این رنج نامه رقیق را چنان آهسته بخوانیم مبادا بشکند شیشه “سکوت” نویسنده اندیشمند؛ در این هنگامه فرهنگی که بسیاری معنای فلسفه و هدف آن را به درستی نمی دانند و نمی خواهند هم بدانند اما می خوانیم که آرامش دوستدار “فیلسوف” ایران است
هگل متکلم apologist و فیلسوف ممتاز آلمانی طی سی سال غور در فلسفه و الهیات “سه بار” به سوی خدا می رود و سرانجام می اندیشد که خدا هم ناگزیر از غیب است؛ خدایی که به احتضار افتاده و اندک اندک از هستی و تعالی transcendence تهی می شود
برخی گمان میکنند برای انجام تحقیقاتی تطبیقی در فلسفه، دانستن مجموعهای از قواعد و نظریات کافی است. آنگاه دو فیلسوف یا دو فلسفه را گزینش کرده و آن مجموعه را بر آن دو، اعمال میکنیم. این امر بدین معناست که فلسفه تطبیقی یک روش کاملا مکانیکی است. اما این تلقی توهمی بیش نیست
هگل یک فیلسوفغربی است که به اروپامحوری اعتقاد دارد و در نهایت همه کمالات و ارزشهای بشری را منحصر در ملت آلمان میداند. باورهای هگل بهحدی پررنگ است که حتی بسیاری از متفکران اروپایی او را یک ناسیونالیست تمامعیار دانستهاند و فلسفهاش را تئوریزهکردن ناسیونالیسم، فاشیسم و حتی نژادپرستی دانستهاند
گئورگ لوکاچ در کتاب «هگل جوان» زندگینامه فکری متفاوتی از هگل تدوین میکند. لوکاچ در این کتاب نشان میدهد که در عین برجستگی عناصر ایدهآلیستی در فلسفه آغازین هگل، او بررسی مسائل اقتصادی را نیز به طور جدی در دستور کار خود داشته است. در ادامه بسط روش دیالکتیک را در فلسفه هگل توضیح میدهد…
کیرکگور را ضدهگلیترین فیلسوف قرن نوزدهم و «مفهوم آیرونی» را هگلیترین کتاب او میدانند. چگونه متفکری که همواره به ضدیت با هگل شهره است در نخستین اثرش تا این حد متأثر از هگل است؟
کتاب «هگل و پدیدارشناسی روح» عنوان اثری از «رابرت استرن» است که توسط محمدمهدی اردبیلی و سید محمدجواد سیدی ترجمه و در سال جاری از سوی انتشارات ققنوس، روانه بازار شده است.