در فوریهٔ ۱۹۴۸، رهبر کمونیست، کلمنت گوتوالد۲ در پراگ بر مهتابی قصری بهسبک باروک قدم گذاشت تا برای صدها هزار نفر انسانی که در میدان شهر قدیم ازدحام کرده بودند سخن بگوید. لحظهئی حساس در تاریخ قوم چک بود. از آن لحظات سرنوشتسازی که فقط یکی دوبار در هر هزار سال پیش میآید.
تامس لانیر ویلیامز مشهور به تنسی ویلیامز (۲۶ مارس ۱۹۱۱- ۲۵ فوریهی ۱۹۸۳) نویسنده و نمایشنامهنویسِ آمریکاییست. در کلمبوسِ میسیسیپی به دنیا آمد. دومین فرزندِ اِدوینا داکین و کورنلیوس کافین ویلیامزبود. پدرش فروشندهی دورهگردِ کفش بود. پدری که همیشه مست بود و بیشترِ وقتها دور از خانه بود
ادبیات هلند با یک نام در جهان زبانزد است، و آن نام کسی نیست مگر هری مولیش (۲۰۱۰-۱۹۲۷)؛ نویسندهای که بارها بهعنوان برنده احتمالی نوبل آینده از او یاد میشد، و شاهکارش «کشف آسمان» (۱۹۹۲) در جریان نظرسنجی در میان کتابخوانان هلندی (۲۰۰۷)، بهعنوان بهترین رمان کشور هلند برای تمام دورانها انتخاب شد
یکی از روزهای گرم و مرطوب است. من از پنجرهی اتاقام در هتل میتوانم بیشتر قسمتهای شهر میدوسترن(۱) را ببینم. میتوانم چراغهای بعضی ساختمانها را که روشن میشوند، دود غلیظی را که از دودکشهای بلند بالا میروند، ببینم. کاش مجبور نبودم به این چیزها نگاه کنم.
ولادیمیر نابوکوف در جوانی مدتی آموزش مشتزنی دیده بود و در کمبریج و برلین به این ورزش میپرداخت. از نویسندهای «مردانه» مانند همینگوی میتوان انتظار داشت به گاوبازی و بوکس علاقه داشته باشد، ولی بعید است خوانندهی آثار نابوکوف تصور کند که صاحب چنین سبک ظریف و شکنندهای اهل مشتزنی باشد.
هر روز صبح و پاورچین پاورچین، صاحبخانه وارد اتاقم مى شود و من صداى پایش را مى شنوم. طول اتاقم خیلى زیاد است؛ این قدر زیاد که اگر بگویم که دوچرخه مى خواهد تا این مسافت بین در و تختخواب را طى کنى پربیراه نگفته ام. صاحبخانه خم مى شود بر رویم و سپس سر…
موقع تعطیلات مدرسه پیش دانشگاهى پسران پنسى («با حضور یک مربى براى هر ده دانش آموز»)، هولدن موریسى کالفیلد معمولاً پالتو مى پوشید با کلاه که تورفتگى وسط اش شکل حرف «V» بود. وقتى سوار اتوبوس هاى فیفث اونیو مى شد، دخترهایى که هولدن را مى شناختند اغلب فکر مى کردند او را موقع گشت…
قحط سال ۱۹۸۲ بود. من میان سوخوم[۱] و اوچمچیری[۲] بر صخرههای کنار رود کودور[۳] نشسته بودم. از آنجا تا دریا تنها سنگاندازی فاصله بود و غریو برخورد امواج بهساحل از میان همهمهٔ شادی بخش جویبارهای صخرهها بهوضوح شنیده میشد.
بن لوری نویسنده آمریکایی، متولد ۱۹۷۱، اولین کتابش، یعنی داستانهایی برای شب و چندتایی برای روز را در سال ۲۰۱۱ منتشر کرد.بن لوری در ایران با انتشار داستانهای کوتاهش در نشریات و بعد کتاب «داستانهایی برای شب و چند تایی برای روز» مطرح شد. در ادامه داستانی کوتاه از او را به همراه گفتگویی خواندنی…
نشریه الکترونیکی نیویورکفا دیگر جای خود را بازکرده و علاقمندان ادبیات داستانی آن را خوب می شناسند. نشریه ای که می توان بهترین داستانهای روز جهان را با فاصله زمانی اندکی به فارسی خواند. از گردانندگان نیویورکفا خواستیم هر شماره یکی از داستانهای شان را به خوانندگان مد و مه هدیه دهند.
لیدیا دیویس در سال ۱۹۴۷ در نورث امپتونِ ماساچوست دیده به جهان گشود. پدر و مادرش هر دو با دنیای ادبیات آشنا بودند. لیدیا نیز از همان کودکی علاقه بسیاری به خواندن داشت و در سن ۱۲ سالگی نو شتن داستان را آغاز کرد. در مدرسه بریرلی نیویورک درس خواند. در مدرسه پوتنی ورمونت را…
اسکات فیتز جرالد از معروفترین نویسندگان رمان و داستان کوتاه آمریکا به شمار میرود و آثار او به دلیل به تصویر کشیدن عصر جاز بسیار مطرح هستند. استعداد چشمگیر او در نویسندگی از کودکی شناسایی شد و بلافاصله او را بدل به یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکایی قرن بیستم کرد
نویسندهای که تنها با یک کتاب کوچک و چند داستان کوتاه به شهرتی پایدار نه در مرزهای جغرافیایی خود، که در سراسر جهان دست مییابد، بیشک نه صرفا با زحمت و پشتکار که با اتکاء به چشمه جوشانی از نبوغ در داستاننویسی بدین جایگاه دست یافته است.
اُغوز آتای (۱۹۳۴-۱۹۷۷) نویسندهی مدرنیست ترکیه از نوستالژی برای امپراتوری عثمانی متنفر بود و در عین حال، سویههای استعماری مدرنیزاسیون ترکیهی جدید را هم تشخیص میداد. او مدتی با سوسیالیستهای ترکیه همکاری داشت. از او دو رمان، چندین داستان کوتاه، یک نمایشنامه و یادداشتهای روزانهاش به جا مانده است
…. آنها را به دقت در آب سرد شست و کثافت را از زیر ناخنهایش بیرون آورد و بعد چمباتمه زد و زانویش را آب کشید. ترمزبان حرامزاده ی پست فطرت. یکروز بالاخره گیرش میآورد. بالاخره بههم میرسیدند. ناکس کلک قشنگی به نیک زده بود. گفته بود: «بیا اینجا پسر، بیا میخوام یه چیزی بهت…
این داستان کوتاه شاهکاری ست بی بدیل که در سال ۱۹۳۸ نوشته شده زمانی که هیتلر هنوز در اوج قدرت بوده، اثری درخشان که سرنوشت ملت آلمان به شکلی روشن پیشگویی کرده است. این داستان در ایران بارها ترجمه شده است و اخیرا ترجمه بسیارخوبی از آن توسط نشر ماهی راهی بازار شده است. ترجمه…
برانیسلاو نوشیچ داستاننویس بزرگ یوگسلاو در سال ۱۸۶۴ در شهر بلگراد در خانوادهٔ بازرگانی ورشکسته به دنیا آمد. تحصیلاتش را در رشتهٔ حقوق به پایان رسانید، لیکن پیشهٔ وکالت هرگز نتوانست علاقهٔ او را به خود معطوف دارد. به کارهای گوناگونی چون هنرپیشگی، کارمندی، و آموزگاری دست زد، اما سرانجام ادبیات و تآتر بود که…
ماجرا در جشنی که به افتخار یکی از دو سه درجه دار شناخته شدهی ارتش انگلیسی در عصر خودشان ترتیب داده شده بود اتقاق افتاد. بنا به دلایلی که بزودی مشخص خواهد شد نام واقعی و لقبش را آشکار نمیکنم و سپهبد لرد آرتور اسکورسبی ،ی. سی.، ک.س.ب و فلان و فلان صدا میزنمش.
گی دو موپاسان در سال ۱۸۵۰ در فرانسه به دنیا آمد. وی از دوستان و مریدان گوستاو فلوبر (پیشکسوت رماننویسان رئالیست فرانسه) و نیز از جمله نویسندگانی بود که یکشنبهها بعد از ظهر در منزل امیل زولا (رماننویس ناتورالیست فرانسوی) محفلی ادبی تشکیل میدادند
یادداشتهای زیرزمینی داستایوسکی،سفر به انتهای شب و مرگ قسطی لویی فردینان سلین از کتاب هایی است که بوکوفسکی عمیقا از آن تاثیر می گیرد. هر چند بوکوفسکی از نویسندگان و شاعرانی مثل چخوف، آندرسون، کافکا، لارنس، پاند، جفرز، هامسون، فانته و همینگوی که بر نسل نویسندگانی چون او تاثیر گذاشتند بی تاثیر نمانده است، اما…
شب سردی بود ، مرد خدمتکار در زیر راشومون بانتظار بند آمدن باران ایستاده بود . کس دیگری در زیر این دروازه بزرگ نبود. روی ستون های ضخیم و صیقل خورده ارغوانی آن جا که در بعض جاها پریده و جویده شده بود سوسکهایی دیده می شدند . از آن جائیکه راشومون در خیابان سوجاکو بود احتمال داشت…
عصر روزی گرم مرد را به یکی از اتاق های طبقه ی بالای بیمارستان منتقل کردند. از آن بالا کل شهر پادوا زیر پایش بود و بادقپکهای (1) خاکستری رنگ را که در آسمان پرواز می کردند می دید. اندکی بعد، آسمان تاریک شد و نور افکن ها روشن. باقی افراد پایین رفتند و بطری…
روزی بود، روزگاری بود. پسر کوچولوئی بود که زندگیِ خوشی نداشت، و جائی میزیست که آفتابِ کافی بهآن نمیتابید. هرگز پدر و مادرش را نشناخته بود، و پیشِ کسانی زندگی میکرد که نه خوب بودند و نه بد. کارشان زیاد بود و وقتی برای خوب یا بد بودن نداشتند.
روز و روزگار دیگری بود. پسرْ کوچولوئی…
زمانیکه ما به دو پسرمان ،آندرو نه ساله و دیگری مارک شش ساله، نوزادی که برادر کوچکشان بود معرفی کردیم، آنها به سرعت مسحور او شدند. برای اینکه وانمود کنیم والدین مدرنی هستیم، خیلی چیزها راجع به حسادت خواهر-برادری خوانده بودیم. به همین منظور ما به این نتیجه رسیدیم که عکس العمل فرزندان ما غیر…
وودی آلن یکی از آن هنرمندان چند وجهی ست که هم داستان نوشته و هم فیلم ساخته، هم جلوی دوربین رفته و... هرچند برخی بر این باورند که وودی آلن در سینما موفق تر از ادبیات بوده، و حتی در نوشته های او نیز فیلمنامه ها نست به آثار داستانی شاخص تر هستند. اما همه…
دير وقت شب بود و همه رفته بودند، و فقط يک پير مرد در کافه باقی مانده بود، که يک گوشه، در سايه برگ هايی که زير چراغ برق خيابان ايجاد می شد نشسته بود. هنگام روز خيابان گرد و خاکی بود، اما شب، شبنم گرد و خاک را می نشاند و پير مرد دوست…
کاکا ویک گلوور از زور گرمای کبابکنندهٔ بعدازظهر و از هرم آفتاب که صاف تو صورتش میزد از خواب بیدار شد.. نیمساعت را، شیرین خوابیده بود.
وسط این دنده به آن دنده شدن بود که، همین جوری بیخود لای پلک چشمهایش را واکرد. و توی همین یک لحظه چشم وا کردن بود که «هیوبرت» را…
زن و شوهر
فرانتس کافکا
کسب و کار به طور کلی آنقدر خراب است که گاه گداری وقتی در دفتر وقت زیاد می آورم، کیف مستوره ها را برمی دارم تا شخصاً سراغ مشتری ها بروم. از جمله مدت ها بود قصد داشتم یک بار هم سراغ «ن» بروم که قبلاً با هم رابطه تجاری…
در میان آثار فرانتس کافکا داستان های بسیار کوتاهی (داستانک) دیده می شود که هرچند به نظر برخی بخش مهم کارنامه او به حساب نمی آیند اما خواندن آنها به دلیل دریافتی که از نوع نگاه کافکا به خواننده ارائه می کند در خور توجه و استفاده است. در ادامه تعدادی از این داستانک ها…
آلن رب گریه در ایران در اوایل دهه چهل معرفی شد، توسط اصحاب جنگ اصفهان، در ویژه نامه های جنگ اصفهان ود که اولین بار داستان هایی از او و خاصه اثر معروفش پاکن ها ترجمه و منتشر شد. در بازخوانی داستان امروز یکی دیگر از داستانهای رب گریه را با ترجمه ای مقبول از…