رفتن به محتوا رفتن به فوتر

نگاهی به رمان «گاماسیاب ماهی ندارد» نوشته حامد اسماعیلیون

4 نظر

  • ع.خ
    ارسال شده 2 مارس 2014 در 8:59 ق.ظ

    کاملا موافقم با نقد . ادبیت در روایت های داستانی بیرنگ شده ومن نمی دانم چه دست های پنهانی پشت بعضی از نویسندهای پیش پا افتاده است که ان ها را بزررگ می کند . در حالی که زمان ان ها را کنار خواهد گذاشت بی شک .

  • ی - مسعودی
    ارسال شده 13 مارس 2014 در 12:30 ق.ظ

    من این کتاب را خواندم و از هر چه توصیه است متنفر شدم. آقای منتقد کاملا درست گفته است ما گزارشی خواندیم که همه چیزش این جا و آن جا آمده است. یک داستا تاریخی به سبک الکساندر دوما که همین جماعت توصیه کننده مسخره اش می کنند. هیچ تخیلی من در این کتاب ندیدم و اگر رمان خوب معنی اش این است هر کسی می تواند بنویسد. با تشکر از مد و مه

  • علی
    ارسال شده 4 جولای 2014 در 4:03 ب.ظ

    نقدی دقیق و درست. همه جا از این رمان به عنوان یکی از بهترین رمان های سال ۹۲ ادبیات فارسی بحث می شود و همین خود گویای ضعف رمان نویسی در ادبیات فارسی است.

  • نیلا
    ارسال شده 16 جولای 2014 در 4:11 ق.ظ

    برعکس چیزی که در نوشته آمده، به نظرم کتاب خوبی بود.
    اگه نگاهتون رو از حالت تعریف تاریخ بردارین،‌ کتاب داره تقابل دو ایدوئولوژی رو مطرح میکنه. در یک طرف قضیه، آدمی رو میبینیم که به قول خودش، سرباز امام ه و به خاطر اون و ایدئولوژیش همه کار میکنه. طرف دیگه قضیه آدمیه که هنوز در اون حد غرق در ایدئولوژی نشده. در واقع هنوز عقلش کار میکنه و خط قرمزهاش رو فدای افکار بقیه نکرده.
    قسمت جالب قضیه، جاییه که شخصیت ها درش زاده شدن و شکل گرفتن. آدمایی که از هیچ، به قدرت رسیدن، حاضر میشن آدمی که مقابلشون وایستاده رو در پست ترین شکل انسانی دفن کنن. و در مقابل سوسن رو میبینیم که خانواده به ظاهر بهتری داره. آدمایی که اهل تفکر و تعقل بیشتری هستند.
    و در کل، به نظرم نویسنده میخاسته به این برسه که ایدئولوژی از یه سطحی به بعد، بیشتر از اینکه سازنده باشه، مخرب و جنگ آوره.

ارسال نظر

0.0/5