فرانتس کافکا میگفت بیماری باعث نوشتنش میشود، اما توجهی بیپایان به سلامتی هم داشتيم
ویل ریس
ترجمۀ: عرفان قادری
چند ماه پیش از مرگش یکی از درخشانترین داستانهایش را نوشت. در داستان نقب موجودی تنها، شبیه موش کور، برای محافظت از خود، عمرش را صرفِ ساختن خانهای زیرزمینی و تودرتو کرده است. او در آغاز…
وقتی همهگیری شروع شد، خیلیها دوباره یاد طاعون آلبر کامو یا کوری ژوزه ساراماگو افتادند، اما حالا که بیش از یک سال است در موجهای بیپایان سرایت و تشویش و مصیبت گیر افتادهایم، چهرۀ یخزدۀ کافکا بیشازهمه وضعیتمان را نشان میدهد. کافکا در تمام عمر به چیزهایی میاندیشید که این روزها دغدغۀ ما شدهاند: حس…
شخصیتهای اصلی کافکا در «محاکمه» و دیگر آثارش بهخاطر فراموشی زجر میکشند، ولی گاهی فراموشی عملا امکان نجات را فراهم میکند.
کافکا بنا به ملاک های آشنا داستان سرا نبود. مثل جین آستین رمان نمی نوشت و خواننده را به دنبال شخصیت ها و گره های داستان نمی کشاند. مثل چخوف قصه کوتاه نمی نوشت و رویدادهای به ظاهر بی اهمیت و کوچک را به عظمت تنهایی و رنج انسان ها گره نمی زد.
کافکا نویسنده بزرگی است که عدهای او را «پیامبر» میخوانند، زیرا در آثارش حوادثی پیشگویی شده که بعدها پس از مرگش تحقق یافته است.رفتار مستبدانه و جاهطلبانه پدر چنان محیط رعبانگیزی در خانواده به وجود آورده بود که از کودکی سایهای از وحشت بر روح فرانتس انداخت و در سراسر زندگی هرگز از او دور…
سوم جولای سالروز تولد «فرانتس کافکا» نویسندهای است که کارهایش بعد از یک قرن هنوز موضوع مقالات و پایاننامههای دانشگاهی قرار میگیرند. به این مناسبت نکاتی را که شاید کمتر درباره «مسخ»، داستان کوتاه اما پرمغز این نویسنده چکی آلمانیزبان و زندگی او خوانده باشید مرور میکنیم:
نویسنده ها اغلب از بیان احساسات خود آنگونه که در زندگی خصوصی تجربه کرده اند هراس داشته اند و این موضوع در برگیرنده اکثر کسانی است که می شناسیم و زمانی که با آثار شان رو در رو می شویم می دانیم که تلاش شان برای گریز از آن در نوشته های شان وجود دارد.…
حس گناه عموماً چیزی مسیحی است تا یهودی، حتی اگر گناه ژوزف ک. بیشتر جهالت قانون باشد قطعا میتوان کافکا را در «محاکمه» بیشتر در ردیف مولفانی چون فروید مورد بررسی قرار دارد چرا که گناه فرویدی را هم بهندرت میشود از جهالت تشخیص داد، نه جهالت قانون، بلکه جهالت واقعیت. فروید اصرار داشت که…
پس از جنگ جهانی دوم «کشورهای سوسیالیستی، کافکا را بهعنوان نویسندهئی غیر منطقی و منحط، بهعنوان عاملی ناسازگار با جامعهئی مصمم برای ایجاد سوسیالیسم، از لحاظ فرهنگی رسماً مردود اعلام کردند.»