این مقاله را به اشتراک بگذارید
اجرای رادیویی فرزاد حسنی در اختتامیه جشنواره فیلم فجر با بازتاب های زیادی همراه بود و برخی رسانه ها اعلام کردند که آنچه او درباره اجرای مهران مدیری گفته خلاف از اخلاق حرفه ای بوده است. مطالبی که در آن مقطع زمانی فرزاد حسنی را با واکنش روبرو کرد.
در همین حال مبینا نصیری مجری صدا و سیما در خصوص حواشی اختتامیه جشنواره فجر و انتقادات به اجرای مهران مدیری و گویندگی فرزاد حسنی طی یادداشتی در فضای مجازی نوشت :
در میان هیاهوی جمعیت و تشویق های بی امانشان نشسته بودم و صحنه آراسته شده به سیمرغ ها را می دیدم.
هر کس مشغول کاری بود تا سیمرغ ها دست صاحبانشان را نوازش کنند. کسی تصویر می گرفت. اتاق فرمان نور وصدا تنظیم میکرد. آقای شهیدی فرد پشت تریبون مطالبی می گفت. در گوشه ای از سالن اما در یک اتاقک کوچک شیشه ای که جنب صندلی های بالکن قرار گرفته بود با یک میکروفون کسی نشسته بود. چهره اش آشنا و جدیت نگاهش هنگام کار هم اشنا..
پرس و جو که کردم گفتند از پشت میکروفونش مراسم را برای شنوندگان رادیو گزارش میکند. ستاره اجرای ایران آسمانش به اندازه اتاقک شیشه ای در گوشه سالن بود… فرزاد حسنی…
آن شب گذشت. ستاره های سینما آمدند با سفارش و بی سفارش سیمرغ هایشان را که نشانی از یک مرغ هم نداشت گرفتند و تیتر اخبار هنری شدند..
روزهای بعد اما باز سروصدایی به پا شد.. سروصدایی که از همان اتاقک کوچک شیشه ای بیرون آمده بود..
هواداران بی تاب مهران مدیری، فرزاد حسنی را مورد هجمه و حمله قرار داده بودند و ویدئو و اخبار نقد جانانه او بود که در گوشی ها دست به دست می شد.. نقدش را شنیدم.. گزارشش را از یک شب تا صبح حداقل ۵ مرتبه گوش کردم و از نظر گذراندم آنچه را که روی صحنه دیده بودم…
تمامی نقدها بجا… بی ایراد… در کمال ادب.. و از سر دانش و نگاه تیزبینانه هنری بود تا همه آنچه که ما در دل داشتیم را بر زبان آورد… بی پروا..
اما گویی هر بار سخنی به درستی از زبانش بیرون می آید روح نازک نقدناپذیر ما تاب نمی آورد و او را مورد بدترین حمله ها قرار می دهد..
آقای مهران مدیری دردانه طنز ایران، هنرمندی که از کودکی با کارهایش خاطره داریم، او که لحظاتمان را با لبخند رنگ آمیزی کرد و شادی را به خانه های میلیون ها ایرانی آورد آن شب روی صحنه اختتامیه جشنواره فجر خیلی کمتر از مدیری که انتظارش را داشتیم ظاهر شد.. مردم اما برایش دست زدند چون دوستش دارند.. خندیدند چون او مهران مدیری است…
حتما حسنی هم او را دوست دارد و کلی خاطره…
فرزاد حسنی اما با شجاعت نقد کرد چون به قول خودش آن شب به مدیری امیدها داشتیم.. نقد کرد چون هنر کشور از مدیری مهمتر است.. نقد کرد چون برگزاری آبرومندانه مراسمی که آن را برای ایرانیان در سطح اسکار میدانیم هم از مدیری مهم تر است..
نقد کرد چون باید نقد کرد و نقد پذیرفت تا فرداهای هنرمان زیبا باشد همانند تمامی کشورهایی که هنرشان صنعتی شده قابل توجه که بی شک بخشی از اقبالشان را مدیون منتقدین تیزبینی هستند که به درستی و به دور از جانب داری و تعصب در کلام و یا حب و بغض اشکالات ریز و درشت را سوا می کنند تا آنچه باقی می ماند با کمترین اشکال و اشتباه باشد که اگر نگاهی منتقدانه که با دانش هنری گره خورده غلط هامان را نگیرد مشق های پر ایرادی را تحویل مردم میدهیم و سطح سلیقه و ذائقه مردم را به اندازه خودمان محدود می کنیم یا وسعت می بخشیم… این نقدها نه از سر حسادت و نه برای خودنمایی است و تنها برای اصلاح شاخ و برگ های درخت با ریشه هنر است تا هنرمندان با کمترین اشتباه و بیش ترین توانایی در مقابل دوربین یا روی صحنه قرار گیرند…
اگر هنرمندمان را دوست داریم،پس نقد درست به او را بپذیریم… نقد درست را بپذیریم… نقد درست را بپذیریم… حتی اگر نقد به دردانه طنز ایران با میلیون ها هوادار باشد…. (آخرین نیوز)