میآید. وی در میان چنین داستانی، چگونگی کم رنگ شدن زندگی سنتی را در غرب نشان میدهد و مسایلی را مطرح میکند که زمانی از مهمترین معضلات اجتماعی بوده است.
شیوه روایت نویسنده از حوادث، توصیفی و سینمایی است. او در توصیفاتش وسواس زیادی به خرج میدهد و سعی میکند شرایطی را فراهم آورد که مخاطب بتواند تصویر ذهنی مناسبی را از فضای که نویسنده در ذهن دارد بپروراند. به دلیل عینیگرایی آثارش تاکنون از سه اثر او با عنوانهای «جاده»، «جایی برای پیرمردها نیست» و «همه اسبهای زیبا» اقتباس سینمایی صورت گرفته است. توصیفات او به قدری دقیق به نظر میآیند که میتوان به راحتی به مک کارتی اعتماد کرد. او به زیبایی پیچیدگیها و ویژگیهای خاص یک مکان مشخص را توصیف میکند و از شخصیتهای کلیشهای بهره نمیگیرد.
تقابل خوبی و بدی در رمان «گذرگاه» به وضوح دیده میشود. نویسنده خشونت آشنای غرب وحشی را در شخصیتهایی قانونشکن متبلور میکند و در مقابل سادگی زندگی روستایی و انسانهای فرودست را به مخاطب کتاب یادآوری میکند. تقریبا تمامی داستان در مسیری میگذرد که شخصیتهای نوجوان داستان در حال طی کردن آن هستند و در این مسیر مهمانان ویژهای هم دارند؛ از مرد سرخپوستی گرفته که از «بیلی»، قهرمان نوجوان داستان، درخواست غذا میکند تا ماده گرگی که در تله افتاده و «بیلی» تصمیم میگیرد او را به زادگاهش در کوهستانهای مکزیک بازگرداند.
«کورمک مک کارتی» در ۲۰ جولای سال ۱۹۳۳ به دنیا آمد و در سال ۱۹۳۷ به همراه خانوادهاش از شهر محل تولدش به مکانی دیگر نقل مکان کرد. نخستین رمان مک کارتی، «نگهبان باغ» را انتشارات رندم هاوس در ۱۹۶۵ منتشر کرد.
وی با نگارش رمان «نگهبان باغ» برنده جایزه فالکنر و برای نوشتن مبتکرانه در سال ۱۹۶۹ موفق به دریافت بورس گاکنهایم شد. از دیگر افتخارات وی میتوان به دریافت جایزه بورس تحقیقاتی،سفری از آکادمی هنر و ادبیات آمریکا، جایزه کتاب ملی و جایزه حلقه منتقدان کتاب ملی برای داستان در «تمام اسبهای زیبا» در ۱۹۹۲ و جایزه پولیتزر برای رمان «جاده» در سال ۲۰۰۷ اشاره کرد.
رمان «گذرگاه» اثر کورمک مک کارتی با ترجمه کاوه میرعباسی در ۴۵۲ صفحه، با شمارگان یک هزار و ۵۰۰ نسخه و به بهای ۲۱ هزار تومان از سوی «کتاب نشر نیکا» منتشر شده است.
ایبنا/ مد و مه / مرداد ۱۳۹۲