این مقاله را به اشتراک بگذارید
سلسله گفتگوهایی که امروز خواننده اولین آنها هستید قرار است پنجره ای باشد برای ارائه تصویری متفاوت با آنچه تا کنون از داستان نویسان ایرانی در ذهن داشته ایم؛ کوشیده ایم با رویکردی میانه و با دور شدن از سوالات تخصصی و تئوریک حوزه داستان، گفت و شنیدی ترتیب دهیم که برای خوانندگان غیر حرفه ای هم جذابیت داشته باشد. به دور از ژست های پرطمطرق و در جهت ارائه تصویری خودمانی تر از زندگی و سلایق شخصی این نویسندگان. گفتگوهایی که در صورت علاقمندی دیگر اهالی ادبیات برای ارائه تصویر خود از نمای نزدیک، هر از چندی خواننده یکی از آنها خواهید بود.
***
آگراندیسمان:
فضای داستانهای قباد آذر آیین جدی ست، برخی در اقلیم تفته و داغ جنوب میگذرد، برخی با رویکردی اجتماعی گرانه مشکلات مردم جامعه شهری را مد نظر دارد و… البته در همه حال بحثی انسانی در آنها مطرح است، خواه می خواهد در تقابل با نابرابریهای اجتماعی، فقر و بی عدالتی هایی باشد که روی زندگی آنها سایه افکنده یا اینکه حاصل دست گذاشتن نویسنده روی برشی کوتاه از زندگی آدمهای آشنای پیرامون مان.
بگذریم در عکسهای که از قباد آذرآیین منتشر شده، اغلب چهره ای جدی دارد و در برخی شاید کمی هم اخم به چهره اش سایه انداخته باشد، این را اضافه کنید به ضرب آهنگ و طنین نامش: قُبادِ آذرآیین! که از حق نگذریم ابهتی دارد و آدم را یاد قهرمانان اسطورهای شاهنامه می اندازد از آن قهرمانان اهل رزم اهل رزم ….. با این همه وقتی با خود او روبه رو بشوید به کل این تصورات را می گذارید کنار، چرا که با یکی از نازنین ترین آدمهای این روزگار روبه رو می شوید، صدایی آرامش بخش دارد و لبخندهایی که مدام روی صورتش می نشیند و پیش خود می اندیشید که آن جلوه خشن و جدی انگار حاصل تعامل لنز دوربین با آن زاویه از خطوط چهره اوست ( به هر حال دوربین که نمی تواند ذات آدمها، مهربانی و نازک طبعی شان را تصویر کند).
از همه اینها که بگذریم آذرآیین شخصیتی بسیار فروتن دارد، برخلاف تازه نویسنده های پرمدعای این روزگار که تعدادشان کم نیست …
در چنین احوالی قدر و قیمت آدمهای استخوان خرد کرده ای همانند قباد آذرآیین بیشتر معلوم می شود… هر چند زندگی در این روزگار به من یکی آموخته که فروتنی شاید فی نفسه یک ارزش باشد اما اغلب باعث سوء استفاده دیگران می شود! چون در روزگار غریبی زندگی می کنیم، در روزگار وارونگی ارزش ها… (حمید رضا امیدی سرور)
***
نام؟
قباد
نام خانوادگی؟
آذرآیین
تاریخ و محل تولد؟
دهم فروردین هزار و سیصد و بیست و هفت… مسجدسلیمان.
محل سکونت فعلی؟
مقیم تهران
شغل پدر و مادر؟
پدرم کارگر شرکت نفت(کارگر اخراجی) و مادر خانه دار بود .هردو مرحوم شده اند.
متاهل یا مجرد؟
متاهل.
تعداد فرزندان؟ فرزندانتان میانه ای با ادبیات دارند؟
۳ فرزند: دو پسر و یک دختر؛ پسر کوچکم( نیما )و دخترم ( فروغ) صرفن خواننده ی آثار ادبی هستند و پسر بزرگم( کاوه)دستیار کارگردان سینما و بازیگر تئاتراست.
به فرزندان خود توصیه می کنید بروند دنبال ادبیات؟
آری
تحصیلات؟ آیا به زبان دیگری تسلط دارید؟
خیر
تجربه کار در کودکی؟
فراوان
در کودکی دوست داشتید چه کاره شوید؟
معلم
همه مشاغلی که تا به حال داشته اید؟
کارگر ساختمانی، شیرینی فروش دوره گرد،کارمند سفارشات خارجی و معلم( دبیر).
با نوشتن امورات زندگی را میگذرانید یا اینکه نوشتن شغل دوم شماست؟
قسمت اول سوالتان باعث شد از ته دل بخندم!
آیا با نوشتن می توان زندگی خود را تامین کرد؟
باید دید چه جور نوشتنی و برای چه تشکیلاتی؟
تا بحال چقدر از داستان نوشتن کسب درآمد کرده اید؟
خیلی کم
از چند سالگی کتاب خواندن را به شکل حرفه ای شروع کردید (اگر با اتفاق جالبی همراه بوده و با کتاب خاصی شروع شده بیان کنید)؟
سال های دبیرستان
چه نوع آثاری را می خواندید؟
داستانی و فلسفی
نویسنده مورد علاقه در دوره کودکی یا نوجوانی؟
صمد بهرنگی و علی اشرف درویشیان.
کتابهای محبوب دوران کودکی و نوجوانی (نام ببرید)؟
شازده کوچولو و تمام آثار صمد بهرنگی.
آیا اتفاق خاصی و یا اثر خاصی باعث شد که نگاه شما به ادبیات و کتابخوانی جدی شود؟
پس از خوانش آثار هدایت
از چه زمانی و چگونه احساس کردید که می خواهید نویسنده بشوید؟
از سال های آغازین دبیرستان و پس از تشویق دبیر ادبیاتم( آقای سارنج).
از چه زمانی شروع به داستان نویسی کردید؟
از کلاس پنجم ادبی.
کلاس یا دوره داستان نویسی گذرانده اید؟
خیر
کارگاه یا کلاس داستان نویسی می تواند کسی را نویسنده کند؟ چقدر در این زمینه نقش دارد؟
نمی تواند کسی را نویسنده کند اما می تواند راه و رمز کار را بیاموزد
نام آثاری که منتشر کرده اید؟
پسری آن سوی پل/ راه که بیفتیم ترسمان می ریزد/ حضور/ شراره ی بلند/هجوم آفتاب/ عقرب ها ر ازنده بگیر/ چه سینما ر فتنی داشتی یدو؟/ از باران تا قافله سالار/ من… مهتاب صبوری
کدام یک را بیشتر دوست دارید و کدامیک موفق تر بوده است؟
(عنوان کتاب یا نام داستان) همه را دوست دارم/ هجوم آفتاب موفق تر بوده است.
آیا اثری بوده که شما را تکان دهد و تاثیری ماندگار روی شما بگذارد؟
صد سال تنهایی/ بوف کور
کتابی که دوست داشتید شما بنویسید اما کسی دیگر نوشته؟!
همسایه ها اثر احمد محمود
نویسندگان ایرانی مورد علاقه؟
هدایت/ گلشیری/صمد بهرنگی/ بهرام صادقی/
نویسندگان خارجی مورد علاقه؟
مارکز/ یوسا/ کوندرا/
کتاب (رمان یا داستان کوتاه)درخشانی که مهجور مانده؟
مجموعه داستان ” لالی” نوشته ی بهرام حیدری
کتابی که بدون اینکه لایق باشد اسم در کرده؟
کافه پیانو نوشته ی فرهاد جعفری
درمیان نویسندگان جوان به کدامیک اعتقاد دارید یا به آینده آنها امیدوارید؟
شاهرخ گیوا/ یوسف انصاری/ علی چنگیزی
پنج کتابی که پیش از مرگ حتما باید آن را خواند کتابهای برای تنهایی و همه مفصول؟
بوف کور/ شازده احتجاب/ کلیدر/ اولیس/صد سال تنهایی./ پدرو پارامو
سبک مورد علاقه در ادبیات؟
رئالیسم.
محتوا مهم است یا فرم؟
محتوا
نظرتان درباره جوایز ادبی خصوصی چست؟
با همه ی حواشی یی که دارند مفیدند
آیا جوایز ادبی دولتی جهت دارند؟ اگر برگزیده شوید جایزه را میگیرید؟
جهت دارند ولی اگر دولت مورد علاقه ام بر سر کار باشد جایزه ی دولتی را می پذیرم
غیر از ادبیات کدام هنر را خیلی دوست دارید یا در آن فعالیت میکنید؟
من صرفن در ادبیات داستانی فعالیت دارم.
با فیلم دیدم میانهای دارید، سینما میروید یا فیلمها را روی صفحه تلویزیون تماشا میکنید؟
میانه خوبی دارم…ترجیح می دهم به سینما بروم
فیلمهای مورد علاقه (می توانید فیلم ها را هم نام ببرید)؟
کلاسیک..نئورئالیسم
مخصوصا فیلم های دسیکا( دزد دوچرخه…و اصولن همه ی فیلم های سینمائ نئورئالیسم ایتالیا
دوست دارید فیلمنامه بنویسید؟
آری
آیا تابحال فیلمنامه نوشته اید ، هیچ از آنها به مرحله ساخت یا عقد قرار داد رسیده و یا در نوشتن فیلمنامه اثری مشارکت داشته اید؟ تا کنون فیلمنامه ننوشته ام
اگر قرار باشد از آثارتان برای سینما یا تلویزیون استفاده شود، چه شرطی برای فیلمساز می گذارید؟
ادبیات را فدای سینما نکنند
آیا تا به حال برای اقتباس ادبی سراغ آثارتان رفته اند؛ فکر می کنید آثارتان مناسب اقتباس در سینما هستند (اگر موردی شاخص تر از بقیه است نام ببرید)
بعد از این که تک داستان” ظهر تابستان” از مجموعه ی ” شراره ی بلند”برنده جایزه ی گلشیری شد، آقای محمدرضا هنرمند داستان را از من خرید و قرار شد فیلم بلند سی و پنج میلی متری با اقتباس از آن بسازند که گویا ارشاد موافقت نکرد.
اهل ورزش هستید؟
علاقمندم
حکایت ورزشکار نیستم اما ورزش کاران را دوست دارم است یا اینکه اهل ورزش کردنید؟ در گذشته چطور دوره نوجوانی یا جوانی؟
من فقط دوستدار ورزشم. ورزشکار نبوده ام
استقلال یا پرسپولیس؟
پرسپولیس
بزرگترین حسن شما که دیگران از آن یاد می کنند؟
خاکی بودن
بزرگترین عیبتان که معمولا به آن متهم می شوید؟
سادگی و زودباوری!
برنامه روزانه شما چطور است (روزتان را چطور می گذرانید)؟
تدریس…مطالعه .
از هنرمندان روز کار هستید یا شب کار؟
(شب ها را مناسب کار می دانید و یا روزها)شب
شب ها چه ویژگی دارد که برای کار کردن مناسب تر است؟
شب آبستن آرامش است و در آرامش بهتر می توانم بنویسم.
حین کار و یا مطالعه موسیقی گوش می کنید؟ موسیقیدان یا خواننده مورد علاقه؟
خیر
میانه تان با شعر؟
خوب .
شاعر مورد علاقه؟
شاملو/ فروغ /لورکا/ پابلو نرودا
با قلم و کاغذ می نویسید یا با کامپیوتر (آیا این مسئله در فرایند نوشتن تاثیر دارد)؟
در درجه اول با قلم و کاغذ و نسخه نهایی با کامپیوتر.
داستانتان را تمام می کنید و بعد شروع به اصلاح آن می کنید یا تا هر صفحه کامل نشده باشد سراغ صفحه بعد نمی روید؟
بعد از اتمام داستان آن را اصلاح می کنم
روی نثر و قواعد دستوری وسواس دارید یا آن را به عهده ویراستار می گذارید؟
وسواس ندارم.. اما کارم را به ویراستار نمی دهم.
نظرتان درباره استفاده از ویراستار و جایگاهش در ارتباط با متن چیست؟
ویراستار ورزیده و داستان شناس یار نویسنده است .
بهترین ویراستار های ادبی؟
من فقط محمد حسینی را می شناسم
بهترین و موفق ترین ناشران در حوزه ادبیات داستانی؟
نشر چشمه/نشر ققنوس/ نشر مروارید
کدامیک را می پسندید: شهرت در زمان حیات یا جاودانگی بعد از مرگ؟
شهرت در زمان حیات( نقدم را به نسیه نمی دهم)
اهل مراوده با دیگر نویسندگان هستید؟
تا حدودی
میانه تان با کافه نشینی چطور است؟
اهلش نیستم
اهل حضور در جلسات نقد آثار داستانی هستید؟
آری
آیا راست است که در ادبیات داستانی جوان امروز رابطه خیلی نقش دارد (در بهتر دیده شدن، نقد شدن و ….)؟
درست است
آیا به اینکه برخی نویسندگان این باندی عمل میکنند (در جایزه دادن و نوشتن در باره آثار خودشان) اعتقاد دارید؟
چیزهایی شنیده ام. اما خودم تجربه نکرده ام
روزنامه یا مجلاتی را که مرتب یا اغلب می خرید؟
روزنامه های : اعتماد، بهار و شرق
اهل وب گردی هستید؟ وبسایت ادبی یا هنری که به آن مرتب سر می زنید؟
مد و مه، مرور، ماندگار، والس و خوابگرد.
اهل وب نویسی هستید؟ سایت و یا وبلاگ دارید؟
من از سلاله ی شهرزاد هستم…
به نظر شما فضای مجازی نقش سازنده در ادبیات داستانی داشته یا مخرب؟
مسلمن نقش سازنده دارد.
موافق انتشار داستانی در فضای مجازی یا به صورت الکترونیکی هستید؟
آری.
خیر.
قباد آذرآیین به روایت شما؟
مسجد سلیمانی هستم، از بد حاثه تهران نشین شده ام ادبیات تدریس می کنم، مرتکب گناهی به نام نوشتن هم می شوم.
کوتاه درباره:
صادق هدایت؟
معتقدم که هنوز هم ما به ارزش های ادبی اش به خوبی پی نبرده ایم.
بهرام صادقی؟
کاش کارش را جدی تر می گرفت و بیشتر می نوشت
ابراهیم گلستان؟
به نثر داستانی ما غنا و اعتبار بخشید
هوشنگ گلشیری؟
نامش با داستان گره خورده است.
احمد شاملو؟
شیر آهن کوه شاعری که تویی
محمود دولت آبادی؟
پیامبر
رضا براهنی؟
غولی که باید بیشتر شناخته شود
جلال آل احمد؟
نستوه اما…
مصطفی مستور؟
نوشته هایش را دوست ندارم..همین
رضا امیر خانی؟
ایشون نویسنده ن؟!
مهدی یزدانی خرم؟
هم خوب داستان می نویسد ، هم داستان را خوب می شناسد
یوسف علیخانی؟
دوستش دارم..هم خودش و هم داستان هاش را
محمد حسن شهسواری؟
رمان شب ممکن اش را نپسندیدم
محمد رضا سرشار؟
چی بگم والا؟!
مد و مه- یازدهم مرداد ۱۳۹۲