رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

ادبیات

هنر ترجمه / مارک پولیتزوتی / برگردان علی قاسمی منفرد

حدود چهل سال پیش، مثل خیلی از هم‌‌دانشگاهی‌‌هایم، کتاب صد سال تنهایی (۱۹۶۷)، نوشته‌‌ی گابریل گارسیا مارکز، را خواندم. متأسفانه با اینکه از آن زمان بخش زیادی از دانسته‌‌هایم درباره‌‌ی رمان محو شده، همچنان یک چیز برایم فراموش نشدنی‌‌ست: احساس گیجی و سرگردانی از غوطه خوردن عمیق در فضای کتاب که تا حدود یک ساعت…

ادامه مطلب

درسی که “تاجر ونیزی” در مورد تنفر قومی و تخیل ادبی به من آموخت / نوشته استیفن گرینبلت ترجمه: علی قاسمی منفرد

من در جهانی بسیار متفاوت نسبت به آنچه که در حال حاضر در آن زندگی و تدریس می‌کنم به دانشگاه وارد شدم. در همان ابتدا، کالج ییل که در سال ۱۹۶۱ به آن وارد شدم، به کلی مردانه بود. زنان تا پنج سال پس از آنکه من مدرک کارشناسی هنر را بگیرم در آنجا پذیرفته…

ادامه مطلب

ادبیات نفرین شده / پیام رنجبران

«فلیسه» اصلا وجود ندارد! البته زنی به نام «فلیسه باوئر» بوده است که کافکا برای او نامه می‌نوشته اما فلیسه‌ای در کار نیست. این زن در واقع نیمه‌ی دورمانده‌ای است که کافکا مدام صدایش می‌زند. «آنیما»یی که برای رسیدن به وحدت شخصی‌اش او را تمنا می‌کند، برای پر کردن دوگانگی و شکاف هولناک درونی‌اش، برای…

ادامه مطلب

هوشنگ گلشیری چگونه می‌نوشت / رضا براهنی

هوشنگ گلشیری در زندگی نه چندان طولانی از نظر ماه و سال، اما بسیار پربار از لحاظ تولید فرهنگی و ادبی و نیز وقف بیش از دو دهه از زندگی پربارش در راه ” آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثناء”¹ بر ادبیات ایران تاثیری عمیق گذاشته است. گرد فراموشی بر چهره او…

ادامه مطلب

رمان‌نویسی که، کمی قبل از کرونا، همه‌چیز را پیشگویی کرد

اگر نویسنده‌ای، تنها کمی قبل از کرونا، رمانی دربارۀ عالم‌گیرشدن ویروسی کشنده تحویل انتشارات بدهد، بیشتر باید جزو پیشگوها حسابش کرد تا رمان‌نویس‌ها. حتی شاید همه‌چیز بوی توطئه بگیرد. اما لارنس رایت برای نوشتن آخرین رمانش نه از الهام استفاده کرده و نه از اطلاعات سری. او، وقتی می‌خواهد رمان بنویسد، مثل روزنامه‌نگارها دربارۀ موضوع…

ادامه مطلب

جهان داستان (۳۳): «شناسنامه» اثر ویکتوریا توکاروا

ویکتوریا توکاروا متولد ۱۹۳۷ در لنینگراد (اتحاد جماهیر شوروی) است. عشق او به ادبیات از دوازده‌سالگی شروع شد، وقتی مادرش داستان «ویولن روتشیلد» از چخوف را برایش می‌خواند. این عشق به ادبیات خیلی زود جایش را به داستان‌نویسی و فیلمنامه‌نویسی داد. از دهه شصت تا امروز آثار زیادی در حوزه ادبیات داستانی و نمایشی خلق…

ادامه مطلب

نهاد عجیبی به نام ادبیات / گفت‌وگو با ژاک دریدا

ژاک دریدا به سال ۱۹۳۰ در الجزیره متولد شد و در نوزده سالگی به فرانسه رفت و در آنجا به تحصیل و بعد تدریس فلسفه پرداخت. مدت ها در اکول زمان پاریس استاد فلسفه بود اما با این وجود تاثیر او بر ادبیات و مطالعات ادبی بیشتر از فلسفه بوده است. در سال ۱۹۶۷ دریدا…

ادامه مطلب

پرسه ای در دنیای غلامحسین ساعدی / نسیم خاکسار

متن حاضر سخنرانی نسیم خاکسار در مراسم هفنادمین سالگرد تولد غلامحسین ساعدی در دانشکده پژوهش های آسیائی و آفریقائی است که به همت این دانشکده و سازمان هنرمندان بدون مرز در لندن برگزار شد. در این برنامه علاوه بر نسیم خاکسار، در قسمت اول، خانم دکتر شاداب وجدی ( شاعر) و محمد جلالی سحر…

ادامه مطلب

جهان داستان (۳۲):« غار بادی» اثر هاروکی موراکامی

پانزده ساله که بودم خواهرم مرد. مرگش ناگهانی اتفاق افتاد. آنموقع او دوازده سال داشت و سال اول پیش دبیرستان بود. با مشکل قلبی مادرزاد بدنیا آمده بود، اما بعد از آخرین جراحی‌‌هایش، در سال آخر ابتدایی، دیگر علائمی از بیماری بروز نداده بود، و خانواده‌ی ما دوباره قوت قلب گرفته بود

ادامه مطلب

این قرن، بی‌رحم‌ترین دوره تاریخ است/ گفت‌وگوی رادیوچک با ایوان کلیما

زمانی که ایوان کلیما کودک بود، می‌دانست روزی نویسنده خواهد‌شد. و امروز او یکی از بزرگ‌ترین چهره های ادبیات چک است. مسیر زندگی‌ او از اسارت در اردوگاه یهودیان نازی، عضویت در حزب کمونیست، زندگی در انزوا و سپس اخراج، تا پیوستن به جنبش اپوزیسیون چک‌اسلواکی، سراسر شگفتی است. در آخرین کتابش “قرن دیوانه…

ادامه مطلب

قرنی بر مدار جنون / نگاه پرتو مهدی‌فر به «قرن دیوانه من» اثر ایوان کلیما

“در این جهان هرگز کسی به آزادی نمی‌رسد؛ اگر آزادی را در خود نیابد و هیچ‌کس نمی‌تواند به کسی عظمت اخلاقی ببخشد، اگر آن عظمت از درون روح او زاده نشود، همانگونه که هیچ‌کس نمی‌تواند دیگری را از بندهایش برهاند، اگر آن دیگری، غل و زنجیرهای خودساخته‌اش را دور نریزد. اگر کسی بخواهد به‌طریقی در…

ادامه مطلب

کرونا در ادبیات؛ داستانی از اولگا توکارچوک/ جهانی جدید از پنجره‌ی من

در روزهایی که جهانْ با ویروس کرونا دست و پنجه نرم می‌کند بعضی از نویسندگان، دست به قلم شده‌اند و ، اینجا و آنجا ، در حال و هوای این روزها مطالبی نوشته‌اند. اولگا توکارچوک، نویسنده‌ی لهستانیِ برنده‌ی جایزه‌ی نوبلِ ادبیاتِ سال ۲۰۱۹ یکی از این نویسندگان است که ترجمه‌ی انگلیسی نوشته‌ی او در…

ادامه مطلب

غول‌ها در سرزمین نفتی/ به بهانه خداحافظی نجف دریابندری / پیمان خسروتهرانی

نجف دریابندری از مدرسه‌اش که فرار کرد، یک راست رفت شرکت نفت. آن روزهای ایران، نفت جریان خون کشور بود. آن‌جا بود که مدام از واحدی به واحدی منتقل شد، از کارگزینی و کشتیرانی و .. نهایت کشتی‌اش در بخش انتشارات این شرکت آرام گرفت؛ بوی سرب با روح‌اش سازگار درآمد.

ادامه مطلب

نویسندگانی جهانی با تباری ایرانی

مارشا مهران سه چهار‌سال بیشتر هم نداشت که خانواده‌اش از ایران رفتند. رفتند آرژانتین و آنجا رستورانی زدند که دست‌مایه اصلی رمان مارشا مهران شد. به فارسی نمی‌نوشت، اما جالب است طعم طعام سرزمین مادری همچنان چاشنی کارش بود. در «آش انار» از «دلمه» دارد تا «زعفران ایرانی».

ادامه مطلب

زندگی و کار نجف دریابندری/ احمد راسخی لنگرودی

“ترجمه کردن برای من همیشه نوعی تفریح و تفنن بوده است، … وسیله‌ای برای انصراف خاطر از زحمت‌هایی که در زندگی پیش می‌آید و آدم از آنها گریزی ندارد.» این سخنان کسی است که بیش از نیم قرن آثار قلمی او بر دنیای ادبیات سایه افکند و تشنگان وادی ادبیات را سیراب کرد؛ نجف…

ادامه مطلب

نجف دریابندری یک دور تمام / سمیه مهرگان

نجف دریابندری (یک شهریور ۱۳۰۸ آبادان- ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ تهران) در سال ۱۳۹۶ از سوی سازمان میراث فرهنگی ایران عنوان «گنجینه زنده بشری» ثبت شد؛ این نشان می‌دهد که اهمیت او برای فرهنگ ایرانی چقدر مهم و بااهمیت است. سردبیری انتشارات فرانکلین، سرویراستار دوبلاژ فیلم‌های شبکه دو تلویزیون ملی، ویراستار و نویسنده نشریاتی مانند کتاب…

ادامه مطلب

این جادوگر لعنتی، هری پاتر، مرا به کشتن خواهد داد / چاک کلاسترمن

وقتی نوجوانید، به نظرتان چیزهای جذابی وجود دارد که بزرگترهای بی‌ذوق چیزی از آن نمی‌فهمند. رمان‌ها، فیلم‌ها و موسیقی‌هایی می‌شنوید که مخصوص خودتان است. اما وقتی از نگاه بزرگسالی جاافتاده نگاه می‌کنید، می‌بینید نوجوان‌ها به چیزهایی بیخود و مسخره دل باخته‌اند که هر کاری می‌کنید نمی‌توانید با آن کنار بیایید. چاک کلاسترمن، جستارنویسی که متخصص…

ادامه مطلب

«منِ عزیز»: نامه‌های یک رمان‌نویس به خودِ آینده‌اش

اگر اهل خاطره‌نوشتن باشید، حتماً می‌دانید که عمومی‌ترین احساسی که هنگام خواندن نوشته‌های گذشته به آدم دست می‌دهد این است: «خدایا! چقدر احمق بودم!» اما اگر دربارۀ خود آینده‌مان نوشته باشیم، داستان جالب‌تر هم می‌شود. خود گذشته‌مان را می‌بینیم که برای آیندۀ خیالی‌اش رؤیا می‌بافد و بعد یادمان می‌آید که زندگی چقدر فراز و نشیب…

ادامه مطلب

گفت‌وگو با منوچهر اسدی، به بهانه ترجمه «چنین گفت زرتشت» / ترجمه آشوری راه به جایی در فهم نیچه نمی‌برد!

فردریش ویلهلم نیچه (۱۹۰۰-۱۸۴۴ م.) متفکر بنیان‌افکن آلمانی بدون شک در ردیف افلاطون و ارسطو و کانت، یکی از بزرگ‌ترین فلاسفه تاریخ بشری است که از قضا ایرانیان و فارسی‌زبانان نیز با او ناآشنا نیستند. اگر چه ممکن است در این آشنایی‌ها کژتابی‌ها و سوءفهم‌هایی نیز صورت گرفته باشد، این آشنایی به دلایل مختلف به…

ادامه مطلب

درس‌هایی از مارسل پروست و آن فرانک / چگونه در قرنطینه بنویسیم؟

“از دانشجویانم در کارگاه نوشتن خواسته‌ام که نوشتن یادداشت‌های روزانه را شروع کنند. همه باید این کار را بکنند. ما مسلما دوره فاجعه‌بار و در عین حال تاریخی را می‌گذرانیم. از امروز تا فردا، زندگی روزانه‌مان به چیزی منحصرفرد تبدیل می‌شود، عجیب و غیرقابل فهم. زندگی‌مان دگرگون شده، بازگویش کنید. به آنان سفارش کردم که…

ادامه مطلب

داستان کوتاهی از ویکتور ارافیف (نویسنده‌ی رمان «استالین خوب»)؛ در روزگار کرونا / ایل‌و‌تبار ویروس‌ها

این روزها، درگوشه‌وکنار جهان، یک نام بیشتر از همه‌ نام‌ها شنیده و خوانده می‌شود، و آن «کرونا» است: ویروسی که حالا از دنیای زیست آدم‌ها به دنیای ادبیات وارد شده. یکی از داستان‌هایی که در اینباره نوشته شده، داستان کوتاه «ایل‌وتبار ویروس‌ها» نوشته ویکتور ارافیف (۱۹۴۷-مسکو) نویسنده برجسته روس است که نویسنده آن را در…

ادامه مطلب

درنگی بر مرگ صادق و فرهنگ هدایت / علی­محمد اسکندری جو

کیست به یاد صادق باشد آنگاه که هدایت مرده است؟ اگر فرهنگ حیران است و زبان نیز ویران، اگر زیستن و ماندن در چنین فرهنگی که “الگوریتم” آن واژگون شده را نه می دانی و نه می خواهی پس صادق بخوان شاید “هدایت” شوی. وُلگاریزه شدن فرهنگ و خلط نابجای آن با مفهوم “تمدن” آسیب…

ادامه مطلب

رمان شکل بسط یافته ی داستان کوتاه نیست / دکتر حسین پاینده

قول مشهوری است که داستان‌نویس برجسته کترین منسفیلد (Katherine Mansfield) چند بار کوشید تا رمان بنویسد، اما هیچ‌یک از تلاش‌های او قرین موفقیت نشد (مایسْزُر Myszor ۲۰۰۱: ۳۷). همچنین در بسیاری از کتاب‌های مربوط به ادبیات داستانی از نویسنده‌ی برجسته‌ی آمریکایی ویلیام فاکنر William Faulkner نقل‌قول شده که نوشتن داستان کوتاه، به مراتب طاقت‌فرساتر از…

ادامه مطلب

گفت و گوی مهدی سالاری نسب با استاد منوچهر انور / فارسی زنده است و ما به زبان استادن بزرگ خود سخن می گوییم

آنچه می خوانید گفتگوی مهدی سالاری نسب با منوچهر انور است که به مناسبت انتشار کتاب زبان زنده (انتشارات کارنامه، ۱۳۹۸) انجام شده و در آن دامنه بحث به معضلات امروزۀ زبان فارسی نیز گسترش یافته است. گفتنی است این گفتگو نخست در ماهنامه تجربه منتشر شده است و سپس برای نشر در فضای…

ادامه مطلب

شکستِ آبلوموف درون علیرضا اکبری

.سروش حبیبی که از چهره‌های تکرارنشدنی تاریخ ترجمه ادبی در ایران است خود در یکی از آشفته‌ترین دوره‌های ترجمه در ایران در سال ۱۳۱۲ قدم به این جهان گذاشت. سال‌های۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ که فضای استبدادی بر کیفیت آنچه نشرمی‌یافت نیز تأثیر گذاشته بود، دوره اوج ترجمه آثار پیش‌پاافتادۀ تاریخی و سانتی‌مانتال فرانسوی مثل کتاب‌های جرجی…

ادامه مطلب

درباره «رویداد ادبیات» تری ایگلتون/ ادبیات و نظم آرمانی/ پیام حیدری قزوینی

تری ایگلتون در «رویداد ادبیات» از موضع قبلی‌اش مبنی بر تعریف‌ناپذیربودن ادبیات فاصله می‌گیرد و ادبیات را رویدادی در نظر می‌گیرد که می‌توان مؤلفه‌هایی مشترک برایش در نظر گرفت. ایگلتون در «پیش‌درآمدی بر نظریه ادبی» با موضعی ذات‌ستیزانه معتقد بود که ادبیات چیزی به نام ذات یا جوهر ندارد و هر نوشته‌ای که با عنوان…

ادامه مطلب

یادی از عباس نعلبندیان؛ راوی روایت‌های متروک/ فروزان جمشیدنژاد

سال‌ های دهۀ ۴۰، تئاتر در ایران عمدتا محافظه کار بود و کم و بیش پرچمدار سنت؛ درام ایرانی تازه چشم گشوده بود و داشت با جلوه گری در آثاری چون «بلبل سرگشته»، «از پشت شیشه ها»، «پهلوان اکبر»، «چوب به دست های ورزیل» و «گلدان» به گُل می نشست و در گوشه و کنار…

ادامه مطلب

طاعونی به نام عباس نعلبندیان / انوشیروان مسعودی

امروز در ایران نسلی پای می‌گیرد که با تجربیات پیشین ِ خود مطلقا بیگانه‌ست، تجربه‌ی زیسته شده‌اش از آپارتمان نشینی فراتر نمی‌رود، دیدگاهش محدود به ترجمه‌های دست دوم ِ از زیر سانسور درآمده و فیلم‌های جایزه گرفته‌ی زیرنویس شده است. این نسل نمی‌تواند گلستان را بفهمد، در گلشیری درجا می‌زند، به هدایت نمی‌رسد. اوج ِ…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۲۰) : «یک روایت عشق» اثر عباس نعلبندیان

مرد برگشت به اتاغ. مه رفته بود و همه چیز به روشنی دیده می‌شد. زن به چیزی فکر می‌کرد. چشمانش به آن برقی که ته هر سو پر می‌کشید، به چیزی در فضا خیره ماند. مرد حس کرد پاهایش دارد داغ می‌شود. بی اراده به دیوار تکیه داد، گرمایی غریب، به‎آنی تمام بدنش را پر…

ادامه مطلب