«آثار هنري تاريخ نگاري ناخودآگاه زمانهي خود هستند1.» ژرفايي اين جمله از اينروست كه ميتوانيم هر اثر هنري را تافتهاي همبافته با تاريخ و اجتماع فرضكنيم. نويسنده ارزيابي اجتماع زمان خود را در اثرش به شكلي متراكم و در صورتي هنري و زيباشناختي جلوهگرميسازد. مخاطب در ذات و معناي اثر، ضمن هم آوايي، ريشخند يا…
قصه گويي و داستان پردازي در تمام اشكالش همواره در پي انتقال مفاهيم و تصوير ذهني خود به مخاطب بوده است. در طول تاريخ و در فرايند تحول و تكميل زبان، بشر در تبديل تصاوير و مفاهيم به زبان ذهن و سپس زبان گفتار، مرحله به مرحله قدرت مندتر و دقيق تر شده است.
«رمان هايي ظاهر مي شوند كه آشكارا در تمام جنبه هاي خود به داستان كوتاه گرايش دارند. اين رمان ها شخصيت هاي محدودي دارند، كانون اثر گذاري آن ها يك راز است، و جز آن.»2 با اين اعتبار، مي توان دست نوشته ها را رماني دانست كه به سمت داستان كوتاه گرايش دارد و درست…