Skip to content Skip to sidebar Skip to footer

Tag: داستان کوتاه خارجی

جهان داستان(36): «کلاه کلمنتیس»، اثرمیلان کوندرا ترجمه احمد میرعلائی

در فوریهٔ ۱۹۴۸، رهبر کمونیست، کلمنت گوتوالد2 در پراگ بر مهتابی قصری به‌سبک باروک قدم گذاشت تا برای صدها هزار نفر انسانی که در میدان شهر قدیم ازدحام کرده بودند سخن بگوید. لحظه‌ئی حساس در تاریخ قوم چک بود. از آن لحظات سرنوشت‌سازی که فقط یکی دوبار در هر هزار سال پیش می‌آید.

Read more

جهان داستان (30): «تصویر دختری در شیشه»، داستانی از تنسی ویلیامز / به همراه نگاهی به زندگی و آثار نویسنده

تامس لانیر ویلیامز مشهور به تنسی ویلیامز (۲۶ مارس ۱۹۱۱- ۲۵ فوریه‌ی ۱۹۸۳) نویسنده و نمایش‌نامه‌نویسِ آمریکایی‌ست. در کلمبوسِ می‌سی‌سی‌پی به دنیا آمد. دومین فرزندِ اِدوینا داکین و کورنلیوس کافین ویلیامزبود. پدرش فروشنده‌ی دوره‌گردِ کفش بود. پدری که همیشه مست بود و بیش‌ترِ وقت‌ها دور از خانه بود

Read more

جهان داستان (26): «مرگ؛ مساله این است!» اثر هری مولیش / ترجمه: نیلوفر شریفی

ادبیات هلند با یک نام در جهان زبانزد است، و آن نام کسی نیست مگر هری مولیش (2010-1927)؛ نویسنده‌ای که بارها به‌عنوان برنده احتمالی نوبل آینده از او یاد می‌شد، و شاهکارش «کشف آسمان» (1992) در جریان نظرسنجی در میان کتابخوانان هلندی (2007)، به‌عنوان بهترین رمان کشور هلند برای تمام دوران‌ها انتخاب شد

Read more

جهان داستان (23): «پاكت‏ها» اثر ريموند كارور / با ترجمه مصطفی مستور

يكي از روزهاي گرم و مرطوب است. من از پنجره‏ي اتاق‏ام در هتل مي‏توانم بيش‏تر قسمت‏هاي شهر ميدوسترن(1) را ببينم. مي‏توانم چراغ‏هاي بعضي ساختمان‏ها را كه روشن مي‏شوند، دود غليظي را كه از دودكش‏هاي بلند بالا مي‏روند، ببينم.‏ كاش مجبور نبودم به اين چيزها نگاه كنم.

Read more

جهان داستان (18)/ «برایتن اشترتر پائولینو»؛ اثر ولادیمیر نابوکوف/ ترجمه آبتین گلکار

ولادیمیر نابوکوف در جوانی مدتی آموزش مشت‌زنی دیده بود و در کمبریج و برلین به این ورزش می‌پرداخت. از نویسنده‌ای «مردانه» مانند همینگوی می‌توان انتظار داشت به گاوبازی و بوکس علاقه داشته باشد، ولی بعید است خواننده‌ي آثار نابوکوف تصور کند که صاحب چنین سبک ظریف و شکننده‌ای اهل مشت‌زنی باشد.

Read more

جهان داستان (16): كافكائيه اثر بهوميل هرابال

هر روز صبح و پاورچين پاورچين، صاحبخانه وارد اتاقم مى شود و من صداى پايش را مى شنوم. طول اتاقم خيلى زياد است؛ اين قدر زياد كه اگر بگويم كه دوچرخه مى خواهد تا اين مسافت بين در و تختخواب را طى كنى پربيراه نگفته ام. صاحبخانه خم مى شود بر رويم و سپس سر…

Read more

جهان داستان (15): شورش خاموش مديسن داستانی از جى. دى. سالينجر

موقع تعطيلات مدرسه پيش دانشگاهى پسران پنسى («با حضور يك مربى براى هر ده دانش آموز»)، هولدن موريسى كالفيلد معمولاً پالتو مى پوشيد با كلاه كه تورفتگى وسط اش شكل حرف «V» بود. وقتى سوار اتوبوس هاى فيفث اونيو مى شد، دخترهايى كه هولدن را مى شناختند اغلب فكر مى كردند او را موقع گشت…

Read more

جهان داستان (14): انسانی زاده می‌شود اثر ماکسیم گورکی

قحط سال ۱۹۸۲ بود. من میان سوخوم[۱] و اوچم‌چی‌ری[۲] بر صخره‌های کنار رود کودور[۳] نشسته بودم. از آنجا تا دریا تنها سنگ‌اندازی فاصله بود و غریو برخورد امواج به‌‌ساحل از میان همهمهٔ شادی بخش جویبارهای صخره‌ها به‌‌وضوح شنیده می‌شد.

Read more

جهان داستان(۱۳): دختری در طوفان اثر بن لوری / به همراه گفتگویی با بن لوری

بن لوری نویسنده آمریکایی، متولد 1971، اولین کتابش، یعنی داستان‌هایی برای شب و چندتایی برای روز را در سال 2011 منتشر کرد.بن لوری در ایران با انتشار داستانهای کوتاهش در نشریات و بعد کتاب «داستان‌هایی برای شب و چند تایی برای روز» مطرح شد. در ادامه داستانی کوتاه از او را به همراه گفتگویی خواندنی…

Read more

جهان داستان (۱۰): «کشیش» اثر تیم پارکس (هدیه چهارمین شماره مجله نیویورکفا به خوانندگان مد و مه)

نشریه الکترونیکی نیویورکفا دیگر جای خود را بازکرده و علاقمندان ادبیات داستانی آن را خوب می شناسند. نشریه ای که می توان بهترین داستانهای روز جهان را با فاصله زمانی اندکی به فارسی خواند. از گردانندگان نیویورکفا خواستیم هر شماره یکی از داستانهای شان را به خوانندگان مد و مه هدیه دهند.

Read more

جهان داستان (۹) : چند چیز ناخوشایند من داستانی از ليديا ديويس / ترجمه: جواد رهبر

ليديا ديويس در سال 1947 در نورث امپتونِ ماساچوست ديده به جهان گشود. پدر و مادرش هر دو با دنياي ادبيات آشنا بودند. ليديا نيز از همان كودكي علاقه بسياري به خواندن داشت و در سن 12 سالگي نو شتن داستان را آغاز كرد. در مدرسه بريرلي نيويورك درس خواند. در مدرسه پوتني ورمونت را…

Read more

جهان داستان (۸):‌ سه ساعت بین دو پرواز اثر اف. اسکات فیتزجرالد / به همراه مروری بر زندگی و آثار فیتزجرالد

اسکات فیتز جرالد از معروفترین نویسندگان رمان و داستان کوتاه آمریکا به شمار می‌رود و آثار او به دلیل به تصویر کشیدن عصر جاز بسیار مطرح هستند. استعداد چشمگیر او در نویسندگی از کودکی شناسایی شد و بلافاصله او را بدل به یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکایی قرن بیستم کرد

Read more

جهان داستان (۴): شبي که تنهايش گذاشتند اثر خوان رولفو ترجمه فرشته داوران

نویسندهای که تنها با یک کتاب کوچک و چند داستان کوتاه به شهرتی پایدار نه در مرزهای جغرافیایی خود، که در سراسر جهان دست می‎یابد، بی‎شک نه صرفا با زحمت و پشتکار که با اتکاء به چشمه‎ جوشانی از نبوغ در داستان‎نویسی بدین جایگاه دست یافته است.

Read more

جهان داستان (۱۲): مردی با مانتوی سفید اثر اُغوز آتای ترجمه‌ی کسرا صدیق

اُغوز آتای (۱۹۳۴-۱۹۷۷) نویسنده‌ی مدرنیست ترکیه از نوستالژی برای امپراتوری عثمانی متنفر بود و در عین حال، سویه‌های استعماری مدرنیزاسیون ترکیه‌ی جدید را هم تشخیص می‌داد. او مدتی با سوسیالیست‌های ترکیه همکاری داشت. از او دو رمان، چندین داستان کوتاه، یک نمایش‌نامه و یادداشت‌های روزانه‌اش به جا مانده است

Read more

جهان داستان (۵): مشت زن حرفه‌ای اثر ارنست همینگوی

…. آن‌ها را به دقت در آب سرد شست و کثافت را از زیر ناخن‌هایش بیرون آورد و بعد چمباتمه زد و زانویش را آب کشید. ترمزبان حرامزاده ی پست فطرت. یک‌روز بالاخره گیرش می‌آورد. بالاخره به‌هم می‌رسیدند. ناکس کلک قشنگی به نیک زده بود. گفته بود: «بیا این‌جا پسر، بیا می‌خوام یه چیزی بهت…

Read more

جهان داستان (۳): گیرنده شناخته نشد اثر کاترین کرسمن تیلور

این داستان کوتاه شاهکاری ست بی بدیل که در سال ۱۹۳۸ نوشته شده زمانی که هیتلر هنوز در اوج قدرت بوده، اثری درخشان که سرنوشت ملت آلمان به شکلی روشن پیشگویی کرده است. این داستان در ایران بارها ترجمه شده است و اخیرا ترجمه بسیارخوبی از آن توسط نشر ماهی راهی بازار شده است. ترجمه…

Read more

جهان داستان (۲): دروغ اثر برانیسلاو نوشیچ

برانیسلاو نوشیچ داستان‌نویس بزرگ یوگسلاو در سال ۱۸۶۴ در شهر بلگراد در خانوادهٔ بازرگانی ورشکسته به دنیا آمد. تحصیلاتش را در رشتهٔ حقوق به پایان رسانید، لیکن پیشهٔ وکالت هرگز نتوانست علاقهٔ او را به خود معطوف دارد. به کارهای گوناگونی چون هنرپیشگی، کارمندی، و آموزگاری دست زد، اما سرانجام ادبیات و تآتر بود که…

Read more

جهان داستان (۱۱): «شانس» اثر مارک توآین ترجمه حسین کارگر بهبهانی

ماجرا در جشنی که به افتخار یکی از دو سه درجه دار شناخته شده‌ی ارتش انگلیسی در عصر خودشان ترتیب داده شده بود اتقاق افتاد. بنا به دلایلی که بزودی مشخص خواهد شد نام واقعی و لقبش را آشکار نمیکنم و سپهبد لرد آرتور اسکورسبی ‌،ی. سی.، ک.س.ب و فلان و فلان صدا میزنمش.

Read more

جهان داستان (۱): مادر وحشی اثر گی دوموپاسان ترجمه‎ی حسین پاینده

گی دو موپاسان در سال 1850 در فرانسه به دنیا آمد. وی از دوستان و مریدان گوستاو فلوبر (پیشکسوت رمان‎نویسان‎ رئالیست فرانسه) و نیز از جمله نویسندگانی بود که یکشنبه‎ها بعد از ظهر در منزل امیل زولا (رمان‎نویس ناتورالیست‎ فرانسوی) محفلی ادبی تشکیل می‎دادند

Read more

جهان داستان (۶): مرگ پدرم اثر چارلز بوکوفسکي / به همراه نگاهی به زندگی و آثار چالز بوکفسکی

یادداشتهای زیرزمینی داستایوسکی،سفر به انتهای شب و مرگ قسطی لویی فردینان سلین از کتاب هایی است که بوکوفسکی عمیقا از آن تاثیر می گیرد. هر چند بوکوفسکی از نویسندگان و شاعرانی مثل چخوف، آندرسون، کافکا، لارنس، پاند، جفرز، هامسون، فانته و همینگوی که بر نسل نویسندگانی چون او تاثیر گذاشتند بی تاثیر نمانده است، اما…

Read more

بارخوانی داستان (21): «راشامون» اثر ریونوسوکه آکوتاگاوا

شب سردی بود ، مرد خدمتکار در زیر راشومون بانتظار بند آمدن باران ایستاده بود . کس دیگری در زیر این دروازه بزرگ نبود. روی ستون های ضخیم و صیقل خورده ارغوانی آن جا که در بعض جاها پریده و جویده شده بود سوسکهایی دیده می شدند . از آن جائیکه راشومون در خیابان سوجاکو بود احتمال داشت…

Read more

داستانی بسیار کوتاه از ارنست همینگوی

عصر روزی گرم مرد را به یکی از اتاق های طبقه ی بالای بیمارستان منتقل کردند. از آن بالا کل شهر پادوا زیر پایش بود و بادقپک‎های (1) خاکستری رنگ را که در آسمان پرواز می کردند می دید. اندکی بعد، آسمان تاریک شد و نور افکن ها روشن. باقی افراد پایین رفتند و بطری…

Read more

بازخوانی داستان (20): «اپرای ماه» اثر ژاک پره ور

روزی بود، روزگاری بود. پسر کوچولوئی بود که زندگیِ خوشی نداشت، و جائی می‌زیست که آفتابِ کافی به‌‌آن نمی‌تابید. هرگز پدر و مادرش را نشناخته بود، و پیشِ کسانی زندگی می‌کرد که نه خوب بودند و نه بد. کارشان زیاد بود و وقتی برای خوب یا بد بودن نداشتند. روز و روزگار دیگری بود. پسرْ کوچولوئی…

Read more

بازخوانی داستان (19): «نوزادی که آمده بود بماند» نوشته دنی سیفر

زمانیکه ما به دو پسرمان ،آندرو نه ساله و دیگری مارک شش ساله، نوزادی که برادر کوچکشان بود معرفی کردیم، آنها به سرعت مسحور او شدند. برای اینکه وانمود کنیم والدین مدرنی هستیم، خیلی چیزها راجع به حسادت خواهر-برادری خوانده بودیم. به همین منظور ما به این نتیجه رسیدیم که عکس العمل فرزندان ما غیر…

Read more

اپیزود کوگلمس نوشته ای از وودی آلن

وودی آلن یکی از آن هنرمندان چند وجهی ست که هم داستان نوشته و هم فیلم ساخته، هم جلوی دوربین رفته و... هرچند برخی بر این باورند که وودی آلن در سینما موفق تر از ادبیات بوده، و حتی در نوشته های او  نیز فیلمنامه ها نست به آثار داستانی شاخص تر هستند. اما همه…

Read more

بازخوانی داستان (14): «گوشه دنج و پر نور» اثر ارنست همینگوی

دير وقت شب بود و همه رفته بودند، و فقط يک پير مرد در کافه باقی مانده بود، که يک گوشه، در سايه برگ هايی که زير چراغ برق خيابان ايجاد می شد نشسته بود. هنگام روز خيابان گرد و خاکی بود، اما شب، شبنم گرد و خاک را می نشاند و پير مرد دوست…

Read more

بازخوانی داستان (13): «تابستان، یک روز بعدازظهر…» اثر ارسکین کالدول

 کاکا ویک گلوور از زور گرمای کباب‌کنندهٔ بعدازظهر و از هرم آفتاب که صاف تو صورتش می‌زد از خواب بیدار شد.. نیمساعت را، شیرین خوابیده بود. وسط این دنده به آن دنده شدن بود که، همین جوری بی‌خود لای پلک چشم‌هایش را واکرد. و توی همین یک لحظه چشم وا کردن بود که «هیوبرت» را…

Read more

بازخوانی داستان (12): «زن و شوهر» و «پل» دو داستان از فرانتس کافکا

زن و شوهر  فرانتس کافکا  کسب و کار به طور کلی آنقدر خراب است که گاه گداری وقتی در دفتر وقت زیاد می آورم، کیف مستوره ها را برمی دارم تا شخصاً سراغ مشتری ها بروم. از جمله مدت ها بود قصد داشتم یک بار هم سراغ «ن» بروم که قبلاً با هم رابطه تجاری…

Read more

بازخوانی داستان (11): مجموعه داستانک های فرانتس کافکا

در میان آثار فرانتس کافکا داستان های بسیار کوتاهی (داستانک) دیده می شود که  هرچند به نظر برخی بخش مهم کارنامه او به حساب نمی آیند اما خواندن آنها به دلیل دریافتی که از نوع نگاه کافکا به خواننده ارائه می کند در خور توجه و استفاده است. در ادامه تعدادی از این داستانک ها…

Read more

بازخوانی داستان (10): کنار دریا اثر آلن رب گریه

آلن رب گریه در ایران در اوایل دهه چهل معرفی شد، توسط اصحاب جنگ اصفهان، در ویژه نامه های جنگ اصفهان ود که اولین بار داستان هایی از او و خاصه اثر معروفش پاکن ها ترجمه و منتشر شد. در بازخوانی داستان امروز یکی دیگر از داستانهای رب گریه را با ترجمه ای مقبول از…

Read more