این مقاله را به اشتراک بگذارید
حاشیههای ١٠ روز برگزاری جشنواره فیلم فجر
جشنواره بدون جنجال با حاشیه به میزان لازم
اعتماد/ سی و سومین جشنواره فیلم فجر به پایان رسید. نخستین جشنوارهیی که بخش بینالملل نداشت. جشنوارهیی که از همان ابتدا دبیرش تعیین شد و مدیریت آن به علیرضا داد از باسابقهترین مدیران سینمایی سپرده شد تا همهچیز براساس تجربه و نظم باشد. جشنوارهیی که بدون حضور کارگردانان نسل اول سینمای ایران بود و حاصل آن شد یکی از کمحاشیهترین جشنوارهها، که دست کم اگر معیار را مخالفان حاضر یراق دولت «تدبیر وامید» در نظر بگیریم -که به نام نقد و نظارت پیگیر بهانهیی هستند تا نقصی جزیی را به کلیت جشنواره و سینما و هنر و فرهنگ تعمیم دهند- برای این دسته نتیجه لازم را دربر نداشت. هر چند یک فیلم بحثبرانگیز شد و دو سه فیلم دراماتیک و جدی سبب ساز خنده تماشاگران، اما جشنواره سی وسوم توانست بدون هیچگونه جنجال و حاشیه فرامتنی به کار خود پایان دهد.
تاخیر پشت تاخیر/ از مهمترین حاشیههای جشنواره امسال تاخیر در زمان پخش فیلمها بود. هرچند نسبت به سالهای گذشته وضع بهتر بود و دیگر خبری از جابهجایی سانسها یا عدم نمایش یک فیلم به دلیل نرسیدن وجود نداشت اما هرکدام از فیلمها با ١٠، ١۵ و در چند مورد ٣٠ دقیقه تاخیر آغاز میشد تا همچنان هیچ برنامهیی در ایران مثل همیشه دچار کمبود تاخیر نباشد. این را هم نفهمیدیم که پس از اجرای طرح «یک فیلم، یک سلام» معرفی دوباره عوامل در آغاز هر فیلم چه ضرورتی داشت؛ آن هم وقتی عموما جز با شنیدن جمله: «سلام من مزاحمتون نمیشم امیدوارم از فیلم خوشتون بیاد» یا جملاتی شبیه این مواجه میشدید. البته بعضی کارگردانها مثل بهروز افخمی یا نیکی کریمی ترجیح دادند که از این سلام و خوشامدگوییها با حاضران سالن نداشته باشند و مخاطب مستقیم به سراغ فیلمشان برود.
سه نشست پرحاشیه / سه نشست پرسش و پاسخ در کاخ جشنواره را میتوان به سه دلیل مختلف پرحاشیهترین نشستهای جشنواره سی و سوم دانست. نخستین نشست مربوط به فیلم «خانه دختر» است که در آن حامد بهداد پس از مدتها دوری از شوخیها و ژانگولربازیهای مخصوص خودش بار دیگر به دوران اوج خود برگشت و انواع و اقسام حرکات عجیب و غریب و شوخیهای کلامی را از خود به نمایش درآورد، نشست دوم مربوط به «خانه سیاه کوچولو» است که در آن مریلا زارعی در پاسخ به خبرنگاری که از او درخواست کرده بود اسطوره «الفت» را حفظ کند، گفت که او الفت را دوست دارد ولی در نهایت مریلا زارعی است، کسی که «واکنش پنجم» و «خروس جنگی» را بازی کرده است. سومین نشست هم مربوط به فیلم «روباه» در آخرین روز جشنواره اسنت. بهروز افخمی در این نشست خانه سینما را متقلب خواند و اعلام کرد در بحث سیمرغهای مردمی «خانه سینما» سالهاست تقلب میکند او مثل همیشه جشنواره فیلم فجر را ناتوان در ارزشگذاری برای فیلمها دانست و جشنواره را یک جشن و دورهمی دانست.
پرمخاطبترین فیلمها/ اگر متر و معیار پرمخاطب بودن فیلمها را روی زمین نشستن و جا گیر نیاوردن در سالن بدانیم امسال فقط دو فیلم در کاخ جشنواره با استقبال بسیار چشمگیری مواجه شدند. «من دیهگو مارادونا هستم» به کارگردانی بهرام توکلی و «عصر یخبندان» به کارگردانی مصطفی کیایی. در ردههای بعدی هم فیلمهای «کوچه بینام»، «مرگ ماهی» و «رخ دیوانه» قرار میگیرند. از بین فیلم اولیهای جشنواره «در دنیای تو ساعت چند است» به کارگردانی صفی یزدانیان و «چهارشنبه ١٩ اردیبهشت» به کارگردانی وحید جلیلوند را میتوان پرمخاطبترین فیلمهای کاخ جشنواره دانست. اما نکته جالب درباره برخی فیلمها این بود که در ابتدای نمایش فیلم صندلیهای سالن پر بودند اما هرچه فیلم جلوتر میرفت تعداد صندلیهای خالی بیشتر و بیشتر میشد، این اتفاق درباره سه فیلم بیش از همه رخ داد، «روز مبادا» به کارگردانی فائزه عزیزخانی، «دو» به کارگردانی سهیلا گلستانی و «مردی که اسب شد» به کارگردانی امیرحسین ثقفی.
کممخاطبترین فیلمها/ خالیترین سالن نمایش فیلم در کاخ جشنواره امسال با اختلاف متعلق به انیمیشن «شاهزاده روم» به کارگردانی هادی محمدیان بود. فیلمی که حتی نتوانست یک سوم از سالن را پر کند. بهنظر میرسد انیمیشن در سینمای ایران تا زمانی که نتواند از لحاظ جذابیت بصری کمی به سینمای جهان نزدیک شود اتفاقاتی از این دست مکرر برایش تکرار خواهد شد. عموم فیلمهای سانس ساعت ٢١ را هم میتوان در جدول کممخاطبترین فیلمها قرار داد. البته برخی فیلمهای سانس ١٠ صبح را هم اگر بخواهیم به نسبت اعتبار کارگردانانش بسنجیم میتوان از آنها به عنوان فیلمهای کممخاطب جشنواره یاد کرد. مستندهای سینما حقیقت هم اگرچه در ساعت بسیار خوبی اکران شدند اما هیچ کدام به جز «آتلان» و «بختک» نتوانستند مخاطب زیادی جذب کنند. در ردههای بعدی فیلمهای کممخاطب هم میتوان فیلمهای «تگرگ و برف»، «حکایت عاشقی»، «تا آمدن احمد» و «شرفناز» را قرار داد.
سرنوشت پرکارترین بازیگرها/ قبل از جشنواره تکلیف بازیگران پرکار جشنواره مشخص شده بود، اما اعلام نامزدهای نهایی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن و مرد نکات جالبی در خود داشت. بابک حمیدیان با چهار فیلم به عنوان پرکارترین بازیگر مرد این دوره از جشنواره برخلاف سال گذشته که حسابی موردتوجه قرار گرفت برای هیچ کدام از فیلمهایش نامزد دریافت جایزه نشد اما مهتاب کرامتی بهعنوان پرکارترین بازیگر زن جشنواره توانست برای فیلم «عصر یخبندان» نامزد دریافت سیمرغ بلورین شود. البته پگاه آهنگرانی هم امسال چهار فیلم در جشنواره داشت که فقط یکی از آنها (خانه دختر) در بخش سودای سیمرغ حضور داشت و نتوانست با همان یک فیلم هم در جمع نامزدهای نهایی قرار بگیرد. از دیگر بازیگران پرکار جشنواره امسال هم که نامزد سیمرغ شدند میتوان به فرهاد اصلانی (برای فیلم دوران عاشقی)، سحر دولتشاهی (برای فیلم عصر یخبندان)، هومن سیدی (برای فیلم من دیهگو مارادونا هستم) و باران کوثری (کوچه بینام) اشاره کرد. باقی نامزدهای این بخش هم عموما یک فیلم در بخش مسابقه داشتند که برای همان یک فیلم نامزد شدند.
غافلگیریهای مهم / عموما هر سال در جشنواره یکسری غافلگیری هم پیش میآید. مثلا فیلمهایی که در ظاهر امر روی کیفیت اثر خیلی نمیتوان حساب کرد یا طبق گفتهها و شنیدهها فیلم اصطلاحا در نیامده ولی ناگهان بعد از حضور در سالن تازه متوجه میشوید که کار درستی کردهاید که به پیش قضاوتها توجهی نکردهاید. مهمترین نمونهاش «یحیی سکوت نکرد» به کارگردانی کاوه ابراهیمپور و «پدر آن دیگری» به کارگردانی یدالله صمدی بود. این دو فیلم این سوال را در ذهن همه مخاطبانشان ایجاد کرد که با توجه به این همه فیلم متوسط و ضعیف در بخشهای رقابتی با چه استدلالی این دو فیلم از حضور در بخش رقابتی جا ماندند و دست آخر هم فیلم «احتمال باران اسیدی» به کارگردانی بهتاش صناعیها.
سنتشکنی رییس ساختمان شیشهای جامجم/ سالهاست روابط بین سینما و تلویزیون شکرآب است و تقریبا هیچ کدام از روسای سازمان صدا و سیما در ادوار مختلف توجهی به جشنواره فجر نداشتهاند که هیچ حتی در بسیاری از سالها در زمینه اطلاعرسانی عمومی هم حاضر به همکاری درخور نیاز به تنها جشنواره مهم سینمایی کشور نشدهاند. حتی عزتالله ضرغامی هم که خود زمانی بر مسند معاونت سینمایی وزارت ارشاد تکیه زده بود در دوران ریاستش سلام و علیکی با اهالی جشنواره فجر نداشت اما در روز آخر جشنواره آمدن محمد سرافراز، رییس جدید سازمان صدا و سیما همه را غافلگیر کرد. هر چند اینکه چرا سرافراز در آخرین روز جشنواره و در آخرین سانس به جشنواره آمد و روزهای دیگری را برای انجام این کار انتخاب نکرد جای سوال بود اما همین که بالاخره ارشدترین مقام تلویزیون پایش به کاخ جشنواره باز شد را میتوان به فال نیک گرفت و امیدوار بود بین سینما و تلویزیون مناسبات بیشتر و بهتری به وجود آید.
سوت و کف زدنها/ شاید بهترین اتفاق جشنواره امسال را بازگشت دوباره صبر و تحمل منتقدان و اهالی رسانه در زمان تماشای فیلمهای بد یا ضعیف جشنواره دانست. از چند دوره قبل در کاخ جشنواره مرسوم شده بود که مخاطبان فیلمها در سالن برج میلاد پس از مطمئن شدن از ضعیف بودن فیلمها شروع به سر و صدا، دست زدن و خندیدنهای بلند میکردند اما امسال این اتفاق به حداقل خود رسید و بدترین مورد آن فقط درباره فیلم «این سیب هم برای تو» به کارگردانی سیروس الوند رخ داد. بعد از این فیلم عموما در تک صحنهها یا با شنیدن برخی دیالوگها یک عده محدودی دست میزدند و میخندیدند که در بسیاری موارد هم این خندهها با واکنشهایی از سوی باقی حضار مواجه میشد و دست زدنها هم عمومیت پیدا نمیکرد. البته شاید اتصال مخاطبان داخل سالن به اینترنت برج میلاد و افزایش تعداد گوشیهای هوشمند و تبلتهای داخل سالن که مخاطبان را سرگرم میکرد دلیل مهمی بود که باعث شده بود از یک جایی به بعد اهالی رسانه به جای معترض شدن سرگرم کار کردن با گوشیهای خود، انجام بازیهای آنلاین و سر زدن به شبکههای اجتماعی باشند./ اعتماد