این مقاله را به اشتراک بگذارید
خواندن نامههای عاشقانه ساعدی یک فرصت استثناییست، نه فقط بهخاطر آنکه چهرهای تازه از «ساعدیعاشق» به ما نشان میدهد، کسی که از قضا داستانهایش، بیش از آنکه عاشقانه باشند، دارای مایههای سیاسی و اجتماعی هستند و هیچگاه بدین صفت بازتاب دهندهی وجهه پررنگ و پنهان زندگی او که حالا بر ما آشکارشده، نبودهاند. ساعدی آنجا هم که اشاراتی به عشق داشته، دارای تصویری کاملا متفاوت با آنچه در این کتاب شاهد هستیم بوده است. رابطهای که به عشقهای اساطیری در ادبیات ما پهلو میزند و به سان آنها نیز سرانجامی تلخ، جز جدایی برایش نمیتوان متصور بود. گویی ساعدی خود شخصیت اصلی عاشقانهترین داستان زندگیاش بوده و جملاتی این چنین را که بازتاب درونیترین عواطف عاشقانهی اوست تنها نثار معشوق خود میکند، و جز این، حتی در قالب داستانهایی که به عشق پرداخته، به کاربردن چنین الفاظی را نه مجاز میدانسته و نه ارضایش میکرده.
«طاهره طاهرهی عزیزم» فرصتیست مغتنم برای رفتن به گذشته، تا با تنفس در حال و هوای نوستالژیک عشقهای قدیمی، آن عشقهای سالهای سبز، گوشههایی از زندگی خود را مرور کنیم، آن گوشههای که اغلب در شلوغی سرسامآور زندگی امروز آنها را بهدست فراموشی سپردهایم، اما حالا در همراهی با «غلا و طاهره» آنها را باز یافته و دوباره به خاطر خواهیم آورد. گاه خواندن جملات صمیمی و صادقانه ساعدی که صیقل خوردهاند به سوهان عشق، لبخندی بر لب ما میآورد، از یادآوری خاطراتی که تلخ یا شیرین، بهواسطه پیوستن به یادبودهایی درونی و گرانقدر از گذشته، گوارا به نظر میرسند.
«طاهره طاهرهی عزیزم» کتابی خواندنیست و در عین حال مهم. مطمعنا دیگر هیچ نویسنده و محققی که به سراغ ساعدی میرود نمیتواند از کنار منبع دست اولی اینچنین بهراحتی گذر کنند و حتی آن کتابها که تاکنون دربارهی ساعدی نوشته شدهاند، با توجه به آنچه در لابلای سطور این کتاب میتوان یافت، دوباره باید بازنویسی شوند. دلایل این اهمیت در متن نامهها به روشنی پیداست که استخراج، دستهبندی و همچنین نتیجهگیری از آنها مجالی فراخ را میطلبد که تناسبی با نوشتههای ساندویچی و شتابزده فضای مجازی ندارد، با این حال در ادامه به صورت گذرا بدان اشاره قرار خواهم کرد.
اما پیش از آن باید اشارهای کرد به تاریخ این نامهها که از میانه سال ۱۳۳۲، آغاز میشوند و تا میانه سال ۱۳۴۵ ادامه پیدا میکنند، و این یعنی یک دوره سیزده ساله که در بر گیرنده سالهای آغازین فعالیت ادبی ساعدی تا سالهایی که در آستانه به اوج رسیدن در داستاننویسی و ایضا نمایشنامهنویسیست. با توجه به نامههای این کتاب، آغاز این رابطهی عاشقانه به دورانی بر میگردد که پسر بچه نوجوانی بنام «غلا» سر راه دختر مدرسهای ماجرا، طاهره میرفته تا با نگاههای عاشقانهاش، دل او را نرم و توجهاش را به خود جلب کند.
آنگونه که از متن نامهها پیداست، تعداد این نامهها باید بسیار بیش از این بوده باشد، در جایی حتی ساعدی به فواصل کوتاه زمانی نامهها اشاره میکند و با این حساب هیچ بعید نیست این نامهها تنها بخش کوچکی از تعداد بسیار زیادی نامه بوده که به مرور زمان از بین رفتهاند. احتمالا گیرنده نامهها نیز بعدها در سالهایی که ساعدی به شهرت رسید، تازه به اهمیت آنها پیبرده باشد. بنابراین هیچ بعید نیست نامههای دیگری هم پیش از آنچه در آغاز این کتاب آمده وجود داشته، همانطور که بیشک نامههای دیگری هم بعد از پایان این رابطه نوشته شده است. چون نامهها بیآنکه بتوان به شکل محسوسی رد اتفاقی خاص را در آنها دید، یکباره بدون اینکه امکان نتیجهگیری مشخصی وجود داشته باشد، به پایان رسیدهاند.
به هر روی این نامهها در عین اینکه نمایانگر عشقی سرشار و پایدار از سوی ساعدیجوان – که گویی از زمان مدرسه و نوجوانی او شروع شده، ابتدا یک طرفه بوده و بعد نیز با پاسخی مثبت روبرو شده است- به معشوق خود است، عشقی که لااقل تا آخرین نامههای منتشر شده در کتاب هنوز گرمایسوزان خود را حفظ کرده، اما از سوی دیگر نمایانگر سیر تغییر و تحولات شخصیتی و حتی فکری ساعدی نیز هست، ساعدی ابتدای کتاب با ساعدی اخر کتاب تفاوت بسیار کرده است، اگرچه همچنان عاشق طاهرهست. ساعدی در نامههای آخر خود در عین ابراز عشق به مسائل جدیتری اشاره میکند و حتی گزارشی از کارهایی که دردست انجام و چاپ دارد میدهد و به این ترتیب در این خط سیر شور عاشقانه او با شعوری آگاهانهنیز همراه میشود. اما با این حال نباید از این نکته غافل شد که او از همان دوران جوانی به عنوان جوانی اهل کتاب که از آنچه در پیرامونش میگذرد غافل نیست. برای نمونه در نخستین نامهای که تاریخ نگارش دارد و مربوط به یک هفته بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است، در لابلای نجواهای عاشقانه خود اشارهای توأم با یأس به از دست رفتن آمال و آرزوهای از دست رفته نسل خود، و سایه دیکتاتوری بعد از کودتا دارد.
ایکاش مجموعه کامل این نامهها از گزند گذر سال ها در امان مانده و امروز مجموعهی کامل آنها را در دست داشتیم، چرا که وقتی این کتاب را در دست گرفته و میخوانی، تنها خواننده یکسری نامههای عاشقانه و یا اسناد ارزندهای از زندگی یکی از بزرگان ادبیات این دیار نیستی، اگر با زندگی و شخصیت ساعدی هم آشنایی داشته باشی، آن وقت «طاهره طاهره عزیزم»، برایت رمانی عاشقانه با مضمونی واقعی خواهد بود، رمانی که به صورت نامهنگارانه نوشته شده، اما به سبک ناب زندگی، از کسی که ذاتا داستاننویس باشد، جز این نیز نباید از او انتظار داشت. بدین وصف اگر موفق شوید افتادگیها و خلاءهای (ناگزیر) این کتاب را با مشارکت ذهن خود پر کنید، میتوانید تجربه خواندن آن را به تجربه خواندن رمانی جذاب و نوستالژیک بدل کنید؛ چه باک که پیوستگی و ساختمان لازم را نداشته باشد (پس این ذهن جستجوگر مخاطب به چه درد می خورد؟). با این رویکرد البته «طاهره طاهرهی عزیزم» رمانی شخصیت محور خواهد بود، سطوری که از لابلای آنها میکوشی کوچکترین اطلاعات را درباره معشوق ساعدی رصد کنی و با کنار هم قرار دادن آنها تصویر او را در ذهن خودت کامل کنی. رمانی که حکایت عشق است، حکایت بزرگ شدن آدمهاست، حکایتی که از عاشقانههای اسطورهای ادبیات ما کم ندارد، حکایت عشق سالهای سبز.
خواندن این کتاب – با همه کاستیهایش که البته به ساعدی ربطی نداشته و حاصل چگونگی تدوین کتاب است- لذت بسیار بردم، از دلم نیامد این مطلب را که از سر عشق به ساعدی نوشتم، با انتقاد از چگونگی تدوین کننده کتاب و ناشر آن همراه سازم، این اشارهها بماند برای پست بعدی در «مانی»، اما با این احوال درود و سپاس خود را نثار: انتشارات مشکی، حامد احمدی، دیگرانی که تا به چاپ رسیدن همکاری و نقش داشتهاند و ن همکاری وو نقش داشتهاندآحتی آن ممیزی که مهر قابل چاپ بودن پای آن زده (این روزها اوضاع به گونه ای ست که انتشار هر کتابی بزرگترین اتفاق عالم امکان برای ما محسوب میشود، اگرچه مجوز آن برای دورههای قبل باشد!)میسازم.
*عنوان مطلب را از داستان عاشقانه و زیبای ابراهیم گلستانبزرگ وام گرفتهام.
3 نظر
نصرت درویشی
دوستان گرانسنگ در مد ومه!
مطلب ارزشمند و زیبای نگاهی به کتاب «طاهره طاهره ی عزیزم» (نامه های عاشقانه ی غلامحسن ساعدی) کمک میکندبه شناخت بهتر غلامحسین ساعدی
قلمتان توانا و مانا باشید
باز نشر این مطلب در چراغ های رابطه به پاس زحمات شما وشناساندن بیشتر اندیشه های ساعدی است
نصرت درویشی/مهر/۱۳۸۹
مهناز
این کتاب را از کجا می شود تهیه کرد.
omidi
اگر چاپ آن تمام نشده باشد، در کتاب فروشی های راسته ی انقلاب یا کریمخان می توانید آن را پیدا کنید!