این مقاله را به اشتراک بگذارید
این اولین فیلم جی. وون کیم کره ای در هالیوود است اما این فیلم را در درجه اول برای بازگرداندن ارنولد به هرم فیلمسازی ژانر اکشن و تبدیل مجدد او به اصطلاح غولی ساختهاند که پیشتر بود.
بدیهی بود که بعد از پایان یافتن دوران اسف بار حضور ارنولد شوارتزنگر در پست فرماندهی ایالت دهها ملیتی کالیفرنیای آمریکا و نابودترشدن این منطقه با سیاستهای مشعشع این اتریشی تنومند کم مغز و بازگشت تبعی او به سینما، ارنولد بر حضورهایی ساده در فیلم هایی مثل دوگانه Expendables کار سیلوستر استالونه اکتفا نکند و بخواهد مثل دوران اوجش ستاره تنها و مرد اول یک کار اکشن پر ضرب باشد و دوباره در چنین جایگاهی قرار گیرد و باز از در و دیوار بالا برود و فیلم جدید «آخرین جایگاه» که از اواخر بهمن ۹۱ در آمریکای شمالی و از ۱۵ فروردین ۹۲ در اروپای غربی اکران شده، چنان فیلمی با مقاصدی از این دست است. کمتر چیزی در ارتباط با این قهرمان سابق بدن سازی جهان که با دوگانه Conan , The Barbarian در اوایل دهه ۱۹۸۰ در دنیای سینما معروف شد باعث حیرت میشود و به همین سبب شنیدن همان لهجه غلیظ اتریشی – آلمانی از زبان وی قریب به ۳۰ سال بعد از اکران «ترمیناتور یک» که ارنولد را در این حرفه تبدیل به یک ستاره کرد، به راحتی قابل پذیرش است و لابد هیچکس از خود نمی پرسد او چطور با این لهجه ۸ سال فرماندار و مرد اول اجرایی یکی از مهمترین ایالات آمریکا بوده است.
شبیه به سایبرگها
حقایق زندگی این مرد هر چه باشند وی که در آن سالهای پولسازی اش در کوماندو، دروغهای حقیقی، پاک کننده، دوقلوها، فراخوانی عمومی و البته ترمیناتور ۲ هم بازی کرد، در فیلم جدیدش ایفاگر رل یک مامور ارشد سابق پلیس لس آنجلس به نام ری اوونز است که کلی جایزه و نشان و مدال افتخار را هم به او داده بودند. وی که اخیراً ۶۶ ساله شده، در این سن و به سبب تغییراتی که در حالاتش به وجود آمده بیش از هر زمانی شبیه به سایبرگها و موجودات مصنوعی و متعلق به سایر سیارات است. پوست او قدری کشیده شده به نظر میرسد، چشم هایش قدری بسته تر ولی پر نورتر شده و بیشتر برق میزند و با این که شانه هایش قدری فروخوابیده اما بازوهایش همچنان باد کرده و پرتوان است و هنوز در این سن و سال هم حضوری قوی به لحاظ فیزیکی بر پرده سینما دارد. البته به سبک و سیاق گذشته به وی دیالوگ هایی میدهند که بسیار کوتاه و به قول خودشان One Liner (یک جمله ای) است و آنها را طولانی تر نمی کنند زیرا آرنولد با آن استعداد بازیگری (که هنوز ندارد) و توانایی مکالمه (که پیشتر هم گفتیم ندارد) سزاوار چیزی بیش از این سؤالها و جوابهای پرضرب و کوتاه نیست و هر چه که رد و بدل کردن جملات آنان طولانی تر شود، بی استعدادی ارنولد بیشتر توی چشم خواهد خورد و اصولا در هالیوود هنوز ارنولد را مثل همتاهایش و حتی بیش از آنها (شامل سیلوستر استالونه، استیون سیگال، ژان کلود ون دام و جیسن استیتام) نه یک اکتور و مرد محاورهها بلکه عنصر اکشن میشناسند و فقط وقتی به چشم میخورد که اتفاقی افتاده باشد و نیازی به حرکت و زور و دویدن و کوبیدن باشد و در غیر این صورت او اصلا فلسفه وجودی ندارد.