این مقاله را به اشتراک بگذارید
نگاهی به فیلم گنجشکک اشی مشی (وحید نیکخواه آزاد، غلامرضا رمضانی، مسعود کرامتی)/
مهرزاد دانش: سه اپیزود دربارهی روابط والدین و فرزندان در شرایط بحرانی خانوادگی و یا سوءتفاهمهای فردی. اپیزود اول (نفس) فضای شسته رفتهای دارد و با وجود پایان محافظهکارانهاش که با گریز زن معتاد از معرکهی پیش رویش، عملاً سطح درام را تقلیل داده و عمداً تنش مقتضی درام را حذف کرده است، قصه را خوب پیش میبرد. اما اپیزود دوم (مرا بشنو) در سطح غلیظی وارد مناسبات بهشدت شعاری (ترجمهی مکالمهی دختر و پسر لال بر لب پنجره) و یا احساساتگرایانهی خام (مثل پاره کردن اشعار روی وانت در حالت اسلوموشن) میشود و فیلم رفته رفته تبدیل میشود به بستهای آموزشی دربارهی رفتار با ناشنوایان. اپیزود سوم هم با وجود شروع کموبیش مناسبش (تعقیب مادر در سوپرمارکت)، خیلی زود در دام سانتیمانتالیسم گرفتار میشود و تأکید بر عنصر کفش و یا تکرار حرفهای مادر و پسر در مقاطع مختلف بر روایت ناموزون متن افزوده است.
علی شیرازی: یکی از معدود فیلمهای اپیزودیک ایرانی است که به لحاظ قصهپردازی تماشاگر را درگیر میکند. با این حال این سه فیلم پیوسته (که نام سومی بنبست است و همین نام، تم مشترک هر سه قصه را با فریادی بیدلیل و بیجا بازگو میکند)؛ از شروع و به ترتیب، کیفیتی متغیر و افتکننده دارند. اپیزودهای رمضانی و نیکخواه آزاد موجزترند و اپیزود سوم از رو بودنِ قصه و پرداخت و همچنین بازی بازیگر نوجوانش لطمه دیده است. گنجشگک اشی مشی عناصر ثابت فیلمهای دولتی را دارد و بر اساس فرمول «عاقبت به خیریِ قراردادی شخصیتها، به هر شکل ممکن) شکل گرفته، ولی لااقل اپیزود «نفس»به عنوان یک فیلم مستقل ارزش چند بار دیدن را دارد.
****
نشست خبری فیلم سینمایی «گنجشک اشی و مشی»
نشست خبری فیلم سینمایی «گنجشک اشی و مشی» با حضور مسعود کرامتی (کارگردان)، وحید نیکخواه آزاد (کارگردان)، غلامرضا رمضانی (کارگردان)، نگار نیکخواه آزاد (بازیگر) با اجرای حمید مدقق برگزار شد.
در ابتدای این جلسه، وحید نیکخواه آزاد با ابراز خوشحالی از اینکه در جمع خبرنگاران است، گفت: گاهی بعد از نوشتن چند فیلمنامه به این نتیجه می رسیم که قصه کشش ۹۰ دقیقه را ندارد و به دنبال شاخ و برگ های زیاد برای آن می گردیم و وقتی آنقدر بسط می دهیم که معمولا خوب از آب درنمی آید و من چند داستان کوتاه به این شکل داشتم و وقتی جستجو کردم به این نتیجه رسیدم که نقطه اشتراکاتی دارند و در نهایت سه تا از این قصه ها را کنار هم قرار دادیم.
مسعود کرامتی در پاسخ به پرسش سینماپرس درباره پایان بندی ساده اپیزودها گفت:این شکل روایت از قبل در نظر گرفته شده و قرار بود ساده اجرا شود اما نه سهل انگارانه همانطور که شخصیت ها سهل انگارانه برخورد نمی کنند، برای مثال در سکانس درگیری بچه با مادرش صحنه احساسی زیادی داشت که تصمیم گرفتیم کوتاهش کنیم و به این نتیجه رسیدیم که ساده اش کنیم و دنبال مکالمه های کوتاه بودیم که در نهایت یک راه ساده را انتخاب کردیم اما در واقعیت شرایط را به گونه ای امیدوارانه است و قرار نیست که این قصه ها به صورت اجتماعی کش داده شود و به نظرم این شکل به سینمای ناب نزدیک تر است.
کرامتی درباره معیارهایش برای انتخاب اپیزودها گفت: این فرصت را داشتم که برای اولین بار من فیلمنامه را بخوانم و خودم در نهایت اپیزود بن بست را انتخاب کردم، موقعیت و شرایط اپیزود بن بست را بیشتر دوست داشتم و الان که فیلم را می بینم به نظرم می توانست کوتاه تر شود و به نظرم هر یک از قصه ها ظرفیت فیلم کامل را ندارد.
نگار نیکخواه آزاد در ادامه گفت: خوشحالم که بعد از پنج فیلمی که با پدرم کار کردم یک دیگر را بیشتر بلدیم.
غلامرضا رمضانی با اشاره به اینکه به فیلمنامه وفادار بوده است، یادآورشد: من خیلی قدرت انتخاب برای انتخاب اپیزودها نداشتم و این اپیزود به من پیشنهاد شد.
نیکخواه آزاد ادامه داشت: با تعاریف فیلم برای کودکان و کودکان را قبول دارم اما هر دو این تعاریف در یک جهت قرار می گیرند، بزرگ ترها می توانند تاثیرات مخربی روی بچه های بگذارند و این فیلم اول برای کودک بعد برای نوجوان و در نهایت برای بزرگسالان است.
احسان افشاریان صداگذار این فیلم گفت: هر سه کارگردان یک نوع نگاه و سلیقه داشتند که تجربه خوبی برای من داشت و هر کارگردان یک ویژگی را به کار اضافه کردد .
نیکخواه آزاد درباره عنوان «گنجشک اشی و مشی» گفت: قبول دارم اسم غط اندازی دارد که شاید این حس شود که با فیلم فانتزی طرف باشیم اما این عنوان براساس ترانه فرهاد که برای فیلم «گوزن ها» خوانده شده بود انتخاب شد.
وی با اشاره به مدت زمان کوتاه ساخت این فیلم گفت: ما فیلمبرداری را ۱۲ شهریور آغاز کردیم و ۱۶ مهرماه اولین نمایشش را در جشنواره کودک داشت و این فشار باعث شد حتی نتوانیم تداخل اپیزودها را به شکل درستی کار کنیم و من در آخر می خواستم که به یک مینی بوسی برسیم که همه آدمهای فیلم در آن حضور دارند و به یک مقصد مشخص در حال حرکت هستند که به دلیل حضور بازیگران در فیلم های مختلف این امر منتفی شد.