این مقاله را به اشتراک بگذارید
دشیل همت و شاهکارش شاهین مالت
ایده برقی
دَشیل هَمِت در ژانر جنایی و قهرمانِ سرسخت داستانش سام اسپید، همه را، از ریموند چندلر گرفته تا جان لوکاره، و دیگر نویسندگان مشهور انگلیسیآمریکایی جنایینویس، تحتتاثیر قرار داد. ریموند چندلر درباره این نویسنده گفت: «هَمِت خوب است و هر کار بشود درمورد آثارش انجام میدهم، موارد زیادی است که او نتوانست انجام دهد، اما کارهایی را که در طول زندگیاش کرد به بهترین شکل انجام داد.» او در ادامه اضافه کرد، هَمِت کمحرف، صرفهجو، سرسخت و خشن بود، اما بارها و بارها کاری را انجام داد که تنها بهترین نویسندگان از عهده نوشتن آن برمیآیند. او صحنههایی را به تصویر کشید که هرگز پیش از این نوشته نشده بودند. همچنین به شخصیتهای داستانهایش زبان متمایز و انگیزههای قانعکننده بخشید؛ آنهم در ژانری که دیگر کلیشهای، فاقد درگیری و ملالانگیز شده بود.
«شاهین مالت» رمان دشیل همت از سبک جنایی به ادبیات داستانی ورود میکند. این رمان، سام اسپید را به خوانندگان معرفی میکند که کاراگاه خصوصی است، با پلیس میانه چندانی ندارد و مانند هرکول پووارو مودب و اتوکشیده نیست. این کاراگاه خصوصی جذاب و اهل خشونت چند نسل از خوانندگان را اغوا میکند و ما را به سوی فیلیپ مارلو (شخصیت داستانی خلقشده توسط ریموند چندلر) هدایت میکند.
«شاهین مالت» در سال ۱۹۳۰ منتشر شد، و از آن زمان چهار اقتباس از آن شد، که سومین اقتباس (نسخه ۱۹۴۱) باز بازی همفری بوگارت در نقش سام اسپید موفقترین آنها بود؛ این فیلم جزو نخستین فیلمهای نوآر کلاسیک ادبیات پلیسی (فیلم سیاه) طبقهبندی میشود و در بسیاری از نظرسنجیها به عنوان یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینما از آن یاد میشود، از جمله راجر ایبرت منتقد فقید آمریکایی، که آن را در فهرست صد فیلم بزرگ تمام دورانِ خود قرار داد. بااینحال، شخصیت سام اسپید در رمان، بهقول باربارا شلیپر منتقد آمریکایی، بسیار تاثیرگذارتر از فیلم است؛ شخصیتی که میداند چطور بجنگد، چطور به سوژه نزدیک شود و چگونه صندوقها و کشوها را بگشاید، بیآنکه ردی از خود بهجا بگذارد. هوشمندی و خونسردیاش باعث میشود مردی فراموشنشدنی از این رمان تا ابد در ذهن خواننده بماند.
«شاهین مالت» پس از یک قرن از انتشارش، امروزه بهعنوان یک اثر کلاسیک شناخته میشود؛ بهطوریکه در ۱۹۹۰ انجمن جنایینویسان آمریکا این رمان را در فهرست ۱۰۰ رمان برتر پلیسیمعماییِ تمام اعصار، در رتبه دهم قرار داد. پنجسال بعد در فهرست مشابهی توسط معمایینویسان آمریکا، رتبه سوم را کسب کرد؛ روزنامه گاردین نیز در فهرست صد رمان برتر خود، شماره پنجاهوچهار را به این رمان اختصاص داد.
جذابیت داستانِ دشیل همت در چیست؟ او این کاراگاهِ سرسخت را خلق کرد و رفتهرفته به شخصیتی بدل کرد که خوانندگان میتوانستند با او همذاتپنداری کنند. یک تنهای چشمرنگی که با خونسردی خود را به خطر میاندازد و در جبران اشتباه و رسیدن به عدالت عزم بالایی دارد، چیزی که برای هر قهرمان بزرگ برگ برنده است.
درگیریهای سام اسپید در دنیا بدبینانه نیست، بلکه پر از شور و هیجان است. اما در موفقیتهای او همواره شکست هم وجود دارد که این موضوع او را از کاراگاههای داستانی دیگر که همهچیز را میدانند و خطا نمیکنند، متمایز میکند. او همان قدر که پیروز میشود، شکست میخورد.
علاوه بر این، سام اسپید همانند خود دشیل همت سرزنده، خوشهیکل و از جذابیت مردانگی بالایی برخوردار است. قهرمان داستان همچنین ویژگیهای دیگر حرفهای و شخصیتی همت را در خود دارد. با وجود نویسندهای چون دشیل همت که نسبت به بازار این ژانر نگاهی تیزبین دارد، سام اسپید با همه ویژگیها تمامقد در داستانها خودنمایی میکند.
سه شخصیت زن رمان «شاهین مالت»، بهویژه بریجید، همگی در حلقه جذابیت مردانه سام اسپید گرفتار میشوند. اما او درنهایت خواست و تمایلات خود را فدای مسائل مهمتر و درستتر میکند و بالاخره بریجید را بهعنوان قاتل تحویل پلیس میدهد. اسپید به او میگوید:« تو هرگز مرا درک نمیکنی.» همان واقعیت انکارناپذیری که غالبا درمورد روابط زن و مرد وجود دارد.
دشیل همت شخصیتی اصیل است که در ژانر خود الگویی عمیقا تاثیرپذیر ایجاد کرد و به آن موقعیتی کلاسیک بخشید. داستان «شاهین مالت» ابتدا در ۱۹۲۹ داستان دنبالهداری بود که به شکل پاورقی در نشریه بلکماسک منتشر میشد، سپس در فوریه ۱۹۳۰ آلفرد ای.کناف آن را به صورت کتاب منتشر کرد. از آن زمان به بعد، این اثر بهطور پیوسته خوانده و نقد میشود؛ بهطوریکه پس از صدسال از انتشارش، نشر برج با ترجمه محمود گودرزی این رمان را به فارسی منتشر کرده است، که نشان از اهمیت زیادِ این رمان میدهد.
این یادداشت را با جملاتی از ریموند چندلر به پایان میرسانیم که خود را وامدار دشیل همت میدانست؛ او درباره «شاهین مالت» گفت: «اگر بتوانید به من بیست کتاب را نشان دهید که در خلال بیست سال گذشته نوشته شدهاند و شور و هیجان و جراتی به اندازه شاهین مالت در آنها جاری باشد، آنها را در میان تکههای سر ادموند ویلسون (منتقد سرشناس آمریکایی) خواهم خورد.» هنوز پس از گذشت یک قرن از انتشار رمان پلیسی جنایی دشیل همت، این کتاب یکی از پرطرفدارترین آثار ادبیات پلیسی جهان است و نثر جسورانه و زندگی او مایه شرمساری برخی از وارثان ناخلف این ژانر است.
سازندگی