این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
عصبانی نیستم» در مسلخ درگیری های سیاسی روز
بعید است این فیلم رنگ پرده ببیند!
نیره رحمان / مد و مه:
اگر ماجرا همانطور که برنامه ریزی شده و البته متولیان ارشاد قول داده اند پیش برود فیلم عصبانی نیستم ساخته رضا درمیشیان باید همین هفته اکران خود را آغاز کند. اما متاسفانه از محافل غیر رسمی خبرهایی به گوش می رسد که خیلی هم غیر قابل پیش بینی به نظر نمی رسید. ظاهرا ممیزی ها و حک و اصلاح فیلم در میشیان به قدری نبوده که معترضان به اکران فیلم را راضی کند.
از همه بدتر اینکه این فیلم به موضوع و محور یکسری جنگ و دعواعای سیاسی بدل شده و طرفین در این رقابت سیاسی، هیچ بعید نیست این فیلم قربانی شود. با این احوال بعید به نظر می رسد که دست اندرکاران وزارت ارشاد در زمانی که تحت فشار جناح رقیب دولت قرار دارند، پای این فیلم ایستاده و از موقعیت خود برای اکران آن خرج کنند. روزنامه شرق هم در باره همین ماجرا نوشته:
بهنظر میرسد تداوم عصبانیت برخی، از «عصبانی نیستم» سرنوشت این فیلم را روزبهروز مبهمتر میکند. رضا درمیشیان که اینروزها سکوت کرده و حرف نمیزند، در انتظار دوشنبه است تا ببیند فیلمش مجوز اکران میگیرد یا نه. البته وزیر ارشاد در جریان افتتاح نمایشگاه مطبوعات این تاریخ را قطعی ندانسته است و گفته معلوم نیست. برخلاف سکوت او فیلم در کشاکش دعواهای سیاسی و جناحی قرار گرفته است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم نظر قطعی خود را درباره فیلم اعلام نمیکند. هرچند گروه سازنده فیلم اعلام کرده بودند این فیلم از ۲۱آبان روی پرده میآید اما نشانههایی از برخی فشارها به رضا درمیشیان برای اکراننکردن فیلمش شنیده میشود. بعد از گفتوگوی انتقادی محمدمهدی عسگرپور درباره قربانیکردن چندفیلم حالا غلامرضا موسوی، تهیهکننده شناختهشده سینما در صفحه فیسبوک خود از فشار از سوی وزارت ارشاد بر درمیشیان برای انصراف گفته است و نوشته: «شنیدهام که برخی از مسوولان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رضا درمیشیان، کارگردان و تهیهکننده فیلم سینمایی عصبانی نیستم را زیر فشار گذاشتهاند تا از اکران فیلمش انصراف بدهد. اگر این خبر درست باشد – که امیدوارم نباشد- مسوولان سینمایی قصد دارند بار دیگر درمیشیان را وادار کنند با درخواست خودش سر فیلمش را ببرد. معنی و مفهوم این اتفاق که حتما به نام آرامش برای سینما قرار است رخ بدهد، فرار مسوولان سینمایی از زیر بار تعهداتشان مبنیبر ایستادن پای پروانه نمایشی است که صادرکردهاند. دوستان اگر به هر دلیلی جسارت ایستادن پای پروانه نمایش صادره را ندارید لااقل مردانه اعلام کنید. باور بفرمایید اخلاقی نیست که به بهانه آرامش در سینما (و شما بخوانید حفظ میز به هر قیمتی) جوانی فیلمساز را زیر فشار قرار دهید تا بعد بتوانید پز بدهید که ما ایستاده بودیم اما کارگردان خودش نخواست. درمیشیان یکبار به خواست دبیر جشنواره فیلم فجر این فشار را پذیرفت و حال با پیشنهاد تازهای روبهرو شده است. حالا باید منتظر روز دوشنبه بود.
مد و مه / ۱۸ آبان ۱۳۹۳
***
نقد و بررسی فیلم «عصبانی نیستم» ساخته رضا درمیشیان
امیرحسین اسلامی نژاد
قطار سینمای فیلمساز دهه شصتی (که شعار اولین فیلمش نیز فیلم دهه شصتی ها بود) به دومین ایستگاه خود رسیده است. ایستگاهی که توقف در آن چندان هم بی سر و صدا نبوده است. سر و صداهایی که غالبا به فرامتن و نه متن، اثر مربوط میشده است. با این حال هم اکنون ، و آنطور که به نظر می آید چند صباحی مانده به اکران فیلم، می توان کمی درباره خود اثر نیز سخن گفت.
تنها نکته اشتراک عصبانی نیستم با بغض حضور باران کوثری در هر دو اثر نیست. داستان کلی فیلم باز هم روایت دو جوان است و مشکلاتی که گرفتارش می آیند. حتی شخصیت هایی که شخصیت پسر جوان هر دو فیلم با آنها روبرو می شود نیز دارای شباهتی هستند. مثلا شخصیت عمو در بغض ما به ازایی مانند صاحبکار در عصبانی نیستم پیدا می کند که در هر دو فیلم هم درگیری شخصیت اصلی را با این دو شخصیت میبینیم. از سویی دغدغه مالی برای دو جوانی که به هم نرسیده اند نیز مطرح است. شباهت های به اینجا محدود نمی شود. مطلبی در هر دو فیلم هست که نظر نگارنده مستقیما از دل مرثیه ای بر یک رویای آرنفسکی آمده است و آن رنگی بودن فلش بک ها در هر دو فیلم هست که گونه ای شادی و خوشی را تداعی می کند. گویی لحظات خوشی به یک سری لحظات دست نیافتنی رنگی تبدیل شده اند و دیگر تجربه شان محال است. همانطور که برای شخصیت جرد لتو در مرثیه ای بر یک رویا دست یافتن به جنیفر کانلی سراسر پوشیده در لباسی قرمز بر لب یک اسکله محال است. نکته قابل ذکر دیگر این است که آن صحنه به یاد ماندنی مرثیه ای بر یک رویا عینا در عصبانی نیستم بازسازی شده است. میبینیم که در ذهن نوید باران کوثری در لباسی قرمز رنگ در فاصله ای دور از نوید ایستاده است و پیوسته از او دور می شود.
دوربین همچون فیلم پیشین کارگردان یک لحظه سر فرار گرفتن ندارد. به دور شخصیت ۱۸۰ درجه می چرخد و از روی دیوارهایی که آگهی های مربوط به فروش اعضای بدن را زده اند با سرعت فراوان عبور میکند؛ اما همین دوربین در صحنه هایی مانند سینما آرام می گیرد و از این نظر فیلمبرداری فیلم نسبت به بغض پیشرفت دارد به این جهت که تمامی زوایایی که در بغض عجیب و غریب میدانستیم و ناسازگار با صحنه ها اینجا اصلاح شده اند.
اگر بخواهیم در باب تاثیر گذاری فیلم وارد شویم یقینا باید به تاثیر پذیری درمیشیان از کاروای (فیلمساز برجسته هنگ کنگی صاحب آثاری همچون ۲۰۴۶، در حال وهوای عشق و چانگ کینگ اکسپرس) هم اشاره کنیم. فیلم چه در کارگردانی چه در داستان بی شباهت به آثار این کارگردان نیست. برتری تعداد نماهای کلوز آپ و مدیوم به لانگ شات یکی از دلایل صحت این ادعاست. محیط های بسته ای که مانند پاساژ و خانه مجردی که محل رفت و آمد شخصیت هاست نیز شباهت دیگری به بسیاری از آثار کاروای علی الخصوص چانگ کینگ اکسپرس و بازارچه و خانه سرگرد آن فیلم است. دوربین نیز که بیش از هر چیز حداقل برای نگارنده یادآور دوربین کریستوفر دویل در چانگ کینگ اکسپرس است.
عشق شور انگیز دو شخصیت اصلی نیز بی شباهت به عشق های فیلم های کاروای نیست. عشق هایی پر از شور و هیجان که در دیالوگ ها و میزانسن ها به رخ مان کشیده می شود. عشق هایی که غالبا نیز سرانجامشان به هم نرسیدن است. به قدری عشق دو شخصیت اصلی در عصبانی نیستم باور پذیر است که ناخودآگاه آن رابطه فرازمینی زن و مرد در حال و هوای عشق و آن عشقبازی شورانگیز پسر ژاپنی و اندروید را در ۲۰۴۶ به یاد می آورد. دو جوان را داریم که چند سال است به پای هم ایستاه اند، به خاطر هم منتظر مانده اند، به هم ابراز محبت می کنند و وقتی یکیشان داد می زند دیگری رویش را بر می گرداند و بی صدا گریه می کند. شور انگیزی این عشق نه تنها به فیلم بلکه به مخاطب و جامعه ما نیز می تواند زندگی ببخشد.
شورانگیزی این عشق عنصری است که حضور مواردی کلیشه ای در فیلم از قبیل پدر زن پولداری که مانع ازدواج است را نیز تحت شعاع قرار بدهد و بدین سان با تماشای فیلم ما خود را با فیلم کلیشه ای مواجه نمی بینیم. البته شخصیت پردازی خاص پسر نیز مانعی دیگری بر سر این راه است. پسری که با آرمان ها و ایده آلهایش زندگی می کند. آرمانها و ایده آلهایی که باعث اخراج او از دانشگاه شده اند و همین آرمان ها به او اجازه نمی دهند دزدی کند یا اینکه معشوقش را رها کند. او یک جوان تیپیک فیلمهای این سالهای سینمای که در مواجهه با مشکلاتی همچون بیکاری و غیره دست به دزدی یا خرده دزدی بزند نیست. او فردی دارای تفکر است که برایش هدف وسیله را توجیه نمی کند. جنس متفاوت شخصیت نوید است که واجد دید جید کارگردان به مسائل مطرح شه در فیلم است و آن را از افتان به ورطه کلیشه ای شدن دور نگه می دارد. البته درباره فیلمنامه شاید بتوان این خرده را به درمیشیان گرفت که حضور شخصیت های همخانه نوید به غیر از بیان دغدغه کارگردان (که به خوبی نیز از پس انجام آنها بر می آید) چه ضرورت روایی دارد؟
فیلم برای به تصویر کشیدن ریتم سریع زندگی نویداز تدوین تند و متقاطع هایده صفی یاری بهره جسته است. تدوینی که علاوه بر نقش اصلی اش یعنی حفظ ریتم سریع فیلم تا انتها که به نوعی ریتم زندگی نوید است که هر لحظه دارد فرصت هایش را برای رسیدن به ستاره از دست می دهد در رساندن احوال و دورنیات شخصیت نوید هم موثر است. خشونتی که در وجود اوست و سعی در سرکوبش دارد با کات های متعددی که همراه با تکرار کلمه عصبانی نیستم است به تصویر کشیده شده است. یک نمونه دیگر از زیبایی های کار صفی یاری در همان بازسازی صحنه معروف مرثیه ای بر یک رویا است.
بازی نوید محمد زاده به راستی تحسین برانگیز است. او این شخصیت را که سنخیت هایی با خودش (از جمله کرد نژاد بودن) را دارد به خوبی درک کرده است و به خوبی هر چه تمام اجرا کرده است. دو شاخصه اصلی بازی او هم یکی میمیک است که به خوبی با حرکات چشم موفق به رساندن احساسش علی الخصوص خشونتش می شود. نحوه صحبت کردن او نیز که در حین صحبت با ستاره آرام است، در هنگام عصبانیت و یا ناتوانی از ادای حرفهایش حالتی بریده بریده به خود می گیرد که این خودش حاکی از تسلط او بر شخصیت است. انتخاب او نیز برای این نقش یک تصمیم درست از سوی درمیشیان بوده است زیرا که چهره اش ظرفیت لازم برای ایفای نقشی که با این حجم از تنش را دارد.
در کلیت عصبانی نیستم به عنوان دومین تجربه فیلمسازی درمیشیان یک فیلم بسیار خوب به کارنامه او می افزاید. فیلمی که آینه ای تمام قد از وضعیت بخشی از قشر جوان سرزمین ما است که در میان انبوهی از مشکلات هنوز معتقد هستند که «زندگی باید کرد» و بر سر این اعتقاد خودشان ایستاده اند. آدمهایی ۲۰ ساله ای که از ۶ سال دیگرشان یعنی وقتی هم سن نوید هستند خبر ندارند و نویدهای ۲۶ ساله ای که خیلی فرصت هایشان را از دست داده اند اما هیچکدامشان نمی خواهند رسم خوب زیستن را از یاد ببرند؛ حتی اگر جامعه نسبت به گذشته بی اعتنا، نسبت به حال بی مسئولیت و نسبت به آینده ناامید مسیر متفاوتی را برود.
منبع: نقد فارسی / مد و مه ۵ شهریور ۱۳۹۳
******
و حواشی فیلمی که توقیف شد!
ترکیدن بغض/ نگاهی به دومین فیلم رضا دمیشیان
سعید مروتی: اسمش را میتوانید اغراق یا سیاهنمایی بگذارید. میتوانید با دیدگاه مطرح شده در فیلم موافق نباشید. میتوانید فیلم را حاصل نگاهی زیادی عصبانی بدانید ولی نمیتوانید انکار کنید که سازنده «عصبانی نیستم» فیلم جذاب و خوش ریتمی ساخته است. فیلمی که سینماست و پر از لحظات فکر شده که در خدمت تم اصلی اثر هستند. این فیلمی تلخ و تیره است که جهانش درست شکل گرفته و اجرای بسیار درستی دارد. ساختار نوجویانه و خلاقانه «عصبانی نیستم» نشان میدهد که «بغض» حاصل یک اتفاق نبوده. درمیشیان در فیلم دومش قدمهای بلندتری برداشته است.
نوید محمدزاده بازیگر اصلی «عصبانی نیستم!» نوید ظهور استعدادی تازه را میدهد و یکی از امتیازهای فیلم حضور مؤثر و تأثیرگذار اوست. البته تقریباً همه بازیگران فیلم که از میان چهرههای تئاتری انتخاب شدهاند حضور متناسبی در «عصبانی نیستم!» دارند. سینمای اجتماعی ایران با تصویری که فیلمسازان جوان از جامعه ارائه میدهند وارد فصلی تازه میشود و یکی از مهمترین نمونههای این حضور، فیلم درمیشیان است. تا اینجای کار،«عصبانی نیستم» بهترین فیلم جشنواره امسال است. بانی فیلم
***
عصبانی نیستم! (رضا درمیشیان)
مهرزاد دانش: درمیشیان فرم مناسبی در بستر روایتپردازیاش برای طرح درونمایهی متن برگزیده است؛ نوسان بین فروخوردگی و فروپاشی بغض متراکم شخصیت اصلی داستان از طریق نمایش گذرهای متوالی و متقاطع بین موقعیتهای ابژکتیو و سوبژکتیو. این ایده با فضاسازی مناسبی که در عناصر محیط پیرامونی (از پنکهی سقفی گرفته تا اینسرت از قطعه چک افتاده بر میز) شکل گرفته است، غنای سینمایی قابلتوجهی به خود میگیرد و در روند مکثهایی که روی نمودهای شخصیتی (هماتاقیهای موزیسین نوید) و موقعیتی (فصل فروش کلیه) انجام میگیرد، این فضا ملتهبتر و در عین حال واجد دینامیسم سینمایی بیشتری میشود. اما در میانهی متن، بهویژه در موقعیتهای همراهی نوید و ستاره، این الگوی روایی و موقعیتی، تا حدی مخدوش میشود و به انسجام متن لطمه وارد میآورد. با این حال عصبانی نیستم! در مقایسه با فیلم اول درمیشیان، پختگی بهمراتب بیشتری دارد و خلاقیتهای بلندپروازانهی این کارگردان جوان را با متانت بیشتری ترسیم میکند.
فارغ از فضای ساختاری، فیلم به دلیل گستراندن بغض فردی شخصیت اصلی داستان به پیکرهی اصلی اثر، ترجمان ماندگاری از ثبت همدلانهی فضای ملهتب یک دوران دشوار به حساب میآید و قدرت تشریک عواطف و ادراکات مخاطب را با این انباشتگی احساسات جاری در فیلم دارد. از این جهت، عصبانی نیستم! جایگاه مهمی در انعکاس فضای اجتماعی زمانهاش خواهد داشت، حتی اگر در مسیر و سرنوشتش، فراز و نشیبهایی دشوار و صعبالعبور تعبیه شود.
***
در حاشیه عصبانی نیستم / فیلمی که حامی فتنه تشخیص داده شد!
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس درباره حضور فیلم حامی فتنه در جشنواره فیلم فجر گفت: ما قبلا به وزیر و مسئولان سینمایی تذکر داده بودیم ولی گویا آنها این تذکر مشفقانه را دریافت نکردند و گویا مجلس باید از ابزار خودش در این باره استفاده کند.
نصرالله پژمانفر عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در گفتگو با فارس درباره حضور فیلم «عصبانی نیستم» در جشنواره فیلم فجر گفت: ما قبلا هم به دوستان درباره فیلم های حامی فتنه در جشنواره تذکر داده بودیم و حتی رییس محترم کمیسیون نیز در نامه به آقای ایوبی این مورد را متذکر شده بودند.
وی افزود: رییس سازمان سینمایی و مسئولان ارشاد هم قول داده بودند که در این مورد درست عمل کنند چراکه فتنه خط قرمز است و این مساله باید مورد توجه همه باشد.
پژمانفر ادامه داد: برای من خیلی جالب است که به دروغ می آیند و نظام را متهم می کنند و آنوقت آقایان در جشنواره ای که به نام انقلاب است از آن پذیرایی می کنند.
عضو کمیسیون فرهنگی گفت: من نمیدانم خط قرمز این آقایان چیست و یک فیلم باید چه باشد تا مقابلش بیاستند اما گویی منافع همه مردم باید صرف منافع یک عده خاص در سینما باشد و این قابل تحمل نیست.
رییس کارگروه هنر و رسانه کمیسیون فرهنگی گفت: خطاب ما به شخص وزیر است. آقای جنتی باید در این مورد پاسخگو باشد و حتما ما در مجلس با وزیر صحبت خواهیم کرد.
پژمانفر گفت: ویرانه نشان دادن کشور و شعار سیاسی دروغ دادن پس از آنکه امروز دیگر برای همه مسجل شده که جنجال تقلب یک فریبی بیش نبوده واقعا جای تاسف دارد.
وی با بیان اینکه وزیر ارشاد در قبال خلف وعده مدیرانش پاسخگو باشد گفت: ما قبلا به وزیر و مسئولان سینمایی تذکر داده بودیم ولی گویا آنها این تذکر مشفقانه را دریافت نکردند ولی گویا مجلس باید از ابزار خودش در این باره استفاده کند.
***
عصبانیت خبر نگار فارس از فیلم من عصبانی نیستم!
نمایش فیلم «عصبانی نیستم» در سینماهای مردمی و بخش های تند رسانه های اصولگرا را به همراه داشته است. یکی از تندترین مطالب علیه فیلم درمیشیان را خبرگزاری فارس منتشر کرد. در این مطلب چنین آمده است:
در حالیکه اکران فیلم «عصبانی نیستم» برای اهالی رسانه در جشنواره فجر به روز آخر در برج میلاد موکول شده است، اکران این فیلم در سینماهای مردمی خبر از حضور یک فیلم حامی فتنه در جشنواره فیلم فجر دارد. فیلمی که در قامت یک بیانیه سیاسی تند برای زیر سوال بردن نظام، به تطهیر فتنه گران و همدردی با آنها می پردازد.
این مسئله در حالی رخ می دهد که از مدتها پیش نمایندگان مردم در کمیسیون فرهنگی مجلس درباره حضور فیلمهای حامی فتنه در جشنواره فجر انقلاب هشدار داده و ابراز نگرانی کرده بودند. در راس این ابراز نگرانی ها نامه حجت الاسلام سالک رئیس کمیسیون فرهنگی به حجت ا… ایوبی رئیس سازمان سینمایی بود. ایوبی هم در پاسخ گفته بود: « هیچکس نگران نباشد، قصد نداریم سینما را قربانی مسائل سیاسی کنیم» اما ارجاعات صریح این فیلم به فتنه ۸۸ و توهین به مردم مذهبی در آن نشان می دهد این نگرانی ها درباره پذیرفته شدن این فیلم در بخش مسابقه جشنواره بی مورد نبوده است. سیاه نمایی مفرط از شرایط اقتصادی کشور و نسبت دادن عنوان طالبان به فردی با ظاهر مذهبی، بن بست نشان دادن شرایط کشور به همراه سکانس صف طولانی برای فروش کلیه از جمله نکات این فیلم است که آن را از فیلمهای نامناسب متعددی که در جشنواره امسال حضور دارند متمایز کرده است.
***
عصبانی نیستم (رضا درمیشیان)
محمد شکیبی: زندگی مدرن و سرعت و ریتم زیستگاه شهری خودبهخود استرسزا و عصبیکننده هست چه رسد به اینکه شهروندان با فشارهای ناشی از کاستیهای اقتصادی، فرصت اشتغال، بحرانهای بهداشتی، زیستمحیطی، اجتماعی و سیاسی هم مواجه باشند. در چنین وضعیتهای اجتماعی نمودار کنشهای فردی و جمعی مردم میل به رفتارهای طغیانگرانه، ویرانگر (از جمله خودویرانگری) و آنارشیسم اجتماعی را نشان میدهد. هنر نیز به عنوان یکی از تجلیگاههای روحیه و خلقیات آدمی در شرایط استرسزای زندگی گرایش بیشتری به نمودهای طغیانگرانه بروز میدهد و معمولاً شدت و میزان اعترض و طغیان در آثار هنری نسبتی با جوانی و سنوسال هنرمند هم دارد. رضا درمیشیان کارگردان جوانی است و مثل بسیاری دیگر از سینماگران جوان کشورمان گاهی لحن اعتراضش به مشکلات جامعه حالتی پرخاشگر و تهاجمی به خود میگیرد این تهاجم گرچه در اعتراض به مدیران جامعه است اما لزوماً سمتوسوی حمله به جانب آنان نیست و ممکن است میل به آسیب به خویشتن باشد. در مورد رضا درمیشیان لحن تند اعتراضی از همان ابتدا و در نام و عنوان هر دو فیلم سینماییاش آشکار است؛ بغض و عصبانی نیستم!
عصبانی نیستم! در لحن و درونمایه شباهتهای زیادی با برخی آثار موج نو سینمای ایران در حوالی دهه ۱۳۵۰ همچون تنگنا، تنگسیر، رضا موتوری، فرار از تله و… دارد. با این تفاوت که به اقتضای زمانه صریحتر و آشکارتر است و حتی از اشارهی متناقضنمایانه به سخنان رییسجمهور سابق و صحنهی محاکمهی دادستان سابق کشور و ستارهدار شدن و اخراج دانشجویان هم ابایی ندارد. و شاید همین آشکارگویی در جامعهای که هنرمندان و مفسران و منتقدان هنریاش را به استفاده از بیان نمادگرایانه و استعاری عادت داده، چندان به مذاق مخاطب خاص خوش نیاید اما بیتردید به دل عامهی تماشاگران خوشتر مینشیند. عصبانی نیستم! تناسب خوب و یکدستی در اجرا و محتوا دارد و اجزای به وجود آورندهی فیلم اعم از نقشآفرینی، تصویربرداری، تدوین و چهرهآرایی با توازن به کار گرفته شده است. اشکال فیلم هم نه در این اجزای متشکله بلکه در صراحت بیش از حد آن است که سهم چندانی برای مکاشفه و درگیری ذهنی مخاطب برای ردیابی حرفهای نگفته و پنهان ماندهی اثر باقی نمیگذارد. بنای فیلم در چشم تماشاگر ممکن است به سالن صاف و بزرگی شبیه باشد که گرچه وسایل زیادی در آن چیدهاند اما با یک نظر میشود همهی محتویاتش را دید.
مد و مه / ۱۸ بهمن ۱۳۹۲
***
عصبانی نیستم/
کارگردان : رضا درمیشیان
نویسنده : رضا درمیشیان
بازیگران : باران کوثری, نوید محمدزاده
خلاصه داستان : نوید جوان شهرستانی ساکن تهران تمام سعی و تلاش خود را به کار میگیرد تا شرایط مساعدی را برای ازدواج با ستاره پیدا کند.
****
یادداشت رضا در میشیان در باره عصبانی نیستم
«عاشقانه» ای که از همان ابتدا فیلمی «اجتماعی» بود، «اجتماعی» هست و «اجتماعی» خواهد ماند.
برای نمایش «عصبانی نیستم!» هر آنچه در توان داشتم را به کار گرفتم ، نهایت تلاش و همراهی را با مسئولان قانونی سینمایی کشورم کردم اما سکوت و تحمل و مدارای من نیز نتوانست در کشاکش تدبیرمداران و سیاست پیشگان به نتیجه ای منجر شود.
پس همه آن ها که با وعده های امروز و فردا ، یا تهمت و افترا فیلم کوچک مرا مبدل به معضل فرهنگی نمودند به خدا و وجدانشان واگذار می کنم. حکایت تلخ سینمای «مستقل» و «بی پناه» و «یتیم» همین است.
بی صبرانه منتظر نمایش « عصبانی نیستم!» در سینماهای میهنم باقی خواهم ماند. به امید آن روز… من آن روز را انتظار می کشم. حتی روزی که دیگر نباشم.
رضا درمیشیان
۱۹ آبان ۱۳۹۳ ـ تهران
‘
1 Comment
دریا
یه فیلم تندروی سیاسی و پر از ناامیدی و سیاه نمایی فقط برای اینکه بتونه از جشنواره های خارجی به قیمت تخریب و سیاه نشون دادن وطن جایزه بگیره!
فیلمهای خیلی زیباتری الان رو سینما هست برا تماشا کردن ولی دیدن این فیلم جز اعصاب خوردی برا مخاطب چیزی نداره.