این مقاله را به اشتراک بگذارید
پسر عیسا
(مجموعه داستان های به هم پیوسته)
نویسنده: دنیس جانسون
مترجم: پیمان خاکسار
انتشارات زاوش، چاپ اول بهار ۱۳۹۳
شمارگان ۱۵۰۰ نسخه
۱۱۵ صفحه، ۶۰۰۰ تومان
****
«دنیس جانسون» نویسنده معاصر امریکایی با کتاب «پسر عیسا»، با ترجمه پیمان خاکسار و به همت نشر زاوش به فارسی زبانان معرفی شد. صرف نظر از مسئله کیفیت ترجمه که بحثی ست تخصصی و فرصتی فراتر از این مجال اندک را می طلبد، آنچه کیفیت کار پیمان خاکسار را از دیگر مترجمان نسل اخیر متمایز می کند، انتخاب های اوست.
رویکرد خاکسار در ترجمه اغلب مبتنی بر انتخاب آثار مهم دو سه دهه اخیر ادبیات امریکاست به ویژه از نویسندگانی که تا کنون اثری از آنها به فارسی برگردانده نشده است. با این فرض او در اغلب موارد با یک تیر دو نشان می زند و هم کاری خواندنی را به فارسی برمی گرداند و هم نویسنده ای تازه را به مخاطب فارسی زبان معرفی می کند(نمونه اش جان کندی تول با کتاب جذاب «اتحادیه ابلهان»)؛ او گاه به سراغ آثار مغفول مانده نویسندگان نام آشنا نیز می رود (نمونه اش «عامه پسند» اثر چالز بوکفسکی) و به این ترتیب او کوشیده سیمای مترجمی با کارنامه ای هدفمند را از خود به نمایش بگذارد.
تازه ترین حرکت خاکسار در این زمینه انتشار ترجمه مجموعه داستان به هم پیوستهی «پسر عیسا» نوشته «دنیس جانسون» است که برای نخستین بار در نمایشگاه کتاب امسال به علاقمندان ادبیات امریکا عرضه شده است. دنیس جانسون همچون داستانهایش زندگی عجیب و غریبی داشته است، در سال ۱۹۴۹ در مونیخ متولد شده، سالهای زیادی از نوجوانی و جوانی اش را در فیلیپین و ژاپن گذرانده و سرانجام هم سر از واشنگتن درآورد.
بیست ساله بود که مجموعه شعری منتشر ساخت و بعد هم یکی از بدترین دوران عمر او رقم خورد که به از دست دادن سالهای بسیاری از زندگی اش انجامید. در بیست و یک سالگی در یک بیمارستان امراض روانی بستری شد . اعتیاد طولانی مدت او را در سراشیبی سقوطی قرار داد که تا مدتها امکان رهایی را نیافت و به گفته خودش بعدها نیز به طور کامل دست از سرش برنداشت. در ۱۹۸۸ برای نوشتن مقاله ای به فیلیپین سفر کرد که دستاورد آن بیماری مالاریایی بود که نگذاشت مقاله را تمام کند و سرانجام هم دوره جدایی از همسرش و بیخانمانی و بی پولی او آغاز شد.
با این وصف دور از انتظار نیست اگر دنیس جانسون با یک دو جین از این تجربه های دردناک از این دوران سقوط و سراشیبی فرصتی بسازد برای پرداختن به آدم های زمین خورده و در هم شکسته که ویژگی مشخصه کتاب «پسر عیسا» نیز هست. این کتاب که از داستانهایی به هم پیوسته تشکیل شده، راوی همه آنها یک نفر است و ارتباط داستانها با هم آنقدر زیاد است که خوانش هر داستان بدون خواندن داستانهای قبلی قابل فهم نخواهد بود. به هر حال کتاب حاضر زندگی ست آدمهایی که خودشان را در مناطق حاشیه مناطق دورافتاده آمریکا رها کردهاند. داستانها در حاشیه شهری کوچک در ایالت آیووا میگذرد، روایتهایی که به نظر همگی یک راوی دارند، آنها پایبندیهای انسانی را فراموش کردهاند، جرم و جنایت و قتل در لحظه اتفاق میافتد و درست مثل مخدری که در دست دارند احساس پشیمانی و تاسف دربارهی این جرم در کسری از ثانیه دود میشود و هوا میرود.
از جمله شاگردان مستعد ریموند کارور بود، بگذریم از این که فاصله میان استاد و شاگرد محسوس است. با این حال آنقدرخوب می نویسد که در نظر سنجی از منتقدان و نویسندگان امریکایی کتاب حاضر (پسر عیسا) یکی از بهترین آثار داستانی بیست و پنج سال اخیر امریکا لقب گرفته.
سال ۱۹۹۲ روزنامه نیویورک تایمز همزمان با انتشار مجموعه «پسرعیسا» دربارهی این کتاب نوشت: «داستان آدمهای حاشیهای که همه زندگیشان را باختهاند، اما همچنان شگفتزده ات میکند.» دنیس جانسون همان سال جایزه ملی کتاب آمریکا را با همین کتاب جمعوجودر از آن خود کرد. او میگوید: « من همین آمریکایی هستم که در داستانهای پسرعیسا میبینید، همهی این زندگی و تا ته ماجرا رفتن را از سرگذراندهام و بعد نویسنده شدهام.»
فرشتگان (۱۹۸۳)، فیسکادورو (۱۹۸۵) ستارگان در ظهر (۱۹۸۶)، درخت دود(۲۰۰۷)، روهای قطار (۲۰۱۱) از جمله دیگر آثار او هستند که دو کتاب آخر کاندیدای جایزه پولیتزر شده و «درخت دود» برنده جایزه کتاب ملی امریکا شده است.