این مقاله را به اشتراک بگذارید
نقد و بررسی روباه ساخته بهروز افخمی
چرا باید «روباه» بهروز افخمی را دید
جواد طالبی
«روباه»، روایت حضور دومین برادر نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل است که بعنوان جاسوس و تروریست قصد به شهادت رساندن دانشمندان هستهای ایران را دارد، اتفاقی که ممکن است باعث برهم خوردن مذاکرات در دولت یازدهم شود. داستان به روز و جذاب، تعقیب و گریزها، تعدد لوکیشنهای خارجی و سرعت و ریتم مناسب فیلم از جمله نکات مثبت آخرین ساخته بهروز افخمی است.
اما چرا باید «روباه» را دید و چه رخداد ویژهای باعث میشود شما به دیدن آن ترغیب شوید؟
سینمای ایران همواره از فقر فیلم نامه خوب رنج برده و فقدان ژانرهای متعدد از مصائب فیلمهای ایرانی است، در جشنوارههای پیشین نیز به ندرت میتوانید فیلمی بیابید که از دو حوزه اجتماعی و بعضا کمدی خارج بوده باشد. فیلمهای دفاع مقدسی نیز چنگی به دل نزدهاند و تک ستارههایی چون «شیار۱۴۳» و «چ» سعی در زنده نگه داشتن ژانر سینمای دفاع مقدس داشتهاند اما تقریبا از ژانرهای دیگر خبری نیست. اساسا در سینمای ایران کمتر میتوانید برآیند اتفاقات جامعه را بر پرده سینما ببینید، عمدتا فیلمها ساخته جهان ذهنی سینماگر است تا برآمده از اتفاقات روز جامعه و مسائل مردم.
ژانر ترور در سینمای جهان دارای جایگاه ویژهای است و همواره یکی از جذابترین موضوعات هالیوود بوده و هست، ایران با ۱۷هزار مورد ترور بعنوان یکی از بزرگترین آسیب دیدگان این واقعه در جهان شناخته شده است، ۱۷هزار ترور یعنی ۱۷ هزار داستان جذاب و پر کشش که تعداد زیادی از آنها قابلیت فیلمنامه شدن را دارا هستند، طوری که هر سال نه یک فیلم بلکه سهمی از فیلمهای جشنواره را به خود اختصاص دهد، اما با این همه سینماگران ما به ندرت به این موضوع روی خوش نشان دادهاند، و در خاطر ندارم آخرین بار کی یک فیلم سینمایی با محوریت ترور ساخته شده است، موضوعی که نه به یک مقطع از تاریخ، بلکه انقلاب ایران در طول ۳۵سال گذشته همواره با آن روبرو شده و دست و پنجه نرم کرده و از آن آسیبهای جدی و بعضا جبران ناپذیری خورده است.
اگرچه ممکن است «روباه» در به نمایش گذاشتن ترور دانشمندان هستهای و پشت پرده سازمانهای جاسوسی خارجی و نقش وزارت اطلاعات در خنثی نمودن تعداد بسیاری از ناآرامیها و سوء قصدها کمتر از حد انتظار ظاهر شده باشد اما جسارت کارگردان در پرداختن به چنین موضوعی قابل تحسین است، البته «روباه» در نسبت با فیلمهای ساخته شده با همین موضوع در جهان قابل مقایسه نیست، چرا که آنها محصول روند چندین ساله و برنامه ریزیهای بلند مدت با سیاستگزاریهای متمرکز هستند، در حالیکه افخمی پا در مسیری نهاده که کارگردانان دیگر از کنار آن هم عبور نکردهاند.
شاید اگر در پیش تولید و پرداخت فیلمنامه دقت و زمان بیشتری بکار گرفته میشد و اگر برخی از بازیگران انتخاب شده برای فیلم به هر دلیلی از ادامه همکاری با فیلم «روباه» منصرف نمیشدنداثر بهتر و قابل دفاع تری بر پرده سینما مشاهده میکردیم. کارنامه افخمی در روایت روان داستان بر پرده سینما کارنامه موجه و قابل قبولی است و همین نکته باعث میشود تا کم و کاستیهای محتوایی فیلم را محصول برخی محدودیتها در به تصویر کشیدن نهادها و سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی بدانیم، مسئلهای که ابتدا روند فیلمنامه نویسی و در ادامه کارگردانی بهروز افخمی در مقایسه با دیگر ساختههایش را دشوارتر کرده و مجموع این نکات باعث میشود تا ما در مواجهه با «روباه» انتظاری مبتنی با واقعیت داشته باشیم و بعنوان یکی از اولین فیلمهای این ژانر جذاب به آن احترام بگذاریم./ فارس
*****
نگاهی به روباه / بهروز افخمی
سحر عصر آزاد
«روباه» به نویسندگی و کارگردانی بهروز افخمی فیلمی جاسوسی در کارنامه این فیلمساز محسوب می شود که فضا و حال و هوای آن تا حد زیادی به «روز شیطان» نزدیک است. فیلم با وامداری به فضای سیاسی- امنیتی کشور و البته ارتباطات ایران با جهان و مسائل برآمده از آن، به حضور یک جاسوس خارجی و نقشه از پیش تعیین شده او برای ترور می پردازد و البته این جاسوس کسی نیست جز برادر چهارم نتانیاهو که وجود خارجی ندارد و خیالی است! محور اصلی فیلم رابطه بین جاسوس و یک پیک موتورسوار است که در واقع این پیک رابط بین ماموران وزارت اطلاعات و جاسوس می شود تا مانع از محقق شدن نقشه ترور شوند و در این میان همسر و زندگی خانوادگی پیک موتورسوار هم تحت تاثیر این نقشه و عملیات قرار می گیرد. طبعا فیلم به واسطه پرداختن به مسائل و روابط و مناسباتی که به تصویر کشیدن آنها در چارچوب هایی خاص و محدود امکان پذیر است، جذابیت اولیه خود را از دست داده چراکه مخاطب می داند قرار است با چه زاویه دید و عینکی به ماجرا نگاه کند. به نظر می آید این وجه از نگاه هوشمند افخمی دور نمانده و به همین دلیل هم فضا و حال و هوای این فیلم جاسوسی- تروریستی را به سمت نوعی طنز و شوخی های کلامی برده تا جدیت کار تعدیل شود و مخاطب فرصتی برای خندیدن داشته باشد: هم به طنز عامدانه جاری در روابط و مناسبات هم به طنز ناخواسته ای که در کلیت فیلم و نگاه حاکم بر آن وجود دارد. / اعتماد
*****
نشست نقد و بررسی فیلم «روباه» ساخته بهروز افخمی
افخمی: خانه سینما همیشه تقلب کرده است
نشست فیلم «روباه» با اشاره به بستری بودن ایرج کریمی در بیمارستان و متهم کردن خانه سینما به تقلب در اعلام آرای مردمی برگزار شد.
آخرین روز جشنواره سیوسوم فیلم فجر با نمایش فیلم «روباه» به کارگردانی بهروز افخمی آغاز شد و او در این نشست درباره تازهترین ساختهاش که در هیچ بخشی نامزد دریافت جایزه سیمرغ نشده و نیز حذف شدن از آرای مردمی جشنواره اظهار نظر کرد.
افخمی در پاسخ به اینکه آیا تصور میکند اظهار نظرهایی که درباره جوایز جشنواره مطرح شده باعث بایکوت شدن او از کاندیداهای جشنواره شده است، گفت: این موضوع برایم اهمیت ندارد. قبلا هم گفتهام که جوایز جشنواره نماینده سلیقه چند داور است که اگر تعدادی از آنها یا کل گروه تغییر کنند، ترکیب جوایز یا همه آنها عوض میشود. بنابراین ما در این جشنواره که یک جشن و مهمانی ۱۰ روزه است شرکت کردیم، چون هم جشن است و هم مردم سرگرم میشوند.
او با تاکید دوباره بر اینکه نامزد نشدن فیلمش و جایزه نگرفتن برایش مهم نیست افزود: اما فکر میکنم برای برخی از بچههای گروه این قضیه مهم باشد و آن را نشاندهنده دیده شدن کار خود بدانند. به همین دلیل از بچههای گروه هم معذرت خواهی میکنم. این اتفاق عادی نیست و برایم خوشایند هم نیست.
افخمی درباره آرای مردمی جشنواره که فیلم «روباه» در روزهای ابتدایی جشنواره از گردونه رقابت کنار گذاشته شد گفت: سابقه تقلب در اعلام آمارهای مردمی خیلی طولانی است و تا جایی که ما میدانیم خانه سینما همیشه تقلب کرده است.
او ادامه داد: البته حالا برای ما هم خوب بوده است و همان اول از این ارزشیابی خارج شدیم و همان موقع دانستیم که در استقبال مردم تقلب میشود.
در اینباره محمد پیرهادی – تهیهکننده فیلم «روباه» – هم توضیح داد: بعد از اعلامی که درباره حضور فیلم ما در بخش مردمی جشنواره از طرف خانه سینما صورت گرفت، موضوع را پیگیری کردیم و آنها مدعی بودند براساس آییننامه عمل کردهاند، اما آقای رضا داد گفت از این آییننامه بیاطلاع بوده است.
وی با اشاره به اینکه قرار بوده پس از نرسیدن مجید مجیدی برای افتتاحیه جایگزین شود، اما بعد فیلم دیگری به عنوان فیلم افتتاحیه نمایش داده شد افزود: این اتفاقات به دلیل بیتدبیری رخ داده و حداقل این بود که ما به عنوان دستاندرکاران فیلم میدانستیم این فیلم تا چه حد در آرای مردمی مورد استقبال یا عدم استقبال بوده است. البته دوستان در خلوب عذرخواهی کردند، اما این اتفاق غیراخلاقی در موضوع آرای مردمی هر سال رخ میدهد که آقایان هم پذیرفتند.
پیرهادی درباره کاندیدا نشدن فیلم «روباه» در هیچ بخشی از جوایز جشنواره هم بیان کرد: کاندید شدن یا نشدن فیلم شانی را به آن اضافه یا از آن کم نمیکند. این جشنواره براساس یک تیم داوری قضاوت میشود و ما هم به نظر دوستان احترام میگذاریم.
وی تاکید کرد: این کاندیداها براساس سلیقه و میل آقایان انتخاب میشود و هر فیلمی از خودش شانیت میگیرد و نه براساس نگاه داوری.
پیرهادی در بخش دیگری از این نشست درباره چگونگی ساخت این فیلم با موضوع جاسوسی و ترور یکی از دانشمندان هستهای توضیح داد: ابتدا توسط یک فیلمنامهنویس طرحی را دریافت کردم، اما از آنجا که مطلوب نبود موضوع را با آقای افخمی عنوان کردم و او هم براساس آن طرح خود را ارائه کرد.
او ادامه داد: برای ساخت این فیلم که طبق طرح آقای افخمی داستان جاسوسی را نشان میداد که برای ترور به ایران آمده است پیشنهاد کردم که با کارشناسان سازمان انرژی اتمی امنیتی و جاسوسی جلساتی برگزار شود و آنها موارد مختلفی را برای ما تعریف کردند که بخشی از آنها به شکل اتفاقات واقعی در فیلم نشان داده شده است.
پیرهادی درباره تامین منابع مالی این فیلم هم گفت: بنیاد سینمایی فارابی و سازمان انرژی اتمی به همراه خودم در ساخت این فیلم سرمایهگذاری کردهایم.
این تهیهکننده درباره تغییراتی که در ترکیب بازیگران فیلم هم صورت گرفت گفت: بخشی از مطالبی که درباره اعمال فشار به بازیگران برای بازی در این فیلم مطرح شد، ناشی از سوء تفاهم و فضاسازی بود.
او گفت: محسن تنابنده یکی از کسانی بود که با او قراردادی منعقد شد و علاوهبر دریافت پول یک ماه هم با ما همراه بود، اما از آنجا که در فیلم آقای جوزانی حضور داشت و قصد داشت به سرعت اولین فیلم سینمایی خود را بسازد، به دلیل اینکه نمیتوانستیم به او اطمینان خاطر دهیم که فیلم در مدت زمان مشخصی مثلا دو ماه به پایان میرسد ناچار به قطع همکاری شدیم.
رامبد جوان یکی دیگر از بازیگرانی بود که قرار بود در این فیلم حضور داشته باشد، اما سر پروژه «خندوانه» بود که البته من خیلی هم مایل به حضور ایشان در این فیلم نبودم.
او اضافه کرد: فریبرز عربنیا نیز دیگر گزینه بازیگری ما بود که به طور مشخص میگویم به لحاظ مالی با او به نتیجه نرسیدم و امکان پرداخت ارقامی که میگفت نبود. بازیگر دیگری هم بود که چون همسر خارجی داشت نگران بود که شاید حضورش در این فیلم مسالهساز شود که من هم پذیرفتم. البته به او گفتم نمیدانم چرا آنهایی که در هالیوود در فیلمهای امنیتی و جاسوسی بازی میکنند مورد توجه قرار میگیرند، اما اینجا چنین نگاهی وجود ندارد.
افخمی به عنوان کارگردان «روباه» هم درباره تغییرات تیم بازیگری با اشاره به اینکه به چنین اتفاقاتی عادت دارد اظهار کرد: ۲۰ سال قبل که فیلم «روز شیطان» را میخواستم بسازم، بازیگران یا میترسیدند یا به دلیل اینکه نمیدانم از حضور در فیلم جا زدند. این اتفاق درباره «فرزند صبح» رخ داد و عدهای تحت فشار تلفنی و تهدید قرار گرفتند؛ به همین دلیل برای این فیلم هم انتظار چنین اتفاقی را داشتم اما خوشبختانه از همان ابتدا بازیگرانی را توانستم به فیلم بیاورم که انتخاب اصلیام بودند.
افخمی در فیلم «روباه» جاسوسی به نام یوهان نتانیاهو را روایت کرد که یکی از برادران بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود.
او درباره واقعی یا تخیلی بودن این ماجرا گفت: موضوع برادران نتانیاهو و سازمان اطلاعات نظامی سری ارتش اسرائیل در اینترنت قابل جستجو است که آنها سه برادر بودند که من چهارمین برادر را به نام یوهان خلق کردم، اما اتفاقاتی که برای او میافتد واقعی است.
افخمی همچنین درباره برخی اسامی و دیالوگهایی که مابه ازای بیرونی داشتند گفت: فقط قصد تفریح داشتم، چون آن صحنهها و اشارات آنقدر ارزش ندارد که در نمایش عمومی بماند و فقط برای جشنواره گرفته شد. یعنی از همان اول هم میدانستیم که بعد از جشنواره فجر آن صحنهها را از فیلم خارج میکنیم.
جلال فاطمی که نقش جاسوس این فیلم را ایفا میکرد با اشاره به اینکه پس از ۲۲ سال به ایران آمده است، گفت: از زمانیکه به ایران آمدم تجربههای زیادی داشتم و دودِ ماندن در سینما هم به چشمم رفته است، چون همیشه به عنوان بیگانه به من نگاه شده است. در حالی که هرچه تلاش کردم بگویم قصد سویی ندارم اکثرا برخورد دیگری را دیدم.
در این نشست بابک حمیدیان هم که نقش کوتاهی در فیلم داشت با اشاره به اینکه دوستیاش با بهروز افخمی و پیادهرویهایشان در خیابان ولیعصر شکل گرفته است، گفت: در یکی از همین پیاده رویها بود که آقای افخمی به من گفت قرار است با هم همکاری کنیم و من هم موافقت کردم، البته اول قرار بود نقش دیگری را داشته باشم اما ایشان همین نقش را صلاح دانست.
او درباره اینکه سال گذشته با توجه به نقشهایی در فیلمهای جشنواره داشت و توانست جایزه هم بگیرد، اما امسال اصلا کاندیدا نشده است گفت: پارسال مرکز توجه بودم، اما امسال این طور نبود؛ اما باز هم تلاش خود را میکنم ضمن اینکه به همه دوستانی که نامزد شدهاند تبریک میگویم.
بابک حمیدیان در ادامه صحبتهای خود پیامکی را خواند که ساعت سه صبح از سوی ایرج کریمی دریافت کرده بود که باعث شد با خواندن آن پیام برای ملاقات با این کارگردان سینما به ملاقات او در بیمارستان برود.
او با اشاره به اینکه تا شش صبح در کنار ایرج کریمی در بیمارستان بوده گفت: فقط دوست داشتم بدانید که او در بیمارستان بستری است.
مرجان شیرمحمدی هم به عنوان یکی دیگر از بازیگران فیلم در این نشست توضیح داد: که در طول سال گذشته هیچ پیشنهاد خوبی در کارگردانی دریافت نکرده و منتظر است تا با کارگردانهایی که کارشان را دوست دارد همکاری کند.
همچنین در این نشست حمید گودرزی، آرش مجیدی و ماکان آشوری هم از دیگر عوامل فیلم بودند که حضور داشتند.
یکی از اتفاقات جالب این نشست هم صلوات فرستادن عدهای هنگام ورود عوامل فیلم «روباه» به سالن نشست بود. / ایسنا
****
بهروز افخمی پس از ٢٠سال فیلم جاسوسی ساخت
«روباه» سیاسی نیست
عسل عباسیان
«بهروز افخمی» که در جشنواره سیودوم با فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» توانست جایزه سیمرغ بهترین فیلمنامه را از آن خود کند، امسال با «روباه» میهمان جشنواره سیوسوم است؛ فیلمی که تم جاسوسی دارد و بابک حمیدیان در آن به ایفای نقش میپردازد. این فیلم برخلاف «گاوخونی» یا «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» که فیلمنامههایی اقتباسی داشتند، ژانر و حالوهوای دیگری دارد. در روزهای شلوغ پیش از جشنواره قبل از تماشای «روباه»، با بهروز افخمی درباره آخرین ساخته سینماییاش به گفتوگو نشستهایم و در پایان به بررسی عملکرد وزیر ارشاد کنونی هم نقبی زدهایم.
سال گذشته طی گفتوگویی اشاره کرده بودید دیگر با سیاست کاری ندارید. چه شد که در کمتر از یکسال، تصمیم گرفتید فیلمی آمیخته با مسایل سیاسی بسازید؟
«روباه» ابدا سیاسی نیست، بلکه فیلمی جاسوسی و پرحادثه است و حتی به یک معنا میتواند اکشن باشد. سالی چنددهفیلم معمایی و جاسوسی در آمریکا و دیگر نقاط جهان ساخته میشود که هیچ ربطمستقیمی هم به سیاست ندارند.
به هرحال موضوع انرژی هستهای، در ایران سیاسی تلقی میشود؟
خب من تاکید دارم که فیلمم جاسوسی است و نه سیاسی. شبیه آنچه در فیلمهای آمریکایی میبینیم، صرفا جاسوسی و نه سیاسی.
مسایل جاسوسی، بهخصوص مسالهای که به ترور دانشمند هستهای مربوط میشود، موضوعات حساسی به نظر میرسند. این سوژه و همینطور ثبت صحنههای پرتنش، شما را پیش از شروع فیلمبرداری، نترساند؟
من اساسا دنبال دردسر میگردم. برای همین هم بدم نمیآید فیلم اکشن بسازم. قبلا هم صحنههای اکشنی ساختهام که باید بااحتیاط ثبت میشد و خطرناک بود. بههرحال فکر میکنم خطر همیشه در زندگی هست و اتفاقا جایی برای ما اتفاقات خطرناک افتاد که اصلا انتظارش را نداشتیم. در «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» جایی تصادف کردیم و خسارت دیدیم که صحنه کاملا کمتحرکی بود و هیچ اکشنی نداشت.
اصلا ایده فیلم «روباه» از کجا آمد؟
اوایل تابستان امسال مشغول نگارش فیلمنامه «خمسهخمسه» که فیلمنامهای جنگی است و داستانش در پاییز اولینسال جنگ میگذرد، بودم که وقتی به اواخرش رسیدم، محمد پیرهادی از من پرسید علاقهای به ساخت فیلمی با زمینه جاسوسی که فیلم حادثهای با موضوع ترور دانشمندان هستهای است دارم یا نه؟ چون ٢٠سالی میشد که فیلم جاسوسی نساخته بودم در پاسخ به محمد پیرهادی گفتم که بله علاقه دارم. فوری گشتی میان طرحها و ایدههای مکتوب و غیرمکتوبم زدم و طرحی را پیدا کردم درباره موتورسوار مسافرکشی که فکر میکند در یک قمارخانه اینترنتی کار میکند، بیاینکه بداند برای عملیاتی جاسوسی آمادهاش میکنند. وقتی این طرح را با آقای پیرهادی در میان گذاشتم استقبال کردند. من هم شروع کردم فیلمنامه اولیه را مفصل و فصلبندیشده در ۵٠-۴۵صفحه نوشتم که در این مسیر از مشورت آقای مرتضی اصفهانی برخوردار شدم. او از جوانهای قدیمی وزارت اطلاعات بوده که از دوره نمایندگیام در مجلس او را میشناختم. در همان دوره آشنایی هم صحبتهایی برای تبادل ایده کرده بودیم و حرفهایی مطرح شده بود اما بهجایی نرسید. سالها از هم بیخبر بودیم و دوباره به هم برخورد کردیم و او چون مرا میشناخت داستانهای دستاولی برایم تعریف کرد که باعث شد نیمهدوم داستان خودم را کنار بگذارم و با ماجرای مستندی که واقعا اتفاق افتاده و البته با تغییراتی، نیمهدوم داستان را بنویسم. فیلمنامهای که نهایتا ساخته شد ممکن است برای مخاطب شباهتی به فیلم «نیش» جرج رویهیل داشته باشد؛ فیلمی که پل نیومن و رابرت ردفورد در آن بازی میکنند، اما حادثههایی که در «روباه» رخ میدهد، واقعا اتفاق افتاده و صرفا براساس قصه من دستخوش تغییراتی شده است.
سیمرغ سال گذشته چه تاثیری بر فیلم امسالتان گذاشت؟
برایم جایزه اهمیتی ندارد. همیشه گفتهام جایزه نباید فیلمسازی را که جایزه برده چندان خوشحال کند و متقابلا نباید فیلمسازی را هم که جایزه نمیبرد، ناراحت کند. جشنواره بیشتر از هر چیز، جشنی است برای جمعشدن جوانان و علاقهمندان به سینما دور هم و ما هم مجلسگرمکن ماجرا هستیم. پس جایزه چه اهمیتی دارد؟
فکر میکنید «روباه» به قول خودتان چقدر مجلس امسال جشنواره را گرم میکند؟
به نظرم فیلم خوبی شده است. دستکم مطمئنم مخاطب را خسته نمیکند.
دولت یازدهم توانسته رضایت شما را بهعنوان یک سینماگر جلب کند؟ روند رضایتبخشی را درپیش گرفته است؟
واقعا نمیتوانم قضاوت درستی کنم. چون سال گذشته در ایام جشنواره فقط توانستم حدود ١٠فیلم را ببینم به این دلیل که نمایش «آذر، … » را در سینماهای مردمی تعقیب میکردم تا کیفیت نمایش فیلم را بدانم. بنابراین از دیدن بسیاری فیلمها محروم شدم و نمیتوانم از روی فیلمهای محدودی که دیدم قضاوت کنم پیشرفتی در محصولات دولت جدید حاصل شده یا نه، اما همان ١٠، ١٢فیلمی که دیدم راضیکننده بودند.
فارغ از کیفیت فیلمهای ساخته شده در دولت آقای روحانی، بهلحاظ بوروکراتیک، دولتمردان کنونی عرصه فرهنگ، رضایت شما را جلب کردهاند؟
سینمای ایران بیش از هر چیز گرفتار تولید و توزیع است. بیش از هر چیز نمایش فیلمهاست که مساله پیدا کرده. باید وضعیت نمایش فیلمها روشنتر از قبل باشد. دولتمردان باید سلیقه و خواست مردم را در اکرانها در نظر بگیرند و فیلمهایی را نمایش دهند که تماشاگر دارد. فیلمهای بیمخاطب نباید پرده سینماها را اشغال کنند. این هم فقط مربوط به دولتمردان کنونی نیست. چه مسوولان این دولت و چه مسوولان دولتهای قبل و بعد، باید بر موضوع نمایش تمرکز کنند تا اوضاع نمایش را سامان دهند و آن را بهعهده بخشخصوصی بگذارند، شاید بازار سینمای ایران رونق بگیرد و تماشاگران واقعی به سالنها بازگردند. چنین چیزی ممکن نیست مگر اینکه دولتها دست از سر بخش نمایش بردارند و نمایش فیلمها را به گروههای خصوصی بسپارند. اینگونه از بهوجودآمدن مافیا هم جلوگیری میشود.
باتوجه به اینکه شما تجربه نمایندگی مجلس را پشت سر گذاشتهاید، واکنشهای وزیر ارشاد دربرابر انتقادات برخی نمایندگان تندرو مجلس را چطور ارزیابی میکنید؟
واقعا فکر نمیکنم بتوانم بهصورت دقیق و جزیی اظهارنظر کنم. چون در جریان جزییات اتفاقات نیستم، ولی بهطورکلی آقای جنتی را از روزگاران قدیم میشناسم. سال۶٢ که مدیر بخش فیلم و سریال شبکه اول سیما بودم حکم مدیریتم را از او گرفتم و سریال «کوچک جنگلی» با حمایت و خطرپذیری او ساخته شد. البته ابتدا قرار بود این سریال به کارگردانی ناصر تقوایی ساخته شود که بعدتر من آن را ساختم. جنتیای که من میشناسم اصولی و شجاع است و از هنرمندان و ساختهشدن فیلمهای خوب حمایت میکند. اگر مشکلاتی هم برایش پیش بیاید، ایستادگی میکند و از اصولش ابدا کوتاه نمیآید.
اما عدممقاومت آقای جنتی در قبال اکراننشدن برخی فیلمها نشانی از ایستادگی مورداشاره شما ندارد.
نمیدانم چقدر لازم بوده که ایستادگی کند و نمیدانم این ماجراها را دقیقا چطور پیش برده، اما بههرحال او وزیر است و سیاستمدار. فراموش نکنیم که کار سیاستمدار تعامل با اوضاع و احوال روز است. احتمالا او هم مشغول تعامل با اوضاع موجود است و این را نباید پای عدمایستادگیاش گذاشت. / شرق
1 Comment
محمد
با اینکه اولین نفری هستم که دارم نظر میدم ،ولی یه نظرم خیلی مطالبتون مفید و کاربردی بود و از این بابت از شما متشکرم…
فیلم آقای بهروز افخمی هم عالی بود و من کلا از این چنین فیلم هایی خوشم میاد ولی به هر حال امیدوارم روزی برسه که ایران از هر لحاظ به خصوص سینما از همه کشور ها جلو بزند…
ممنون