تاملی در ملاک ارتباطپذیری ادبیات
به حساب نثر
امیر جلالی
بسیار میشنویم که مخاطبی به قصد بیان رضایت خود از اثری ادبی، به این جمله متوسل میشود: «با آن خوب ارتباط برقرار کردم.» ظاهرا چنین تعبیری رضایت مخاطب یا حتی منتقد را از اثر ادبی بیان میکند. ولی جمله «با آن خوب ارتباط برقرار…
مارسل پروست در جلد دوم «در جستجوی زمان از دست رفته»، وضعیتی را توصیف میکند که در آن مفهوم جدیدالتاسیس و انتزاعی «فرهنگ»، بر کنش خلاقانه «ادبیات» سبقت میگیرد و در مقام حامی و در ظاهر پشتیبان، بهشکل مانعی برای هنرمند و بهخصوص نویسنده در میآید.
١٩۵۵، خوان رولفو تنها رمانش، «پدرو پارامو» را منتشر کرد. پیشتر در ١٩۵٣ مجموعهای از داستانهای کوتاه او با عنوان «دشت سوزان» نام او را بر سر زبانها انداخته بود. تا سالها بعد هم اکثرا رولفو را با همین مجموعه میشناختند.
وقتش رسید، طبل بزن اسکار
امیرجلالی
اگر خبر این باشد که گونترگراس، پیرمرد نویسنده، برنده نوبل ادبیات، ٨٧ساله، بستری در بیماستان لوبک حوالی ساعت ١٠ صبح مرده است، پس لابد همین حالا است که اسکار با طبل حلبیاش گوش عالم را کر کند. این اتفاق جالبی است که در بسیاری از رسانهها و سایتها،…
«فیروز جناه» شخصیت اصلی رمان «فیلها»، کارمند سابق چاپخانه بانک مرکزی، مطلقه، ثروتمند، بازماندهای از خاندانی زمیندار در آذربایجان، ساکن یکی از محلات حوالی میدان فردوسی یا بهقول خودش «علاءالدوله»، در خانهای درندشت و قدیمی تنهای تنها داستان پاییزیاش را باز میگوید.
گرایش ناآگاهانهای در تاریخ وجود دارد تا برخی وقایع را به فراموشی بسپارد، وقایعی که گاه با چنان شدتی روی میدهند که از مقیاس زمان بیرون میزنند. این وقایع با همه اهمیتی که دارند، مهجور میمانند و نقشآفرینان آن گمنام. «چندواقعیت باورنکردنی» از همین چندسطر نخست نسبتش را با تاریخ تعیین میکند
ظاهرا دهه شصت دست از سر داستاننویسان ایران برنمیدارد. نباید هم بردارد. اما رمان ارسطویی به آغازهای این دهه میپردازد. به لحظههایی از دههشصت که دهه شصتیها شاهدش نبودهاند
لابد از اثر گذشت زمان است که خواندن آثار نویسندگان را هیچ به یاد نمیآوریم، مگر اینکه با جهانی دوباره دیدار کنیم که شناختمان از آن، مدیون اولینبار خواندن آنها و یادآوری شورهای جوانانهای باشد که در ما بیدار کردند. چنانچه با نویسندهای اُخت شدیم، دلیلش تنها این نیست که او ما را به جهانی…