این مقاله را به اشتراک بگذارید
این مجموعه در سه دفتر با عنوانهای «کیستی تو، من کوچک من؟»، «قلب باید بداند. قلب اشتباه نمیکند…» و «بر رویاهای من به نرمی قدم بگذار…» گرد آمده است.
در دفتر نخست سرودههایی از والتر دولامر، رابرت فراست، دبلیو. اچ. اودن، آر.اس. تامس و ای.ای. کامینگز گنجانده شده و دفتر دوم دربرگیرنده شعرهای شاعران چک، ویتسلاو نزوال، آنتونین بارتوشک، پتر میکش، میخال چرنیک و یاروسلاو سایفرت است. دفتر سوم نیز سرودههای بری کو، فردریش فراید، باب دیکسن، ویلیام ایست لیک، سام گرینلی، ساویتری هانسمن، کارول آنمارش، مدستو سیلوا، الکساندر پوپ، جودیت ویرست، پاملا براون، ادریان میچل، جان بایروم، سیلویا پلات، رابرت گریوز، اوانگین پارسن، وندی کوپ، دبلیو. بی. ییتز، مارج پیرسی و برایان پاتن است.
از برخی شاعران تنها یک قطعه شعر و گروهی دیگر چند قطعه شعر ترجمه شده و در کتاب آمده است. همچنین درباره هر شاعر گاه یک معرفی کوتاه همراه با حوزههای فعالیت و ملیت آن شاعر ارایه شده و گاهی این معرفی مفصلتر و در حد یک پاراگراف است و نگاهی به کارنامه ادبی شاعر نیز دارد.
دوائی یاداشتی در آغاز این کتاب با عنوان «در گذر سالها…» نوشته و درباره چگونگی دستیابی به این شعرها یا انتخاب و ترجمه آنها توضیحاتی ارایه کرده است.
وی بیشتر این شعرها را در دیدار از کتابخانههای بزرگ شهر پراگ و بررسی مجموعههایی از شاعران مختلف که بیشتر انگلیسیزبان و برخی اهل چک بودهاند، به دست آورده و به گفته خودش براساس روحیه، طبع و سلقیه فردی، آنها را انتخاب کرده است و در این انتخاب، کوتاه و بلند بودن شعر یا شهرت و عدم شهرت نسبی سرایندهها آنقدرها دخالت نداشته است.
وی همچنین به این نکته اشاره کرده که در انتخاب این اشعار بیشتر بر سادگی و غنای آنها تکیه داشته است.
«عکس دیروز»، «سهره کبود رنگ»، «جایی که هرگز پا نگذاشتهام»، «پراگ با انگشتانی از باران»، «این چند ساله اندک»، «ماههای مریخ»، «درها را باز قفل کردهاند»، «سنگی در دهان داشتم»، «منطق قناس»، «سال بد»، «کافه اسلاویا»، «تاملی کوتاه بر مرگ»، «رویایی داشت»، «داستانی اشکآلود» و «یک ساقه علف» عنوان برخی شعرهای این مجموعه هستند.
نمونه شعری از این مجموعه با عنوان «پراگ» سروده «آر.اس. تامس»:
«پراگ پر از مراسم شکوفان ازدواجها،
اروپا سنگین بر وجدانم،
به خاطر همه کارهایی که نکردهام.
راهم را بین ساختمانهای یک شکل خاکستری
گم کردهام.
به یاد سرگذشتی افتادم،
که آدم چگونه میتواند تبدیل به حشرهای شود،
که بار دیگر حضور چکهپوشها را اقتضا کند.»
مرتضی کاخی نیز یادداشتی با عنوان «گذری و نظری بر باغ من تویی» بر این مجموعه نوشته است. وی یادداشت خود را با بیتی از حافظ مبنی بر «بیا و حال اهل درد بشنو/ به لفظ اندک و معنی بسیار» آغاز کرده و آورده است: «ترجمه پرویز ودائی معنای حافظ را به علاوه سادگی و روانی زبان شعرها، که مترجم در برگردان آنها به فارسی نهایت سعی را کرده است تا این مهم از شعریت اصل حتی اندکی نکاهد، رعایت کرده است.»
وی در ادامه بر اهمیت ترجمه شعر تاکید کرده و آورده است: «امروزه بسیاری از مترجمان شعر فرنگی را جوانانی جدیدالاحداث تشکیل میدهند که با در دست داشتن مدرک دیپلم یا لیسانسه غیر مرتبط با ادبیات، تابستانی را به کلاس خصوصی انگلیسی رفته و کتاب «دایرکت متد،۱» را به پایان رساندهاند.»
کاخی معتقد است این کارها ظلم است هم به شعر، هم به زبان اصلی، هم به زبان مادری و بهویژه به خوانندگان بیگناه و هم در این ایام به کاغذ گران و کمیاب هم ظلم است.
وی همچنین در این یادداشت اشارهای به آشناییاش با دوائی داشته است، اما کاخی در گفتوگو با «ایبنا» نیز درباره این کتاب و ترجمه دوائی گفت: دوائی این شعرها را از زبان انگلیسی یا چکی به فارسی برگردانده است. برهمین اساس این کتاب بهویژه در زمینه ترجمه شعر و اصالت ترجمه به دلیل تسلط دوائی به زبانهای فارسی، انگلیسی و چکی کم نمونه است.
وی افزود: همچنین این کتاب به نوعی آنتولوژی شعر اروپایی- آمریکایی است و دوائی تا جایی که توانسته و در حد شناخت خود بیشتر شاعران خوب و همچنین نمونه شعرهای خوبی از این شاعران را با ترجمه سرودههایشان معرفی کرده است.
نمونه شعر دیگری از این مجموعه با عنوان «تاملی کوتاه بر مرگ» سروده میروسلاو هلوب:
«اغلب آدمها طوری رفتار میکنند
که انگار هنوز به دنیا نیامدهاند.
اما ویلیام باروز،
هنگامی که محصلی از او پرسید
که آیا به زندگی پس از مرگ اعتقاد داری، گفت:
«و تو از کجا میدانی که هنوز نمردهای؟»»
دوایی، منتقد فیلم، نویسنده و مترجم ایرانی متولد ۱۳۱۴ تهران است. وی فارغالتحصیل دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در رشته زبان انگلیسی است و همین تسلط به زبان سبب شده که مترجم مقالههای مختلف سینمایی و متن گفتوگو برای دوبله فیلمها باشد. آخرین مقالهاش در ایران در سال ۱۳۵۳ در مجله «سپید و سیاه» با عنوان «خداحافظ رفقا» منتشر شد و برای یک دوره آموزشی به چکسلواکی رفت و ساکن پراگ شد.
او همچنین از پایهگذاران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در کنار پرویز کلانتری، عباس کیارستمی، اکبر صادقی، نورالدین زرینکلک، سیروس طاهباز و خسرو سینایی است و مدتی هم دبیر جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان در سالهای ۵۰ و ۵۲ بود.
دوائی هماکنون ساکن پراگ است و علاوه بر آثار ترجمهای و تالیفی در زمینه سینما مجموعه داستانها و کتابهای دیگری را هم در کارنامه خود دارد. از آثار او میتوان به کتابهای «باغ»، «بازگشت یکه سوار»، «سبز پری»، «ایستگاه آبشار»، «بلوار دل شکسته»، «امشب در ستاره سینما»، «تنهایی پرهیاهو»، «سینما به روایت هیچکاک» (ترجمه کتاب فرانسوا تروفو)، «بچه هالیوود» (ترجمه زندگینامه رابرت پریش)، «سرگیجه» (ترجمه فیلمنامه سمویل تیلر)، «استلا» (ترجمه کتاب جان دوهاتوگ) اشاره کرد.
مجموعه شعر «باغ من تویی» در ۱۸۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۶ هزار تومان از سوی نشر آبی منتشر و راهی بازار کتاب شده است.