این مقاله را به اشتراک بگذارید
هنری میلر در طول زندگانی آثار زیادی پدید آورد. آثار او اما همواره به زندگینامهی خودنوشتهی یک نویسندهی یاغی شباهت دارد. نویسندهای که از مادر اغتشاش متولد شده و عاشق «تشویش افکارعمومی» است. مجموعهای درهم و متنوع از تنکامیها و ماجراهای رختخوابی، عشق به زندگی، روانکاوی شخصیتها و نقد اجتماعی. در این میان ساختار این آثار از نظر هنر نویسندگی در اغلب آثار میلر به خاطر جهشهای فکری یک ساختار نامنظم و آشفته است. ناشران به آثار میلر کمترین توجهی نشان ندادند. به نظر آنها آثار میلر ضدزن، هر زه نگار و در مجموع غیرقابل انتشار بود. در آمریکا برخی از آثار او سی سال پس از چاپ اولشان در خارج منتشر شد. در برخی کشورهای اروپایی مثل آلمان تا مدتها مطالعهی آثار هنری میلر برای نوجوانان قدغن بود. هنری میلر، در رمان معروفش، بر مدار رأس السرطان (۱۹۳۹م) مینویسد: «در آغاز فقط اغتشاش بود.»
از هنری میلر به فارسی آثار متعدد ترجمه و منتشر شده است. اما ترجمهی آثار او به رغم ارزش انکارناپذیری که از نظر ادبی دارند، به خاطر ممیزی، مخدوش شده است. جنـسیـت در آثار میلر همان اهمیتی را دارد که عرفان در غزلیات حافظ. هنری میلر سانسور شده مانند حافظ است منهای عرفان.
آثار زیر از میلر به فارسی ترجمه و منتشر شده است:
نکسوس (تصلیب گلگون) ترجمهی سهیل سمی، انتشارات ققنوس
مکس، ترجمهی امید نیک فرجام، نشر نیلا
پیکرههای ماروسی، ترجمهی مهید ایرانی طلب، نشر پرسش
عصر آدمکشها، دربارهی آرتور رمبو، عبدالله توکل، نشر زمان
آرمش در تبعید، داود قلاجوردی، نشر آتیه
با این حال مهمترین و شاخصترین اثر هنری میلر مدار رأس السرطان است و کسی که این کتاب را نخوانده باشد، هنری میلر و شاخهای از ادبیات پست مدرن را که ایحاب حس از آن به عنوان «ادبیات سکوت» نام میبرد، نمیشناسد.
هنری میلر در ۲۶ دسامبر ۱۸۹۱ در بروکلین متولد شد. او فرزند یک خیاط مهاجر آلمانی بود. میلر از کودکی به مطالعه علاقه داشت و انواع کتابها را از شاهکارهای ادبی جهان تا ادبیات عامهپسند و بازاری، هر چه که به دستش میآمد میخواند. هنری میلر در مصاحبهای میگوید: «تراژدی زندگی در کتابها مکتوب است. بچه که بودم هر اتفاقی که خارج از کتابها میافتاد به نظرم مثل گه رقیق میآمد.» با وجود عشق و علاقهی او به ادبیات، نخستین تلاشهایش در نویسندگی به جایی نرسید. دو بار در دانشگاه ثبت نام کرد و هر بار تحصیل را نیمهکاره رها کرد. او با جیب خالی سراسر آمریکا را گشت و در این سفر، برای گذران زندگی به هر کاری تن داد. در یک واریته با عشق زندگیاش، زنی به نام جون اسمیت آشنا شد. میلر در آن زمان متأهل بود، زنش را طلاق دارد و با جون ازدواج کرد.
در سال ۱۹۲۸ میلر و جون به پاریس مهاجرت کردند. آنها به گروهی از نویسندگان آمریکایی پیوستند که سودای جهانی شدن ادبیات آمریکا را در سر میپروراندند و گمان میکردند با مهاجرت به پاریس که در آن سالها پایتخت هنر و ادبیات جهان بود، میتوانند آثاری متفاوت بیافرینند و ادبیات آمریکا را از بومیگری نجات دهند. این گروه از نویسندگان بعدها به «American Exiles» مشهور شدند.
میلر هم مانند دیگر نویسندگان و هنرمندان آمریکایی مقیم پاریس در اتاقی مرطوب زندگی میکرد و زندگیاش را با دستفروشی میگذراند و مقالات و داستانهایی مینوشت که هیچکس علاقهای به منتشر کردن آنها نداشت، چه رسد به پرداخت دستمزدی هر چند مختصر. جون در کاباره رقاصی میکرد و مدتی هم میلر به خرج جون زندگی کرد. بعدها این دو از هم طلاق گرفتند.
در سال ۱۹۳۴ شاهکار هنری میلر، رمانی به نام «مدار رأس السرطان» منتشر شد. این کتاب تصوری را که در آن زمان مردم از «اخلاق» داشتند به چالش کشید و در واقع اخلاق زمانهاش را دگرگون کرد. مدرا رأس السرطان هم مانند کتابهای دیگر میلر از زندگی روزانهی او تأثیر پذیرفته و رد زندگی نویسنده و اندیشهها و برخی از پنهانترین امیال و تمناهای او را در این کتاب میتوان یافت. میلر در این کتاب سبک تازهای آورد. او نشان داد که نویسنده میتواند تاریخنویس زندگی شخصی خودش باشد. هاینریش بل، نویسندهی سرشناس آلمانی و برندهی نوبل ادبی دربارهی میلر میگوید: «در آثار میلر نوعی ادبیات چریـکی نهفته است. میلر کاملاً شبیه قهرمانان داستانهایش است. او دقیقاً همان چیزی است که مینویسد و دقیقاً روحیهاش با سبک نوشتار او منطبق است.»
زهرا خانلری دربارهی هنری میلر مینویسد: «هنری میلر نویسندهای است که در ادبیات آمریکا نمیتوان او را در طبقهی معین و خاصی جای داد. آثارش به طور شگفتانگیز مخلوط و رنگارنگ است. در رماننویسی از دستهی فاکنر یا همینگوی نیست. اما مانند آنان نمونه کامل نویسندهی آمریکایی به شمار میآید. […] آثار میلر مانند ویتمن از قالب ادبیات ساده پا فراتر مینهد. این آثار که در واقع یادداشتهای زندگی اوست، به هیچوجه خاص اعمال و رفتارها و جریانهای صوری زندگی یا جریان روحی و معنوی او نیست، بلکه همهی آنها یک کتاب را تشکیل میدهد و آن سفرنامهی زندگیاش است. مدار رأس السرطان که ذوق مسخرهنویسی او را آشکار میسازد اعترافاتی است با صدای بلند که به صورت انفجار از درونش بیرون میجهد.»
میلر بعد از آن که از جون طلاق گرفت، دو بار دیگر با زنانی ازدواج کرد که بیش از چهل سال از او جوانتر بودند. او هفتم جون ۱۹۸۰ در کالیفرنیا درگذشت.
زمانهزمانه / مد و مه / مهر ۱۳۹۲