روزهای گذشته مصادف بود با سالمرگ هوشنگ گلشیری، به همین مناسبت یکی دیگر از معصومهای او را برای انتشار در بخش داستانهای آدینهی «مد و مه» برگزیدیم، با این توضیح که چندی پیش در همین بخش داستان معصوم دوم را از این نویسنده منتشر کردیم.
***
معصوم چهارم
هوشنگ گلشیری
حالم خوب نیست. نمیتوانم…
«جننامه» درایران منتشر نشد، نشر باران در سوئد آن را به شکلی محدود منتشر کرد و از همین رو در زمان خود آنگونه که باید دیده نشد و به عبارتی همانند بسیاری از آثاری که در خارج از کشور منتشر میشوند، متولد نشده به جوانمرگی دچار شد. این درحالیست که جننامه در سالهای اخیر چه…
«معصومها» در میان آثار هوشنگ گلشیری از جایگاه ویژهای برخوردارند و به همین تناسب نیز از جملهی شناخته شدهترین داستانهای کوتاه این نویسنده محسوب میشوند. معصوم اول تا چهارم در کتاب «نمازخانه کوچک من» منتشر شدهاند و معصوم پنجم نیز در قالب داستانی بلند در یک کتاب مستقل به چاپ رسیده است. برای سی و…
قول مشهوری است که داستاننویس برجسته کترین منسفیلد چند بار کوشید تا رمان بنویسد، اما هیچیک از تلاشهای او قرین موفقیت نشد (مایسْزُر Myszor ۲۰۰۱: ۳۷). همچنین در بسیاری از کتابهای مربوط به ادبیات داستانی از نویسندهی برجستهی آمریکایی ویلیام فاکنر نقلقول شده که نوشتن داستان کوتاه، به مراتب طاقتفرساتر از نوشتن رمان است (همان:…
آخرین داستان آدینه امسال را اختصاص دادیم به اثری از هوشنگ گلشیری، نویسنده ای که در بیست و پنج سال پایانی حیات خود، مهمترین و در عین حال تاثیر گذارترین نویسنده ایرانی بود؛ تاثیر گذاریای که همچنان ادامه دارد و چه بسا پررنگتر از گذشته نیز محسوس است. علت واضح آن نیز نه تنها حضور…
آیا تابه حال برای شما پیش آمده، خیلی اتفاقی در خیابان یا هرجای دیگری، با نویسندهای روبرو شوید که سالهای سال او را ستودهاید؟ نویسندهای که در داستاننویسی الگوی شما بوده و بارها و بارها آثارش را خوانده و با آنها زندگی کردهاید؟ خب در چنین موقعیتی چه واکنشی از شما سر زده، دست و…
سالها پیش، در میانه دههی هفتاد گفتگویی بسیار جالب توجه با هوشنگ گلشیری انجام شد، از سوی مجلهای دانشجویی به نام «موج» که در آن گلشیری بسیار صریح و بیتعارف حرف زده بود، یادم هست در جایی از این گفتگو گلشیری گفته بود، در هر دورهای کسی معیار داستاننویسی این دیار بوده، زمانی هدایت، زمانی…
آنچه ما به عنوان ادبیات جنگ (و یا حتی سینمای جنگ) در آن سوی مرزها میشناسیم، وقتی در محدوده ادبیات (و یا سینما) کشور خود ما قرار میگیرد، میشود ادبیات(یاسینمای) دفاع مقدس. شأن نزول این چنین تعبیری هم آنقدر توضیح داده شده که بینیاز از تکرار به نظر میرسد که تعبیری نه تنها درست و…
درباره کیفیت و میزان تاثیرگذاری کلاسها و کارگاههای داستاننویسی، نظرات گوناگون و گاه ضد و نقیضی را شاهد هستیم، برخی خروجی آن را چشگیر دانسته و حتی رونق نسبی داستاننویسی در این سالها را نیز تا حدودی حاصل این مسئله میدانند، و برخی نیز برعکس آن را یکنوع دلخوشکنک برای برخی علاقمندان کم اطلاع و…