این مقاله را به اشتراک بگذارید
«آکیرا کوروساوا»، کارگردان و فیلمنامهنویس افسانهای ژاپنی است که تاثیر شاهکارهای شکسپیر، داستایوفسکی و تولستوی در بسیاری از آثار برنده معتبرترین جوایز سینمایی او مشهود است. روز دوشنبه ۱۰۵ سال از زادروز این سینماگر مشهور جهان میگذرد.
«آکیرا کوروساوا» کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس صاحبنام سینمای جهان است که نخل طلای کن، شیر طلای ونیز، جایزه اسکار، سزار، بافتا و … در کارنامه افتخارات وی میدرخشد. او که متولد بیستوسوم مارس ۱۹۱۰ در حومه توکیو پایتخت ژاپن است، در نوجوانی در روزنامههای تندرو مقاله مینوشت و همزمان استعداد خود را در ادبیات و نقاشی دنبال میکرد.
«کوروساوا» در سال ۱۹۲۴ در یک استودیو فیلمسازی ژاپن بهعنوان دستیار کارگردان مشغول بهکار شد و اولین تجربه کارگردانیاش را با ساخت فیلم «سانشیرو سوگاتا» بهدست آورد.
اگرچه فیلمهای بعدی «کوروساوا» با نظارت شدید دولت زمان جنگ ژاپن ساخته شدند و اغلب موضوعات ملیگرایانه داشتند، با اینحال او در اولین فیلم خود پس از جنگ با نام «تاسفی برای نوجوانانمان نیست» به انتقاد از دولت ژاپن پرداخت.
«کوروساوا» فیلمهای زیادی درباره ژاپن ساخت که «فرشته مست» و «سگ ولگرد» از آن جملهاند. با اینحال شهرت جهانی این کارگردان با ساخت فیلم «راشومون» بهدست آمد که با کسب شیر طلایی جشنواره ونیز، توانست نامی برای خود در عرصه جهانی دستوپا کند.
تکنیک سینمایی «کوروساوا» در ساخت فیلمهایش منحصربهفرد بود و در دهه ۵۰ سبک جدیدی از خود بدعت گذاشت. او عقیده داشت کارگذاشتن دوربینها در فواصل دور از بازیگر، عملکرد آنان را بهتر خواهد کرد. همچنین علاقه خاصی به استفاده از چند دوربین و ضبط یک صحنه از زوایای مختلف داشت.
دیگر شاخصه فیلمسازی «کوروساوا»، علاقهاش به استفاده از عناصر آبوهوا برای عمق بخشیدن به فضای حاکم بر فیلمش بود. سرما، مه، برف و باران در اغلب ساختههای او به چشم میخوردند. دیگر رویکرد قابل توجه فیلمهای «کوروساوا»، وسعت تأثیرهای هنری اوست. بعضی از داستانهای او اقتباس از آثار «ویلیام شکسپیر» هستند. برای مثال «آشوب» براساس «شاه لیر» است و «سریر خون» براساس «مکبث» و «خواب بد» برگرفته از «هملت» است.
«کوروساوا» برای ساخت فیلمهایش از آثار ادبی روسیه نیز بهره گرفت، مانند «ابله» اثر «داستایوفسکی» و «در اعماق» نوشته «ماکسیم گورکی». با اینحال رمان «مرگ ایوان ایلیچ» نوشته «لئو تولستوی» بیش از همه او را تحتتأثیر قرار میداد.
با وجود اینکه بسیاری از منتقدین ژاپنی معتقدند که «کوروساوا» خیلی غربی بود، اما او عمیقا تحتتأثیر فرهنگ ژاپن قرار داشت. فیلم «ریشقرمز» نقطه عطفی در کارنامه سینمایی او محسوب میشود که آخرین فیلم سیاه و سفید او نیز بود.
بعد از اقدام به خودکشی نافرجام، «کوروساوا» فیلمهای دیگری ساخت و با وجود شهرت بینالمللی، در داخل ژاپن کمتر استودیو فیلمسازی حاضر به حمایت مالی از پروژههایش میشد. فیلم «درسو اوزالا» که اوایل قرن بیستم در صربستان در جماهیر شوروی سابق ساخته شد، تنها فیلم «کوروساوا» بود که در خارج از ژاپن و به زبان غیرژاپنی ساخته شد. این فیلم اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی را برای او بههمراه آورد.
پس از آن «کوروساوا» بههمراه «جورج لوکاس» و «فرانسیس فورد کوپولا»، فیلم «کاگه موشه» را ساختند که این فیلم موفق شد جایزه نخل طلای جشنواره کن را در سال ۱۹۸۰ بهدست آورد.
اما بزرگترین پروژه فیلمسازی سالهای پایانی این کارگردان بیتردید فیلم «آشوب» بود که نسخه سینمایی از شاهکار «شاه لیر» شکسپیر محسوب میشد. این فیلم که نامزدی بهترین کارگردانی اسکار را برای «کوروساوا» بههمراه آورد، بیش از یک دهه جلب حمایت مالی آن بهطول انجامید و امروزه به گفته بسیاری از منتقدان، آخرین شاهکار «کوروساوا» بهشمار میآید.
او در دهه ۹۰ سه فیلم دیگر ساخت که شخصیتر از دیگر آثار قبلیاش بودند. فیلم «رویاها» که براساس یکسری توصیفها براساس رویاهای اوست، فیلم «هیجان در اوت» که خاطرات او درباره بمباران اتمی ناکازاگی است و آخرین فیلم او با نام «مادادایو» که داستان یک معلم بازنشسته و دانشآموزان سابق اوست.
«کوروساوا» روز ششم سپتامبر ۱۹۹۸ در سن ۸۸ سالگی بر اثر سکته مغزی در توکیو درگذشت. پس از مرگ او، آخرین پروژهاش با نام «پس از باران» توسط نزدیکترین دوستش «تاکاشی کونیرو» ساخته شد.
کوروساوا طی چند دهه فیلمسازی موفق شد جوایز معتبری از جشنوارههای بینالمللی بهدست آورد که مهمترین آنها عبارتند از:
جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان در سال ۱۹۵۱ برای «راشامون»؛ اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان در سال ۱۹۷۵ برای «درسو اوزالا»؛ جایزه افتخاری آکادمی اسکار برای یک عمر دستاورد سینمایی در سال ۱۹۹۰؛ نامزد بهترین کارگردانی اسکار برای فیلم «آشوب» در سال ۱۹۸۶؛ جایزه بهترین فیلم خارجی جوایز بافتا در سال ۱۹۸۷ برای «آشوب»؛ جایزه بهترین کارگردانی از جوایز بافتا در سال ۱۹۸۰ برای «کاگهموشه»؛ خرس نقرهای بهترین کارگردانی جشنواره برلین در سال ۱۹۵۹ برای «دژ پنهان»؛ جایزه فدراسیون بینالمللی منتقدین فیلم از جشنواره برلین در سال ۱۹۵۹ برای «دژ پنهان»؛ نخل طلای جشنواره کن در سال ۱۹۸۰ برای «کاگهموشه»؛ جایزه بهترین فیلم خارجی جوایز سزار فرانسه در سال ۱۹۸۱ برای «کاگهموشه»؛ سه جایزه بهترین کارگردانی از جوایز دیوید دی دوناتلو ایتالیا برای فیلمهای «آشوب»، «کاگهموشه» و «درسو اوزالا»؛ نشان یک عمر دستاورد سینمایی از انجمن کارگردانان آمریکا در سال ۱۹۹۲؛ جایزه انجمن منتقدین فیلم فرانسه در سال ۱۹۷۸ برای «درسو اوزالا»؛ جایزه بهترین کارگردان سال از انجمن منتقدین فیلم لندن در سال ۱۹۵۸ برای «آشوب»؛ نشان یک عمر دستاورد سینمایی از انجمن منتقدین فیلم لسآنجلس در سال ۱۹۸۵؛ جایزه افتخاری دستاورد سینمایی جشنواره فیلم مسکو در سال ۱۹۷۹؛ شیر طلایی افتخاری جشنواره ونیز در سال ۱۹۸۲؛ شیر نقرهای جشنواره ونیز در سال ۱۹۵۴ برای «هفت سامورایی»؛ شیر طلایی جشنواره ونیز در سال ۱۹۵۱ برای «راشامون»؛ و نشان «لژیون دونور» فرانسه در سال ۱۹۸۴٫
ایسنا