این مقاله را به اشتراک بگذارید
ته دره: عنوان اصلی این کتاب در زبان آلمانی Niederungen است که یعنی انتهای پستی و گودی هر چیز. شاید بهترین برگردان برای این کلمه واژه «حضیض» باشد که برای عنوان کتاب کمی ناملموس است. مولر در این کتاب به پستی و افول ارزشهای انسانی و اوج بدبختی مردمانی اشاره کرده که در دهکدهیی در «ته دره» زندگی میکنند. از اینرو در ترجمه، عنوان «ته دره» برایش انتخاب شد. این اثر که نخستین کتاب هرتا مولر محسوب میشود، در سال ۱۹۸۲ در بخارست رومانی و در دوره حکومت کمونیستی چائوشسکو منتشر شد و انتشار آن، بهعلت فشارهای شدید حکومت وقت که نمیگذاشت هیچ کتابی بدون سانسورهای شدید به چاپ برسد، با مشکلات زیادی مواجه شد. «ته دره» مجموعهداستانهایی از زبان دختری روستایی در رومانی است که دیدهها و شنیدههایش را از اوضاع دهکده، جامعه و فرهنگ حکومت کمونیست به زبان میآورد. همین نوع روایت از زبان دختری روستایی خود نوعی هوشمندی نویسنده برای بازگوکردن مشکلات جامعه کمونیستی و حکومت چائوشسکو محسوب میشود. حکومت وقت رومانی که فشارها و قیدوبندهای جامعهاش گریبان مردمانش را گرفته بود، بههیچوجه اجازه انتشار مطالبی علیه خود را نمیداد. از اینرو، مولر با انتخاب این نوع روایت، با ارائه تمثیلات و لحن کودکانه توانست بافت جامعه خود را به زیباترین شیوه بیان کند و البته، از تیغ سانسور نیز رهایی یابد، بهطوری که این کتاب را میتوان انتقادی بر جامعه روستاییان رومانی آن زمان دانست. این مجموعهداستان شامل چندین داستان کوتاه چند صفحهیی و یک داستان بلند است. راوی در هر یک از داستانهای این کتاب، در سنین مختلف، از بعد خاصی به محیط دهکده و مردمان دمخورش پرداخته؛ گاه از مشکلات داخلی خانوادهها صحبت کرده، گاه از رفتار اجتماعی آنها، گاه از برخورد با مشکلات و گاه از نوع رفتار با حیوانات، که همگی سخن از سنگینی محیط اجتماعی آن دوران دارد. بیان کودکانه از دنیای واقعی و خیالپردازیهای راوی، حسوحال عجیبی از آن دنیای ماتمبار را به تصویر کشیده است. نوع قلم هرتا مولر که نثری شاعرانه است، در این اثر هویداست. نوع انتقاد مولر از جامعه رومانی و زیبایی نثر و قلمش باعث شد در سال ۱۹۸۴، جایزه ادبی «آسیپکته» به این اثر اهدا شود. شایان ذکر است که در خیلی از کتابشناسیها، این اثر را با نام «سرزمین پست» یا همان lowland ترجمه و معرفی کردهاند که مفهوم عنوان اصلی را در برندارد.
گذرنامه: عنوان اصلی این کتاب که نخستین رمان مولر محسوب میشود، ضربالمثلی رومانیایی است: «انسان قرقاول بزرگ هستی است.» قرقاول پرندهیی است که بهعلت زیبایی و داشتن پرهای رنگی، همواره در اسارت و تیررس شکارچیان است. اما از آنجایی که ضربالمثلها متعلق به فرهنگ جامعه مبدا است، در اکثر ترجمههایی که از این اثر انجام شده، عنوان «گذرنامه» را روی آن گذاشتهاند. این رمان نخستین اثر از مولر است که در آلمان منتشر شد و شاید میزان تلمیحات و استعارههای موجود در آن را بتوان بیش از سایر آثارش دانست که از خود عنوان داستان که نوعی استعاره است، آغاز میشود. اشارههایی که به رنگها و گلهای مختلف در داستان شده، هر یک منظوری را در بر دارد. مثلا هر جا که رنگ سرخ آمده، تشویش و نگرانی نویسنده را نشان میدهد که از آن میان میتوان به ماشینی اشاره کرد که برای سلب مالکیت افراد و مصادره اموال به نام حکومت کمونیستی به دهکده میآید، ماشینی که رنگ سرخ دارد. ویندیش، قهرمان داستان، مردی آلمانی است که پس از جنگ بالاجبار وطنش را ترک کرد و آسیابان دهکدهیی در رومانی شد. اما تحت تاثیر فشارهای غربت و بهویژه جامعه کمونیستی، همواره در آرزوی بازگشت به موطنش است و برای این منظور باید گذرنامه تهیه کند. ویندیش که همسری به نام کاتارینا و دختری به نام آمالیه دارد، برای دریافت گذرنامه و رسیدن به مقصود، باید علاوه بر پرداخت رشوه، از خیلی از ارزشهایی که به آنها پایبند بود بگذرد و سرانجام پس از دریافت گذرنامه، متوجه میشود به هر جا که برود، آسمان همان رنگ است. این رمان از فصلهای کوتاه و زیادی تشکیل شده که هر یک بازتابی از زندگی فلاکتبار مردمان رومانی در زمان حکومت چائوشسکو را نشان میدهد، بهویژه رنج و تنهایی اقلیتهای آلمانیتبار. ضرباهنگ جملات این داستان نیز از سایر آثار مولر بیشتر است. اگر زندگی مولر را مرور کنیم، میبینیم که مصیبتهای شخصیتهای اصلی داستان شباهت زیادی به زندگی نویسنده دارد، مثلا آمالیه را میتوان خود هرتا مولر و کاتارینا را مادرش تصور کرد. هرتا مولر هم برای مهاجرت به آلمان سختیهای زیادی کشید و تنها سه سال پیش از فروپاشی دیوار برلین و محوشدن اسمی بلوک شرق اروپا، توانست همراه همسرش، ریچارد واگنر، اجازه اقامت در آلمان غربی را بگیرد. مولر این رمان را در سال ۱۹۸۶، یک سال پیش از مهاجرت به آلمان، توانست در آن کشور به چاپ برساند و طولی نکشید که این اثر به اکثر زبانها ترجمه شد. در میان آثار مولر، «گذرنامه» از بیشترین آمار ترجمه به زبانهای مختلف برخوردار است.
قرار ملاقات: این رمان جزو معروفترین آثار هرتا مولر است که در سال ۱۹۹۷ در هامبورگ آلمان منتشر شد و ترجمه آن به اکثر زبانها نشان از اهمیت آن دارد. مولر در این کتاب از همان سبک و سیاق خود در داستانگویی استفاده کرده اما نحوه انتخاب بیان داستان، «قرار ملاقات» را با دیگر آثار نویسنده متفاوت میکند و آن را در زمره زیباترین آثار نویسنده قرار میدهد. قهرمان و راوی داستان که مسائلش شباهت زیادی به مشقتهای چند دهه نخست زندگی هرتا مولر دارد، زنی است جوان و مصیبتدیده در دوران حکومت چائوشسکو که در کارخانه دوزندگی کار میکند. او یک روز صبح، طبق روال برخی روزهای هفته، سوار بر تراموا برای بازجویی نزد پلیس مخفی میرود و دیدهها و گذشته او است که از ذهنش میگذرد و داستان را شکل میدهد. راوی داستان در ذهنش به گذشته میرود و اتفاقهایی که در تراموا رخ میدهد او را از گذشته به زمان حال میآورد. خواننده باید برای درک داستان به این رفت و برگشتها که بعضا درهمآمیخته نیز هست، توجه کند. البته نحوه استفاده مولر از علایم سجاوندی که از حالت استاندارد خارج است، جزو سبک نوشتاری نویسنده محسوب میشود. قهرمان داستان بهخاطر شکست در ازدواج اولش و بهخیال اینکه زندگی در کشورهای بلوک غرب راحتتر است، در آستر لباسهای مردانهیی که برای ایتالیا ارسال میشود، نوشتههایی قرار میدهد و از خریدار آینده آن میخواهد تا با او ازدواج کند. پس از برملاشدن اقدامش، او را به جرم خیانت و جاسوسی بازداشت میکنند و مجبور میشود روزهایی از هفته را برای بازجویی نزد پلیس مخفی برود .
و در آنجاست که پی میبرد از ایتالیایی که میخواست به آنجا برود، چیزی نمیداند؛ مثلا وقتی افسر تحقیق از او میپرسد این نامهها را برای چه کسی نوشته، هر چه در ذهنش جستوجو میکند، نامی بهجز مارچلو پیدا نمیکند، چون از میان ایتالیاییها فقط مارچلو ماسترویانی بازیگر را میشناسد. مولر در این رمان، باز هم به روان آسیبدیده بازماندگان جنگ، پسامندهای اجتماعی جنگ و زندگی سخت و مشقتبار در حکومت کمونیستی پرداخته است. با یک نگاه کلی به این سه اثر، میتوان نقاط اشتراکی را میان آنها پیدا کرد. استفاده مولر از گذشته خود در رومانی، انتقاد به حکومت دیکتاتوری و اشاره به فلاکت مردمان آن جوامع، شاخص آثار او است. همانطور که در پایان خطابه نوبلش میگوید: «نگران تنهایی شدید انسانها است»؛ همان تنهایی و انزوایی که خود در دهههای نخست زندگیاش با آن دستبهگریبان بود.
اعتماد / مد و مه ۱۸ فروردین ۱۳۹۳