این مقاله را به اشتراک بگذارید
این اولین مطلب از مجموعه طنز های ادبی ست که دوست خوبمان، امید مهدی نژاد شاعر و طنز پرداز و ایضا روزنامه نگار، قول نوشتنشان را به «مد و مه» داده است، و امید واریم تداوم یافته و در روزهای آینده (لااقل هر هفته یا دوهفته یا یک ماه یا یک سال یا…یکبار) شاهد نمونه هایی تازه از آن باشیم! هرچند که به این طنزپرداز جماعت نمی شود زیاد اعتماد کرد، چرا که احتمال دارد کل ماجرا یک جور طنز و در نوع خود سر کاری باشد.این توضیح را هم اضافه کنیم که از مهدی نژاد در حوزه شعر کتاب«رجزمویه» منتشر شده که البته در بر دارنده اشعاری ست جدی، هرچند او در رابطه با دیگران و کلا در بسیاری موارد چنان درگیر طنز است که از روز اول ما اصلا باور نداشتیم از امید شعر جدی گفتن بر بیاید!
***
کتاب اول:
بر سر سه‌راهی
مؤلف: جیم. اعتضادی
ناشر: مخاطب‌گستر
شمارگان: ۱۰۰۰۰
قیمت: ۳۲۰۰
طیف مخاطب: درماندگان، بیچارگان و منتظران پیام‌های اخلاقی
*
بر سر سه‌راهی نام مجموعه داستانی است از نویسنده پرکار و جویای نان آقا یا خانم جیم اعتضادی. این کتاب که صد و چهل و هفتمین اثر از این نویسنده مطرح محسوب می‌شود شامل دوازده داستان کوتاه و نیمه‌بلند است که به گفته نویسنده همگی از اتفاقات واقعی الهام گرفتهشدهاند. در این مجموعه سرنوشت دوازده تن از افراد فریب‌خورده اجتماع که در زندگی دچار سرخوردگی شده‌اند، طرح و بررسی شده است. در پایان هر داستان، مؤلف ضمن بررسی داستان پیام‌های اخلاقی هر داستان را متذکر می‌شود و خوانندگان را از رفیق بد، زغال خوب، ارتباطات نامشروع بدون اطلاع پدر و مادر، اغتشاش، رانندگی بدون گواهی‌نامه، فوت ناگهانی و دیگر خصائص ناپسند برحذر می‌دارد. نویسنده در مقدمه کتاب، هدف از تولید این اثر را این‌گونه بیان کرده است:
«هیچ جامعه‌ای به سعادت و آرامش دست پیدا نمی‌کند، مگر آن‌که تک تک افراد آن جامعه به سعادت و آرامش دست پیدا کنند. واقعیت‌های تلخ روزمره باید چراغ راه آینده باشند و این راه جز با استفاده از ابزار هنر امکان‌پذیر نیست.»
در این کتاب داستان‌هایی با این عناوین به چاپ رسیده‌اند:
زیر پل عابر پیاده، برای بار سوم می‌پرسم آیا وکیلم، شوهر ناسپاس، به کجا چنین شتابان، پر قو، نامزدی شیرین، بخاری روشن، سجاده نرم نیایش و…
گفتنی است کتاب «بر سر سه‌راهی» تاکنون موفق شده است چندین و چند جایزه ادبی و فرهنگی را در تهران و شهرستان‌ها به خود اختصاص دهد که از آن جمله‌اند:
ـ جایزه انجمن روان‌شناسی بخش یک شهرستان ایذه
ـ جایزه داستان ماه انجمن ادبیات دوشنبه (تاجیکستان)
ـ جایزه بزرگ کتاب سال راهنمایی و رانندگی/ به خاطر توجه مطلوب به شیوه درست رانندگی در تهران بزرگ
ـ تقدیر ویژه از سوی انجمن فریب‌خوردگان اجتماعی (با مسئولیت محدود)
ـ جایزه نگاه مردمی نیایش (بهترین کتاب از نظر مخاطبان دبیرستان دخترانه نیایش ۳)
***
کتاب دوم:
محور عاشق و معشوق
شاعر: الف. کومه‌سرایی (دلشده)
ناشر: پرند خیال
شمارگان: ۱۰۰۰
قیمت: ۲۰۰۰
طیف مخاطب: مجامع، محافل، و مجالس ادبی
*
الف. کومه‌سرایی، شاعر شهیر شهرستانی که سابقه بیش از چهل سال حضور برجسته ادبی را در کارنامه خود دارد، سیزدهمین مجموعه شعری خود را با عنوان محور عاشق و معشوق روانه بازار نشر کرده است. این شاعر پیشکسوت که از اعضای فعال انجمن ادبی اثیرالدین اخسیتکی است، در این مجموعه با بهره‌گیری از سنت ادب فارسی، موضوع عشق (اعم از مجازی و حقیقی) را به بررسی شاعرانه نشسته است. این مجموعه شامل دو فصلِ در آسمان عشق حقیقی و بر کران عشق مجاری می‌شود. فصل اول بیست غزل و فصل دوم سی و سه غزل از این شاعر را در بر می‌گیرد که سرجمع می‌کند به عبارتی پنجاه و سه غزل. کومه‌سرایی در این کتاب که سروده‌های سه سال اخیر او را در بر می‌گیرد از صنایع ادبی بسیاری از جمله تضاد و طباق، رد الصدر علی العجز، التزام و نیز صنعت بسته‌بندی استفاده‌ها کرده است. در بخشی از مقدمه کتاب که به قلم استاد دکتر میرجابر میرصابری نگاشته شده است می‌خوانیم:
«فرصتی دست داد تا در مرغزار اندیشه شاعر شیرین‌سخن و سعدی روزگار الف خان کومه‌سرایی گلگشتی کنیم و همچون صیاد معانی در جستجوی مروارید عشق و عرفان بحر متلاطم این شاعر فرهیخته را بالا و پایین نماییم. زها افسونگری و خها اعجاز کلام. چه بهره‌ها بردیم و چه توشه‌ها اندوختیم از این طبع والا و جان بیدار که در سرچشمه‌های عاشقی در کمین معشوق ازلی و ابدی نقاب از رخ اندیشه زدوده است و جان را به سمباده رنج سوده…»
یکی از غزل‌های این کتاب را از فصل «در آسمان عشق حقیقی» می‌خوانید:
ما بدین در نه پی قال و مقال آمده‌ایم
ما بدین در ز پی شیوه و حال آمده‌ایم
بلبلان در چمن از فیض سخن نغمه‌زنان
بین که ما نیز چه فرخنده‌مآل آمده‌ایم
نتوان برد از این ورطه نه رخت و نه لباس
ما که باشیم که گوییم بنال؟ آمده‌ایم
میوه عشق در این باغ رسیده‌ست به نور
لیک ما بر درش استاده و کال آمده‌ایم
شیشه‌ها را برسانید که پر می‌سازند
بس مگویید که ما جنس سفال آمده‌ایم
عارفان لجنه ارباب صداقت باشند
نه دروغ است که ما صید حلال آمده‌ایم
با توجه به همین نکته که حافظ فرمود
از ازل تا به ابد این‌همه سال آمده‌ایم
دلشده! بیشتر از این مگشا راز جهان
ما بدین در نه پی قال و مقال آمده‌ایم
***