این مقاله را به اشتراک بگذارید
رمانهای جاسوسی پلیسی بسیاری وقتها از ادبیات جنایی فاصله میگیرند و به جمع ادبیات فاخر میپیوندند و روزنامه گاردین در تازهترین نظرسنجی خود برترینهای این ژانر را انتخاب کرده است. این رمانها عبارتند از:
۱- جاسوس یا داستان یک زمین بیطرف: ۱۸۲۱ / جیمز فنیمور کوپر
رمان فنیمور کوپر براساس یک ماجرای واقعی نوشته شده است. در میان جنگهای استقلال آمریکا شخصیتی بهنام هاروی بریچ بود که در این رمان کوپر، او و ماجراهایش را بازسازی کرده است؛ نماینده مخفی که باید او را یکی از اولین جاسوسهای آمریکایی دانست. او یکی از مبهمترین و عجیبترین قهرمانهای جنگهای استقلال آمریکا بود که در آن سالها بدون هیچ چشمداشت مالی کار میکرد، بسیاری از مورخان نقش او را در تاریخ آمریکا درست به اندازه جورج واشنگتن با اهمیت میدانند. رمان جاسوس یا زمین بیطرف، سال ۱۹۹۹ از سوی کتابخانه کنگره آمریکا هم به عنوان یکی از رمانهای ماندگار تاریخ آمریکا معرفی شد.
۲- راز ماسهها: ۱۹۰۳/ ارسکین چیلدرز
با انتشار راز ماسهها در سال ۱۹۰۳ چیلدرز داستانی ابداع کرد که تا آن زمان نظیر نداشت؛ داستانی سراسر و انباشته از تعلیق و هیجان. شخصیت اصلی تقریبا از همان آغاز داستان در خطر قرار میگیرد و اگر این تعریف یک رمان هیجانانگیز و جاسوسی باشد، پس راز ماسهها نخستین رمان از اینگونه است و بیشک راز ماسهها نخستین رمان جاسوسی مدرن محسوب میشود. اینجا شواهدی در دست است که آلمان درصدد برنامهریزی برای حمله به انگلستان است و اینجا عجیبترین داستان جاسوسی اوایل قرن جان میگیرد. چیلدرز خود یکی از حامیان استقلال بریتانیا بود و برای کمک به استحکام سیاسی بریتانیا خود دستبهکار شد و تا آستانه اعدام پیش رفت.
۳- مامور مخفی : جوزف کنراد ۱۹۰۷
این رمان، داستان تلخ و فاجعهآمیز آدولف ورلوک، خرابکار حرفهای و جاسوس سفارتخانه، است که شخصیتی بیقید است و ذهنی بسیار معمولی دارد و عاشق همسرش، وینیاست. وینی برادری بسیار جوان دارد که عقبافتاده ذهنی است و به این برادر که تنها شادی اوست، علاقهای عمیق دارد و صرفا به منظور تامین زندگی آرام برای همین برادر، تن به این ازدواج داده است. از آن سو دبیر سفارتی که ورلوک در استخدام آن است از او میخواهد عملیاتی تروریستی را سبب شود که تظاهراتی در پی داشته باشد تا پلیس بتواند بیدرنگ واکنشی سرکوبکننده، به ضد انقلابیها نشان دهد و چنانچه ورلوک در این کار موفق نشود، اخراج خواهد شد. در این میان برادر وینی حین انجام این عملیات کشته میشود و وینی از شوهرش ورلوک انتقام میگیرد و او را به شکل بیرحمانهای با چاقو
قطعه قطعه میکند. کنراد بر زمینهای داستانی که آن را همپایه داستان پاورقی دانستهاند، به تحلیلهایی بس اضطرابآور و موشکافانه پرداخته است.
۴- سیونه پله: ۱۹۱۵ / جان بوکان
سی و نه پله همچنان یکی از مشهورترین و پرفروشترین رمانهای جاسوسی-پلیسی جهان است؛رمانی که به دلیل درونمایه سیاسیاش بارها مورد توجه سیاستمداران هم قرار گرفته است و عنوان مشهورترین رمان را در میان سیاستمداران از آن خود کرده است؛ سی و نه پله بارها به سینما آمده است و یکی از مشهورترین اقتباسهای سینمایی از این رمان به کارگردانی آلفرد هیچکاک در سال ۱۹۳۵ ساخته شده است. بوکان خود سیاستمدار کارکشته و سالها فرماندار کل کانادا بود.
۵- اشندن: سامرست موآم ۱۹۲۸
سامرست موآم «اشندن» را برمبنای تجربه نویسنده، هنگامی که به عنوان مامور مخفی انگلستان در جنگ جهانی اول خدمت میکرده، نوشته شده است. موآم در آن سالها هم دغدغه نوشتن داشت و در دفترچه یادداشتهای روزانهاش یادداشتهایی نوشته است که همگی به نظر قرار بود در یک رمان کاربرد داشته باشند. بسیاری معتقدند او برای نوشتن رمانهای جاسوسی و پلیسی بود که در این قالب فرو رفت، برای اینکه به قول خودش بلشویکها را خوب بشناسد. اشندن یکی از محبوبترین قهرمانهای رمانهای اوست.
۶- خبرچین: ۱۹۲۵ / لیام اوفلارتی
اوفلارتی رماننویس یکی از غریبترین تصاویر را از یک خبرچین و جاسوس اراده کرده است؛ رمانی که هر وقت برای خواندنش اقدام کنیم دیر نیست زیرا نشان میدهد جاسوسی بینالمللی مرزهای مشخصی ندارد. جیپو نولان قهرمان این رمان یکی از ماندگارترین شخصیتهای رمانهای جاسوسی است. او در جنگهای داخلی ایرلند تنها با دریافت ۲۰ پوند سرنوشت چند کشور را تغییر میدهد. این رمان در ادبیات ایرلند از جایگاه بسزایی برخوردار است.
۷- خرمن سرخ ۱۹۲۹ / دشیل همت
خرمن سرخ درباره وقایعی است که در شهر «پرسنویل» یا به قول نویسنده «پویزنویل» که همان «شهر فاسد» رمانهای سیاه است، اتفاق میافتد. شهر در دست گروههای گنگستری، اراذلواوباش یک قمارخانهدار، رییس پلیس فاسد و یک سیاستمدار پوسیده است. کارآگاهی از موسسه کارآگاهی خصوصی کانتیننتال به دعوت مدیر روزنامه شهر که در واقع پسر سیاستمدار پیر فاسد «شهر فاسد» است، وارد آنجا میشود. کارآگاه با تماس با خانواده مدیر روزنامه، باخبر میشود که برای مدیر روزنامه اتفاقی افتاده است. از این لحظه به بعد او درگیر ماجراهای بدکارانی میشود که در پی در دست گرفتن قدرت در شهر هستند… خط داستانی پیچیده، تعداد زیاد شخصیتهای اصلی، تنوع فضاها، حرکت و جابهجایی شخصیتها و چندبعدی بودن آدمهای داستان از ویژگیهای بارز کتاب هستند. کارآگاه، که به شدت از به زبان آوردن اسمش اجتناب میکند، نه فقط با نظریهپردازی و فرضیهسازی که علاوه بر آن با درگیری فیزیکی با موضوع مورد تحقیق سعی در حل آن دارد.
۸- خانه به دوش: ۱۹۶۳/ استرلینگ هایدن
این رمان را باید یک زندگینامه دانست. هایدن پرده از اسرار یک جاسوس در آژانس اطلاعات آمریکا برمیدارد. او خود در این رمان از دانستههای شخصیاش استفاده کرده است. بازیگر فیلم دکتر استرنج لاو با این رمان در دهه ۶۰ تبدیل به یکی از بزرگان داستاننویسی پلیسی شد.
۹- آمریکایی آرام: ۱۹۵۵/گراهام گرین
توماس مرد انگلیسی که در ماموریت به سر میبرد با دختری به نام فونگ همخانه است. پایل هم آمریکایی جوانی است که به آنجا آمده و عاشق فونگ میشود اما میخواهد شرافتمندانه او را به دست آورد و برای او آیندهای زیبا بسازد. داستان از جایی شروع میشود که پایل مرده و به دنبال دلیل قتل هستند. گراهام گرین از یادآوری ماجراهای گذشته به فراوانی استفاده میکند، ولی راوی داستان فاولر است؛ در حالی که همچنان ترتیب ساده زمانی را رعایت میکند. این اثر، هرچند فاقد بُرد داستان اصل قضیه است، از نظر تعادل و سبک نگارش موفقیتی خیرهکننده شمرده میشود.
۱۰ – تعمیرکار،خیاط، سرباز، جاسوس: ۱۹۷۴/ جان لوکاره
جرج اسمایلی یکی از مشهورترین جاسوسهای رمانهایی از این دست است. جان لوکاره ،نویسنده شهیر انگلیسی،در سال ۱۹۷۳ رمان تعمیرکار، خیاط، سرباز، جاسوس را روانه بازار نشر کرد و به فاصله چند سال پس از آن این رمان تبدیل به یکی از منابع اصلی در ژانر پرطرفدار جاسوسی برای ساختوسازهای سینمایی، تلویزیونی و حتی رادیویی شد. توماس آلفردسون کارگردان ۴۷ساله سوئدی با ساخت فیلمی اقتباسی از مهمترین اثر جان لوکاره یعنی تعمیرکار، خیاط، سرباز، جاسوس خود را در زمره بهترین فیلمسازان قرار داد.
۱۰ رمان برتر جاسوسی قرن به انتخاب گاردین
این جاسوسهای دوست داشتنی
بهار/ مد و مه مرداد ۱۳۹۳