این مقاله را به اشتراک بگذارید
مروری بر زندگی و آثار پاتریشیا های اسمیت: خالق آقای ریپلی!
پیشگامان ادبیات پلیسی – جنایی (۷)
پاتریشیا های اسمیت، نویسنده داستان های معمایی و جنایی در سال ۱۹۲۱ در شهر تگزاس آمریکا متولد شد اما دوران کودکی او در نیویورک گذشت. پدر و مادرش هر دو از بازیگران فیلم های تبلیغاتی بوده و قبل از تولد او از هم جدا شده بودند. های اسمیت تا سن دوازده سالگی پدرش را ندید. نام خانوادگی او متعلق به ناپدری اش بوده است. مادربزرگ مادریهای اسمیت با نام ویلی مایی، نقش مهمی در دوران کودکی او داشته و های اسمیت در گفته ها و نقل قولهایش همواره از او یاد کرده است. این مادربزرگ، یک خانم اسکاتلندی بود که در زمان کودکی های اسمیت علی رغم این که از شدت بیماری، رنجور به نظر می رسید با او با حسی توام با شوخی و ملایمت برخورد می کرد.
های اسمیت تحصیلاتش را در دبیرستان جولیا ریچموند در نیویورک ادامه داد و سپس به کالج کلمبیا رفت و در آن جا به یادگیری زبان لاتین پرداخت و در سال ۱۹۴۲ فارغ التحصیل شد. مطابق برخی منابع، مدتی بعد از فارغ التحصیلی به نوشتن داستان های کمدی پرداخته و گویا فیلمنامه هایی برای فیلم های ترور سیاه و کاپیتان آمریکا نوشته است.
او از همان کودکی استعداد خود را در هنر نشان داده بود. مثلاً در دوران نوجوانی مدتی به مجسمه سازی روی آورد که البته این رشته را تا پایان عمرش کم و بیش ادامه داد. در دوران پس از فارغ التحصیلی، علاوه بر نویسندگی، شغلی در فروشگاهی در نیویورک داشت تا این که در سال ۱۹۵۰ نخستین رمان خود با عنوان “بیگانگان در ترن” را به چاپ رساند که یکی از آثار مشهور او به شمار می رود. در این رمان با دو مرد روبه رو هستیم که یکی آرشیتکت و دیگری جنایتکاری روانی است. این دو در قطار با هم ملاقات می کنند و در آن جا تصمیم می گیرند که قتل هایشان را با هم عوض کنند. یکی از این شخصیت ها در بخشی از رمان می گوید: “هر شخصی می تواند قتل انجام دهد و این بستگی به شرایط و محیط دارد و برخلاف تصور عمومی به مزاج و خصوصیات فردی شخص ارتباطی ندارد. همه آدم ها بر اثر فشار زندگی در لبه پرتگاه قتل قرار می گیرند و با افزایش تنگنا به آن سقوط می کنند. ”
چنین دیدگاهی کم و بیش در تمامی رمان های پاتریشیا های اسمیت وجود دارد. آلفرد هیچکاک براساس رمان بیگانگان در ترن فیلمی به همین نام کارگردانی کرد که یکی از کلاسیک های تاریخی سینما به شمار می رود. او در نوشتن فیلمنامه این فیلم از ریموند چندلر کمک گرفت. همچنین در سال ۱۹۶۹ فیلمی دیگر از این رمان اقتباس شد که کارگردان آن رابرت استار نام داشت. این فیلم به هیچ وجه ارزش های رمان را انتقال نمی داد اما دنی دویتو در سال ۱۹۸۷ فیلمی با عنوان Throw Momma From the Train از روی رمان بیگانگان در ترن اقتباس کرد که یک کمدی سیاه به شمار می رفت و از ساختاری بسیار خوب بهره می برد.
اما “تام ریپلی” محبوب ترین شخصیت داستان های
های اسمیت در سال ۱۹۵۵ با رمان آقای ریپلی با استعداد به جهانیان معرفی شد و مورد استقبالی بی نظیر قرار گرفت. تام ریپلی شخصیتی فریبکار داشت که از جهاتی می توان او را قاتلی دوست داشتنی لقب داد. رمان آقای ریپلی با استعداد در سال ۱۹۸۷ در فهرست صد رمان برتر جنایی قرن قرار گرفت. از این رمان اقتباس های سینمایی زیادی صورت گرفته که اولین آن در سال ۱۹۶۰ در فرانسه توسط رنه کلمان ساخته شد. نام این فیلم ظهر ارغوانی بود و در آن آلن دلون به ایفای نقش می پرداخت. دیگر اقتباس از این رمان توسط ویم وندرس در سال ۱۹۷۷ با عنوان دوست آمریکایی صورت گرفت که بازیگران آن دنیس هاپر، ساموئل فولر و نیکلاس ری بودند. همچنین آنتونی مینگلا در سال ۱۹۹۹ فیلمی با همین نام (یعنی آقای ریپلی با استعداد) با شرکت مت دیمون ساخت که در آن بیش از سایر فیلم ها به خصوصیت اخلاقی تام ریپلی توجه شده است.
در رمان هایی که های اسمیت بر مبنای شخصیت تام ریپلی نوشته، هیجان اصلی بر این قرار گرفته که او چگونه می خواهد از دست جرم های زیادی که انجام داده، بگریزد. های اسمیت بعد از رمان آقای ریپلی با استعداد، داستان این شخصیت را در رمان های ریپلی در خفا (۱۹۷۰) ، بازی ریپلی (۱۹۷۴) ، پسری که همراه ریپلی بود (۱۹۸۰) و ریپلی در آب (۱۹۹۱) که آخرین ماجرای آن به شمار می رفت، ادامه داد.
اما شخصیت خود های اسمیت هم از جهاتی جذاب و قابل مطالعه بوده است. او بسیار گوشه گیر بوده و بیشتر عمرش را در تنهایی به سر برده است. ضمن این که فیلیپس نگی، نمایشنامه نویس آمریکایی درباره او گفته که “اغلب مردم فراموش می کنند که او بسیار محافظه کار بوده است. ”
های اسمیت در سال ۱۹۵۹ جایزه ادبی بزرگی از کشور فرانسه گرفت و در سال ۱۹۶۴ هم از سوی انجمن جنایی نویسندگان انگلستان جایزه خنجر نقره ای را کسب کرد. او از سال ۱۹۶۳ برای همیشه به اروپا رفت و در فرانسه و شرق انگلستان اقامت گزید. با این حال هیچگاه نوع پوشش تگزاسی اش را ترک نکرد. همه او را با لباس سایز ۳۴ و کمربند Levis و کفش کتانی و دستمال گردن مخصوص دیده اند. او در سال پایانی عمرش به لوکارنوی سوئیس رفت و در نزدیکی مرز سوئیس و ایتالیا خانه ای تهیه کرد. پاتریشیا های اسمیت در چهارم فوریه ۱۹۹۵ درگذشت.