به گمانم هیچیک از فیلمسازان بزرگ و برجسته سینمای ایران را نمی توانید پیدا کنید که به اندازه مسعود کیمیایی فیلم بد ساخته باشد؛ اما نه فقط جایگاه او در تاریخ سینمای ایران دست نخورده باقی مانده
«آباجان» مجموعهای پراکنده از خرده پیرنگها در غیاب شاه پیرنگ است که به مدد حضور فاطمه معتمد آریا و روی دوش سایر بازیگرانش کار را پیش میبرد. فیلمی پراکنده گو که روی احساساتی شدن مخاطب حساب باز کرده است.
«بدون تاریخ بدون امضا» آغازی قدرتمند دارد. با خلق موقعیتی به ظاهر ساده که بعدتر تراژیک میشود، پیش میرود. از میانه به بعد اما سردرگم میگردد و با پایانی بد به ایستگاه آخرمی رسد.
فِراری (علیرضا داودنژاد) و سوفی و دیوانه (مهدی کرمپور) هم شباهتهای خاص خودشان را دارند. هر دو فیلم به سفر درونشهری یک مرد میانسال و دختری نوجوان میپردازند و سیامک صفری نقشهای کوتاهی را بهخوبی در آنها بازی کرده است
«نگار» در ظاهر مدرن جلوه میکند و کارگردانی هم بر این رویکرد تأکید دارد؛ در صورتی که در پس نقابِ نماهای شیک و گولزنندهاش، نگاه کلاسیک دریافت میشود. هرچند این مسئله به خودی خود اصلا بد نیست به شرطی که فرم و ساختار در خدمت این نگاه باشند
بزرگترین مشکل ماجان ساخته رحمان سیفی، این است که سی سال دیر ساخته شده است، این بدترین اتفاقی است که می تواند برای یک فیلم بیفتد یعتی بدون هیچ تاخیری در اولین نمایش جشنواره ای اش کهنه به نظر برسد
نخستین دوره دفترهای پیوسته «لوح»*، که جُنگی بود ویژه قصه (و البته با گوشه چشمی هم به ادبیات نمایشی) و زیر نظر کاظم رضا درمیآمد، در چهار دفتر و بهترتیب در خرداد ١٣۴٧، اردیبهشت ١٣۴٨، تابستان ١٣۵٠ و زمستان ١٣۵٠ منتشر شد
شریف امامی کابینه اش را روی گسل بنا کرد؛ در روزهایی که هر روز شکاف بین ملت و حکومت عمیق و عمیق تر می شد. شاه رییس مجلس سنا را فرا خواند تا به جای آموزگار دولت تشکیل دهد؛ دولتی که ۷۵ روز بیشتر دوام نیاورد.
تكهاي از «هما»ي كاظم رضا
حواس، اواسطِ فصل، به قعر گمي رسيد. جز با وَهم و پندار، روزگار نميگذشت. به جاي اوج، حضيض عزيز شد و پَست بر مسندِ بلند نشست. ماه بهمن، دَه من و بيشتر، بارِ عشق را، هموزنِ هما، هر روز از خانه به مدرسه ميبردم و برميگرداندم. دل و دست به…
سه تن بودند. اولی، جوان بود و پُرحرارت، علوی که اکنون نمیدانم کجاست. هرکجا هست به سلامت. دیگری، مقدسیان، که خندانخندان تا لبِ گوْ میآمد و میرفت. افسوس که سالی میگذرد - و بیش- که رفت. و دیگر خودِ کاظم رضا، که نمیدیدمش، فقط اسمش بود.
مهمترین امتیاز فیلم «شماره ۱۷ سهیلا» ساخته محمود غفاری سوژه بکر آن است، سوژه ای که در دست یک نویسنده با قریحه می توانست بدل به داستان کوتاهی درخشان شود. اما در دست یک کارگردان فیلم اولی که هنوز نتوانسته سبک و سیاق و راه خود را در سینما پیدا کند، بدل به فیلمی متوسط…
از میان فیلمهایی که در دو روز اول سیوپنجمین دوره از جشنواره فجر در برج میلاد به نمایش درآمدند، ایتالیا ایتالیا (کاوه صباغزاده)، شماره ۱۷ سهیلا (محمود غفاری) و تابستان داغ (ابراهیم ایرجزاد) سه فیلم خوبی هستند که دستکم یک ویژگی مشترک دارند؛ اینکه همگی (در یک مورد با ارفاق!) اولین فیلمهای سازندگانشان هستند و…
یه خرده ام حرف حساب
آقای پرستویی؛ چرا حرمت را نگه نداشتی و با صاحب سرمایه هم صدا شدی؟
جواد طوسی
آقا پرویز سلام. دلم نمی خواست این طور بیام سراغت,ولی خودت باعث شدی.درطول مدتی که بین تهیه کننده وکارگردان فیلم” قاتل اهلی” اختلاف پیش آمده بود,خودم را به طورعلنی قاطی این ماجرانکردم ولی پشت…
همایون اسعدیان، کارگردانی که سابقه فیلمهایی همچون طلا و مس، آخر بازی، بوسیدن روی ماه و… را دارد، در جشنواره سیوپنجم نیز با فیلم «یک روز بخصوص» حضور یافته است. با او درباره این فیلم و وضعیت جشنواره امسال گفتوگو کردیم.
فیلمهايي که سودای سیمرغ در سر دارند
نگار
«نگار» به کارگردانی و تهیهکنندگی رامبد جوان؛ فیلم داستانی معمایی و جزء یکی از فیلمهای پربازیگر این دوره از جشنواره است و در خلاصه داستان آن آمده است: «ما به این تهسیگار رژلبی مشکوکیم. اما این به ما کمکی نمیکنه!». در این فیلم، نگار جواهریان، محمدرضا…
منیرالدین بیروتی؛
حالا حالاها باید تقاص دوره احمدینژاد را پس بدهیم
منیرالدین بیروتی با اشاره به سیاستهای غلط دولت گذشته در حوزه نشر گفت: احمدینژاد بلایی بر سر فرهنگ آورده که حالا حالاها ما باید تقاص پس بدهیم.
به گزارش مد ومه این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا درباره مشکلاتی که نشر دولتی در حوزه…
اصغر یوسفینژاد از لحاظ انتخاب ایدهی مرکزی در روایت خانه هوشمندانه عمل کرده است: جنازه پدری بنا به وصیتش باید به دانشگاه علوم پزشکی برده شود تا جسدش برای دانشجویان پزشکی تشریح شود، اما خانوادهاش مخالفند. در انتخاب فرم بصری هم خلاقیت یوسفینژاد قابل شناسایی است
یک بار دیگر به اواسط فصل زمستان و ماه بهمن و ایام دههی فجر رسیدیم. ضیافت برپا شده است و سینمادوستان و اهالی سینما از امروز دور هم جمع میشوند تا کارنامهی سال آیندهی سینمای ایران را با تمام غایبان بزرگش به تماشا بنشینند و شاهد رقابت فیلمهای انتخابی در بخشهای مختلف سیوپنجمین دورهی مهمترین…
از صادق چوبک چند کتاب اخیرا در نشر نگاه بازچاپ شده است. یکی، رمان مطرح او «تنگسیر» و دیگری مجموعهای از قصههای کوتاهِ او که هیچ کم از رمانهای شاهکارش، «تنگسیر» و «سنگ صبور» ندارد. «انتری که لوطیاش مرده بود و چند داستان دیگر» دربردارنده هفده قصه چوبک است از چهار مجموعه «خیمهشببازی»، «انتری که…
سال ١٣٩٠ نام دو فیلم دهان به دهان میگشت و خیلیها در صف اکران منتظر تهیه بلیت سینما برای تماشایشان بودند؛ اولی زندگی خصوصی محمدحسین فرحبخش و دومی گشت ارشاد سعید سهیلی. اکران فیلم اما چندان به طول نینجامید. تنها چند روز از نمایش یازدهمین فیلم کارگردان اهل تربت حیدریه گذشته بود که خبر توقیفش…
موضع رسمی کارگردان ایرانی اعلام شد
اصغر فرهادی: در مراسم اسکار شرکت نمیکنم
اصغر فرهادی رسما گفت: در مراسم اسکار امسال در کنار دیگر اهالی سینما شرکت نخواهم کرد.
به گزارش مد ومه به نقل از ایسنا، کارگردان برگزیده اسکار در متنی که ساعاتی قبل در نیویورک تایمز منتشر شد و نسخهای از آن…
ترومن کاپوتی یکی از نویسندگان برجسته آمریکایی متولد ۳۰ سپتامبر سال ۱۹۲۴ و متوفی ۲۵ اوت سال ۱۹۸۴ بود. بسیاری از داستانهای کوتاه، رمانها، نمایشنامهها و آثار غیرداستانی او جز آثار کلاسیک محسوب میشوند. یکی از ویژگیهای داستانهای کاپوتی توجه بسیار او به عوالم شخصیتها و جزئیات است.
«تابوتهای دستساز» نوشته ترومن کاپوتی مانند دیگر اثر این نویسنده، «در کمال خونسردی» خارج از قاعده متعارف داستانهایی است که تابهحال خواندهایم. کاپوتی در نگارش این دو اثر از روشی بهره برده که منجر به سبکی در ادبیات داستانی شده که کاپوتی خود آن را ادبیات غیرداستانی مینامد
سال ۲۰۱۷ مصادف با نودوسومین سالگرد تولد ترومن کاپوتی است درحالیکه او یک ماه مانده به سالگرد تولد شصت سالگیاش از سرطان کبد جان باخت. کاپوتی در یازدهسالگی نخستین داستانهای کوتاهش را نوشت و روانشناسی که او را در همان سال معاینه کرده بود
ترومن کاپوتی در مقدمه مجموعهداستانهای کوتاه خود با عنوان «موسیقی برای آفتابپرستها» قمار و بازی نامتعارفی را در پیش گرفته است. او در این مجموعه با الهام از مشکلات حرفه خود به مرور و بررسی دشواریهای هنر نویسندگی خود پرداخت و بحرانهای هنری را که در طول مدت زمان کار روی آثار نوشتهشده خود تجربه…
ترومن کاپوتی (۱۹۲۴-۱۹۸۴)، در دو دنیای غیرداستانی و داستانی مدام در حرکت بود: چه در نوشتن (ادبیات و سینما) و چه در زندگی واقعیاش. و همین شد که مبدع سبکی شد که او را از دیگر نویسندهها متمایز کرد؛ نابغهای که از همان کودکی میدانست باید نویسنده شود و تنها راه تقویت تکنیک را نوشتن…
پس از سقوط شاه، انگشت اتهام جمهوریخواهان و دموکراتها در آمریکا به سوی همدیگر نشانه رفته بود که «چه کسی ایران را از دست داد». جمهوریخواهان، کارتر را مسئول سقوط شاه میدانستند و دموکراتها نیز نیکسون و کیسینجر را محکوم میکردند.
اعتراض پرویز پرستویی به «قاتل اهلی»
دیر شد؛ اما شد
آقای کیمیایی خالق آثاری مهم مانند «گوزنها»، «قیصر» و «داشآکل» که با این فیلمها یکی از بانیان موج نو سینمای ایران بودند، در فیلمهای «ضیافت»، «حکم» و «متروپل» به بنده پیشنهاد همکاری دادند که نتوانستم خود را مجاب کنم در این فیلمها بازی کنم.…
جشنواره امسال، به لحاظ حضور کارگردان های اسم و رسم دار و چهره های شناخته شده، جشنواره چندان پر و پیمانی نیست و به غیر از چند اسم معدود، کمتر نامی در فهرست فیلمسازها دیده می شود که مخاطب را به تماشای نتیجه تلاشش مشتاق کند.
یک نامه میتواند مسیر ادبیات را تغییر دهد؟ بله و فقط یک نفر میتواند چنین ادعایی را داشته باشد؛ پانزدهم دسامبر ١٩١٣، صدوسه سال پیش زمانی که ازرا پاوند در جستوجوی فردی بااستعداد بود، به نویسنده ایرلندی پرتلاشی برخورد که در تریسته ایتالیا زندگی میکرد.