این مقاله را به اشتراک بگذارید
نیره رحمانی: از قدیم گفته اند به کم عادت کنی، یک کمی بیشتر، به نظرت خیلی زیاد می آید! این درست حکایت ما و سینمای فریدون جبرانیست. در این چند ساله آنقدر درفیلمسازیدست پایین را گرفته و آثار ضعیف نشان مان داده (نمونه اش فیلم عجیب و ضعیف قصه پریا!) دیده ایم که من مادرهستم، با همین میان مایگی اش کاری درخور اعتنا از او برای مان به حساب می آید. درباره این فیلم نقد زیاد نوشته شده، به خصوص اینکه در زمان اکران حواشی بسیاری به همراه داشت که البته همگی به نفع آن تمام شد. بنابراین حالادر زمانی که این فیلم وارد شبکه ویدئویی شده از نقد آن درمی گذرم و بسنده می کنم به چند نکته درباره مسائل حاشیه ای آن که بنظرم اهمیت شان از متن فیلم اگر بیشتر نباشد کمتر نیست. به خصوص اینکه این دور باطل اعتراض به فیلم ها و کتابها و … بی آنکه اصلا بدانیم اصل ماجرا چیست سالهاست که هست و تا چشم مان را درست به سمت حقایق باز نکنیم و جانب اعتدال و انصاف پیش نگیریم ادامه پیدا خواهد کرد.
اینکه یک فیلم حاشیه دار شود و این حاشیه ها نیز به فروش آن کمک کند البته نه تنها هیچ بد نیست، بلکه در نهایت مراد دل سازندگان آن خواهد بود که مردم از سر کنجکاوی هم که شده به تماشای آن خواهند رفت، اما اگر این حواشی بی دلیل یا با دلیل به حذف صحنه هایی کلیدی از اثر منجر شود و به آن لطمه های جدی وارد کند، آن وقت است که باید گفت این حواشی برای فیلم چندان هم خوب نبوده، حالا گیشه می خواهد پرو پیمانترشده باشد یا نشده باشد…
حالا که من مادر هستم به کارگردانی فریدون جیرانی وارد شبکه ویدئویی شده فرصت مناسبی ست که برای عبرت خودمان هم که شده برگردیم و به عقب نگاه کنیم، بخ خصوص که صحنه های حذف شده آن را نیز در فضای مجازی قابل دانلود است، حالا این پرسش پیش می آید که مخالفان فیلم، آنها که دراعتراض به آن به خیابان آمدند، انصافا اصلا فیلم را دیده بودند؟ اصلا می دانستند که چرا آمده اند و چرا علیه یک اثر هنری شعار می دهند؟ منصفانه انگ ابتذال به آن می چسبانند، براساس، چه منطق و فهمی از سینما چنین اعتراضی می کردند؟
اگر اعتراض شان به دلایل اخلاقی بوده که باید پرسید حضرات خوش انصاف آخر به چه چیز این فیلم که از ابتدا تا انتها دارد به صورت پیدا و پنهان و حتی گل درشت درس و شعار اخلاق می دهد و اصلا به شکلی اخلاقی و حتی با دغدغه اخلاقی قصه اش را تعریف می کند، اعتراض کرده اید؟
از قضا سینمای جیرانی به لحاظ هنری همیشه این مشکل را داشته که مدام درحال پیام دادن بوده، اگر معضلی خانوادگی و اجتماعی را مطرح کرده، بیشتر از آنکه هنرمندانه باشد با دیدهی کاملا اخلاقی بوده و حتی از دادن پیام های گل درشت که به اغلب آنها لطمه های جدی هم وارد ساخته صرف نظرنکرده است.
متاسفانه فیلم را در زمان اکران ندیده بودم، آنقدرازسانسورفیلم حرف زدند که اصلا میلی به دیدن نسخه مثله شده اش نداشتم از قضا باید گفت این اعتراضها به فیلم کاملا از سر کج فهمی درباره آن بوده و متاسفانه مردم ماهم که عادت دارند بدون اینکه از اصل ماجرا خبر داشته باشند راه می افتند دنبال یک جمعیتی که اصلا نمی دانند دارند به کجا می روند، جز چند نفر که جماعت را سازماندهی کرده و به دلخواه به خیابان آورده اند!
از این مسئله که بگذریم اهمیت چند صحنه ای ست که از فیلم حذف شده اند، مثل صحنه قتل سعید توسط آوا، صحنه ازدواج آوا و دوست پسرش در ایام قبل از اعدام آوا، و مهمتر و کلیدی تر از همه صحنه بسیار خوب گفتگوی مادر آوا با همسر سعید که نه تنها به صورت منفرد حرفهای زیادی در فیلم دارد بلکه به عنوان زمینه ساز درک روابط آدمها و به عنوان کلید درک برخی کنش ها و واکنش های بی معنی شده فعلی دراین فیلم است.
این جاست که می توان گفت نمی ارزد فصلی با این اهمیت را به سادگی از فیلم حذف کرد و باز اشاره کنیم اگر ممیزان سینمایی خواسته اند با حذف این صحنه ها به خیال خودشان از بار خط قرمز های رد شده درفیلم کم کنند، باید گفت کاملا برعکس عملکرده اند، مخصوصا که این فصل در مفهوم اصلی و اخلاقی فیلم نقشی به سزا دارد. فصلی که به مخاطب نشان می دهد نزدیک شدن کنترل نشده سعید به خانواده آوا تنها برای او معضل نداشتهt بلکه در جدایی مادرش از پدرش نیز نقش دارد، مادری که در خیال صید سعید است اما دخترش صید و قربانی سعید می شود. در همین راستا رابطه شکراب شده مادر آوا و همسر سعید و فکر همدستی او و دخترش و نظایر آن از دل رقابت این دو زن بر سر سعید بیرون می آید که در شکل سانسور شده کاملا مبهم شده است.
درنهایت نیز بد نیست اشاره ای کنیم به اعتراض برخی از مخالف اکران فیلم به نمایش خوردن مشروب در فیلم به بهانه ترویج شرابخواری و جالب اینکه فیلم اگر هیچ چیز نداشت لااقل به صورت آشکار به نتایج ناگواری که مشروب خواری برخی شخصیت های فیلم برای آنها و خانواده شان داشت اشاره کرده و بر قبح آن تاکید داشت. خلاصه اینکه گاه فکر می کنیم در روزگار انبوهی اطلاعات و اخبار و سرعت انتقال آن نتوان به راحتی گذشته ملت را فیلم کرد، اما متاسفانه گویی عده ای خدادادی استعداد فیلم شدن و گروهی هم خدادادی استعداد فیلم کردن مردم را دارند…تا چه پیش آید. حالا که من مادر هستم در شبکه ویدئویی در دسترس اسشت بقیه آنهایی هم که فیلمخ را ندیده اند آن را خواهند دید آن وقت شاید خیلی ها بپرسند این همه های و هوی برای چه بود؟ با این اوصاف هیچ بعید نیست که اگر روزی عده ای هم به دلیلی درست تجمع اعتراضی برگزار کردند، مردم به دیلی دیدن این نمونه ها حرف معترضان را خیلی جدی نگیرند.
در حاشیه و متن فیلم من مادر هستم ساخته فریدون جیرانی
هیاهوی بسیاربرای هیچ!
مد و مه ۳۰ شهریور ۱۳۹۲