این مقاله را به اشتراک بگذارید
از «قیصر» زیاد گفته و نوشتهاند. تقریباً جایی را ناگفته نگذاشتهاند. میدانیم که فیلم ماندگاری است. فیلم همه زمانها، و هیچ گاه کهنه و رنگ و رو رفته نمیشود (مثل بیشماری فیلمهای معروف دیگر). یادم هست که اولین نقد بر آن را من در «ستاره سینما» نوشتم با عنوان «سینمای ایران به وجود آمد» و بعد دیگران به وفور دربارهاش نوشتند. خیلیها تحسین کردند و برخیها هم به غرض آن را به شدت کوبیدند، اما «قیصر» سر پا و محکم و با صلابت ایستاد. «قیصر» گرفت و نوع سینمایی دیگر را سبب شد، و در حقیقت رنسانسی در سینمای از پا افتاده ما ایجاد کرد.
چرا «قیصر» چنین کرد؟ به درستی نمیتوان پاسخی برایش یافت. شاید آن سوی دیگر سینمایی بود که سالها بر آن سینما سایه انداخته بود. آن چه «قیصر» را از آن سینمای عامی و متعارف، متمایز میساخت، نگاه- و شکل بازگویی نامتعارف- فیلمساز بود. درست در زمان و موقعیتی مناسب، درست در لحظهای که باید به وقوع میپیوست. «قیصر» تکهای از جامعه بیعدالت، نامردمی و نابرابریها بود. تفاوت «قیصر» از آن جا ناشی میشد که قهرمان این بار بیش از آن چه ظاهری و مادی عمل کند، احساسی و درونی بود. برای همین هم بود که شخصیت او به آدمهای معمول بیشتر نزدیک بود تا یک قهرمان ساختگی. به همینرو مخاطب خود را در کنار «قیصر» و با او در کشاکش همه اتفاقات میدید.
این که بخواهیم یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای خودمان را پس از بیش از ۴۰ سال دوباره مطرح کنیم، هم گام مؤثری است و در عین حال هم نگاهی نوستالژیک. ما کمتر از فیلمهای بزرگ خودمان گفتهایم که چگونه ساخته شدهاند و سازندگان آن چه حرف و حدیثی برای گفتن داشتهاند، بنابراین پرداخت به فیلمی همچون «قیصر» میتواند کاری بس تحسین برانگیز باشد.
مسعود نجفی با دقت و ظرافت لحظههایی فراموش نشدنی از «قیصر» برگزیده و با هوشمندی و به همراه مسعود کیمیایی به همان محلههای وقوع حادثهها سر زده است. پای حرفهای عباس شباویز- تهیهکننده فیلم- نشسته که دیگر بین ما نیست و یا از زبان مازیار پرتو و دوربین روی دست او، و با منوچهر اسماعیلی که با تبحر به جای هر دو شخصیت عمده (قیصر و خاندایی) سخن رانده، و در کنار جمشید مشایخی و حضوری که به نقشی ماندگار انجامیده است.
فیلم «قیصر ۴۰ سال بعد» مستندی که سیدی آن تازگیها به بازار آمده، کاری سنجیده و جذاب درباره فیلمی است که دوباره باید شناخت. فیلمی که در ذهن و خاطرهها همیشه زنده است.
بانی فیلم – مد و مه دبهار ۱۳۹۲