رفتن به محتوا رفتن به فوتر

شیوه های روایت و خلق شخصیت در آثار هوشنگ گلشیری

2 نظر

  • یلدا فاتحی
    ارسال شده 14 سپتامبر 2011 در 9:19 ق.ظ

    ضمن احترام به نوسینده محترم مقاله ، باید عرض کنم که قلم مرحوم گلشیری قلم یک نویسنده شاخص و برجسته نیست . عادلانه اگر قضاوت کنیم در حد آل احمد و صادقی و احمد محمود بود. چیزی که باعث شهرت و براهنی شد، حاشیه های ادبی و راه انداختن جریانی از آدم هایی بود که همیشه دنبال مراد هستند. به نظر من حتی شازده احتجاب داستان بلندی است که ارزش متوسطی دارد. مقایسه کنید با مدیر مدرسه یا همسایه ها یا سنگ صبور چوبک . گلشیری از لحاظ معنایی کار شاخصی ندارد. او فکر میکرد که با تکنیک و زبان می شود داستان نوشت. آن هم داستان هایی که از نظر زمانی حداقل ۵۰ سال بعد از کارهای کافکا و فاکنر و ناباکف بودند. ممکن است دوستان گلشیری از این حرف خوش ششان نیاید ولی این دوستان همان کسانی هستند که در عین حال روی کارهای زویا پیرزاد و پرینوش صنیعی و فتانه حاج سید جوادی نقدهای خیلی خیلی مثبت می نویسند.

  • سام
    ارسال شده 2 جولای 2013 در 6:18 ب.ظ

    ضمن ابراز موافقت شدید با نظر خانم فاتحی باید گفت که عقب بودن نویسندگان ایرانی از جریان روز جهانی محدود به گلشیری نیست. فی المثل خود هدایت به عنوان پدرخوانده “ادبیات پیشرو” ایران نیز زمانی که بوف کور را می نوست سی چهل سالی از جریان به انحطاط رفته سمبولیسم عقب بود.

ارسال نظر

0.0/5