بالزاک جذب مطبوعات شدهبود و احساس میکرد که در جای درستی ایستادهاست. وی در پاییز 1830، برای خود جایگاهی یافت. او نام و شخصیتی بود که مردم در بارهاش صحبت میکردند. کسی که برای نویسندگی خویش، شرایطی قائل بود.
در ماه مه 1830، فرستادهی گروهی از اشرافزادگان فرانسه به نام «پُلی نی یَک[1]» به سند مقدس، یعنی قانون اساسی حمله کرد. «سَنت بوو[2]» که چندسالی از بالزاک کوچکتربود در نامهای مشخص ساختهبود که این کار، آرامش ملی را به خطر میاندازد.
بالزاک، نویسندهی کُمِدی انسانی، چنان در کار خویش غرق بوده که عملاً خطوط ویژگیهای فردی خویش را ازدست دادهاست. شخصیت او ازطریق گسترش شایعهها، هرچند در معیاری بسیاری عظیم، به عنوان یک اندیشمند رؤیایی و یا تنها شخصیت یکنواخت لطیفهها و طنزها، تبدیل به نوعی از کاریکاتورهای «رابله[1]»ای شدهاست.
بالزاک در آینه اثر زیگ بریت اِسوان ( Sigbritt Swahn ) کتابی است که به همت اشکان آویشن از زبان سوئدی به فارسی برگرانده شده است. اثری جامع و خواندنی درباره انوره دو بالزاک از مهمترین نویسندگان ادبیات کلاسیک فرانسه که خوشبختانه اغلب آثارش به فارسی ترجمه شده و کم و بیش ترجمه های…
بالزاك از ميان علوم به علم شيمي علاقه بيشتري داشت. از نظرش شيمي علمي زنده و ارگانيك است. علم تركيب مواد با يكديگر، حلشدنشان در هم و بهوجودآمدن تركيبات متنوع است. به نظر بالزاك اجتماع و شهر چيزي از جنس شيمي است.* شهر بهمثابه حلاّلي قوي و برنده همچون مادهاي ارگانيك آدمها را بهسوي خود…
معمولاً میگویند با مدرنیسم متوجه میشویم که دیگر نمیتوان به ثبت سادۀ واقعیت روی آورد؛ باید به سراغ واقعیت درونی رفت و با درک جدیدی از زمان، ذهن شخصیتها را کاوید، چراکه واقعیت در جهان مدرن پس از جنگ جهانی و آشوبهای آغاز قرن بیستم از دست رفته است.