Skip to content Skip to sidebar Skip to footer

Tag: جلال آل احمد

داستان آدینه (43): «بچه مردم» اثر جلال آل احمد

درباره کم و کیف آثار آل احمد و جایگاه ادبی‎اش، نظر‎ها ضد و نقیض‎اند، و عمده این اختلاف نظرها هم دلایل برون متنی دارند. اما اگر منصفانه درباره او قضاوت کنیم نامی‎ست که نمی‎توان از کنارش به سادگی گذشت، هم در کسوت نویسنده‎ای با آثاری میان‎مایه و هم روشنفکری که نقشی پررنگ در روزگار خود…

Read more

ابراهیم گلستان به روایت جلال آل احمد

متن زیر را جلال آل احمد نوشت، با همان نثر خاص خود که اگرچه شاید شتابزده و عصبی می‎نماید، اما در عین حال برای برخی جذاب و تاثیر گذار هم هست. حکایت آل احمد و گلستان که هردو سابقه گرایش به حزب توده را دارند، پر فراز و نشیب بوده و  البته در دوره‎ای کاملا…

Read more

شمس آل احمد: جلال را بردند به اسالم و کشتند!

شمس آل‎احمد اگر چه برخلاف برادر نامدارش هیچگاه نه چهره‎ای پر شر و شور بود و نه نویسنده‎ای تاثر گذار، اما در سالهای اخیر دیگر  کاملا گوشه نشنی اختیار کرده بود، مثل همه نویسندگان فراموش شده‎ای که به سن پیری رسیده‎اند. و باز او این شانس را داشت که هر از گاه به‎واسطه مام برادر…

Read more

تأملات ادبی (2): گذری جریان‎شناسانه به ادبیات داستانی پس از انقلاب

در فضای ادبی امروز با طیف‎ها یا جریان‎های گوناگونی روبرو هستیم، جریانهایی که برخی در عین برخورداری از نقاط اشتراک فراوان، ظاهرا بیشتر علاقه دارند به اختلاف سلیقه‎های اغلب بسیار جزیی بپردازند، تا نقطه اشتراک‎های بسیاری جدی، البته کم نیست مواردی هم که این اختلاف‎ها سابقه ادبی نداشته و بیشتر شخصی و ناشی از سوء‎تفاهم‎هایی‎ست…

Read more

تأملاتی درباره ادبیات داستانی ایران(1): راز شهرت هدایت و آل احمد چیست؟

می گویند بهترین محک برای نشان دادن عیار آثار هنری و حاصل کار یک هنرمند، زمان است؛ این که در برابر گرد وغبار رخدادها و تغییر و تحولات ایام، چه میزان زنگار بر آن‎ها می‎نشیند. قریب به چهار دهه از مرگ جلال آل‎احمد گذشته و همچنین نیم قرن از نوشته شدن بسیاری از آثارش، سپری…

Read more

دست‎نویس «کوه سرگردان» دانشور پیش من است، چقدر بابت آن می‎دهید؟

ماجرا از اینجا آغاز شد: سیمین دانشور در اوایل دهه هشتاد خبر از نوشتن رمانی داد که قرار بود بخش سوم از سه‎گانه «سرگردانی» او باشد، کتاب اول با «جزیره سرگردانی» در اوایل دهه هفتاد منتشر شد و چند سال بعد جلد دوم آن «ساربان سرگردان» به بازار آمد و حالا هم نوبت به جلد…

Read more

دو کلمه حرف حساب و یک ارزیابی شتابزده / نفحات نفت و رضا امیرخانی

در روزگاري كه اينقدر شلوغ و بي در و پيكر است و وقت و عمر آدم مفت و مسلم به انحاء گوناگون از دستش مي‎پرد، آن هم  عمري كه بازگشت پذير نيست؛ وقتي «نفحات نفت» را مي‎گذارم كنار «نشت نشا»،  حيفم مي‎آيد  از وقت و انرژي نويسنده‎اي كه مي‎تواند «من‎او» بنويسد، اما به جاي آن…

Read more