این مقاله را به اشتراک بگذارید
جرم و جنایت از روز نخست با زندگی نوع بشر عجین بوده، از همان هنگام که آدمیزاد پا بر روی این کره خاکی نهاد، قابیل از سر حسادت و یا رقابت برادرش هابیل را کشت و بعد سعی در پنهان کردن رد جنایت خود کرد، از همین رو تعجبآور نیست اگر تبار ادبیات جنایی و خاستگاه آن را در روایت های کهن و کتاب مقدس می شمارند و این خود فصلی قابل بررسی در ادبیات پلیسی و جناییست. اما ادبیات پلیسی و جنایی به شکل مدرن آن و شمایل آشنای کاراگاه به عنوان شحصیتی محوری در بخشی از این ادبیات، در قرن نوزدهم و بهطور شاخص در داستانهایی از ادگار آلنپو دیده شد توسط دیگر نویسندگان تکامل یافت تا به امروز رسید و برخی از نویسندگان گاه با حذف شخصیت کاراگاه و یا ایجاد تغییرات بنیادین در خصوصیات سنتی آن، تجربه هایی دیگر گونه در ادبیات پلیسی جنایی را به سامان رساندند.
از این رو آنچه بر ادبیات پلیسی جنایی گذشته، حکایتیست طولانی با قدمتی هزاران ساله و البته پر فراز و نشیب؛ حکایت داستانهایی که از زمان شناسایی آنها به عنوان یک گونهی ادبی مشخص در دو سده اخیر به اشکال گوناگون ظهور بروز کرده و نویسندگان بسیاری در آن به طبع آزمایی پرداختهاند؛ برخی به آن صرفا به عنوان ابزاری برای سرگرم کردن مخاطب و یا کسب درآمد برای خود نگریستهاند، برخی دیگر اما آن را تا سطح آثاری برخوردار از ارزشهای ادبی و هنری بالا برده و فراتر از آن، از ادبیات پلیسی جنایی بستری برای شناخت روان آدمی و برداشتی جامعه شناختی از مناسبات میان آنها ساختهاند. در پرونده ادبیات جنایی پلیسی «مد ومه» از گذشتههای دور شروع خواهیم کرد. ابتدا به تبارشناسی ادبیات پلیسی جنایی پرداخته و به مرور تاریخی و تحلیلی زمینههای شکلگیری این گونهی ادبی میپردازیم و در عین حال از نمونههای آن در ادبیات کهن که شباحت هایی با سوژه مورد بحث ما دارند و یا ناخود آگاه از شاخص هایی بهره بردهاند که بعدها به عنوان شاخصهای سبکی ادبیات پلیسی جنایی بدل شدهاند غافل نخواهیم ماند.
شناسایی عناصر مضمونی و فرمی ادبیات پلیسی و جنایی و نهایتا نگاهی به زندگی و آثار نویسندگان شاخص این گونه از دیگر سرفصلهایی ست که در این پرونده بدان نظر خواهیم داشت. در این پرونده به سراغ منابع مکتوب موجود هم رفته و از آنها مدد گرفتهایم، اما بخش مهمی از این پرونده در برگیرنده مطالبیست که برای اولین بار در فضای مجازی منتشر می شوند، به خصوص درباره نویسندگان مهمی که ناشناخته ماندهاند و یا حتی نویسندگان بسیار معروفی که تعجب خواهید کرد اگر بگوییم در زبان فارسی اطلاعات درباره زندگی آنها بسیار ناچیز و یا درواقع نزدیک به هیچ است.
در ابتدای این پرونده جا دارد که مراتب سپاس خود را از خانم نیره رحمانی به جای بیاوریم که زحمت برگردان بسیاری از متون ترجمه نشده و یا بخشهای کوتاهی که به عنوان افزودههای تازه به منابع موجود (برای کاملتر شدن بحث) برعهده داشتند. همچنین نباید ناگفته گذاشت برای اینکه خوانندگان مد و مه پروندهای پرو پیمان درباره ادبیات پلیسی جنایی در اختیار داشته باشند، علاوه بر مطالبی که اختصاصا برای این پرونده نوشته یا ترجمه شدهاند، تقریبا به عمده منابع موجود مراجعه کرده و مطالب ارزنده و خواندنی آنها را مورد استفاده قرار دادهایم، بنابراین جا دارد از نویسندگان و مترجمانی که به این ترتیب نیز به طور غیرمستقیم با ما همکاری کردهاند و یا در واقع ما از زحمات آنها (با ذکر نام خودشان) استفاده کردهایم (!) تشکر کنیم.
با این مقدمه این پرونده تقدیم میشود به بهرام صادقی که ادبیات پلیسی را بسار دوست میداشت و مترجمانی –که برخی از سرعشق و علاقه- در راه برگرداندن این گونهی جذاب ادبی به فارسی (در تاریخ صدساله ترجمه آثار پلیسی در این دیار) گامهایی فراموش نشدنی برداشتهاند…از قدیمیها چون ذبیح الله منصوری، نصرالله فلسفی، عنایتالله شکیباپور، گیورگیس آقاسی و… که ضعیف یا قوی پایههای این کار را گذاشتند تا مترجمان زبده نسلهای بعد تا به امروز که تصویر راستین ادبیات پلیسی جنایی را به ما نشان دادند؛ بهویژه کریم کشاورز، خسرو سمیعی، عبدالله توکل، کریم امامی، کاظم اسماعیلی، کاوه میرعباسی، عباس آگاهی، رامین آذر بهرام، حسن زیادلو، احسان نوروزی و…