این مقاله را به اشتراک بگذارید
مهمان داریم (محمدمهدی عسکرپور)
مهرزاد دانش: مهمان داریم فیلم متوسطی است. از یک طرف برخی از موقعیتهای بیش از احساسات گرایانهاش آزاردهنده است و از طرف دیگر روی هم رفته فضای گرمی در ترسیم مناسبات خانوادگی دارد. از یک طرف ورود ارواح شهدا به زندگی خانواده داستان، زیادی رو است و برای همین آن تعلیق گشایی پایانی بیمورد باقی مانده است و از جانب دیگر فضاسازی و صحنهآرایی محیط ماجرا، موقعیتهایی جذاب را در طول داستان به وجود میآورد. فیلم اگرچه در شکل کلی گلیم خود را از آب بیرون میکشد، اما آنچه از سازندهی قدمگاه انتظار میرود، هنوز در فهرست توقعات برآورده نشده ثبت است.
علیرضا حسنخانی: ایراد اصلى فیلم اینجاست که از آنچه کاشته استفادهی مطلوبى نمىتواند بکند و همه چیز در پایان رها مىشود. این پایان هم بیشتر گرفتارىاش را از گرهافکنى نامطلوب فیلم دارد، به این معنى که بیننده آن طور که باید و شاید در جریان میهمان و میهمانى قرار نمیگیرد که به تبع آن برایش سؤال اساسى و انگیزهی کافى براى دنبال کردن ماجرا ایجاد شود. به همین دلیل است که کارگردان مىخواهد هر آنچه کنجکاوى و انگیزه براى تعقیب کردن فیلم لازم است را از طریق گفتوگو به مخاطب منتقل کند. بیننده تصویر لازم و کافى براى همراه شدن و همدلى کردن با شخصیتها پیدا نمىکند و به همین دلیل، حضور متافیزیکى خواهر و برادرها در عین داشتن جذابیتهاى بصرى، کارکرد راهگشا و در خدمت اثر پیدا نمىکند. در نیمهی ابتدایى فیلم داستانى جداگانه که اتفاقاً جذابیتهاى دراماتیک بسیارى نیز در خود دارد، داریم که به نوعى نیمهکاره و معلق رها مىشود. این داستان پتانسیلى در خود دارد که متأسفانه آزاد نشده و به ثمر نمىنشیند. با ورود رضا قصهاى آغاز مىشود که پیش از این زیاد به آن پرداخته نشده اما با رفتن قصه به سمت ماورایى عملاً موضوع جانبازان رها شده و فرصت از دست مىرود. در هر حال میهمان داریم جذابیتهایى دارد که تماشایش خالى از لطف نیست و اگر این دو پارگى و دو لحنى شدن فیلم نبود احتمالاً بهتر هم مىشد.
وبسایت فیلم
****
نگاه خبرگزاری مهر به فیلم میهمان داریم: «مهمان داریم» در تکریم خانواده شهدا و یادگارهای دوران دفاع مقدس ساخته شده است. «میهمان داریم» فیلم تازه محمدمهدی عسگرپور تلاشی است برای بیان این نکته که پایبند ماندن به آرمانها و ارزشها در دنیایی که مختصات تازهای را برای خود تعریف کرده دشوار است.
«میهمان داریم» نگاهی است به روزهای آرام و یکنواخت زندگی زوجی سالخورده که قرار است میهمانی ویژه داشته باشند، آن هم در نیمه شعبان. در عمارتی کهنه و فرسوده که با بارش باران و توفانی کوچک برقش می رود و صدای آجرهای لقش به گوش می رسد، جهانی پابرجاست دور از هیاهوی دنیای بیرون.
تنهایی این زوج با ورود فرزند جانبازشان از بین می رود. رضا (بهروز شعیبی) که لحنی گزنده و رفتاری پرخاشگرایانه دارد از روزگار و از جفایی که به همرزمانش شده دلگیر است. تلاش رضا برای پیوستن به صف شهدا بیشتر از آن است که حتی عشق او را به زندگی پیوند بدهد. فیلم تقابل این شورش و عصیان در برابر نظم موجود جامعهای که از ارزشهای دوران دفاع مقدس فاصله گرفته را در رفتار و کنش های رضا و اختلافش با مدیران آسایشگاه و حتی پدر و مادرش نشان میدهد.
لرزش خانه و هجومی که معماری مدرن به این بنای فرسوده اما پابرجای قدیمی دارد، تاکیدی است که ساکنان این عمارت ربطی به جهان اطرافشان ندارند. ورود سه عضو خانواده حال و هوایی تازه به قصه میدهد. رنگها دوباره جان میگیرند و چهره درهم شکسته پدر و مادر به لبخند زینت میشود. خانواده در کنار هم معنا می گیرند. زینب، حسین و عباس نامهای ویژه که یادآور شهدای بزرگ واقعه عاشورایند و رضا تنها بازمانده این خاندان است که از قافله شهدا دور مانده. فیلم در این فصل از طریق دیالوگ و موقعیت های کوچک گذشته خانواده را مرور می کند و به مخاطبش اطلاعات می دهد.
رابطه رضا با زینب عاطفیتر است. خواهر نگران بارها بر سر بالین برادر حاضر می شود هر چند در نمای لانگ شات رضا در اتاق تنها است و گویی به جای خواهر با خود شکوه می کرده اما این خواهر است که رضا را به زندگی پیوند میدهد. فیلم این باور معنوی را که ارواح به دنیای زندگان راه دارند تقویت می کند، بدون این که به دام شعارزدگی و تکرار تجربه های مشابه بیفتد، فضایی معنوی برای مخاطبش ایجاد می کند و از دستان شفاگر شهدایی یاد می کند که برای تسلای خاطر عزیزانشان به رویای آنها راه پیدا می کنند.
عسگرپور بیش از هر فیلم دیگرش موفق میشود از طریق فضای عاطفی موجود در «میهمان داریم» روی مخاطب تاثیر بگذارد. دیالوگهای مادر (آهو خردمند) و زینب (سهیلا گلستانی) درباره روپوش پزشکی یا خواستگار سالهای دور از عشقی از دست رفته سخن می گوید. ارواح شهدا عمارت قدیمی را رنگ و بویی تازه میدهند و آبروی خانواده شان می شوند تا در مقابل میهمانی که از راه می آید سربلند باشند و چه سربلندی فراتر از این که سه فرزند یک خانواده همراه قافله شهدا رفته اند.
«میهمان داریم» یک درام خانوادگی است که با یاد کردن از روزگار سپری شده نوید پیوند اهالی این دنیا و شهدا را می دهد. به نظر می رسد درب خانه حاج ابراهیم (پرویز پرستویی) رو به شهدا بسته نخواهد شد./ مهر
***
فرید یکتا/ سرانجام «مهمان داریم» ساخته مهدی عسگرپور و به تهیه کنندگی منوچهر محمدی در ششمین روز جشنواره فیلم فجر امسال در برج میلاد به نمایش در آمد، فیلمی که از روزهای نخست به دلیل اختلاف نظر حوزه هنری و جامعه صنفی تهیه کنندگان بر سر چگونگی طی شدن مراحل کسب مجوز پروانه ساخت، سرانجام با وساطت جواد شمقدری رییس سابق سازمان سینمایی و در قالب مجموع طرح ها و فیلمنامه های پیشنهادی حوزه هنری موفق به دریافت مجوز از شورای پروانه ساخت گردید.
فیلم به دلیل حساسیت موضوع فیلمنامه و البته حواشی که پیرامون سازندگان آن به عنوان مدیران و دست اندرکاران خانه سینما که در تعطیلی بسر می برد وجود داشت در سکوت کامل خبری ساخته شد تا اینکه در جشنواره سی و دوم برای اهالی رسانه و عموم مردم به نمایش درآمد.
داستان فیلم حکایت زوج سالخورده ای است که علاوه بر داشتن سه شهید، همراه با فرزند جانباز قطع نخاعی خویش در خانه ای فرسوده و رو به ویرانی و در میان هجمه ای از سروصداهای آزار دهنده ناشی از تخریب ساختمان همسایه به سر می برند. در میانه داستان به خانواده اطلاع می دهند که برای بازدید و سرکشی از آنها، مهمانی به خانه آنها خواهد آمد، مهمانی که آنقدر از جایگاه مهم و پراهمیتی برخوردار است که زوج پیربرای ورود آن مهمان به فکر اصلاح و تعمیر و زیباسازی خانه قدیمی خود بر می آیند، اما در نیمه شبی با جدا شدن لوله بخاری و آزاد شدن گاز شهری فیلم از دنیای طبیعی و رئال خارج و با ورود سه شهید خانواده به این جمع، تماشاگر با فضای ماورایی و سورئال روبرو می شود. در ادامه سه برادر و خواهر شهید، به کمک خانواده آمده و مبادرت به تعمیر ساختمان می نمایند و در پایان فیلم مهمان وارد خانه شده و مورد استقبال پدر خانواده قرار می گیرد. مهمانی که چهره و گفتاری از او دیده و شنیده نمی شود.
در پایان فیلم پرسش های بسیاری در ذهن مخاطبان شکل میگیرد که فارغ از زیرکی و هوشمندی فیلمساز در ارائه اثری قابل قبول از لحاظ ساختاری و در عین حال برخی انتقادات به ابعاد زیباشناسی فیلم، مهمترین سوالات حول و حوش انتهای فیلم و مشخص شدن مهمان خانواده و مردن یا زنده ماندن پدر، مادر و پسر جانباز خانواده از حادثه گاز گرفتگی شبانه برمیگردد.
نشانه هایی که از فیلم حاصل می شود بی تردید ذهن هر مخاطبی را به پایان زندگی همه اهالی خانواده و مرگ آنها معطوف می سازد، خانواده ای که با همه تلخ زبانی ها و گله مندی های دردمندانه فرزند جانباز و درعین حال فضاهای منفی محیطی که مدام تاثیرات مخرب آن را به کرات در خانه مشاهده می کنیم، تنها با وجود شهدای حاضر در فیلم و رجوع به خاطرات گذشته، حالشان خوب است!
بسیاری معتقدند اگر خارج از فضای متافیزیکی فیلم، پدر، مادر و تنها فرزند باقیمانده خانواده را نجات یافته از حادثه گاز گرفتگی بدانیم و صحنه های مربوط به حضور شهدا را تنها برشی از زندگی آنان در حالت مرگ و زندگی ارزیابی کنیم، با توجه به سابقه بازدید مسئولین عالیرتبه کشور از خانواده های شهدا و بعضا بنا به اشارات برخی دست اندکاران فیلم در برخی مراکز و محافل سینمایی و نیز سرمایه گذاری نهادی چون حوزه هنری، مهمان” عسگرپور” کسی نیست جز مقام معظم رهبری. اما سوال اینجاست حال اگر صحنه استقبال سه بازیگر اصلی فیلم را ادامه فضای ماورایی بدانیم و آنان را در قامت افرادی مرده ببینیم، آنگاه “مهمان” این جماعت مرده و بنوعی فراموش شده چه کسی است؟!
فیلم با قدرت، بیننده خود را در قله تردید نگه میدارد که انتهای داستان را با تکیه بر اندیشه خود تحلیل نموده و مشخص کند که مهمان این خانواده کیست و سرنوشت حادثه دیدگان گازگرفتگی این فیلم حیات است یا مرگ، اما شاید کمی تامل بیشتر، نتایج دیگری به دور از برداشتهای انتزاعی به همراه داشته باشد که پاسخگویی آن بر عهده سازندگان و ناظرین و سرمایه گذاران فیلم است و کسانی که سراسیمه و بی اعتنا به مضامین، این روزها مجوزهای نمایش عموم فیلمها را برای کسب محبوبیت بیشتر صادر می کنند و غافل از تبعات آن، فقط ادعای مدیریت بر سینمای ایران را دارند و بس!
سینما پرس