اگر اهل خاطرهنوشتن باشید، حتماً میدانید که عمومیترین احساسی که هنگام خواندن نوشتههای گذشته به آدم دست میدهد این است: «خدایا! چقدر احمق بودم!» اما اگر دربارۀ خود آیندهمان نوشته باشیم، داستان جالبتر هم میشود. خود گذشتهمان را میبینیم که برای آیندۀ خیالیاش رؤیا میبافد و بعد یادمان میآید که زندگی چقدر فراز و نشیب…
اگرچه به کاربستنِ روشهای آماری برای تحقیق در ادبیات چیز عجیبی به نظر میرسد، اما کتاب تازهای که در این زمینه به چاپ رسیده است، نشان میدهد چنین تحقیقاتی میتواند در عین جذاب بودن، فوایدی هم داشته باشد. ممکن است دانستن اینکه کلمۀ محبوب ویرجینیا وولف «تاقچه» بوده است، شما را نویسنده نکند، اما احتمالاً…
آن مقدار که یادداشتنویسی به مهارت در نویسندگی نیاز دارد، کتاب و مقاله ندارد. با نظر به تفاوت مؤلف و نویسنده، یادداشتنویسی هنر نویسندگان حرفهای است؛ اما هر محققی میتواند قلم تألیف به دست بگیرد و کتاب و مقاله بسازد؛ هرچند که در نویسندگی مهارت نداشته باشد
بارها به ما گفتهاند که نویسندگیِ خوب زادۀ عشق است نه آز. اما این تصویرِ رمانتیک از نویسندهای که، بیچشمداشت به پول، سخت کار میکند داستانی بیش نیست، داستانی که ریشههای آن به چند هزاره قبلتر بازمیگردد و امروز نیز با اثرات آن درگیریم. اگر پولْ همهچیز را میآلاید، چرا نتواند نوشتن را نیز بیالاید؟…
ما در اینجا سخنهای بسیار جالبی شنیدیم. اما من نمیتوانم از ابراز این تعجب خودداری کنم که از زبان اکثر سخنرانان اهل شوروی، انتقادهای بسیار تندی نسبت به کوششها و پژوهشهای ادبیات نو شنیدم که عیناً به انتقادهایی میمانست که در جامعه بورژوایی غرب از ما میکنند. اینجا، همچنانکه آنجا، “بیفایدگی” و “صورت پرستی” (فرمالیسم)…
در سالهای اخیر مدام از طرف رسانهها با سوالهایی مواجه میشویم با این مضمون که کارگاههای داستاننویسی به چه دردی میخورند؟ یا اینکه اساسا به دردی میخورند یا نه؟ بهتازهگی با پرسشهایی جدید نیز روبهرو میشویم. در مورد تعدد و تکثر این کارگاهها و تاثیر مخرب آنها بر آثاری که قرار است به وجود بیایند.…
این نوشته پیشگفتاری است که دوریس لسینگ، برندهی جایزهی نوبل در ادبیات سال 2007 بر فرهنگ راهنمای ادبیات انگلیسی کیمبریج نوشته است. این کتاب، چاپ جدید فرهنگی است که حدود بیست سال پیش از سوی دانشگاه کمبریج انگلستان به چاپ رسید و چندی پیش به شکلی کاملتر و به روزتر به سرپرستی ایان اوزبی انتشار…
اکنون مفهوم “رئالیسم” موردنظر ماست؛ مفهومی قدیمی که توسط افراد بسیاری برای بیان مقاصد متعددی مورد استفاده قرار گرفته است و قبل از آنکه ما آن را به کار بگیریم باید مفهوم فوق را از موارد نامربوط و اضافی پاک سازیم. این کار لازم است، زیرا وقتی فردی مایملکی را به ارپا میبرد ناگزیر باید…
نویسنده : هاینریش بل
نویسنده : مارولالایان
ریسک نوشتن
ٌ هانریش بل/ترجمهی مار و لالایان
هفت سال پیش به دیدن سردبیر مجلهی معروفی رفتم که میخواستم نوشتهای را به او ارائه دهم؛ به محض این که اجازهی ورود گرفتم، دستنویس را تقدیم او کردم-یک داستان بود-اما او اصلا به آن نگاه نکرد، آن…
محصور در میل به نوشتن، حتی محصور در لزوم نوشتن و مضطرب از اینکه نتوان نوشت. نوشتن هر چیزی، موقعیتی است که نزد بار تلبی مشاهده میشود، نویسندهای که دائما تکرار میکند:«میخواهم ننویسم».
بیشک در نوشتن لذتی نهفته است، اما اضطرابی که نزد تعداد زیادی از نویسندگان بهوجود میآید، اشکال متفاوتی دارد و عادتها و…