این مقاله را به اشتراک بگذارید
شاید خیلی از علاقمندان ادبیات داستانی نه تنها درباره جزییات زندگی سالینجر کنجکاو باشند که حتی دامنه این کنجکاوی آنها به دنیای داستانهای او و به خصوص شخصیت دوست داشتنی و فراموش نشدنی هولدن کالفیلد در ناتور دشت نیز کشیده شود. رمان ناتور دشت تنها شرح چند روز از زندگی این نوجوان غرغرویی است که با بیزاری ازپیرامون خود صحبت می کند. اما به راستی سرنوشت هولدن چه می شود؟ سالینجر آنقدر به این شخصیت علاقه داشت که هیچگاه وسوسه نشد در برابر پیشنهاد هالیوود برای به تصویر کشیدن رمان محبوبش تسلیم شود، و ظاهرا به خاطر همین علاقه سرنوشت او را لااقل برای خودش ترسیم کرده. مقاله زیر گوشه چشمی به همین ماجرا دارد و البته نکته های خواندنی دیگری نیز در آن می توان یافت.
***
۲۲ داستان گمشده سلینجر
این مقاله به سرنوشت ۲۲ داستان کوتاهی از سلینجر میپردازد که یکبار به طور غیرقانونی در ۱۹۷۴ چاپ شدند، و حالا ناشری وعده داده است که در سالهای آینده این داستانها را به علاوهی دست نوشتههای دیگر سلینجر منتشر خواهد کرد.
حتماً تا به حال فکر کردید که پس از ناتور دشت چه اتفاقی برای هولدن کالفیلد افتاد؟ یا در مورد سرنوشت سیمور گِلَس کنجکاو شدید! پاسخ این سوالها در مجموعه داستانهایی از این نویسنده پیدا میشود، که هرگز منتشر نشدهاند.
جروم دیوید سلینجر، در سال ۱۹۷۴، ۹ سال پس از انتشار آخرین داستان کوتاهش در نیویورکر، طی مصاحبهای با نیویورک تایمز گفت:«آرامش عجیبی در منتشر نکردن نوشتههایم وجود دارد. انتشار کتابهایم تجاوزی وحشتناک به حریم خصوصی من است. من نوشتن را دوست دارم. من عاشق نوشتن هستم. ولی من فقط برای خودم و لذت بردن خودم مینویسم.»
برای چند دهه، سلینجربازها امید داشتند این نویسندهی منزوی، که در سال ۲۰۱۰ درگذشت؛ هنوز هم به نوشتن داستان مشغول باشد. حتی چند رمان، و یک روز اجازه دهد تا آثار جدیدش منتشر شوند. اخیراً، یک بیوگرافی جدید (به همراه مستند همدم) دربارهی این نویسنده توسط دیوید شیلدز و شین سالرنو منتشر شده که ادعا میکند پنج کتاب جدید سلینجر، از جمله خانوادهی گِلَس- مجموعه داستان های گِِلَس موجود با چاشنیهای جدید و شجره نامهی این خاندان غیر عادی ـ و نسخهی باز نویسی شدهی «آخرین و بهترین داستان پیتر پن» که داستان منتشر نشدهای در مورد خانوادهی هولدن کالفیلد است؛ به همراه دیگر داستان کالفیلد ـ ناتور دشت ـ بین سال ۲۰۱۵ تا سال ۲۰۲۰ منتشر خواهد شد.
کسانی که نمیتوانند برای آثار جدید صبر کنند؛ یا میترسند هرگز در واقعیت کتاب جدیدی از سلینجر منتشر نشود؛ باید بدانند همین حالا هم آثار زیادی از سلینجر را از دست دادهاند. از سال ۱۹۴۰ تا سال ۱۹۶۵، سالینجر ۲۲ داستان از جمله نیویورکر، ارباب، و بعد از غروب شنبه شب، در مجلات مختلف به چاپ رسانده که در ۳ مجموعه داستان منتشر شده از او نبوده است.
این اصلاً جالب نیست، چرا که آنها در واقع تعریفی اجمالی از شخصیتهای داستانهای بعدی بودهاند. برای مثال داستان « برادران واریونی» که سلینجر در سال ۱۹۴۳ نوشته شده بود در حقیقت معارفهی اجمالی شخصیتهای سیمور و بادی گلَس بود. جو واریونی یک رمان نویس موفق و آینده دار است که برادرش سانی ـ سانی اسم مستعار سلینجر در کودکی بوده ـ نبوغ او را به طور غم انگیزی به سخره میگیرد. سلینجر اجازه نداد این داستان چاپ شود، شاید چون در ماجرای فروشش به هالیوود شکست خورده بود و او میخواست این قضیه را دفن کند و شاید هم چون بیش از حد درگیریهای روحی درونیاش را به عنوان یک هنرمند جدی روایت کرده بود.
خوانندگان مدرن قطعاً دوست دارند دنبال سرنخهای ادبی در داستان« دختر جوانی در سال ۱۹۴۱،که اصلاً کمربند نداشت» بگردند. در این داستان که در سال ۱۹۴۷منتشر شده، شخصیت اصلی، رِی کینسلا، نه تنها صفات سِیمور را داراست ، بلکه تشابه اسمی با شخصیتی که کوین کاستنر در سرزمین رویاها بازی کرده، دارد. «دبلیو پی کینسلا»؛ نویسندهی کتاب «جو بی کفش» که فیلم از روی آن ساخته شده؛ نام شخصیت اول داستان خود را از روی شخصیت داستان سلینجر و نه نام خانوادگی خود انتخاب کرده است. (در رُمان کینسلا، رِی در واقع به جست و جوی سلینجر منزوی میپردازد که در داستان اسم «ترنس مان» برای شخصیت سلینجر در نظر گرفته شده است.)SALINGER28
برخی از داستانها مانند «من خُلَم » و «شورش خاموش مدیسون » به طور جداگانه چاپ نشدند چرا که در نوشتن ناتور دشت از آنها استفاده شده است. برخی دیگر از داستان ها ـ که قبل از ناتور دشت نوشته شده اند ـ اتفاقاتی که بعد از اخراج هولدن از مدرسه برایش میافتد را لو میدهند. در « روز آخر ، مرخصی آخر» وینسنت کالفیلد لو میدهد که هولدن یکی از سربازان جنگ جهانی دوم است که بعد از یک عملیات مفقودالاثر میشود. و در «این ساندویچ مایونز ندارد» که یک سال بعد در سال ۱۹۴۵ منتشر شده، وینسنت هنوز هم از او خبر ندارد. وینسنت در حالی که ناله میکند، میگوید:«گم شده، گم شده، گم شده! همهی ین حرفها دروغ است. حتی من هم دروغ گفتم. او هرگز قبل از این گم نشده است. او پسری است که کمتر از تمام آدمهای این دنیا گم شده است.»
هنگامی که یک نسخه غیر مجاز از ۲۲ داستان گم شده، بدون رضایت سلینجر در سال ۱۹۷۴ منتشر شد، سالینجر بالاخره سکوت خود را شکست و در مورد آنچه که او سرقت مایملکش میدانست و از بابت آن خشمگین بود، با «تایمز» صحبت کرد. او گفت:«من اینها را خیلی وقت پیش نوشتم و هرگز قصد انتشار آنها را نداشتهام. من میخواستم آنها به مرگ کاملا طبیعی بمیرند.» هنوز هم مجموعه ی دو جلدی این داستان ها در کتابفروشیها به قیمت ۱۰۰۰ دلار پیدا میشود.
مجلات اصلی حاوی این داستان ها ـ از جمله « شانزدهم هَپ وُرث»، آخرین داستانی که تا کنون از او منتشر شده و نامهای است از سیمور گلس هفت ساله که در اردوگاه نوشته ـ را می توانید در «ای بِی» و یا کتابفروشیهایی که کتابهای عتیقه میفروشند بیابید.
«هپ ورث» مانند تمام داستانهای سالینجر که درنیویورکر منتشر شده اند، همیشه برای خواندن آنلاین توسط مشترکین موجود است. اما سایر داستانهای به اصطلاح منتشر نشدهی سلینجر را نیز می توان بر روی وب پیدا کرد، فقط باید بدانید کجا آنها را جست!
تایم / وبسایت شبگار/ انتشار در مد و مه ۲۸ شهریور ۱۳۹۲
2 نظر
مسعود
چند وقت پیش استیون کولبرت برنامه ویژه ای برای ناتور دشت گذاشته بود و زندگینامه نویس سالینجر توی اون برنامه خیلی نکات جالبی از وی و شخصیت گوشه گیرش بیان کرد… پیشنهاد میکنم اون رو حتماً ببینید… در ضمن من اونجوری که متوجه شدم سالینجر در تمام همون روزهای انزوای خودخواسته اش کتاب نوشته و وصیت کرده بترتیب زمانی مشخصی از سال ۲۰۱۵ اونها منتشر بشوند… بگردم فایلش رو پیدا کنم و دقیق بهتون بگم که ببینیدش… خودم میخواستم یک پست مجزا راجع بهش بنویسم ولی فرصت نمیشه
مسعود
اینم لینکش برای دانلود… اگه نشد بگید یجوری دیگه اقدام کنم براتون…
http://www.ddlvalley.eu/colbert-report-2013-09-10-shane-salerno-hdtv-x264-evolve/
پیشنهاد میکنم حتماً ببینیدیش…
مطلب خوبی بود ممنون