رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

برچسب: هارولد پینتر

وقتی یک منتقد نویسنده را نجات می دهد / هارولد پینتر و نمایشنامه جشن تولد

وقتی هفتاد و پنج ساله بود، در یک رقابت نفسگیر با آدونیس شاعر سوری و اوهان پاموک داستان‌نویس ترک تبار برنده جایزه نوبل در ادبیات شد. اما افسوس که بیماری سرطان آنقدر او را از پا انداخته بود که نتوانست برای گرفتن جایزه و ایراد سخنرانی به استکهلم برود، سخنرانی اش را که به هنر…

ادامه مطلب

هارولد پینتر در مقام داستان نویس و شاعر/ به همراه داستانی کوتاه و چند شعر از پینتر

نخستین تجربه پینتر در داستان نویسی در نوجوانی اش در ۱۹۴۵ است. او ابتدا “کولوس” را به صورت شعر و سپس داستان کوتاه نوشت و در یک مجله محلی به چاپ رساند. پینتر معتقد بود نوشتن برای تئاتر به خاطر نقش محوری زبان و محدودیت های صحنه و نیز به این دلیل که جوهر تفکر…

ادامه مطلب

نگاهی به «درد خفیف» اثر هارولد پینتر / خشونت سردِ نئولیبرالیسم

نمایشنامه‌های هارولد پینتر از همان اولین جمله خواننده را به‌نوعی اضطراب دچار می‌کنند. مخاطب .مرعوبِ حجم انبوه استعاره‌ها و از همان آغازِ عمل خواندن به این هراس دچار است که مبادا معناهای پشت استعاره‌ها را در نیابد.

ادامه مطلب

انتشارات بوتیمار منتشر کرد : دو نمایشنامه «درد خفیف» از هارولد پینتر و «صحنه‌هایی از اجرای یک اثر» نوشته هاوارد بارکر

دو نمایشنامه خارجی «درد خفیف» نوشته هارولد پینتر و «صحنه‌هایی از اجرای یک اثر» نوشته هاوارد بارکر توسط انتشارات بوتیمار منتشر و راهی بازار نشر شدند. به گزارش مد و مه به نقل از  مهر، «درد خفیف» اولین نمایشنامه‌ خارجی است که از مجموعه نمایشنامه‌ی بوتیمار به چاپ می‌رسد. این نمایشنامه توسط شعله آذر به…

ادامه مطلب

بازخوانی داستان: «سیاه و سفید» از هارولد پینتر

همیشه سوار خط شب‌رو می‌شوم. همه‌ی شش روز هفته را. تا ماربل آرچ پیاده می‌روم و سوار خط ۲۹۴ می‌شوم که مرا می‌برد خیابان فلیت. هیچ با مردهای تو اتوبوس حرف نمی‌زنم. بعد هم می‌روم تو {بار} سیاه و سفید که تو خیابان فلیت است. گاهی هم دوستم می‌آید آن‌جا. یک فنجان چایی می‌خورم. دوستم…

ادامه مطلب