Skip to content Skip to sidebar Skip to footer

ادبیات

مانيفستِ گلستان/ تازه ترین حرفهای ابراهیم گلستان

گفت‌وگو با ابراهیم گلستان همیشه جذاب است، نه اهلِ مسامحه است و نه ریا. مردی که از قید و بندهای رایج رهاست و به تو اجازه می‌دهد خودت باشی، خودِ خودت. آنچه در گفت‌وگوهای گلستان بیش از هر چیز خوشایند است آزادی در بیان و انتقاد است. ابراهیم گلستان، نویسنده‌ای است که در نودوهشت سالگی…

Read more

کافکا از میان نامه‌هایش به ملینا / نیلوفر رحمانیان/ مادرانگی

'کافکا از میان نامه‌هایش به ملینا مادرانگی نیلوفر رحمانیان «ميلنا، چطور است كه تو هنوز از من نترسيده‌ای يا از من نرميده‌ای و يا احساسی از اين قبيل پيدا نكرده‌ای؟ ژرفای جديت و توان تو تا كجاها می‌رسد؟ من برای تو يا هر كس ديگر نمی‌توانم توضيح دهم كه در درونم چه می‌گذرد. چطور می‌توانم…

Read more

کافکا از میان نامه‌‌هایش به پدر / سارا حشمتی / پدرکُشی

کافکا «نامه به پدرش» (هرمان کافکا)، را در نوامبر 1919 نوشت و به مادرش سپرد تا آن را به پدر برساند. کافکا با نوشتن این نامه در پی آن بود که رابطه‌اش با پدر از نو حسنه شده و زمینه‌ساز فروکش‌کردن تنش‌ها و دل‌آزردگی‌هایشان شود. در این میان مادرش، جولی کافکا، که به کل از…

Read more

کافکای تنها / راحیل محمدی / بازشناسی کافکا از نامه‌هایش به فلیسه

فرانتس کافکا (1924-1883) یکی از معدود نویسنده‌های جهان است که بیش از هزار نامه از او به‌جا مانده که در آن نامه‌ها تصویر دیگری از کافکا می‌دهد. فلیسه باوئر، ملینا یزنسکا به‌عنوان دو زنی که کافکا به نوعی عاشق‌شان بود و هرمان کافکا پدرش که از او فرار می‌کرد، سه نفری بودند که کافکا به…

Read more

شکسپیر درباره‌ی طاعون چه نوشت / استیفن گرینبلت/ مترجم: علی قاسمی منفرد

کسپیر سراسر عمرش را در سایه‌ی طاعون خیارکی گذراند. در ۲۶ آوریل ۱۵۶۴، جان برچگردل[iii]، ‌کشیش محل، در دفتر ثبت احوالِ کلیسای تثلیث مقدس[iv] در استراتفورد، تعمید کسی را به ثبت رساند به نام «Gulielmus filius Johannes Shakspere». کشیش چندماه بعد در همان محل به مرگ یک شاگرد بافنده با نام اولیور گان اشاره…

Read more

الکساند‌‌‌‌ر سولژنیتسین از «پترزبورگ» میگوید: شاهکاری لجام‌گسیخته

«پترزبورگ» شاهکار آند‌‌‌‌ر‌ی بیه‌لی د‌‌‌‌ر ۱۹۱۳ منتشر شد‌‌‌‌، اما د‌‌‌‌ر سال ۱۹۵۹ بود‌‌‌‌ که به انگلیسی ترجمه شد‌‌‌‌ و به شهرت جهانی رسید‌‌‌‌؛ تاجایی‌که ولاد‌‌‌‌یمیر ناباکوف آن را د‌‌‌‌ر کنار «اولیس»، «مسخ» و «د‌‌‌‌ر جست‌وجوی زمان از د‌‌‌‌ست‌رفته» قرار د‌‌‌‌اد‌‌‌‌ و از آن به‌عنوان یکی از چهار رمان بزرگ قرن بیستم یاد‌‌‌‌ کرد‌‌‌‌. ترجمه فارسی…

Read more

هنر ترجمه / مارک پولیتزوتی / برگردان علی قاسمی منفرد

حدود چهل سال پیش، مثل خیلی از هم‌‌دانشگاهی‌‌هایم، کتاب صد سال تنهایی (1967)، نوشته‌‌ی گابریل گارسیا مارکز، را خواندم. متأسفانه با اینکه از آن زمان بخش زیادی از دانسته‌‌هایم درباره‌‌ی رمان محو شده، همچنان یک چیز برایم فراموش نشدنی‌‌ست: احساس گیجی و سرگردانی از غوطه خوردن عمیق در فضای کتاب که تا حدود یک ساعت…

Read more

درسی که “تاجر ونیزی” در مورد تنفر قومی و تخیل ادبی به من آموخت / نوشته استیفن گرینبلت ترجمه: علی قاسمی منفرد

من در جهانی بسیار متفاوت نسبت به آنچه که در حال حاضر در آن زندگی و تدریس می‌کنم به دانشگاه وارد شدم. در همان ابتدا، کالج ییل که در سال 1961 به آن وارد شدم، به کلی مردانه بود. زنان تا پنج سال پس از آنکه من مدرک کارشناسی هنر را بگیرم در آنجا پذیرفته…

Read more

ادبیات نفرین شده / پیام رنجبران

«فلیسه» اصلا وجود ندارد! البته زنی به نام «فلیسه باوئر» بوده است که کافکا برای او نامه می‌نوشته اما فلیسه‌ای در کار نیست. این زن در واقع نیمه‌ی دورمانده‌ای است که کافکا مدام صدایش می‌زند. «آنیما»یی که برای رسیدن به وحدت شخصی‌اش او را تمنا می‌کند، برای پر کردن دوگانگی و شکاف هولناک درونی‌اش، برای…

Read more

هوشنگ گلشیری چگونه می‌نوشت / رضا براهنی

هوشنگ گلشیری در زندگی نه چندان طولانی از نظر ماه و سال، اما بسیار پربار از لحاظ تولید فرهنگی و ادبی و نیز وقف بیش از دو دهه از زندگی پربارش در راه ” آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثناء”¹ بر ادبیات ایران تاثیری عمیق گذاشته است. گرد فراموشی بر چهره او…

Read more

رمان‌نویسی که، کمی قبل از کرونا، همه‌چیز را پیشگویی کرد

اگر نویسنده‌ای، تنها کمی قبل از کرونا، رمانی دربارۀ عالم‌گیرشدن ویروسی کشنده تحویل انتشارات بدهد، بیشتر باید جزو پیشگوها حسابش کرد تا رمان‌نویس‌ها. حتی شاید همه‌چیز بوی توطئه بگیرد. اما لارنس رایت برای نوشتن آخرین رمانش نه از الهام استفاده کرده و نه از اطلاعات سری. او، وقتی می‌خواهد رمان بنویسد، مثل روزنامه‌نگارها دربارۀ موضوع…

Read more

جهان داستان (33): «شناسنامه» اثر ویکتوریا توکاروا

ویکتوریا توکاروا متولد 1937 در لنینگراد (اتحاد جماهیر شوروی) است. عشق او به ادبیات از دوازده‌سالگی شروع شد، وقتی مادرش داستان «ویولن روتشیلد» از چخوف را برایش می‌خواند. این عشق به ادبیات خیلی زود جایش را به داستان‌نویسی و فیلمنامه‌نویسی داد. از دهه شصت تا امروز آثار زیادی در حوزه ادبیات داستانی و نمایشی خلق…

Read more

نهاد عجيبي به نام ادبيات / گفت‌وگو با ژاك دريدا

ژاك دريدا به سال 1930 در الجزيره متولد شد و در نوزده سالگي به فرانسه رفت و در آنجا به تحصيل و بعد تدريس فلسفه پرداخت. مدت ها در اكول زمان پاريس استاد فلسفه بود اما با اين وجود تاثير او بر ادبيات و مطالعات ادبي بيشتر از فلسفه بوده است. در سال 1967 دريدا…

Read more

پرسه ای در دنیای غلامحسین ساعدی / نسیم خاکسار

متن حاضر سخنرانی نسیم خاکسار در مراسم هفنادمین سالگرد تولد غلامحسین ساعدی در دانشكده پژوهش های آسیائی و آفریقائی است كه به همت این دانشكده و سازمان هنرمندان بدون مرز در لندن برگزار شد. در این برنامه علاوه بر نسیم خاکسار، در قسمت اول، خانم دكتر شاداب وجدی ( شاعر) و محمد جلالی سحر…

Read more

جهان داستان (32):« غار بادی» اثر هاروکی موراکامی

پانزده ساله که بودم خواهرم مرد. مرگش ناگهانی اتفاق افتاد. آنموقع او دوازده سال داشت و سال اول پیش دبیرستان بود. با مشکل قلبی مادرزاد بدنیا آمده بود، اما بعد از آخرین جراحی‌‌هایش، در سال آخر ابتدایی، دیگر علائمی از بیماری بروز نداده بود، و خانواده‌ی ما دوباره قوت قلب گرفته بود

Read more

این قرن، بی‌رحم‌ترین دوره تاریخ است/ گفت‌وگوی رادیوچک با ایوان کلیما

زمانی که ایوان کلیما کودک بود، می‌دانست روزی نویسنده خواهد‌شد. و امروز او یکی از بزرگ‌ترین چهره های ادبیات چک است. مسیر زندگی‌ او از اسارت در اردوگاه یهودیان نازی، عضویت در حزب کمونیست، زندگی در انزوا و سپس اخراج، تا پیوستن به جنبش اپوزیسیون چک‌اسلواکی، سراسر شگفتی است. در آخرین کتابش “قرن دیوانه…

Read more

قرنی بر مدار جنون / نگاه پرتو مهدی‌فر به «قرن دیوانه من» اثر ایوان کلیما

“در این جهان هرگز کسی به آزادی نمی‌رسد؛ اگر آزادی را در خود نیابد و هیچ‌کس نمی‌تواند به کسی عظمت اخلاقی ببخشد، اگر آن عظمت از درون روح او زاده نشود، همانگونه که هیچ‌کس نمی‌تواند دیگری را از بندهایش برهاند، اگر آن دیگری، غل و زنجیرهای خودساخته‌اش را دور نریزد. اگر کسی بخواهد به‌طریقی در…

Read more

کرونا در ادبیات؛ داستانی از اولگا توکارچوک/ جهانی جدید از پنجره‌ی من

در روزهایی که جهانْ با ویروس کرونا دست و پنجه نرم می‌کند بعضی از نویسندگان، دست به قلم شده‌اند و ، اینجا و آنجا ، در حال و هوای این روزها مطالبی نوشته‌اند. اولگا توکارچوک، نویسنده‌ی لهستانیِ برنده‌ی جایزه‌ی نوبلِ ادبیاتِ سال 2019 یکی از این نویسندگان است که ترجمه‌ی انگلیسی نوشته‌ی او در…

Read more

غول‌ها در سرزمین نفتی/ به بهانه خداحافظی نجف دریابندری / پیمان خسروتهرانی

نجف دریابندری از مدرسه‌اش که فرار کرد، یک راست رفت شرکت نفت. آن روزهای ایران، نفت جریان خون کشور بود. آن‌جا بود که مدام از واحدی به واحدی منتقل شد، از کارگزینی و کشتیرانی و .. نهایت کشتی‌اش در بخش انتشارات این شرکت آرام گرفت؛ بوی سرب با روح‌اش سازگار درآمد.

Read more

نویسندگانی جهانی با تباری ایرانی

مارشا مهران سه چهار‌سال بیشتر هم نداشت که خانواده‌اش از ایران رفتند. رفتند آرژانتین و آنجا رستورانی زدند که دست‌مایه اصلی رمان مارشا مهران شد. به فارسی نمی‌نوشت، اما جالب است طعم طعام سرزمین مادری همچنان چاشنی کارش بود. در «آش انار» از «دلمه» دارد تا «زعفران ایرانی».

Read more

زندگی و کار نجف دریابندری/ احمد راسخي لنگرودي

“ترجمه كردن براي من هميشه نوعي تفريح و تفنن بوده است، … وسيله‌اي براي انصراف خاطر از زحمت‌هايي كه در زندگي پيش مي‌آيد و آدم از آنها گريزي ندارد.» اين سخنان كسي است كه بيش از نيم قرن آثار قلمي او بر دنياي ادبيات سايه افكند و تشنگان وادي ادبيات را سيراب كرد؛ نجف…

Read more

نجف دریابندری یک دور تمام / سمیه مهرگان

نجف دريابندري (يک شهريور 1308 آبادان- 15 ارديبهشت 1399 تهران) در سال 1396 از سوي سازمان ميراث فرهنگي ايران عنوان «گنجينه زنده بشري» ثبت شد؛ اين نشان مي‌دهد که اهميت او براي فرهنگ ايراني چقدر مهم و بااهميت است. سردبيري انتشارات فرانکلين، سرويراستار دوبلاژ فيلم‌هاي شبکه دو تلويزيون ملي، ويراستار و نويسنده نشرياتي مانند کتاب…

Read more

این جادوگر لعنتی، هری پاتر، مرا به کشتن خواهد داد / چاک کلاسترمن

وقتی نوجوانید، به نظرتان چیزهای جذابی وجود دارد که بزرگترهای بی‌ذوق چیزی از آن نمی‌فهمند. رمان‌ها، فیلم‌ها و موسیقی‌هایی می‌شنوید که مخصوص خودتان است. اما وقتی از نگاه بزرگسالی جاافتاده نگاه می‌کنید، می‌بینید نوجوان‌ها به چیزهایی بیخود و مسخره دل باخته‌اند که هر کاری می‌کنید نمی‌توانید با آن کنار بیایید. چاک کلاسترمن، جستارنویسی که متخصص…

Read more

«منِ عزیز»: نامه‌های یک رمان‌نویس به خودِ آینده‌اش

اگر اهل خاطره‌نوشتن باشید، حتماً می‌دانید که عمومی‌ترین احساسی که هنگام خواندن نوشته‌های گذشته به آدم دست می‌دهد این است: «خدایا! چقدر احمق بودم!» اما اگر دربارۀ خود آینده‌مان نوشته باشیم، داستان جالب‌تر هم می‌شود. خود گذشته‌مان را می‌بینیم که برای آیندۀ خیالی‌اش رؤیا می‌بافد و بعد یادمان می‌آید که زندگی چقدر فراز و نشیب…

Read more

گفت‌وگو با منوچهر اسدي، به بهانه ترجمه «چنين گفت زرتشت» / ترجمه آشوری راه به جایی در فهم نیچه نمی‌برد!

فردريش ويلهلم نيچه (1900-1844 م.) متفكر بنيان‌افكن آلماني بدون شك در رديف افلاطون و ارسطو و كانت، يكي از بزرگ‌ترين فلاسفه تاريخ بشري است كه از قضا ايرانيان و فارسي‌زبانان نيز با او ناآشنا نيستند. اگر چه ممكن است در اين آشنايي‌ها كژتابي‌ها و سوءفهم‌هايي نيز صورت گرفته باشد، اين آشنايي به دلايل مختلف به…

Read more

درس‌هایی از مارسل پروست و آن فرانک / چگونه در قرنطینه بنویسیم؟

“از دانشجویانم در کارگاه نوشتن خواسته‌ام که نوشتن یادداشت‌های روزانه را شروع کنند. همه باید این کار را بکنند. ما مسلما دوره فاجعه‌بار و در عین حال تاریخی را می‌گذرانیم. از امروز تا فردا، زندگی روزانه‌مان به چیزی منحصرفرد تبدیل می‌شود، عجیب و غیرقابل فهم. زندگی‌مان دگرگون شده، بازگویش کنید. به آنان سفارش کردم که…

Read more

داستان کوتاهی از ویکتور ارافیف (نویسنده‌ی رمان «استالین خوب»)؛ در روزگار کرونا / ایل‌و‌تبار ویروس‌ها

این روزها، درگوشه‌وکنار جهان، یک نام بیشتر از همه‌ نام‌ها شنیده و خوانده می‌شود، و آن «کرونا» است: ویروسی که حالا از دنیای زیست آدم‌ها به دنیای ادبیات وارد شده. یکی از داستان‌هایی که در اینباره نوشته شده، داستان کوتاه «ایل‌وتبار ویروس‌ها» نوشته ویکتور ارافیف (1947-مسکو) نویسنده برجسته روس است که نویسنده آن را در…

Read more