در داستان دیوار چین، امپراتوری را میبینیم که از ترس قومی که قصرش را محاصره میکند، فرمان میدهد تا حصاری عظیم بسازند. همه مردان برای این کار بسیج شدهاند؛ کاری که همه برای ادامه زندگی هم که شده، وانمود میکنند که واقعیت آن را باور دارند؛ حال آنکه شورای رئیسان و نیز تصمیم ساختن دیوار،…
امریکا اثری از فرانتس کافکا، نویسنده آلمانی زبان اهل چکوسلواکی. این رمان عجیب، مانند بیشتر آثار کافکا، ناتمام مانده است. امریکا، ماجراهای پسری جوان به نام کارل را نقل میکند که به دنبال ماجرای ناگواری با کلفت پدر ومادرش، مجبور شده است پدر و مادر و آلمان را ترک گوید و به امریکا مهاجرت کند
کافکا نویسنده بزرگی است که عدهای او را «پیامبر» میخوانند، زیرا در آثارش حوادثی پیشگویی شده که بعدها پس از مرگش تحقق یافته است.رفتار مستبدانه و جاهطلبانه پدر چنان محیط رعبانگیزی در خانواده به وجود آورده بود که از کودکی سایهای از وحشت بر روح فرانتس انداخت و در سراسر زندگی هرگز از او دور…
داستان مسخ کافکا نشان تنهایی انسان معاصر است. انسانی که نخواهد تابع بی چون و چرای جامعه و هنجار های حاکم بر فرهنگ باشد برچسب کجروی بر او می زنند
«تونل» یکی از داستانهای فریدریش دورنمات است. ماجرای آن به مردی جوان برمیگردد که هرروز با قطار به زوریخ میرود و سپس به برن بازمیگردد. در مسیر همیشگی تونلی وجود دارد که قطار داخل آن میشود، مرد جوان تعجب نمیکند، چون زمان خارجشدن آن را میداند.
'کافکا منهای مخاطب
احمد آرام*
مخاطب، در ابتدا، گم و ناپیدا است؛ همین که بخواهید به عنوان مولف، ناهوشیارانه، به جستوجویش بپردازید، بر شما مسلط خواهد شد. در داستانهای عامهپسند (چه از نوع فخیمانه و چه معمولی)، مخاطب بر گرده مولف سوار است. از همین رو است که، در این روند، مولف حرفی برای…
«آنچه به ادبیات وابسته نیست، مرا رنج میدهد و بیزارم میکند. از صحبتها خسته میشوم، عیادتها تا حد مرگ ملولم میسازد، زیرا از فکرخویش و از عمق حقیقت و اهمیت آن بازم میدارد.» (فرانتس کافکا، یادداشتهای روزانه، ۱۹۵۱)
انتشار ترجمه مجدد فرزانه طاهری از مسخ کافکا
بیکرانه چون کافکا
نسیم آصف
جهان داستانی کافکا آنچنان چندوجهی و بیکرانه است که همواره از منظرهای مختلف و گاه متضاد مورد نقد و تفسیر قرار گرفته است. نینا پلیکان استروس در مقاله «دگردیسی مسخ فرانتس کافکا» به این نکته اشاره میکند که تا سال ١٩٧٧…
آدورنو که در تحلیلهایش از پدیدههای فرهنگی زمانهاش، مثلاً صنعت موسیقی و جاز، توانایی گستردهای در از بیرون مشاهدهکردن موضوع بحث نشان میدهد، در این یادداشتهای کوتاه که آنها را به اختصاری ستایشبرانگیز نوشته است
نثر کافکا نه با گفتن، که با امتناع از گفتن، با گسستن بیان میکند.» آدورنو در کتابِ «یادداشتهایی دربارهی کافکا» ایدههایی درباره کافکا و جهان داستانی او طرح میکند، که در عینِ بدیع و گاه غریببودنشان، در امتداد پروژه فکری او خاصه در زمینه زیباشناسی است.
اگر برایتان جالب است بدانید بزرگترین نویسندگان جهان که نام آنها را بسیار شنیده اید و یا آثارشان را خوانده اید چه شغل های جالبی داشته اند، این گزارش را بخوانید.
فکر کن در ١٢سالگی مجبور باشی روزانه ١٠ ساعت کار کنی. چارلز دیکنز مجبور بود در سنین نوجوانی کارگری کند. او خود کودک کار بود و شاید به همین خاطر توانست بعدها صدای اعتراض کودکان کار در لندن، انگلستان و سراسر جهان باشد. دیکنز حتی توانست بعدها با نوشتن رمان «الیور توئیست» حرکتی سیاسی ایجاد…
پرسیدن، هر اندازه هم پیگیر باشد، الزاماً به پاسخی نمیرسد، در حالی که بدون پرسیدن که خواه ناخواه به اندیشیدن منجر مـیگردد، یا در واقع خود منشأ اندیشیدن است، هرگز نمیتوان پاسخی یافت و گرهی گشود
'تنهایی و رنج انسان با نمایش مسخ شدگی
پراگِ سبز و نارنجی در جاهایی خاکستری است، به رنگ نویسندهای که از مسخشدگی انسان معاصر نوشت.
نام کافکا و پراگ چنان در هم تنیده که هر کدام یادآور دیگری است. در محله تاریخی و توریستی شهر که به «پراگ قدیم» معروف است در معروفترین قسمتش و…
نقشمایه «مسخ»، با الگوها و نمونههایی فراوان، تاریخی با قدمت اسطوره و افسانه دارد. دراینمیان شاید مجموعه «دگردیسیها»ی اوید پرآوازهتر از همه باشد. (گذشته از «دگردیسی گیاهان» و «دگردیسی حیوانات»، دو شعر آموزشی از گوته که موضوعشان البته نه تطور به معنای مسخ و تنزل، بلکه برعکس، شرح روند تکاملی طبیعت است.)
سوم جولای سالروز تولد «فرانتس کافکا» نویسندهای است که کارهایش بعد از یک قرن هنوز موضوع مقالات و پایاننامههای دانشگاهی قرار میگیرند. به این مناسبت نکاتی را که شاید کمتر درباره «مسخ»، داستان کوتاه اما پرمغز این نویسنده چکی آلمانیزبان و زندگی او خوانده باشید مرور میکنیم:
روشن است که آثار کافکا را نمیتوان به دکترینی سیاسی تقلیل داد، هر چند که برخی از آنها نیز چنین باشند. کافکا، دیسکورس خلق نمیکند، بلکه شخصیتها و شرایط را میآفریند. او در آثارش احساسات، رفتار برآمده از افکار درونی و حال و هوای روحی را تشریح میکند
نویسنده ها اغلب از بیان احساسات خود آنگونه که در زندگی خصوصی تجربه کرده اند هراس داشته اند و این موضوع در برگیرنده اکثر کسانی است که می شناسیم و زمانی که با آثار شان رو در رو می شویم می دانیم که تلاش شان برای گریز از آن در نوشته های شان وجود دارد.…
ما و كافكا و عكاسي
سميه مهرگان
نام «فرانتس كافكا» با مدرنيسم يكي شده؛ تصاوير كوبنده، خشن و دردناك در آثار او دوزخي مدرن را در خود جاي دادهاند: فروشندهاي دورهگرد در يك بامداد بيدار ميشود و ميبيند به سوسكي غولپيكر بدل شده. خشونت ادبي كافكا به عكس زندگي شخصياش هرچند با مرگش در…
حس گناه عموماً چیزی مسیحی است تا یهودی، حتی اگر گناه ژوزف ک. بیشتر جهالت قانون باشد قطعا میتوان کافکا را در «محاکمه» بیشتر در ردیف مولفانی چون فروید مورد بررسی قرار دارد چرا که گناه فرویدی را هم بهندرت میشود از جهالت تشخیص داد، نه جهالت قانون، بلکه جهالت واقعیت. فروید اصرار داشت که…
'بهمناسبت صدمین سال انتشار «مسخِ» کافکا
شبحی در برزخ خواب و بیداری
عبدالرحمن نجلرحیم
بیش از صد سال است که کافکا، «مسخ» را نوشته است. حال پژوهشگرانی دریافتهاند که این داستان میتواند بهعنوان طرحی پدیدارشناسانه، راهنمای پژوهشهای اخیر درباره چگونگی شکلگیری آگاهی و خویشتن جامعهمحور مغز انسان باشد. کافکا این داستان را هم در برزخ…
پس از جنگ جهانی دوم «کشورهای سوسیالیستی، کافکا را بهعنوان نویسندهئی غیر منطقی و منحط، بهعنوان عاملی ناسازگار با جامعهئی مصمم برای ایجاد سوسیالیسم، از لحاظ فرهنگی رسماً مردود اعلام کردند.»
نویسندگانی که سبک و شیوهای از نگاه و نوشتار را به نام خود ثبت میکنند و از تکهپارههای جهان موجود، جهانی نو خلق میکنند همواره دستمایه انواع و اقسام تفسیرهای ضدونقیض قرار میگیرند. فرانتس کافکا یکی از این نویسندگان است.
به مناسبت انتشار این سه کتاب، با ناصر غیاثی گفتوگو کردهایم و به ویژگیهای مختلف این آثار پرداختهایم. همچنین با غیاثی درباره حضور پررنگ کافکا در ترجمههایش و اهمیت و جایگاه او صحبت کردهایم.
پلنگها به معبد دستبرد میزنند و کوزههای قربانی را تا ته سر میکشند. این کار مرتب تکرار میشود تا جایی که میتوان از پیش محاسبهاش کرد و این خود میشود بخشی از مناسک.
کافکا از آن دست نویسندگانی است که امروز تصویری روشن از زندگیاش بهواسطه نامههای زیاد و یادداشتهای روزانهاش و نیز خاطرات اطرافیان همدورهاش، در دست است و شاید برخلاف رمزورازها و معماهای موجود در داستانهایش، دیگر معمایی کشفنشده در زندگی خود او وجود نداشته باشد
شاید دردناک باشد که در طول زندگی تمام تلاشت را برای خلق آثار ماندگار انجام بدهی و به جایی نرسی اما پس از اینکه مرگ به سراغت آمد به تحسین آثارت بپردازند و مجبور باشی در دنیایی دیگر از شهرت خود لذت ببری!
به گزارش مد و مه به نقل از ایسنا، کم نبودند این…
نویسندهء این سطور میخواهد نشان دهد که برخلاف آراء همگان، سپهری، اگرچه مدتی مانند هدایت در عرفان هندی سیر کرد، ولی چونان هدایت به حقیقتی نرسید و همانند کافکا در این جستجوی پیگیر و بیامان، ناکام ماند
اما به قول شما این یاس و پوچی واقعا تمام وجوه شخصیت و آثار کافکا نیست؛ کافکا آنچنان مایوس نبوده که به ما ایرانیها نشان داده شده. ویژگیهای دیگری هم داشته که هیچوقت در ایران مطرح نشده. کافکا در آثارش طنز هم دارد، دربارهاش کتابها نوشتهاند.
«زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست» اثر ارنست همینگوی با ترجمه اسدالله امرایی، «مرگ در ونیز» نوشته توماس مان با ترجمه محمود حدادی، «سه گیتی» (همراه با دو بررسی انتقادی) اثر ویرجینیا وولف با ترجمه منیژه نجمعراقی، «زیبا و ملعون» نوشته اسکات فیتزجرالد با ترجمه سهیل سُمّی، «بعدِ زلزله» اثر هاروکی موراکامی با ترجمه بهرنگ…